در سال ۲۰۱۶ تنش در روابط حکومت‌های ایران و عربستان بالا گرفت. حمله به سفارت عربستان در ژانویه ۲۰۱۶ نقطه عطفی در شعله‌ور شدن آتش منازعات و صف آرایی‌های منطقه‌ای بود. بعد از آن رویارویی‌های ایران و عربستان در سوریه، عراق، یمن، لبنان، بحرین، افغانستان و اینک مصر شدت یافت. ادبیات دولتمردان دو کشور علیه یکدیگر تهاجمی‌تر شد. دامنه این نزاع دولت–محور به جوامع نیز کشیده شد و اینک در هر دو سوی میدان بخش‌های مهمی از مردم دو کشور سیمای تقابلی به خود گرفته و از تقابل حمایت می‌کنند.

Iran_Saudi Arabia_Flag

سنگینی اختلاف‌های فرقه‌ای

هر چقدر هفته‌های آغازین سال ۲۰۱۶ نشانگر افزایش تنش‌ها و احتمال گذار از جنگ‌های نیابتی به رویارویی مستقیم نظامی بود، اما هفته‌های پایانی اندکی از شدت درگیری کاست. توافق بر سر سهمیه‌یندی جدید تولید نفت در اوپک و رضایت عربستان به عدم کاهش ظرفیت تولید مصوب ایران اتفاقی غیر منتظره بود. مصالحه نفتی ایجاد شده این تصور را ایجاد کرد که شاید امکات تعمیم مصالحه به زمینه‌های دیگر اختلاف میسر باشد.

اما ژرف‌کاوی ماجرا نشان می‌دهد این تصور خوشبینانه است. رویارویی ایران و عربستان سعودی امری تاریخی و دیرینه است و وجه مهمی از آن به تقابل شیعه و سنی برمی‌گردد، امری که با قدرت‌گیری فقهای شیعه در ایران و برآمد اسلام‌گرایی رادیکال سنتی جدیت بیشتری یافته است. نطفه آن زمانی بسته شد که مکتب وهابیت در پیوند با آل سعود کنترل حجاز را در دست گرفت وشیعیان را بیرون راند و اداره حرمین شریفین را از خاندان منسوب به بنی هاشم سلب کرد. بعد‌ها شکل گیری واقعی دولت عربستان سعودی در ۱۳۲۴ شمسی بر مبنای عهدنامه کنسی روابط تیره را در قالب رقابت دو دولت بازسازی کرد که از سایه بار سنگین منازعات تاریخی رهایی نیافته بودند و هنوز هم نیافته‌اند. استقرار جمهوری اسلامی با داعیه‌های اسلام گرایانه شیعی محور و صدور انقلاب منازعات را شدت بخشید و وارد فصل تازه‌ای کرد. تعدیل مواضع ایدئولوژیک جمهوری اسلامی و واقعیت‌های منطقه و همچنین پاره‌ای تدابیر مصلحت‌اندیشانه ظاهری حکام آل سعود باعث شد تا روابط به سمت تنش زدایی محدود در مقاطعی پیش برود و دو کشور در هیات دو رقیب به ریل گذاری جدید در روابط دیپلماتیک روی بیاورند.

دور جدید تنش در روابط تهران و ریاض

شکل گیری دور جدیدی از رویارویی‌های منطقه‌ای و بحران خاور میانه بعد از بهار عربی و بخصوص تغییر موازنه قوا در سوریه باعث شکل گیری دور جدیدی از جنگ‌های نیابتی شد.

در مجموع بعید به نظر می‌رسد سال ۲۰۱۷ با جهش در درگیری ایران و عربستاندر یمن مواجه شود و امکان کاهش سطح درگیری و مصالحه محتمل تر از قبل به نظر می‌رسد. اگر این اتفاق بیفتد البته بیشتر از سر ناچاری و الزامات موازنه قوای جدید منطقه خواهد بود تا انتخابی مبتنی بر اراده و خواسته‌های دو طرف. همچنین تضمینی بر استمرار و پایداری مصالحه محتمل وجود ندارد و می‌تواند در موقعیتی دیگر به رویارویی تازه منجر شود.

در این میان سه گانه “قدرت گرفتن نسل دوم حکام سعودی که امیال آنها ترکیبی از بی تجربگی و بلند پروازی‌های خیال اندیشانه است”، “برنامه نهاد ولایت فقیه برای گسترش عمق نفوذ از دریای مدیترانه تا باب المندب و یا محور بیروت– کابل” و “سیاست دولت آمریکا مبنی بر کاهش مداخله در خاورمیانه و مصالحه هسته‌ای با جمهوری اسلامی ایران” باعث شد تا دو کشور بیش از همه دوره‌های گذشته به تقابلی تمام عیار نزدیک شوند.

