afega1

کبری خادمی، هنرمند جوان افغان که نمایش اخیرش توجه جهانی به خود جلب کرد، مدتی‌ است در زیرزمین منزل دوستان خود به سر می‌برد. او ۲۶ ماه فوریه، که اتفاقاً روز تولدش هم بود، تنها و با جلیقه‌ای آهنین، هشت دقیقه در یکی از خیابان‌های کابل راه پیمود تا به مزاحمت‌های خیابانی مردان اعتراض کند.

کبری هدف تهدید و بدگویی‌های رهگذران به ویژه مردان قرار گرفت و از آن روز به بعد، به دلیل هجوم ناسزا و تهدید پنهان شده است.

این هنرمند که خود در خردسالی مورد آزار خیابانی قرار گرفته، خوب می‌فهمد که آسیب‌های روانی این نوع آزارها ریشه‌های عمیقی در روح و ذهن زنان و دختران کشورش باقی می‌گذارد.

با این که حالا بعد از حرکت اعتراض خود مجبور شده مخفی شود، اما معتقد است که در طرح برنامه و اجرای آن موفق بوده و توجه زنان، دختران و به خصوص جامعه جهانی را به این موضوع آزار‌دهنده اجتماعی برانگیخته است.

خادمی می‌گوید که پیغام‌هایی از دختران و همسالان خود دریافت کرده که به او گفته‌اند کارش به آن‌ها جسارت بخشیده تا در مقابل آزارها ساکت نمانند: «بعد از این کار تو برای اولین بار جسارت پیدا کردم که وقتی مردی در خیابان به من دست زد با تمام صدا فریاد بزنم و توجه همه رهگذران را به خود جلب کنم. این واکنش آن مرد مزاحم را نیز به هراس انداخت و برای اولین بار احساس قدرت کردم.»

اما این دختر جسور کابل کیست و چگونه توانسته از هنر نمایش به عنوان وسیله‌ای برای ابراز احساسات و زخم‌های خود و زنان کشورش استفاده کند؟

کبری خادمی در گفت‌و‌گو با رادیو زمانه از اولین گام‌هایش به عنوان هنرمند می‌گوید. او صحبت را از کودکی خود شروع می‌کند، از زمانی که برای اولین بار همراه مادر به حمام عمومی محل‌شان می‌رود و از دیدن بدن عریان زنان و خنده‌ها و صحبت‌های آنان، شگفت‌زده می‌شود. در بازگشت به خانه از دیده‌های خود نقاشی می‌کشد اما مورد لت و کوب شدید مادر قرار می‌گیرد. به عنوان کودکی کم سن و سال، از شرم این «گناه» سال‌ها در خود فرو می‌رود اما حالا با گویا‌ترین زبان و بلند‌ترین صدا می‌خواهد نه تنها دردهای نهان خود، بلکه درد‌های نهان تمام زنان افغانستان و حتی منطقه را فریاد بزند.

collagekubra-eee

اولین بار نیست که کبری خادمی با استفاده از هنر، با مردسالاری مبارزه می‌کند. او که تحصیلکرده دانشگاه هنر کابل و لاهور پاکستان است، تا به حال چندین بار مخاطب خود را شوکه کرده است. یک ساعت سیلی زدن به خود، فریاد زدن بدون سخن، خود را در جامه‌دان سفری جا دادن در طول یک نمایشگاه عکاسی‌، یک ساعت آویزان شدن از سقف و حالا راه رفتن در خیابان کابل با زره آهنین تنها چند نمونه از اجراهای عنری اوست. او نقاشی هم می‌کشد و عکس و ویدئو هم طراحی می‌کند.

این هنرمند جوان، سال ۱۹۸۹ در شهر مشهد به دنیا آمده است؛ زمانی که خانواده‌اش همزمان با وارد شدن ارتش شوروی به افغانستان، به ایران پناه بردند.

خادمی خوشحال است که خانواده‌اش در کابل همراه او نیستند و از تهدیدهای اسلامگرایان محلی در امانند. او می‌گوید: «همیشه همین‌طور بوده. کار خود را به نمایش می‌گذارم و مدتی صبر می‌کنم تا از یادها بروم و دوباره با ایده و کاری جدید به میدان می‌آیم. این بار اما احساس می‌کنم که زمان فراموش کردن مردم شاید بیشتر از قبل طول بکشد.»

کبری خادمی می‌گوید که پوشش خبر نمایش او از رسانه‌های خارجی و به ویژه رسانه‌های فارسی ایرانی، بیشتر از رسانه‌های محلی بوده است.

او می‌گوید که هیچ‌کدام از سازمان‌های حقوق بشری یا دولتی محلی، بعد از این نمایش، از حالش جویا نشده‌اند و برای تأمین امنیت جانی‌اش اقدامی نکرده‌اند.

تمام پشتیبانی‌هایی که تا به حال از او شده است، توسط دوستان نزدیک و رسانه‌های خارجی بوده که شماره تماسش را از طریق صفحه فیس‌بوک او پیدا کرده‌اند.

کبری می‌گوید که خودش برای پوشش رسانه‌ای کارش تلاشی نکرده است: «انتظار داشتم که عده‌ای از این نمایش من خوشحال نشوند اما فکر نمی‌کردم که چنین سر و صدای گسترده‌ای در پی داشته باشد.»

کبری پس از نمایش اخیر خود دو بار محل زندگی مخفی‌اش را تغییر داده و امید دارد که دوران بعد از نمایش‌های «شهرآشوب» او به زودی بگذرد و دوباره به زندگی عادی و هنری خود برگردد.

با آن‌که کبری خادمی، خانواده و دوستان نزدیکش در این مدت بارها با تلفن و ایمیل تهدید شده‌اند، اما او از کاری که کرده پشیمان نیست و می‌خواهد به کار خود و هنر اعتراضی‌اش ادامه دهد.

صحبت‌های کبری خادمی را از اینجا بشنوید:


گالری عکس کارهای کبری خادمی:

[tribulant_slideshow gallery_id=”205″]