در ماهی که گذشت دگرباشان ایرانی در تبعید موفق شدند که دو کارزار را هدایت کنند. آنها توانستند که پس از خودکشی یکی از دوستانشان، هزینه‌های انتقال جسد به خانواده را فراهم کنند. همچنین توانستند که با کمک مجامع بین‌اللملی و گروه‌های حقوق بشری مانع اخراج دو پناه‌جوی دگرباش جنسی ایرانی از ترکیه شوند.

هشتگی که به کمک آن در مورد خطر اخراج دو پناهجویی ایرانی دگرباش جنسی از ترکیه آگاهی‌رسانی شد

تعداد مهاجران دگرباش جنسی ایرانی در فضای تبعید روز به روز افزایش می‌یابد. دگرباشان جنسی ایرانی در تبعید یا راه‌های دشوار مهاجرت و پناهندگی را پیموده‌اند که آزادانه‌تر زندگی کنند و یا نسل دوم خانواده‌های مهاجر ایرانی هستند. هردو گروه باهم همراه شده‌اند تا بنا به منابع و توانایی‌هایشان به هم و به جنبش حق‌خواهی ایرانیان همجنس‌گرا، دوجنس‌گرا، تراجنسیتی و میان‌جنسی کمک کنند.

«همجنس‌گرا وطن ندارد»

باز هم خودکشی؛ این بار میلاد یکی از همجنس‌گرایان مهاجر به کانادا به زندگی‌اش پایان داده بود. خبر در بین شبکه‌های دگرباشان به‌سرعت پیچید.

خودکشی پس از اینکه راه‌های دشوار مهاجرت را کسی طی می‌کند تا به کشوری آزاد برسد به نظر غریب می‌آید. اما آزارها، زخم‌های روح و روان با مهاجرت از بین نمی‌رود. جای زخم همیشه باقی می‌ماند و گاهی زخم مجدد سرباز می‌کند.

شبکه‌های ایرانیان دگرباش جنسی به سرعت باهم همراه شدند – همان شب ۲۳ اردیبهشت چند نفر مدیریت کارزار را به عهده گرفتند. به دوستان میلاد تسلی می‌داند. قرار شد آنها که به محل زندگی میلاد نزدیکتر هستند مراقب بازماندگانی باشند که از این رخداد تلخ آسیب دیده‌اند.

ویدئو درخواست کمک برای میلاد را به زبان انگلیسی و فارسی ببینید:

خبر آمد که میلاد دوست داشته که در ایران خاک شود؛ مادرش هم بی‌تاب بود و به دنبال این بود که بدن میلاد به ایران برود. ۱۱ هزار دلار هزینه حمل هوایی جنازه و گرفتن مجوزها شاید به نظر پول زیادی نیاید. اما برای جامعه نوپای دگرباشان جنسی ایرانی مقیم کانادا که اکثر هم از طریق پناهندگی به این کشور رسیده‌اند، این رقم بالاست.

در بین گفت‌وگوها برای جمع‌آوری کمک مالی یکی گفت: «همجنس‌گرا وطن ندارد، چه فرقی می‌کند که کجا خاک شود؟»

قرار بر این شد که به سراغ دگرباشان جنسی پولدارتر بروند – آنها که سال‌هاست جذب بازار کار شده‌اند و از حق و حقوق برابر برای دسترسی به منابع  برخوردار بوده‌اند.

دوستان میلاد یک متن به زبان انگلیسی نوشتند. ماجرا را با حفظ هویت او توضیح دادند. ویدئو هم ساختند. قرار شد که از طریق وبگاه‌های جمع‌آوری کمک مالی (مانند «گو فاند می») و از طریق شبکه‌های اجتماعی تبلیغ شود تا مردم پول به‌حساب واریز کنند.

سه روز نگذشته بود که پول جمع شد. کسانی که حتی میلاد را یک بار هم ندیده بودند کمک کردند؛ کسانی که ایرانی نبودند. کسانی که کمک کردند حتی تجربه یک همجنس‌گرای ایرانی را نمی‌شناختند. از روی همدردی کمک کردند؛ شاید چون خودشان بارها در جایگاه میلاد بودند و خواسته بودند که به زندگی‌شان پایان دهند.

رندل گریفی که هزار دلار کمک کرده، می‌نویسد: «عجب فاجعه‌ای؛. امیدوارم بازگشتش به خانواده و دوستانش کمک کند که آرامش یابند.»

