نخستین تخمین‌ها هم از پیروزی قاطع او حکایت می‌کردند؛ پیش از پایان رأی‌گیری هم می‌شد مطمئن بود که امانوئل مکرون رئیس جمهوری بعدی فرانسه است.

امانوئل مکرون ۶۶ در صد آرا را به دست آورده است. تعداد رأی دهندگان کمتر از دور اول بوده است. حدود یک چهارم رأی‌دهندگان در دور دوم انتخابات شرکت نکرده‌اند.

امانوئل مکرون،هشتمین رئیس‌جمهور پنجمین جمهوری فرانسه. پیروزی او در شرایطی اتفاق می‌افتد که چیزی در حدود  یک‌چهارم رأی‌دهندگان در دور دوم انتخابات، پای صندوق‌ها نرفتند. رکوردی بی‌سابقه از تحریم و کناره‌گیری از زمان انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۹۶۹.

یکسال پیش در چنین روزی هیچ کس گمان نمی‌کرد که امانوئل مکرون جوان ۳۸ ساله جنبش موسوم به «به پیش» هیچ شانسی برای ریاست‌جمهوری در فرانسه داشته باشد. در کمتر از یک سال اما او با بهره‌برداری حداکثری از کارنامه ناامیدکننده دولت اولاند، و البته هراس عمومی از وخامت و بدتر شدن اوضاع، و به پشتوانه «رأی سلبی» مردم فرانسه حالا کلید کاخ الیزه را در جیب خود می‌بیند.  برنامه او اما برای خاورمیانه چه خواهد بود؟ او چه نظری در مورد ایران دارد؟

برخلاف نامزدهای جمهوری‌خواه احزاب راست، به ویژه سارکوزی و فرانسوا فیون، که مستقیماً سیاست‌های دولت اولاند و نزدیکی آن را با قطر و عربستان مورد انتقاد قرار دادند، و از برنامه‌شان برای نزدیکی به ایران سخن گفتند، مکرون کمتر به مسائل خاورمیانه پرداخته است. پیش‌بینی ‌و گمانه‌زنی رایج اما آن است،که او کم و بیش همان سیاستی را در مورد خاورمیانه ادامه خواهد داد که در دستور کار دولت اولاند بود.

با این حال، دست‌کم در مورد بحران سوریه، موضع مکرون کاملاً منطق با سیاست رسمی فرانسه در دوران اولاند نیست. و در یک کلام، می‌توان گفت، سیاست او غیر سرراست‌تر، میانه‌روتر و مبهم‌تر است.
مکرون به صراحت گفته: «ما نمی‌توانیم سرنگونی رژیم اسد را پیش فرص تصمیم‌هایمان قرار دهیم، حتی اگر این هدف قطعی ما باشد.» و البته این قول از او نیز وجود دارد که: «دشمن اصلی، اسلامگرایی افراطی‌ای است که بر ویرانه‌های سوریه در حال رشد و نمو است.»

هم پوتین و هم ترامپ

ابهام، تناقض و در وسط ایستادن خصلت اصلی اظهارنظرهای مکرون در تمام زمینه‌هاست، و سیاست خارجی او نیز شبیه به شعار مشهور «نه چپ و نه راست» او، ماهیت کاملاً بینابینی دارد.

او فرانسه‌ای را در سر می‌پروراند که نه به پوتین پشت کند ونه به ترامپ. و به همین ترتیب، نه به اسد و نه به مخالفان او. ایده‌آل مکرون فرانسه‌ای است «درمیانه» که به جای تفکیک خوب و بد، پلی برای صلح درست کند.

مکرون مشخصاً معتقد به «سیاست توزان و تعادل» بین آمریکا و روسیه و میان رژیم سوریه و مخالفان آن است؛ او به صراحت گفته «با تمام گروها و جریانها»‌ی دخیل در جنگ باید صحبت کرد؛ پیگیری چنین سیاستی کم و بیش خط او را دولت اولاند جدا خواهد کرد.

نه ایران و نه عربستان

سیاست‌های او در قبال او ایران و عربستان نیز منطق مشابهی دارد: منطق ایستادن در جایی میانه درگیری‌های این دو قدرت منطقه‌.

مکرون می‌گوید:

«فرانسه باید با عربستان و ایران صحبت کند. فرانسه نباید در بازی و رقابت این دو قدرت برای افزایش حوزه نفوذشان مداخله کند. این یک اشتباه خواهد بود. این اشتباه بوده که ما در گذشته بیشتر طرف عربستان را می‌گرفتیم. نادیده گرفتن و غفلت از ایران و بالطبع نامتوازن ساختن حضور فرانسه در خاورمیانه نیز اشتباه است. چراکه باعث می‌شود عربستان سعودی احساس ناامنی کند، و به همین ترتیب موجب احساس ناامنی اسرائیل می‌شود.»

راضی نگه داشتن هر دو طرف ایران وعربستان مأموریت دشواری است که مکرون می‌خواهد انجام دهد. برای این کار، او معتقد است، «باید نوعی سیاست گفتگو مطالبه‌محور را با این دو قدرت منطقه‌ای پیش برد و البته از مطالبات اصلی نیز کوتاه نیامد. در مورد ایران، مطالبه اصلی مربوط به مسائل هسته‌ای، یعنی منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای است و در مورد عربستان، مطالبه ما به مسئولیتها و تعهدات این کشور مربوط می‌شود. عربستان باید متعهد باشد و تن به هیچ سازشی با گروهها و جنبشهایی ندهد که خشونت وتروریسم را ترویج می‌کنند.»

مکرون این طور موضع‌اش را خلاصه می‌کند: «من با هیچ کس در منطقه همسو نیستم»؛ ادعایی که معنایش در عمل همسویی و همراهی با همه خواهد بود.


در همین زمینه

پرونده انتخابات ریاست‌جمهوری در زمانه: