یک سال از مداخله نظامی مستقیم روسیه در مناقشه سوریه می‌گذرد. ایران مشوق این مداخله بوده ولی حالا از آن نگرانی‌هایی دارد. خود روسیه تا کنون ضرر نکرده، ولی پیچیدگی بحران سوریه چشم‌انداز این مداخله را مبهم می‌کند.

syrien-russland-540x304
ورود نیروهای روسی در بندر لاذقیه – سپتامبر ۲۰۱۵

سال ‌پیش در همین روزها (سی‌ام سپتامبر) در میان شگفتی جهانیان حضور نظامی روسیه در مناقشه سوریه شروع شد. از این تاریخ، کرملین با هواپیما و هلی‌کوپتر و موشک‌های دوربرد دریا به زمین عملا نقش خود را از تامین سلاح و مشاوره نظامی برای رژیم اسد فراتر برد و به یکی از طرف‌های درگیری در سوریه بدل شد.

بنا بر شواهد، این برآمد روسیه بدون هماهنگی و تشویق ایران نبود. مقام‌های نظامی ایران با اتکا به این واقعیت که در عرصه نظامی تقویت نیروها در روی زمین (کمک‌های حزب‌الله، لشکر فاطمیون از ایران و شکل‌دهی به «بسیج مردمی» در خود سوریه) هم، برای تثبیت موقعیت رژیم اسد و ممانعت از شکست‌های ارتش سوریه کافی نبوده، روسیه را به همکاری در عملیات هوایی تشویق کردند تا مخالفان افراطی و غیرافراطی که از امکانات هوایی بی‌بهره‌اند بیش از پیش آسیب‌پذیر شوند و نیروهای زمینی اسد و متحدان، قدرت مانور بیشتری در مقابله با مخالفان مورد حمایت قدرت‌های رقیب در منطقه  پیدا کنند.

رژیم اسد و پایگاه طرطوس تنها امکانات سیاسی و نظامی روسیه در خارج از مرزهای آن و در حوزه مدیترانه (سومین حوزه امنیتی روسیه بنا بر تعریفی که در استراتژی امنیت ملی این کشور آمده) بوده‌اند. از دست دادن این امکانات  بیش از پیش روسیه را به یک قدرت منطقه‌ای درجه دو تبدیل می‌کرد. برای روسیه برافتادن رژیم‌های عراق و لیبی که کرملین آنها را در چارچوب پروژه رژیم‌چنیج‌های غرب تعریف می‌کرد نیز، شکست به حساب می‌آمد. برای مسکو مهم بود که با ممانعت از تکرار چنین تجربه‌ای در سوریه ادامه این رویکرد غرب را از نظر خودش سد کند. استراتژی حداکثری مسکو در سوریه احیای دوباره قدرت رژیم اسد بر کل کشور است و استراتژی حداقلی آن تثبیت قدرت این رژیم در حواشی دریای مدیترانه در صورت تجزیه رسمی یا دوفاکتوی سوریه است یک استراتژی حداقلی محتمل هم، داشتن منافع، نفوذ و متحدانی در حکومتی است که احیانا در سوریه پس از اسد شکل بگیرد.

تبلیغات روی عرق ملی روس‌ها

این که قدرت در دمشق از دست یک رژیم استبدادی سکولار به یک رژیم احیانا مذهبی و نزدیک به ترکیه یا عربستان  نیافتد نیز برای مسکو بی‌اهمیت نبوده است، به خصوص که خود نیز با خطر گرایش‌های اسلامی در منطقه قفقاز و الهام‌گیری آنها از جریان‌های افراطی وغیرافراطی در خاورمیانه روبروست، کما این که روسیه جزء اولین کشورهایی بوده که از سرنگونی دولت وابسته به اخوان السملین مصر و بازگشت کودتاگونه نظامیان سکولار  به قدرت بی چون و چرا استقبال کرده است.

syria gipfel - Copy (2) - Copy
آرامش در حضور دیگران- کارتون از جهانگیر درمنی

روزی که مسکو مستقیما وارد معرکه سوریه شد، به دلیل نقشی که در بحران اوکراین و انضمام کریمه به خاک خود داشت زیر فشار و انتقاد غرب بود. اقدام نظامی در سوریه تا حدودی این مسائل را هم در حاشیه قرار داد و در عین حال روسیه را بیش از پیش به یک بازیگر بین‌المللی بدل کرد که غرب باید دائما با آن در گفت‌وگو باشد و حل مسائل خاورمیانه را کم و بیش با مشارکت آن ممکن ببیند. برای کرملین تا همین یک سال پیش هم به رویا می‌مانست که از اقدام نظامی مشترک با آمریکا در سوریه علیه داعش صحبتی به میان آید، ولو که این همکاری هنوز جنبه عملی چندانی پیدا نکرده است.

روسیه بنا به تجربه شکست حضور نظامی شوروی  در افغانستان، به شدت بر استراتژی خروج از مناقشه سوریه حساس بوده است.  این که روسیه همچنان بر حضور صرفا هوایی در مناقشه سوریه تاکید دارد و این که  یکی دو ماه پس از این حضور نظامی، کرملین اعلام می‌کند که بخشی از ناوگان هوایی درگیر در جنگ خود را از سوریه بیرون می‌کشد، چون تا حد زیادی اهداف عملیات تامین شده، به نوعی اطمینان خاطردادن به مردمی است که تجربه پرآسیب حضور ارتش کشورشان در درگیری‌ها در یک کشور خارجی (افغانستان) را داشته‌اند و چندان به تکرار چنین تجربه‌ای روی خوش نشان نمی‌دهند. آنها ولی از این که کشورشان دوباره با این حضور نظامی و با به نمایش‌گذاشتن سلاح‌های پیشرفته خود در یک درگیری منطقه‌ای، دوباره به  قدرتی مطرح در سطح بین‌المللی بشود کم و بیش عرق ملی‌اشان تحریک می‌شود و ناخشنود نیستند.  رسانه‌های رسمی هم در روسیه شب و روز گوش و چشم  مردم را با تبلیغاتی از این دست پر می‌کنند.

روسیه و سوزن نوژه

روسیه چندی پیش در چارچوب همکاری با ایران در سوریه امکان استفاده از پایگاه نوژه در همدان را هم پیدا کرد و از آن هم بر خلاف نظر جمهوری اسلامی که نمی‌خواست مسئله علنی بشود به عنوان یکی دیگر از برآمدهای قوی خود در خاورمیانه «پرده‌برداری» کرد. با علنی‌شدن این ماجرا مخالفت‌هایی در ایران علیه استفاده روسیه از نوژه شکل گرفت که پایان آن همکاری را رقم زد. این پایان ولو غیرقطعی سوزنی به بادکنک وهم و هیجانی بود که کرملین در مورد حضور قدرت و نفوذ منطقه‌ای و بین‌المللی‌اش پیدا کرده بود.

Russian-fighter-jets-in-Hamadan-Iran-2
جت‌های روسی در پایگاه نوژه – همدان- مرداد ۱۳۹۵

حضور نظامی مستقیم روسیه در منافشه سوریه گرچه با تشویق و هماهنگی با ایران صورت گرفته، ولی حالا می‌رود که برای تهران به تیغی دو لبه بدل شود. در مذاکرات آتش‌بس و صلح مربوط به سوریه این آمریکا و روسیه هستند که نقش اصلی را بازی می‌کنند. برخی از جنبه‌های این توافقات صرفنظر از موفقیت یا عدم موفقیت آنها مورد استقبال ایران نبوده است.

اصولا ایران و روسیه در سوریه منافع کاملا مشتر ک و همپوشی ندارند. ایران زمانی اتحاد با سوریه را در خدمت ایجاد “عمق استراتژیک”، کمک‌رسانی به حزب‌الله و مهار و محدودسازی “دشمن صهیونیستی” (اسرائیل) و نیز تاثیرگذاری بر معادلات درونی لبنان  تلقی می‌کرد. از زمان بروز بحران سوریه، اتحاد با این کشور و حفظ رژیم آن، برای ایران بیش از پیش جنبه رقابت با عربستان (و ترکیه) بر سر هژمونی سیاسی و مذهبی در منطقه را پیدا کرده  و  به گونه‌ای فزاینده سبقه ایدئولوژیک و فرقه‌گرایی به خود گرفته است. از این رو، ایران همه تخم‌مرغ‌های خود را در سبد رژیم اسد گذاشته و با کمتر نیروی دیگری در صحنه درگیری‌های سوریه در تماس و تعامل است. و نیز کوچکترین رضایتی به مذاکرات صلحی که بخواهد  امتیازی به مخالفان و حامیان منطقه‌ای آنها بدهد ندارد.

