طرح ساخت خط لوله انتقال گاز طبیعی ایران به پاکستان با فشارهای آمریکا روبه‌روست. مسئولان ایرانی آماده‌سازی ۹۰۰ کیلومتر از «خط لوله‌ صلح» را از عسلویه تا ایرانشهر به انجام رسانده‌اند. پاکستان نیز قصد دارد طی دو سال آینده احداث دست کم ۷۸۰ کیلومتر دیگر از این پروژه را به پایان برساند.

پاکستان ادامه این طرح را با لوله‌هایی به قطر تخمینی بیش از یک متر و متشکل از ۳۵۰ هزار تن فولاد در خاک خود تا بندر نواب شاه در جنوب انجام خواهد داد. اما عملیات اجرایی این طرح که از روز دوشنبه ۲۱ اسفند ماه (۱۱ مارس) آغاز شد، با دشواری‌های سیاسی، مالی و در آینده امنیتی همراه است.

آمریکا به دلیل پافشاری ایران بر ادامه‌ برنامه‌ هسته‌ای‌اش کوشیده از موفقیت طرح ساخت این خط لوله برای صادرات گاز به پاکستان جلوگیری کند. با وجود این آصف‌علی زرداری، رئیس جمهوری پاکستان که کشورش به کمک‌های مالی آمریکا، به میزان بیش از یک میلیارد دلار در سال وابسته است، اعلام کرده که احداث این خط نباید تحت تأثیر بازدارنده‌ تحریم‌های سازمان ملل متحد علیه برنامه‌ هسته‌ای جمهوری اسلامی باشد.

بنا بر اعلام منابع رسمی، این خط گاز می‌تواند فرصت‌های شغلی در ایالت بلوچستان پاکستان ایجاد کند.

طرحی در برابر فشارها

پروژه احداث خط لوله‌ای با طول بیش از ۱۶۰۰ کیلومتر میان ایران و پاکستان که هزینه‌ کل آن تا ۷ میلیارد دلار نیز برآورد می‌شود، نزدیک دو دهه قبل، در سال ‌۱۳۷۳ شمسی برای انتقال گاز از حوزه‌ پارس جنوبی به هند مطرح شد.

فشار آمریکا بر هند و پاکستان به کناره‌گیری طرف هندی از گفت‌وگوهای سه‌جانبه‌ این طرح، پس از امضای موافقت‌نامه‌ همکاری هسته‌ای با ایالات متحده انجامید. در حال حاضر جمهوری اسلامی برای انتقال گاز طبیعی از راه خط لوله با کشورهای ترکیه، ارمنستان و آذربایجان قراردادهایی در مرحله‌ اجرا دارد و برای صادرات آن به عراق نیز به توافق‌هایی رسیده است.

طبق گزارش‌ها ایران ۵۰۰ میلیون دلار کمک مالی برای پاکستان در نظر گرفته تا احداث خط لوله را در خاک خود، برای انتقال روزانه دست کم ۲۱ میلیون متر مکعب گاز به‌مدت ۲۵ سال به پایان برساند. هزینه‌ آماده‌سازی مسیر عبور گاز در پاکستان تا دو میلیارد دلار برآورد شده است.

پاکستان با کمبود نزدیک به ۵۵۰۰ مگاوات برق روبه‌روست و این نیاز، با افزایش جمعیت مصرف‌کننده محصولات برقی تا هفت سال دیگر به بیش از دو برابر خواهد رسید. طبق اعلام مسئولان پاکستانی با آغاز واردات گاز از ایران می‌توان تا ۲۰۰۰ مگاوات برق به شبکه‌ ملی آن کشور افزود. گذشته از این اسلام‌آباد در پی ایجاد فرصت‌های شغلی و بهره‌بری از عبور خط لوله برای تغییر وضعیت اقتصادی خود است.

در صورت ناکامی در آماده‌سازی خط لوله تا موعد مقرر در سال ۱۳۹۳ و صادر نشدن گاز ایران، پاکستان باید جریمه بپردازد. مشخص نیست که اسلام‌آباد با وجود مشکلات اقتصادی، در صورت عملی نشدن توافق دو طرف و ناتوانی در تأمین هزینه ساخت، بتواند جریمه‌‌ توافق شده را پرداخت کند.

خبرگزاری جمهوری اسلامی، شرکت «تدبیر» را مجری طرح در خاک پاکستان معرفی کرده و از «شرکت‌های ایرانی» به عنوان پیمانکار اصلی نام برده، در حالی که شرکت مهندسان مشاور «ای‌.ال. ‌اف» در شهر مونیخ آلمان، همراه با شرکتی دولتی در پاکستان کار طراحی برای خط لوله را بر عهده داشته‌اند.

با طرح موضوع مشارکت مالی ایران برای کمک به ساخت خط لوله در خاک پاکستان، شرکت آلمانی در پی تعیین وضعیت حقوقی تناقض همکاری‌اش در پروژه با مقررات تحریم‌های آمریکا و سازمان ملل علیه جمهوری اسلامی بود، اما اعلام انصراف نکرده است.

