پژوهشی در دانشگاه جانز هاپکینز نشان می‌دهد که خودکشی در میان نوجوان ساکن ایالات متحده پس از قانونی شدن ازدواج با همجنس کاهش یافته است. بیشترین کاهش خودکشی در میان نوجوانانی است که خود را همجنس‌گرا و یا دوجنس‌گرا می‌دانند اما خودکشی بین نوجوانان دگرجنس‌گرا هم کاهش یافته است.

یک تیم پژوهشی در دانشکده «بهداشت عمومی بلومبرگ» در دانشگاه «جان هاپکینز» (JHSPH) نشان داده‌اند که آمار اقدام به خودکشی در میان نوجوانان آمریکایی پس از تصویب قانون ازوداج بین دو همجنس، کاهش یافته است. جولیا ریفمن و تیمش نتیجه پژوهش‌شان را روز ۲۰ فوریه/۲ اسفند در ژورنال علمی JAMA Pediatrics منتشر کرده‌اند.

این تیم از پژوهشگران، اطلاعات آماری در مورد بیش از ۷۰۰ هزار دانش آموزان دبیرستانی را در آمریکا بررسی کرده‌اند؛ در میان آنها، ۲۳۰ هزار نفر خود را همجنس‌گرا و یا دوجنس‌گرا معرفی کرده‌اند. این آمارها هرسال از طریق مراجع دولتی جمع‌آوری می‌شود و خود دانش آموزان دبیرستانی به اختیار خود در نظرسنجی‌های دولتی در مورد رفتارهای پرخطر جوانان شرکت می‌کنند.

تیم جولیا ریفمن آمارهای خودکشی و خودکشی نافرجام از سال ۱۹۹۹ تا ۲۰۱۵ را مورد تجزیه‌وتحلیل قرار دادند.

سال ۲۰۱۵ سالی بود که دیوان عالی آمریکا ازدواج با همجنس را قانونی اعلام کرد. اما تمرکز در این پژوهش تنها به مقایسه آمارهای خودکشی در سطح کشور آمریکا در سال‌های پیش از ۲۰۱۵ با آمار سال ۲۰۱۵ نبوده است.

از سال ۲۰۱۴ که ماساچوست اولین ایالاتی شد که ازدواج بین دو همجنس را به رسمیت شناخت تا روز پیش از رأی دیوان عالی آمریکا در حمایت از ازدواج با همجنس، تلاش‌های حق‌خواهی به جایی رسید که ۷۰ درصد از آمریکایی‌ها در ایالت‌هایی‌ زندگی می‌کردند که ازدواج با همجنس حمایت قانونی می‌کردند.

به همین دلیل ریفمن و تیمش به آمار خودکشی نوجوانان در ایالت‌هایی که پیش از ۲۰۱۵ ازدواج با همجنس را قانونی کرده‌اند هم توجه کرده‌اند.

در ۳۲ ایالت که ازدواج با همجنس پیش از رای دیوان عالی قانونی شد، در همان سال قانونی شدن، به‌طور میانگین اقدام به خودکشی ۷درصد در میان دانش‌ آموزان دبیرستانی کاهش یافت. این رقم در بین دانش آموزان همجنس‌گرا یا دوجنس‌گرا، ۱۴درصد کاهش در خودکشی و اقدام به خودکشی است.

تیم ریفمن در مقایسه نشان داده‌اند که در ایالت‌های که ازدواج با همجنس قانونی نشده، آمار خودکشی نسبت به سال‌های پیش از آن هیچ تغییری نداشته است.

پژوهش دانشگاه جانز هاپکینز نشان می‌دهد که از سال ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۵، در مجموع ۱۳۴هزار دانش آموز دبیرستانی در مجموع ایالت‌هایی که ازدواج با همجنس را به رسمیت می‌شناسد، کمتر خودکشی کرده‌اند.

جولیا ریفمن که این پژوهش آماری را هدایت کرده تأکید می‌کند که این به این مفهوم نیست که آمار خودکشی ربط مستقیم به قوانین همجنس‌گراهراس دارد: ربط مستقیم نیست اما این رابطه آماری معنی‌دار است و باید پژوهش بیشتر شود تا فهمید چرا چنین رابطه آماری‌ای وجود دارد.

ریفمن در ادامه می‌گوید که قوانینی که بر زندگی بزرگسالان همجنس‌گرا یا دوجنس‌گرا تأثیر مثبت می‌گذارند، ممکن است که کودکان و نوجوانان همجنس‌گرا را «نسبت به آینده امیدوار کنند.»

یافته‌های این پژوهش بیشتر از هر چیز در مورد اثر سیاست‌های اجتماعی بر میزان خشونت در جامعه، حس آرامش افراد و انتخاب‌های رفتاری آنهاست.

ریفمن می‌گوید: «این پژوهش در مورد دانش آموزان دبیرستانی است؛ آنها به‌هرحال خیال ندارند به این زودی‌ها ازدواج کنند. اما با این حال اجازه دان به ازدواج با همجنس، داغ ننگ‌های ساختاری مرتبط با گرایش جنسی را کاهش می‌دهد.»

امیدواری به آینده از شاخص‌های احساس خوشبختی فردی است و این تیم پژوهشی معتقدند که قوانین حمایت از اقلیت‌ها، تحقیر و خشونت را کم می‌کند و فضای اجتماعی امیدوارانه‌تری برای نوجوانان دگرباش جنسی می‌سازد.

خودکشی دومین علت شایع مرگ و میر در افراد سنین ۱۵ تا ۲۴ سال در ایالات متحده آمریکاست. ۲۹درصد دانش آموزان دبیرستانی همجنس‌گرا و دوجنس‌گرا در سال ۲۰۱۶ در آمریکا اقدام به خودکشی کرده‌اند؛ این رقم در مقایسه برای دانش آموزان دگرجنس‌گرا ۶ درصد است.

این مطالعه خودکشی‌های نافرجام را هم به‌مانند خودکشی‌های که منجر به مرگ شده‌اند شمرده است. اما مطالعه به دلیل کاستی‌های داده‌های آماری دولتی، بخشی تحلیلی مجزا برای دانش آموزان تراجنسیتی ندارد. اگر چنانچه آمار خودکشی تراجنسیتی ها هم حساب شود، انتظار می‌رود که رقم درصد خودکشی‌های سالانه دگرباشان جنسی افزایش یابد.

ریفمن و تیمش امیدوار هستند که پژوهش‌ آنها منجر به تحقیقات – نه تنها آماری – بیشتری در مورد رابطه احساس خوشبختی و کمتر شدن خشونت و تحقیر در فضای جامعه شود. آنها می‌گویند که سیاستگذاران باید از مزایای بالقوه از بین بردن تبعیض برای کمک به بهداشت و سلامت جوانان آگاه باشند.

پیام این پژوهش آماری روشن است: اصلاح سیاست‌های کلان تبعیض‌آمیز که جوانان دگرباش جنسی را چه در حال و چه آینده آسیب‌پذیر می‌کنند، برای ایجاد حس امیدواری لازم است.