تهران؛ از تشویق تا نگرانی

به عبارتی، از نگاه جمهوری اسلامی، هر گزینه دیگری به جز باقی‌ماندن انحصار قدرت در دست رژیم اسد که نیروهای سنی و مدافعان منطقه‌ای آنها را در قدرت سهیم یا انحصاردار کند به ضرر ایران و متحدان آن، یعنی حزب‌الله و دولت اکثریت شیعه در عراق است و گسستی در حلقه (هلال) میان تهران تا بیروت ایجاد می‌کند. این که مقام‌های جمهوری اسلامی دائم از خط قرمز بودن اسد در سیاست سوریه‌ای خود صحبت می‌کند در همین متن و بطن قابل درک است.

این در حالی است که مناقشه سوریه برای روسیه مسئله‌ای مربوط به حفظ امکانات خود در حوزه مدیترانه و تلاش برای به رسمیت‌شناخته‌شدن دوباره به عنوان یک بازیگر اصلی بین‌المللی است، و جنبه مذهبی و فرقه‌ای ندارد. از همین رو کرملین با سایر نیروهای درگیر در سوریه هم گفت‌وگوها و تعاملاتی دارد و اگر در یک رژیم حتی متکثر هم در دمشق، منافعش تامین و تضمین شود تاکیدی بر ماندن اسد و محافل اطراف او در قدرت نخواهد داشت.

این تفاوت دیدگاه و منافع ایران را کم و بیش نسبت به تحرکات دیپلماتیک روسیه و توافقاتش با آمریکا مردد و نگران می‌کند.اظهارات اخیر یحیی رحیم صفوی، مشاور آیت‌الله خامنه‌ای در نماز جمعه اخیر تهران نمود بارزی از این نگرانی بود. او گفت:‌ «هم اکنون سازوکاری بین آمریکایی‌ها و روس‌هاست که امیدواریم آمریکایی‌ها سر روس‌ها کلاه نگذارند و روس‌ها را در یک بازی که منافع آمریکایی‌ها بیشتر باشد و یا در بازی که سهم کمتری به ایران داده شود قرار ندهند.»

بحرانی که همچنان در بن‌بست است

حضور مستقیم نظامی روسیه در مناقشه سوریه تا حدودی به تثیبت موقعیت رژیم اسد و رفع خطر برافتادن از سر آن کمک کرده است ولی بر خلاف برخی از تحلیل‌ها، دستکم تا کنون راه را برای حل سیاسی بحران باز نکرده است. دو تلاش ناکامی که آمریکا و روسیه از زمان حضور نیروهای روسی در مناقشه سوریه برای برقراری آتش‌بس به جریان انداخته‌اند نشان‌دهنده آن است که این حضور لزوما به گشایش سیاسی و دیپلماتیک در بحران سوریه راه نبرده است.

واقعیت این است که هم رژیم سوریه و متحدان منطقه‌ای آن و هم طیف‌های متفاوت نیروهای مخالف و متحدان آنها همچنان به پیروزی حداکثری و عدم رضایت به تقسیم قدرت با طرف دیگر دل بسته‌اند. به رغم شمار بالای کشته‌ها و آواره‌ها و ابعاد بزرگ ویرانی‌ها هنوز هم دو طرف از جنگ خسته‌ نشده‌اند، چنان که در جنگ لبنان هم در ده سال اول خبری از خستگی طرف‌های درگیر نبود. در عین حال، هر دو طرف هم هنوز به این درک نرسیده‌اند که این جنگ پیروزی نظامی ندارد و در تحلیل نهایی باید بحران از راه سیاسی حل شود.

با این مولفه‌ها، بحران کنونی سوریه در حال حاضر گزینه‌های متفاوتی را در چشم‌انداز قرار می‌دهد، از یک راه حل سیاسی همه جانبه گرفته تا تجزیه سوریه (و عراق) و تا تبدیل‌شدن هر دو کشور دائمی به کانونی از خشونت و جنگ‌های فرقه‌ای و نیابتی.

این که سوریه به کدام راه برود و حضور نظامی روسیه در مسیری که سوریه می‌رود مثبت یا منفی باشد و این که اصولا روسیه در چه وضعیتی نیروی نظامی خود را از سوریه خارج کند سوال‌های بزرگی هستند که در حال حاضر پاسخی قطعی به آنها نمی‌توان داد. اکثر مداخلات خارجی در جنگ‌های داخلی کشورها یا برای تغییر رژیم‌های آنها با شکست روبرو شده‌اند. سرنوشت مداخله نظامی روسیه در سوریه متفاوت خواهد شد؟