یک سخنگوی این شرکت به «شبکه‌ اول تلویزیون آلمان»، اعلام کرد که اداره‌ فدرال امور اقتصاد و نظارت بر صادرات آن کشور فعالیت‌ در طرح احداث خط لوله در پاکستان را ناقض تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران نمی‌داند. با وجود این، احتیاط شرکت آلمانی درهمکاری با پاکستان در این زمینه، نشان‌دهنده اهمیت خواسته‌های آمریکا برای طرف آلمانی‌ست.

مقاومت واشنگتن در برابر اجرایی شدن صادرات گاز به پاکستان، تنوع امکانات ایالات متحده را برای جلوگیری از ادامه‌ غنی‌سازی ۲۰ درصدی اورانیوم و فشار بر جمهوری اسلامی نیز نشان می‌دهد.

تقابل منافع آمریکا با پاکستان و ایران

امکانات آمریکا برای فشار بر پاکستان با هدف جلوگیری از موفقیت پروژه‌ گازی با ایران به دلیل نیاز ایالات متحده به متحد منطقه‌ای برای «مقابله با تروریسم» و حضور نظامی کم‌خطرتر در افغانستان با همکاری پاکستان محدودیت‌های خود را دارد.

دولت پاکستان برای مقابله با کمبود انرژی و تأمین سوخت، به گاز ایران نیاز دارد و تهران منکر هر گونه ارتباط این پروژه با برنامه‌ هسته‌ای‌اش شده است. قطع جریان برق و گاز از مشکلات روزمره پاکستان است.

بنا بر اعلام دولت اسلام‌آباد، پاکستان با کمبود نزدیک ۵۵۰۰ مگاوات برق روبه‌روست و این نیاز، با افزایش جمعیت مصرف‌کننده محصولات برقی تا هفت سال دیگر به بیش از دو برابر خواهد رسید.

طبق اعلام مسئولان پاکستانی با آغاز واردات گاز از ایران می‌توان تا ۲۰۰۰ مگاوات برق به شبکه‌ ملی آن کشور افزود. گذشته از این اسلام‌آباد در پی ایجاد فرصت‌های شغلی و بهره‌بری از عبور خط لوله برای تغییر وضعیت اقتصادی خود است.

  گروه‌هایی مانند «جندالله» در ایران و شبه‌نظامیان بلوچ در ایالت بلوچستان پاکستان می‌توانند امنیت خط انتقال گاز میان دو کشور را با مشکل روبه‌رو کنند.

احداث خط انتقال گاز طبیعی از ایران که قرارداد آن در سال ۸۹ به امضاء رسید، گذشته از اهمیت راهبردی برای جذب مشارکت کشورهایی مانند هند برای جمهوری اسلامی، کاربرد سیاسی تقابل با آمریکا را دارد. قرارداد دو طرف با انتقادهایی در ایران روبه‌رو شد.

نصرت‌الله سیفی، معاون سابق «شرکت ملی صادرات گاز»، در مصاحبه با خبرگزاری «مهر» گفته که در قرارداد میان ایران و پاکستان، بند «بازنگری» وجود دارد. این بند امکان درخواست تجدید نظر در قیمت خرید گاز وارداتی و کاهش آن را یک سال قبل از انتقال برای پاکستان فراهم می‌کند. با وجود این وزارت نفت ایران هر گونه تخفیف در زمینه‌ مبلغ گاز را رد کرده است.

با وجود مخالفت ایالات متحده با واردات گاز پاکستان از ایران و تهدید اسلام‌آباد به تحریم در صورت ادامه همکاری با تهران، پروژه یاد شده راهی برای نزدیکی و نشان دادن «اقتدار ملی» به لایه‌های ضدآمریکا در آستانه‌ انتخابات پارلمانی سال جاری و اثبات تلاش برای رفع کمبود انرژی پاکستان به شمار می‌رود. اما مشخص نیست در صورت روی کار آمدن جناح جدیدی به جای حزب حاکم «مردم» پاکستان، دولت جدید مانند گذشته به قراردادها با جمهوری اسلامی پایبند بماند.

مشکلات صدور گاز به پاکستان

پاکستان برای واردات گاز از راه خط لوله دو گزینه‌ ایران و ترکمنستان را دارد. آمریکا برای فشار بر ایران، بر دومین گزینه یعنی واردات گاز از ترکمنستان تأکید داشته است. در همین زمینه، در گذشته توافق‌نامه‌ ساخت خط لوله‌ «تاپی» میان پاکستان، ترکمنستان، افغانستان و هند امضاء شده بود که در باره‌ تأمین امنیت آن تردیدهایی وجود داشت.

در صورت عملی شدن این گزینه، گاز از ترکمنستان به افغانستان و از آنجا به پاکستان و سپس هند می‌رسد. از بعد اقتصادی، عبور این خط از افغانستان به دلیل ناامنی و احتمال اقدام‌های خرابکارانه از جمله از سوی طالبان، گزینه‌ای پرهزینه‌تر نسبت به دریافت مستقیم گاز طبیعی از ایران به نظر می‌رسد که دادن وام به پاکستان را نیز پذیرفته است.

احتمال خرابکاری هم در پاکستان و هم در ایران در مورد پروژه‌‌ مشترک دو کشور وجود دارد. گروه‌هایی مانند «جندالله» در ایران و شبه‌نظامیان بلوچ در ایالت بلوچستان پاکستان می‌توانند امنیت خط انتقال گاز میان دو کشور را با مشکل روبه‌رو کنند. شبه‌نظامیان بلوچ در پاکستان در گذشته خواهان استقلال سیاسی بیشتر و کنترل بر منابع طبیعی بوده‌اند و حمله‌هایی نیز به خطوط انتقال گاز کرده‌اند.

در ایران چنین طرح‌ بزرگی با عبور از سیستان و بلوچستان، استانی که محرومیت‌ها و نارضایتی‌های جدی در آن وجود دارند، مستلزم تدابیر امنیتی برای حفاظت از زیرساخت‌های ایجاد شده است. نمونه‌ خرابکاری در چنین مسیرهایی را می‌توان در انفجارهای گذشته در خط انتقال گاز ایران به ترکیه دید که گاه آن را به اعضای «حزب کارگران کردستان»، پ.ک.ک، نسبت داده‌اند.

در صورت تسلیم پاکستان در برابر فشارهای بیرونی، ایران که پس از روسیه دومین دارنده‌ منابع گازی جهان و به گفته‌ بعضی مسئولان کشوری دارای «۳۵ هزار میلیارد متر مکعب ذخیره قابل استحصال» است، یکی از امکانات صدور گاز خود را در کوتاه‌مدت از دست می‌دهد.

با گسترش خطوط لوله‌ صادرات گاز از ایران، یکی از کمبودهای دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی برای حفظ چنین زیرساخت‌هایی نیز برجسته می‌شود. این موضوع جدا از ضعف‌های ایمنی‌ موجود است که نگه‌داری چنین خطوطی ایجاب می‌کنند و هر از گاهی با انفجارهایی در خطوط انتقال گاز ظاهر می‌شوند.

در انتظار واکنش‌های بعدی آمریکا

با وجود تأکید مقام‌های پاکستانی بر ادامه‌ پروژه‌ احداث خط انتقال گاز و تکمیل بخشی از آن در خاک ایران، ‌بحث‌‌های سیاسی بر سر آن از محل اختلاف آمریکا و جمهوری اسلامی بر سر برنامه‌ هسته‌ای و چگونگی برخورد با آن می‌گذرد. آمریکا می‌تواند شرکت آلمانی‌ را که قصد مشارکت در احداث خط لوله در پاکستان را داشته، زیر فشار بگذارد.

فشار قدرت‌های بزرگ بر طرف معامله‌های گازی جمهوری اسلامی بی‌سابقه نبوده است: در دهه‌ هشتاد شمسی بحث‌هایی در باره‌ فشار شرکت روسی «گازپروم»، صادرکننده‌ بزرگ گاز از جمله به اروپا، بر ارمنستان، برای کاهش قطر لوله‌های خط انتقال گاز از ایران به آن کشور، از ۴۲ / ۱ متر به ۷۰ سانتی‌متر وجود داشت. روندی که باعث شد جمهوری اسلامی از داشتن استاندارد و مختصات لازم خط لوله، برای صادرات گاز به مناطقی حتی در اروپا محروم شود.

در این مورد گزارش‌ها تأیید می‌کردند که شرکت گازپروم با خرید مقدار زیادی از سهام طرح در ارمنستان، از راه فعالیت یکی از زیرشاخه‌های خود یعنی شرکت توزیع گاز ارمنستان، «ارم‌روس گازپروم»، منافع روسیه را در تبادل گازی دو طرف اعمال کرد.

در این میان یکی از دیدگاه‌های موجود در باره‌ آینده طرح تهران و اسلام‌آباد، تسلیم پاکستان در برابر فشارهای آمریکاست، همان‌طور که هند در دوران جورج بوش پسر، رئیس جمهوری سابق ایالات متحده، تسلیم فشارها شد. این احتمال زمانی قوت می‌گیرد که «مسلم‌لیگ» رقیب حزب حاکم، به رهبری نواز شریف، نخست وزیر سابق، در انتخابات پیش روی پاکستان پیروز شود.

در صورت تسلیم پاکستان در برابر فشارهای بیرونی، ایران که پس از روسیه دومین دارنده‌ منابع گازی جهان و به گفته‌ بعضی مسئولان کشوری دارای «۳۵ هزار میلیارد متر مکعب ذخیره قابل استحصال» است، یکی از امکانات صدور گاز خود را در کوتاه‌مدت از دست می‌دهد.

این که فشارها و تحریم‌های بین‌المللی توان غلبه بر منافع مشترک منطقه‌ای ایران و پاکستان را خواهند داشت یا خیر، موضوعی است که با پیشرفت احداث خط انتقال گاز در پاکستان و شدت اقدام‌های آینده‌ آمریکا، مخالف سرسخت آن مشخص می‌شود.