قتل فجیع ستایش قریشی، دختر شش ساله افغانستانی در خیر‌آباد ورامین، علاوه بر تلنگری دوباره به افکار عمومی درباره بحران‌های اجتماعی در ایران (به‌خصوص در مناطق حاشیه‌ای و فقیر‌نشین)، شرایط زندگی مهاجران افغانستانی در کشور همسایه‌شان را در کانون توجه مردم، رسانه‌ها و فعالان اجتماعی قرار داده است.

Setayesh Ghoreishi 3

مهاجران افغانستانی در ایران، اغلب در شرایطی روزهای‌شان را شب می‌کنند که علاوه بر تبعیض‌های ریز و درشت، گاه و بی‌گاه تحقیر هم می‌شوند و خشونت هم می‌بینند: فاجعه سفیدسنگ: منطق اردوگاه و «کارگر افغانی»

البته برخی گزارش‌های منتشر شده در رسانه‌های داخلی درباره ستایش، باز هم دست «دشمن» را در کار دیده‌اند، اما پرداختن به ابعاد مختلف این ماجرا، توجه دادن مردم و مسئولان به برخورد با علت‌ها به جای معلول‌ها و ابراز همدردی با خانواده قریشی در روزهای اخیر، در شبکه‌های اجتماعی چشمگیر بوده‌ است.

این در حالی است که روز گذشته نیروی انتظامی مانع برگزاری مراسم یادبود برای ستایش در مقابل سفارت افغانستان در تهران شد.

گروهی از فعالان مدنی در ایران از مردم خواسته بودند برای همدردی با خانواده ستایش قریشی روز دوشنبه ۳۰ فرودین در مقابل سفارت افغانستان در تهران شمع روشن کنند.

شیرین عبادی، حقوقدان، فعال مدنی و برنده جایزه صلح نوبل، درباره این حادثه، ریشه‌ها و بازتاب‌های آن، به رادیو زمانه می‌گوید: «آن‌چه برای ستایش اتفاق افتاد یک جنایت هولناک است که حکایت از یک رفتار بسیار خشن دارد. مساله و پرسش مهم در اینجا این است که چرا جوانان ما تا این حد به خشونت گرایش پیدا کرده‌اند که مرتکب چنین اعمالی می‌شوند؟»

گفت‌وگوی شیرین عبادی با رادیو زمانه را از اینجا بشنوید: 

خانم عبادی حوزه این بحث را بسیار وسیع می‌داند که از زوایا و دیدگاه‌های مختلفی می‌شود آن را ارزیابی کرد. او اما مساله را از زاویه حقوقی و بر اساس زمینه تخصصی خودش بررسی می‌کند: «از این زاویه من می‌توانم به آن خشونت‌هایی اشاره بکنم که حکومت آن‌ها را اشاعه می‌دهد. یکی از این موارد اعدام در ملاء عام است. یکی دیگر از این موارد، شلاق زدن در ملاء عام است. مورد دیگر گرداندن برخی افراد در معابر عمومی‌ست که حکومت آن‌ها را اراذل و اوباش می‌خواند. همه این موارد نوعی تربیت غیر‌مستقیم جوانان است.»

از آنجا که نمایش خشونت می‌تواند باعث از بین رفتن قبح خشونت و رفتارهای خشن بشود، کودکان و نوجوانان با مشاهده این رفتارها، گاهی حتی در قالب بازی به تکرار این اعمال روی می‌آورند. مواردی از مرگ کودکان در بازسازی صحنه اعدام گزارش شده است: بازی اعدام

مشکلات اجتماعی و محدودیت‌هایی که برای جوانان وجود دارد، از دیگر مسائل مورد اشاره شیرین عبادی است: «آیا امکان تفریح و امکان سرگرم‌کننده مثل سینما به میزان کافی در دسترس همه هست؟ آیا این جوان می‌توانسته نیازهای خود به عنوان یک جوان ۱۷ ساله را راحت برطرف کند؟»

این سوال‌ها و پرسش‌های دیگری از این دست را باید در مقابل حکومت قرار داد چرا که به گفته خانم عبادی، وظیفه حکومت تنها فروش نفت یا ساختن کارخانه نیست و مسائل این‌چنینی اهمیت بیشتری دارند.

قوانین خشونت‌زا

قانون مجازات اسلامی که دستگاه قضایی در ایران احکام خود را بر اساس آن صادر می‌کند، با در نظر گرفتن مجازات‌هایی همچون قصاص، سنگسار، قطع عضو و شلاق، خود قانونی خشونت‌زا تلقی می‌شود.

شیرین عبادی در تحلیل میزان خشونت‌زایی این قوانین به موارد دیگری هم اشاره می‌کند که در دل این قانون، باز مروج خشونت بیشتر هستند: «اگر پدر یا جد پدری فرزند خودش را بکشد از قصاص معاف است و دادگاه فقط می‌تواند در نهایت او را به چند سال حبس محکوم کند. به عبارت دیگر کشتن یا قتل فرزند از جرائمی‌ست که قانون در مجازات آن تخفیف داده است.»

بر اساس گفته‌های خانم عبادی، موارد این‌چنینی در قوانین ایران کم نیستند که می‌توان آن‌ها را در راستای اشاعه فرهنگ خشونت دانست.

چالش‌های مهاجران افغانستانی

در حالی که حکومت جمهوری اسلامی در طول سال‌های گذشته، شرایطی ایجاد کرده که بر اساس آن اعمال خشونت دولت به شهروندان و شهروندان به شهروندان افزایش یافته است، مهاجران افغانستانی در ایران مورد خشونت و ستم مضاعف قرار گرفته‌اند.

آن‌ها برای کار کردن تنها فهرست محدودی از مشاغل را در مقابل‌شان دیده‌اند، تنها ۱۰ درصد از فرزندان‌شان فرصت تحصیل داشته‌اند، امکان سفر و جابه‌جایی از شهری به شهر دیگر به سختی برای‌شان وجود داشته است، با برخوردهای تحقیرآمیز نیروی انتظامی و در مواردی، برخی از مردم روبه‌رو بوده‌اند و ….

شیرین عبادی در این‌باره به رادیو زمانه می‌گوید: «عده‌ کثیری از افغانستانی‌ها در ایران زندگی کرده‌اند، بدون این‌که جمهوری اسلامی حقوق آن‌ها را به رسمیت بشناسد و این افراد وقتی که ازدواج کردند، ازدواج‌شان قانونی نبود و نتوانستند برای بچه‌های‌شان شناسنامه بگیرند. در نتیجه بچه‌ها نتوانستند مدرسه بروند و …. به این ترتیب به دلیل بی‌توجهی حکومت ایران یک نسل با مشکلات عدیده روبه‌رو شدند.»

در ایران هستند کسانی که افغانستانی‌ها را شهروندان درجه دو می‌دانند. در برخی شهرها ورود افغانستانی‌ها را ممنوع کرده‌اند و …. این شرایط، نحوه مواجهه با آن‌چه که بر سر ستایش قریشی و خانواده‌اش آمده را دشوار و پیچیده کرده است. در حالی که صدای «اعدامش کنید!» از گوشه و کنار شنیده می‌شود، توجه به این مساله ضروری‌ست که متهم به قتل خود یک کودک است.

واکنش فعالان حقوق بشر برای کنترل هیجان‌ها و تقویت رفتارهای مدنی در برابر این حادثه چگونه باید باشد؟

شیرین عبادی در پاسخ به این سوال می‌گوید: «الان شرایط بسیار مناسبی‌ است تا فعالان مدنی در داخل ایران، توجه افکار عمومی را به دشواری‌‌های زندگی مهاجران افغانستانی جلب کنند. یعنی در حقیقت خون‌بهای ستایش بایستی بهبود وضعیت افغانستانی‌ها در ایران باشد.»

خانم عبادی بر آسیب‌شناسی رفتار جوانان در ایران تاکیدی ویژه دارد و معتقد است که این کار قاعدتا از مجازات کردن و اعدام یک مجرم مهم‌تر است.


در همین زمینه: