عالیه زمان هستم. همجنسگرا؛ مادر دو فرزند بالای ٢٠ سال. برنامه رادیویی دگرباش زمانه، بخشی از برنامه‌ای است که از سال ٢٠٠٩ یا ١٣٨٨ تحت عنوان صفحه دگرباش زمانه شروع به کار کرد. این برنامه بر اساس نیازی شکل گرفت که جامعه دگرباش ایران در فضای کنونی جامعه ایرانی احساس می‌‌کرد.

در حالی که ما دگرباش‌ها خود را به عنوان شهروندانی مسئول و حساس به رویدادها و جریان‌های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی جامعه می‌دانیم، اما پدر و مادر و اعضای خانواده و دوستان و همکاران ما نسبت به مسئله دگرباشی و نیازهای ما بی‌اطلاع و بعضاً دچار پیشفرض‌های نادرست هستند. به همین دلیل صفحه دگرباش و بخش رادیویی این صفحه کوشیده و می‌کوشد تا جهت برنامه‌هایش را به والدین و اطرافیان افراد دگرباش بچرخاند. البته ما می‌دانیم در جامعه‌ای که پر از داوری‌ها و قضاوت‌های نادرست و خصمانه نسبت به ما دگرباشان جنسی است، برای همه ما ممکن نیست که به خودشناسی شایسته خودمان دست بیابیم، پس بخشی از مخاطبان برنامه دگرباش زمانه، خود ما زنان و مردان همجنسگرا، و زنان و مردان ترنس‌سکسوال و زنان و مردان دوجنسگرا هستیم. به‌طور خلاصه، باید بگویم که عبارت دگرباش جنسی فقط برای تعریف چهار گروه به کار می‌رود: همجنسگرایان، دگرجنسگونگان یا ترنس‌سکسوال‌ها و دوجنسگراها و دوجنسگونه‌ها.

همجنسگرایان زنان و مردانی هستند که کشش عاطفی و جنسی به همجنس خودشان دارند. دگرجنسگونگان یا ترنس‌سکسوال‌ها مردان یا زنانی هستند که در قالب جسمی اشتباه به دنیا آمده‌اند، یعنی اگر مرد هستند، دارای اندام جنسی زنانه و اگر زن هستند دارای اندام جنسی مردانه‌اند.

دوجنسگراها زنان و مردانی هستند که خصوصیات روحی زنانه و مردانه هر دو را با هم دارند و هم به مردان و هم به زنان کشش عاطفی و جنسی دارند. دوجنسگونه‌ها مردان و زنانی هستند که با هر دو اندام جنسی زنانه و مردانه به دنیا می‌آیند. باید اضافه کنم که هیچ گونه دیگری از افرادی که دارای علایق و کشش‌های جنسی هستند، نظیر افرادی که علاقه به ارتباط با کودکان دارند، و در اصطلاح عموم بچه‌باز خوانده می‌شوند، یا کسانی که دچار سادیسم یا مازوخیسم، یعنی دیگرآزاری یا خودآزاری جنسی هستند، و یا علایق ویژه جنسی دارند، جزو دگرباشان جنسی به شمار نمی‌روند. نکته دیگری که باید اضافه کنم این است که دگرباشان جنسی به طور غالب، به اخلاقیات پذیرفته شده جامعه بشری، مثل وفاداری، احترام متقابل و تداوم رابطه، و همچنین مذموم شمردن خیانت و بی‌بندوباری اخلاقی در رابطه میان و خود همسر همجنس خود بسیار پای‌بندند. از افتخارات ما در جامعه دگرباش این است که آن بخش از دگرباشان جنسی که از امکانات آموزشی و پیشرفت برخوردار هستند، معمولاً بیشترین پیشرفت‌ها را در بین همسالان خود نشان می‌دهند. یک نگاه به تاریخ ادبیات و هنر کلاسیک و معاصر نشان می‌دهد که همجنسگرایان در رده معتبرترین چهره‌های ادبیات و هنر بوده‌اند.

در طول این دوسال، برخلاف انتظاری که داشتیم، هم استقبال بی‌نظیری از این صفحه شد و هم با دریافت نامه‌ها و نظرات زیادی مواجه شدیم. افراد بسیاری که تا قبل از این هیچ تصویر اجتماعی و فرهنگی از دگرباشان جنسی ایرانی نداشتند، توانستند این تصویر را بسازند و کسانی که نسبت به دگرباشی جنسی دیدگاه منفی یا ترس داشتند فرصت یافتند تا در دیدگاه‌های خود تجدید نظر کنند. ما فکر می کنیم این گام، گام بسیار مثبتی بوده است.