ماهیت جنگ سرد ایران و عربستان علاوه بر بهره بردن از عوامل نژادی، تاریخی، همبستگی‌های محلی، فرهنگی و مذهبی بیشتر بر دگرگونی در مناسبات ژئوپلتیک خاور میانه و امکان تغییر در نقشه سیاسی و جغرافیایی این منطقه پر تلاطم تکیه دارد. همچنین به شدت متاثر از سیاست‌های منطقه‌ای غرب و روسیه است. غلط نیست اگر گفته شود یمن اصلی‌ترین و نزدیک‌ترین حوزه درگیری دولت‌های ایران و عربستان سعودی است که مرز خاکی با هم ندارند.

BY PETAR PISMESTROVIC, KLEINE ZEITUNG, AUSTRIA
مناره سواران رجزخوان، اثر پیتر پیسمشترُویچ

جنگ در یمن

جنگ داخلی یمن که با مداخله نظامی عربستان سعودی و متحدانش همراه شده است، در حالی به دومین سال خود نزدیک می‌شود، که در غیاب توجه جامعه جهانی شرایط رو به وخامت فزاینده را تجربه می‌کند. بر مبنای گزارش دفتر کمک‌های انسان دوستانه سازمان ملل قریب به ۲۱ میلیون نفر نیاز به کمک و امداد دارند. ۱۹,۳ میلیون نفر به آب آشامیدنی تمیز و سالم دسترسی ندارند. ۱۴ میلیون نفر از کمبود مواد غذایی رنج می‌برند و دو میلیون کودک دچار سوء تغذیه شدید هستند.

تا کنون بیش از ۷۰۰۰ نفر در جنگ داخلی یمن کشته شدند. نزدیک به ۳۲۰۰ کودک یا جان باخته ویا زخمی گشته وافزون بر ۶۰۰ مرکز درمانی و ۱۶۰۰ مدرسه بسته شده‌اند.

رویارویی نظامی دو طرف متخاصم تقریبا در وضعیتی بن‌بست گونه قرار گرفته و هیج یک توان پیشروی ندارد.

حکومت ایران از دولت نجات ملی در یمن به ریاست عبدالعزیز بن حبتور حمایت می‌کند که در داخل یمن فعالیت می‌کند. اما عربستان کماکان از دولت منصور هادی پشتیبانی می‌کند که به نوعی دولت در تبعید است. بن بست جنگ در یمن فضا را برای میانجیگری مساعد ساخته است، اما فعلا چشم انداز روشنی برای تحقق این امر دیده نمی‌شود.

مصالحه در یمن در ادامه مصالحه در سوریه؟

سال ۲۰۱۷ مسیر‌های متفاوتی را پیش روی ایران و عربستان و رویارویی آنها در یمن قرار خواهد داد. اگر آتش بس روسی–ترکی در سوریه بعد از اعاده کنترل بشار اسد بر کل شهر حلب موفق شده و تداوم یابد آنگاه می‌تواند الگویی برای مصالحه در یمن شود. در واقع پایان جنگ داخلی در سوریه اثرات بازدارنده بر جنگ داخلی یمن دارد که ابعاد واندازه ان به مراتب کوچک تر و محدود تر است. صلح در سوریه پنجره‌ای است که به روی مصالحه ایران و عربستان گشوده می‌شود.

از سوی دیگر تلاش روسیه برای جلب نظر کشور‌های عربی بعد از تثبیت نظام سیاسی سوریه و نجات آن از بحران می‌تواند نگرانی‌های عربستان از گسترش نفوذ ایران در منطقه را کاهش دهد. همچنین حضور دونالد ترامپ در کاخ سفید که بر خلاف اوباما نگاه مثبتی به بازگشت ایران به جامعه جهانی ندارد، فرصتی بالقوه برای عربستان است. اما این فرصت با تهدیدی مشابه همراه است. تمایل هیات حاکمه آمریکا و بخصوص بلوک نظامی و امنیتی این کشور بر کاهش کنترل شده حضور در خاور میانه و تمرکز بیشتر بر خاور دور است. همچنین جمهوری‌خواهان که کنترل کنگره را در دست دارند، از فاصله گرفتن با دولت عربستان سعودی ضمن حفظ اصل همکاری‌های راهبردی حمایت می‌کنند و خواهان اعمال فشار از سوی آمریکا برای تغیرات سیاسی در عربستان سعودی هستند.

نقش آمریکا و اسرائیل

بر این قرار ادامه تنش میان ایران و عربستان به میزان زیادی بستگی به سیاست جدید دولت آمریکا در خاور میانه وبخصوص نوع رابطه با ایران دارد. اگر سیاست اعمال فشار و منزوی سازی جمهوری اسلامی در دستور کار قرار بگیرد، آنگاه عربستان سعودی مزیت‌هایی برای بازگشت به موقعیت پیشین در برخورداری از حمایت‌های یک طرفه آمریکا و تشویق آمریکا به تعمیق شکاف با ایران خواهد داشت. متغیر دیگر چگونگی تنظیم مناسبات ترامپ و پوتین در عمل خواهد بود که تعیین می‌کند تا چه میزان روسیه می‌تواند بازسازی اقتدار روسیه تزاری در عصر پساشوروی را در خاور میانه جلو ببرد.

اسرائیل دیگر فاکتور معادله است. عربستان و اسرائیل در ضدیت با تهران به هم نزدیک شده‌اند اما بحرانی تر شدن رابطه اسرائیل و فلسطین و بخصوص خودداری دولت نتانیاهو در جلوگیری از گسترش شهرک سازی در کرانه باختری می‌تواند ترمز این نزدیکی را بکشد.

همچنین روی کار امدن ترامپ و قدرت گرفتن نفوذ دولت اسرائیل در دولت جدید آمریکا ذهنیتی را در بین بخشی از محافل سیاسی حکومت ایران دامن زده است که در شرایط کنونی مهار تهاجم محور آمریکا– اسرائیل نیازمند تنش زدایی با عربستان سعودی است.

اما ماجرا تنها به این عامل‌های مهار کننده محدود نمی‌شود. اظهارات ترامپ در حمایت از ناتوی عربی و تحرکاتی که حکومت اسرائیل و دستگاه اطلاعاتی آن در تقویت این راهکار سیاسی و امنیتی دارند انجام می‌دهد، اگر بتواند این ایده را از حالت ضعیف کنونی خارج ساخته به یک نهاد جدی تبدیل کند، آنگاه عاملی مهم در راستای تشدید منازعه خواهد بود.

چشم‌انداز

در روز‌های اخیر اتفاقاتی رخ دادند که باعث شده یارگیری‌های منطقه‌ای دو طرف با تغییراتی مواجه شود. دولت عمان اعلام کرد که به ائتلاف ضد تروریسم عربستان سعودی می‌پیوندد و همچنین در یمن با آن همکاری می‌کند. البته عمان نیروی نظامی به یمن نمی‌فرستد و فقط به لحاظ سیاسی از موضع کشور‌های حوزه خلیج فارس حمایت می‌کند. از سوی دیگر تنش‌های بوجود آمده بین عربستان سعودی و مصر فضا را برای سمت گیری‌های تاکتیکی به سمت ایران در مصر مساعد ساخته است. اگرچه هنوز عواملی که حکم به روابط راهبردی عربستان و مصر می‌دهند به قوت خود باقی است و همچنین مصر از گسترش نفوذ ایران در خاور میانه احساس خطر می‌کند.

تصمیم جدید دولت عمان که پیشنهاد عربستان برای متوقف کردن روابط دیپلماتیک با ایران را نپذیرفت، در نگاه اول به نفع عربستان به نظر می‌رسد. اما بررسی سوابق و زمینه‌های تاریخی ماجرا احتمالی را قوت می‌بخشد که این تصمیم سلطان قابوس دریچه جدیدی به روی رویارویی ایران و عربستان سعودی در یمن خواهد گشود. خروجی این دریچه در شرایط جدید منطقه بعد از ریاست جمهوری اوباما می‌تواند مشابه بحران هسته‌ای به ایران و امریکا هموار کننده مسیر مصالحه باشد.

در مجموع بعید به نظر می‌رسد سال ۲۰۱۷ با جهش در درگیری ایران و عربستان در یمن مواجه شود و امکان کاهش سطح درگیری و مصالحه محتمل تر از قبل به نظر می‌رسد. اگر این اتفاق بیفتد البته بیشتر از سر ناچاری و الزامات موازنه قوای جدید منطقه خواهد بود تا انتخابی مبتنی بر اراده و خواسته‌های دو طرف. همچنین تضمینی بر استمرار و پایداری مصالحه محتمل وجود ندارد و می‌تواند در موقعیتی دیگر به رویارویی تازه منجر شود.


در همین زمینه