شهرداری تهران یک بار دیگر با پوسترهای ضد زن به سطح شهر تهران آمده. پوسترهای جدید را به مناسبت روز پدر بر در و دیوار شهر آویخته‌اند. در تمام این پوسترها، زن موجودی در خدمت مرد و تأمین‌کننده نیازهای او و مرد، حاکم زندگی زن و تصمیم‌گیرنده نهایی مطرح شده است. این پوسترها تصویرهایی تمام‌عیار از یک زندگی مردسالارانه است.

 «به اقتدار تو این خانه ایستاد‌ ای مرد، به احترام غرورت سکوت خواهم کرد» و «زن نباید در برابر شوهر خود غرور و تکبر داشته باشد و به او طعنه بزند.»

این توصیه نهایی پوستری است که با تصویر یک کیف زنانه و مردانه بر دیوارهای شهر رخ نموده.

معاونت اجتماعی شهرداری تهران که دست بازی در دسترسی به خیابان‌های شهر دارد، روز پدر را به فرصتی برای ترویج ارزش‌های مردسالارانه و تبعیض تبدیل کرده است. زنان در این پوسترها موجوداتی حاشیه‌ای، فرمان‌بردار و مطیع توصیف شده‌اند که کاری جز تایید و ستایش مردان ندارند و نقش‌شان تنها همسری و تأمین نیازهای شوهر است. نصب این پوسترها در شهر و پیش چشم هزاران عابری که روزانه از کنار آنها عبور می‌کنند، چه تاثیری در تعمیق نگرش‌ نابرابر به زنان دارد؟

زنان در این پوسترها موجوداتی هستند که باید آنها را نصیحت کرد، نصیحت‌ها همه به سود مردان است. «آزادی از قید و بند زندگی زناشویی» جایز است اما تنها برای مرد: «مرد باید هر از گاهی از قید و بند زندگی زناشویی آزاد باشد و به اموری چون تفریح و گردش و غیره بپردازد.»

پیام این پوستر برای زنان به رسمیت شناختن آزادی‌ است که خود از آن محرومند.

سیاست‌های جمهوری اسلامی در دهه‌های اخیر همواره بر تاکید بر خانواده و کاستن نقش زنان به امور خانگی و پررنگ کردن نقش‌های سنتی زنان و مردان مبتنی بوده و در سال‌های اخیر با مداخلات رهبر جمهوری اسلامی این نگاه تقویت شده است. علی خامنه‌ای در متوقف کردن برنامه تنطیم خانواده و ترویج فرزندآوری و با ابلاغ سیاست‌های کلی خانواده، آشکارا نگاه خود را به زنان تبیین کرده است. در نگاه سیاست‌گذار کلان جمهوری اسلامی، زنان باید بیش و پیش از هر چیز مادر و همسر باشند.

شهرداری تهران هم به عنوان نهادی بهره‌مند از بودجه‌های کلان، از تمام ظرفیت خود برای ترویج این ایده‌ها استفاده کرده است. فضاهای شهری کاملا در اختیار این نهاد است. ایجاد شهربانوها -خانه‌فرهنگ‌هایی تک جنسیتی ویژه زنان-، سرمایه‌گذاری برای ساخت و گسترش پار‌ک‌های زنانه و ترویج فعالیت‌های به اصطلاح زنانه در فرهنگسراها و خانه‌های فرهنگ، از جمله این اقدامات بوده است.

بیشتر بخوانید: شهرداری تفکیک می‌کند: شهر زنان بدون مردان

این نهاد این قدرت را داشته که از متروها، اتوبوس‌ها، بیلیوردها و بنرهای بیشمار شهر برای ترویج اندیشه‌های محافظه‌کارانه و ایدئولوژی حاکم استفاده کند. بر این اساس، پل‌ها و حاشیه‌های بزرگره‌ها، دیوارهای شهر و محیط‌های شهری همه در خدمت ترویج اندیشه‌های مبتنی بر ایدئولوژی محافظه کار حکومتی است.

زنان در سال‌های اخیر موضوع بسیاری از این فعالیت‌های تبلیغی بوده‌اند، ترویج حجاب اجباری و فرزندآوری از نمونه‌های مشهور دیگری است که در سال‌های گذشته بر در و دیوار شهر رخ نموده‌اند.

اما روابط زن و مرد از موضوعات حساسی است که بیش از هرچیز می‌تواند نگاه حاکمیت را به مناسبات اجتماعی نشان دهد. در نگاه مطلوب حاکمیت در ایران، روابط زن و مرد باید مبتنی بر اقتدار مردانه و فرمان‌برداری زنانه باشد.

 به پوستر زیر نگاه کنید. به توصیه این پوستر، اگر زنی از همسرش درباره غذای روز نظر بخواهد، مرد نباید بگوید نمی‌دانم، بلکه باید «اقتدار و مدیریت» خود را با پیشنهاد دادن دو یا سه نوع غذا به همسرش نشان دهد و پاسخ همسر هم این است: «به روی چشم همسرم! بگو چه می‌خواهی!»

البته توصیه‌های شهرداری تنها به روابط همسران محدود نمی‌شود بلکه دایره‌ای وسیع‌تر از روابط زن و مرد را هم در بر می‌گیرد. شهرداری تهران مایل است که روابط زنان با مردانی غیر از همسرشان به حداقل برسد و این خواسته را با این پوستر مطرح می‌کند: «با هیچ کس غیر تو من حرفی ندارم/ محرم‌ترین مرد جهانی در کنارم».

به همین دلیل پوستر زیر توصیه می‌کند که زنان با مردان غریبه در حد ضرورت ارتباط کلامی برقرار کنند و از مغازه دار لازم نیست «دو خط» تشکر کنند.

زنان که حاشیه‌نشینان زندگی اجتماعی به تفسیر طراحان پوسترهای شهرداری تهرانند، همواره نیاز به حمایت مردان دارند. مرد مدیر، حامی زنان و نجات‌دهنده خانواده است. او رئیس و مدیر است. اما زنان توصیه می‌شوند که از این ریاست ناراحت نباشند چون «ریاست زن بر مرد به این معنا نیست که سلب آزادی زن را بنماید و استقلال او را در حفظ حقوق فردی و اجتماعی‌اش سلب کند، بلکه یک حاکمیت حکیمانه اداری است.»

زنان محکومند این تفسیر از آزادی را پپذیرند: «اگرچه دل به هوای جهان تو دادم/ در آسمان نگاهت همیشه آزادم»؛ آزادی مطلوب سنتی مذهبی که با فداکاری مرد در دریایی مواج نشان داده می‌شود -کفش مرد قایق نجات است، قایق نجات زن و کودک که با کفش‌های زنانه و کودکانه تصویر شده‌اند-. زنان در این میان نه هدایت‌کنندگان این قایق که تنها سواره‌های آنند.