دوستان ایرانی میلاد هم تا توانسته بودند کمک کرده بودند. سیما شاخساری در صفحه یادبود و جمع‌آوری کمک نوشت: «در آرامش باش میلاد جان، لبخند شیرین و مهمان‌نوازی‌ات را هرگز فراموش نخواهم کرد.»

شاید نشود جمع‌آوری کمک برای بازفرستادن جنازه یک دوست به ایران را کنشگری خواند اما این تجربه بیانگر قدرت شبکه‌های دگرباشان جنسی ایرانی در یافتن همدردی در رابطه با دیگر دگرباشان جنسی در جهان است. کسانی که در معرض خشونت و تبعیض زندگی کرده‌اند، در هر مرز جغرافیایی و با هر فرهنگ، اشتراک‌های تجربی دارند. این همدردی فرای تعلق‌های ملی، دگرباشان جنسی را به هم وصل می‌کند.

شبکه بزرگتر دگرباشان جنسی به دعوت دگرباشان ایرانی پاسخ گفت و به همین دلیل در طول چند روز هزینه انتقال بدن میلاد به ایران جمع‌آوری شد.

اخراج پناه‌جویان ایرانی که متوقف شد

۲۹ فروردین ماه، پلیس ترکیه یک پناهجوی تراجنسی ایرانی و یک پناه‌جوی دگرباش را در دنیزلی دستگیر کرد. پلیس قصد داشت که این دو را شبانه به ایران اخراج کند – بدون اینکه دادگاهی در ترکیه حکم اخراج آنها را صادر کرده باشد.

خبر ابتدا بین شبکه‌های دگرباشان جنسی پیچید. ۲۴ساعت نشده بود که دگرباشان جنسی فعال در گروه‌های حقوق بشری همراه کارزار تلاش برای آزادی دو فرد دستگیر شده شدند. صبح روز بعد از دستگیری گروه KaosGL از گروه‌های فعال حقوق دگرباشان جنسی در ترکیه همراه با ایرانیان شد و برای دو پناه‌جوی ایرانی وکیل گرفتند.

پلیس ترکیه ابتدا همکاری نمی‌کرد. «آنها اجازه ملاقات وکلا را با موکلشان به این بهانه نمی‌دادند که متهم‌ها وکیل ندارند و حق وکالت به کسی نداده‌اند». این را اشلی الپر در گزارش رسمی KaosGL در مورد این پرونده‌ها نوشته است.

اما فشار بر پلیس ترکیه خیلی سریع آغاز شد. ترک‌ها و ایرانی‌های دگرباش جنسی  باهم هشتگی انتخاب کردند وکمپین توئیتری راه انداختند؛ هدف کمپین: آگاهی‌رسانی عمومی در مورد اخراج غیرقانونی پناه‌جویان دگرباش جنسی ایرانی توسط پلیس ترکیه.

پس از آن نوبت اطلاع‌رسانی به کمیساریای عالی سازمان ملل برای پناهندگان و کشورهای حامی حقوق دگرباشان جنسی بود تا به پلیس ترکیه بیشتر فشار بیاورند و مانع دستگیری‌های غیرقانونی دگرباشان جنسی به‌ویژه پناه‌جویان شوند.

کمپینی که از ایمیل‌های خصوصی، تلگرام‌ها و توئیتر دگرباشان جنسی ایرانی آغاز شد، در کمتر از دو هفته به دادگاه قانون اساسی ترکیه، اتحادیه اروپا و مراکز دولتی حامی حقوق دگرباشان جنسی در کانادا رسید.

دادگاه قانون اساسی ترکیه درنهایت پرونده پناه‌جویان دگرباش جنسی ایرانی را پذیرفت و اخراج آنها منوط به رأی دادگاه متوقف شد.

این تجربه موفق کار کمپینی را دگرباشان ایرانی مدیون شبکه‌هایی هستند که آنها را به هم و به جهانی فرای ملیت آنها وصل می‌کند: شبکه بزرگ‌تر و فراملی حامیان حقوق دگرباشان جنسی.

کشور ایران با دگرباشان جنسی مهربان نیست. راه‌های مهاجرت دشوار است و تبعید هم دشواری‌های خودش را دارد. اما شبکه‌های انسانی‌ای که همه دگرباشان جنسی را در اقصی نقاط زمین به هم وصل می‌کند، نیروی رهایی‌بخشی است که جامعه جوان دگرباشان جنسی ایرانی را همراهی می‌کند.