این اما برای جامعه دگرباشی کافی و بس نبوده و نیست. تا زمانی مادر و پدری وجود داشته باشند که پسر یا دختر خود را به خاطر گرایش جنسی‌اش طرد یا زندانی کنند، تا زمانی که فرد دگرباشی در ایران وجود دارد که خود را گناهکار، بیمار یا مطرود اجتماع می‌بیند، تا زمانی که روشنفکران ایرانی نسبت به مسایل و نیازهای دگرباشان جنسی بی‌توجه هستند یا- بر اساس نااگاهی- آنها را غرب‌زده و بیرون از ریشه‌های ایرانی می‌دانند، مشکل ما همچنان برجا است.

ما به جامعه‌ای فکر می‌کنیم که همه افراد جامعه بر سرنوشت زندگی اجتماعی و فردی خود حاکم باشند و اختیار احساسات عاطفی و جنسی خود را خود به دست داشته باشند. جامعه‌ای که در آن افراد به حوزه‌های شخصی و خصوصی دیگران احترام بگذارند و جنسیت و گرایش جنسی و نحوه زیست شخصی افراد باعث طردشدن و محروم شدن آنها نشود. مسایل دگرباشان جنسی- برخلاف تصوری که می‌شود- شدیداً با مسایل دیگر بخش‌های جامعه، یعنی زنان، کودکان، اقلیت‌های دینی و قومی، و کارگران، دانشجویان، روزنامه‌نگاران، مهاجران و دیگر گروه‌ها پیوند دارد.

هیچ مسئله اجتماعی‌ای بدون مشارکت و حس مسئولیت تک تک افراد جامعه قابل رفع یا پیشرفت نیست. مسئله دگرباشان جنسی ایرانی نیز از این قضیه مستثنی نیست. پدرها و مادرها، برادرها و خواهرهای دگرباشان، دوستان و همکاران و اطرافیان افراد دگرباش همگی در ایجاد زندگی‌ای امن و عاری از هرگونه محدودیت و فشار برای فرزندان دگرباش خود نقش موثری دارند. آیا فکر کرده‌ایم تصویر منفی و سیاهی که از شهروندان دگرباش ایرانی وجود دارد چگونه ایجاد شده؟ آیا دمکراسی یا مردم‌سالاری‌ای که ما ایرانیان خواهان‌ آن هستیم صرفاً برای مرد دگرجنسگرای مسلمان شیعه است و زنان و دگرباشان و قومیت‌ها و دینداران متفاوت از آن بهره‌ای ندارند؟

این تصویر تیره و نامطلوبی که ما از دگرباشان جنسی ساخته‌ایم همان آینه‌ای است که می‌توانیم خودمان را در آن ببینیم و ببینیم چه برداشتی از استبداد و دمکراسی و حقوق بشر و انسان داریم. از سوی دیگر، این دگرباشان جنسی هستند که می‌بایست بار بزرگ مسئولیت اجتماعی خود برای کسب جای درخور خود به عنوان شهروند را به دوش بکشند. حق، پابه‌پای مسئولیت می‌آید. به عنوان همجنسگرایان، دگرجنسگونگان و دوجنسگرایان، ما توانایی به عهده گرفتن مسئولیت اجتماعی خود را داریم. در این برنامه‌های ده‌دقیقه‌ای، که هر شنبه روی وب‌سایت رادیو زمانه، بخش جامعه، صفحه دگرباش آپلود می‌شود، با معرفی گوشه‌ای از فعالیت‌های دگرباشان جنسی، موفقیت‌های دگرباشان جنسی، مشکلات دگرباشان جنسی، مطالبات دگرباشان جنسی و پیوندهای ضروری میان خانواده و فرزندان دگرباش، که در بسیاری مواقع شکسته است و می بایست ساخته شود، مایلیم به حیات اجتماعی ما دگرباشان جنسی و حقوق و مسئولیت‌های ما بپردازیم.

بدون توجه گروه‌ها و افراد جامعه ایرانی به مسایل و نیازهای ضروری و حیاتی فرزندان دگرباش، هیچ اتفاق فرخنده و مثبتی در این زمینه روی نخواهد داد، اما فعالیت صفحه دگرباش در این دو سال به ما نشان داد که والدین و گروه‌های اجتماعی و شهروندان ایرانی چنان که به اشتباه فرض می‌شد، بی‌توجه نیستند و هرجا که دردی انسانی شکل گرفته باشد چشمان آنها را نگران خواهد ساخت و به دنبال گذاشتن مرهم بر دردهای انسانی هستند. در اینجا مایلیم از فعالان اجتماعی، فعالان حقوق بشری، فعالان جنبش زنان، رسانه‌های ایرانی حامی حقوق بشری و شهروندی دگرباشان جنسی که در راه کسب حقوق بشری ما همراه و حامی ما هستند و خوشبختانه روز به روز به تعدادشان افزوده می شود، تشکر کنیم.