از نظر جغرافیایی دو کشور اردن و عراق، پادشاهی سعودی را از سوریه جدا می کنند و اگر قرار باشد عربستان سعودی به جنگ زمینی سوریه برود باید از این دو کشور عبور کند، موضوعی که در حال حاضر، با توجه به آنچه به عراق مربوط می شود، بعید به نظر می رسد. قطعا عراق با چنین رویکردی شدیدا مخالفت خواهد کرد اما در آن سو نشانه‌هایی در اردن یافت می‌شود حاکی از اینکه این کشور موافق گشایش مرزهای خود به روی نیروهای سعودی برای گذر به سوریه است. اردن ارتباطات خوبی با پادشاهی سعودی و امارات دارد و بعد از مدت‌ها تردید، اعلام کرد که حاضر است در ائتلافی به رهبری سعودی در سوریه شرکت کند.

گزینه دیگر عربستان برای اعزام نیرو به سوریه، ترکیه خواهد بود، اما این امر مستلزم آن است که ترکیه خود قبلا وارد جنگ سوریه شده باشد. در حال حاضر ترکیه مایل است که از مرزهای خود در برابر حملات تروریستی به شدت حفاظت کند و از سوی دیگر تبعات منفی آوارگان جنگ سوریه را در داخل مرزهای خود کاهش دهد، اما هیچ نشانه ای دیده نمی‌شود که این کشور تصمیم به ورود نظامی در داخل سوریه گرفته باشد. آنچه اکنون قطعی است این است که تا وقتی ترکیه وارد نبرد زمینی سوریه نشده باشد، پادشاهی سعودی نیز در این جنگ از طریق مرزهای ترکیه وارد نخواهد شد.

Syria_Saudis
ورود مستقیم عربستان به جنگ سوریه. فقط قدرت تخریب بیشتر خواهد شد؟

علاوه بر این برای ورود زمینی به جنگ سوریه، یا باید دولت بشار اسد تقاضا کند یا سازمان ملل چنین دخالتی را تجویز کند در غیر این صورت مشکلات زیادی از نظر قوانین بین المللی برانگیخته خواهد شد. بعنوان مثال دخالت پادشاهی سعودی در یمن براساس تقاضای دولت عبدربه منصور هادی و با حمایت سازمان ملل صورت گرفت و به دلیل موضوع همسایگی امور لجستیکی آن به راحتی انجام شد، اما سوریه وضع متفاوتی دارد. آنچه که «احمد عسیری» مشاور وزیر دفاع سعودی درباره ورود به جنگ زمینی در سوریه مطرح کرد، بدون در نظر گرفتن تهدیدهای مسؤولان نظامی ایران و به دنبال آن سخنان ولید المعلم، در اصل می تواند محدود به اعزام نیرو در چارچوب نیروهای ائتلاف ضد داعش به رهبری ایالات متحده تفسیر شود. اما در سایه چنین تحرکی بر ضد داعش در سوریه، احتمال اینکه سلاح پیشرفته ضد هوایی در اختیار مخالفان بشار اسد قرار بگیرد، زیاد خواهد بود. در این صورت پیشروی های اخیر نیروهای اسد که به برکت جنگنده های روسی صورت گرفت، متوقف خواهد شد. بشار اسد بدون حمایت جنگنده ها در آسمان، چیزی برای جنگندیدن بر روی زمین ندارد و این می تواند کل معادله را تغییر دهد. تصمیم به فرستادن جنگ اقزار ضد هوائی، یک تصمیم جدی است و در این مرحله امریکا با آن همراهی خواهد کرد.

شکست مذاکرات، گزینه جنگ را تقویت کرد

تفسیر متفاوت هیأت مذاکره کننده دولت بشار اسد از دو ماده ۱۲و ۱۳قطعنامه ۲۲۵۴سازمان ملل درباره سوریه، امیدها برای گشایشی حداقل در وضع انسانی این کشور جنگزده را بر باد داد. بر طبق این دو ماده باید فورا به محاصره شهرها پایان داده شود و کمک های انسانی وارد مناطق محاصره شده، گردد. همچنین دولت سوریه باید زندانیان و به ویژه زنان و کودکان را آزاد کرده، حملات هوائی و کشتن شهروندان بوسیله بشکه های انفجاری را متوقف کند. اما تفسیر نماینده بشار اسد از این مواد قطعنامه به شکل زیر بود:آتش بسی به مدت شش ماه برقرار شود و در اثنای آن مخالفان مسلح اسلحه خود را زمین گذاشته و از منطقه خارج شوند. این تفسیر هرگونه حق سیاسی برای مخالفان جهت شرکت در دولت انتقالی آینده را از بین می‌برد و انتخابات آزاد را در هاله‌ای از ابهام قرار می‌داد. همچنین نماینده دولت بشار اسد مخالفان شرکت کننده در مذاکرات را تروریست می‌نامید و تنها شرکت کنندگان در مذاکرات مسکو را «اپوزیسیون» واقعی تلقی می‌کرد. همزمان با چنین رویکردی در مذاکرات، حملات نظامی رژیم اسد در شمال و جنوب ادامه داشت و همراه با پیشرفت‌هائی بود.

با چنین اوضاعی اکنون هم برای مخالفان و هم برای دولت‌هائی چون امریکا کاملا مشخص است که بشار اسد، روسیه و ایران گزینه نظامی را برای حل و فصل امور سوریه انتخاب کرده‌اند. از اینرو تنها گزینه باقی مانده تقویت رویکرد نظامی است.

تضعیف داعش، گامی در جهت کمک به مخالفان

درست است که پادشاهی سعودی و هم پیمانان آن نمی‌توانند به شکل مستقیم به سوریه نیرو اعزام کنند، اما می‌توانند در ائتلاف ضد داعش بر روی زمین وارد شوند و از ضرباتی که این گروه تروریستی به مخالفان وارد می‌کند، جلوگیری کنند. در هفته‌های گذشته علاوه بر حملات ارتش بشار اسد، روسیه، ایران و شبه نظامیان شیعه، داعش در بیشتر مناطق حلب، حومه دمشق و اطراف حمص با شبه نظامیان مخالف بشار اسد ستیز سختی را پیش برده بود. آمدن نیروهای سعودی و هم پیمانان آن می‌توانند فشاری را که داعش بر مخالفان وارد می کند کاهش دهند. این موضوع اگرچه به جنگ با بشار اسد امتداد نخواهد یافت، اما می‌تواند کمک بزرگی به مخالفان او کند، زیرا از فشار حملات داعشی ها خلاص خواهند شد.

پادشاهی سعودی با چنین هدفی وارد سوریه خواهد شد و در تفسیرهای تلویزیونی روزهای گذشته که درباره دخالت این کشور در سوریه مطرح شد، بیشتر مفسران بر این زاویه تأکید داشتند. علاوه بر این فرستادن نیروی زمینی در چارچوب مبارزه با داعش به سوریه موجب می‌شود که دیگر کشورهای مسلمان مانند مصر، اردن، برونئی، مالزی، پاکستان و سودان نیز به این کشور نیرو اعزام کنند و کشورهائی مانند مغرب و ترکیه از آن حمایت کنند که در نهایت وجود چنین نیروهائی به تقویت مخالفان بشار اسد منجر خواهد شد و میدان را تنها برای روسیه و جمهوری اسلامی خالی نخواهند گذاشت.

بُعد دیگر این قضیه این است که شمار نیروها به اندازه کافی خواهد بود و همانند گذشته به چند هزار اکتفا نخواهد شد. برخی برآوردها مبتنی بر میزان ۶۰هزار تا ۸۰ هزار نیرو ست که نشان از جدی بودن این کشورها برای ایفای یک نقش واقعی در سوریه دارد. بیشتر این کشورها در قالب ائتلاف اسلامی وارد سوریه خواهند شد و بنابراین جمهوری اسلامی در امتداد ستیزهای منطقه‌ای خود، عملا در برابر کشورهای اسلامی قرار خواهد گرفت. کشوری که از بدو تشکیل جمهوری اسلامی شعارهای اتحاد دنیای اسلام سر می‌داد، اما اکنون در کنار روسیه مجبور است در برابر کشورهای اسلامی بایستد و این می‌تواند هزینه‌های زیادی برای حاکمان ایران در جهان اسلام در بر داشته باشد.

در گذشته وقتی جمهوری اسلامی در چند شهر مهم سوریه متحمل شکست‌های سنگینی شد، به روسیه پناه آورد. حالا باید دید با ورود نیروی زمینی کشورهای اسلامی به سوریه، گام بعدی ولی فقیه چیست؟ در حال حاضر فرماندهان سپاه و مقامات دولت بشار اسد برای رویارویی با این شرایط جدید به تهدیدات کلامی روی آورده اند. اما مهم آن است که چیزی به غیر از کلام در چنته خود داشته باشند.