مردانی که با مردان دیگر همخوابگی دارند را همجنسخواب مرد و زنانی را که با زنان دیگر همخوابگی دارند را همجنسخواب زن مینامند. [1] این اصطلاح در جریان پژوهشهایی در رابطه با همهگیرشناسی بیماری ایدز در بین سالهای ۹۴-۱۹۹۰ توسط دانشمندان علوم زیستی مطرح شد و بر اساس رفتار جنسی افراد بهکاربرده شد. همجنسخوابی دارای ابهامهای اجتماعی بسیاری است. این افراد خود را همجنسگرا (homosexual)، دوجنسگرا (bisexual) و به طور کلی دارای هویت جنسی (sexual identity) خاصی نمیدانند. همجنسخوابها میتوانند دارای یک رابطه رسمی ازدواج با جنس مخالف خود باشند ولی همزمان رابطه جنسی با شریک همجنس نیز داشته باشند.
افراد همجنسخواب ممکن است که همجنسخوابی را بهعنوان یک رفتار جنسی برای خود پذیرفته باشند اما موضوع رابطه با همجنس برای آنها جنبه گرایش یا هویت نداشته باشد. به این مفهوم آنها خود را همجنسگرا یا دوجنسگرا – به مفهوم گرایشی – نمیدانند، بلکه سکس با همجنس را صرفاً یک رفتار جنسی میدانند.
در میان همجنسخوابها هستند کسانی هم که سعی میکنند جنبه «همجنسخواهی» زندگی جنسی خود را پنهان کنند. معمولاً به دلیل احساس گناه فردی، یا تابو بودن «همجنسخواهی» در جامعه پیرامونی و یا خطرات ناشی از عمومی شدن این رفتار، برخی آن را پنهان میکنند. در جوامعی که سکس با همجنس تابوست یا جرمانگاری شده و یا با احکام تنبیهکننده مذهبی مواجه میشود، امکان همجنسخوابی بیشتر از هویتخواهی و گرایشخواهی بر اساس رابطه جنسی با همجنس است.
همجنسخواب، همجنسگرا نیست
افرادی که نسبت به همجنس خود دارای تمایلات جنسی و عاطفی هستند و خود را با هویت همجنسگرای مرد (گی) و همجنسگرای زن (لزبین) معرفی میکنند و بیشتر تاکید بر گرایش جنسی به عنوان موضوعی هویتی دارند. فرد همجنسگرا به واسطه گرایش جنسی و تمایلات عاطفی و جنسی به همجنس، آگاهانه هویت جنسی همجنسگرا را انتخاب میکند. زندگی و هویت همجنسگرایانه دیگر اینجا یک موضوع شخصی و خصوصی نیست بلکه به واسطه رابطه با گوناگونی فرهنگها در جامعه، هویت فرهنگی، جایگاه اجتماعی و قدرت سیاسی مییابد.
همجنسخوابی اما تنها به رفتار جنسیای اشاره دارد که فرد بدون این هویتخواهیها، صرفا به عنوان لذت جنسی همجنسانه، با دیگری سکس میکند. افراد همجنسخواب به طور جداگانه و پراکنده و بدون اینکه خود را دارای هویت همجنسگرا یا دگرباش جنسی بدانند، کنش جنسی دارند. فرد همجنسخواب موضوع رابطه جنسی با دیگری را سیاسی نمیداند. او ممکن است همانطور که با جنس مخالف خود رابطه دارد با همجنس هم داشته باشد و هیچکدام از این انتخابها برای او دلیلی برای دورهم آمدن یا طلب حقوق کردن نیست.
افراد همجنسخواب دارای شبکه و ارتباطات اجتماعی و فرهنگی همچون همجنسگراها نیستند. آنها برای کسب هویت جداگانه به مانند سایر اقلیتهای جنسی تلاش نمیکنند. برای آنان روابط همجنسانه فارغ از هرگونه مساله سیاسی، فرهنگی و هویتطلبانه است.
همجنسخواب، دوجنسگرا یا همهجنسگرا نیست
افراد دوجنسگرا یا همهجنسگرا (pansexual)، به ترتیب دارای تمایلات جنسی و عاطفی به دو جنس زن یا مرد یا دارای همین گرایش به انواع هویتهای جنسیتی (زن، مرد یا هر هویت جنسیتی دیگر) هستند.
از لحاظ رفتار جنسی – در خود کنش سکس – همجنسخوابها ممکن است به نظر شبیه به دوجنسگرایان یا همهجنسگرایان باشند. اما همانطور که قبلا گفته شد، از لحاظ هویت جنسی، همجنسخوابها انتخابهای سکسی خود را در تداوم یک هویت جنسی نمیبینند.
افراد دوجنسگرا یا همهجنسگرا، الگویی از رفتار جنسی را برای خود تعریف کردهاند که بر اقلیت بودن و حقخواهی بر مبنای گرایش جنسی تاکید دارد. آنها در صدد هویت یابی اجتماعی هستند. آنها در کنار سایر اقلیتهای جنسی خود را به عنوان گروه خاص اجتماعی تعریف میکنند و براساس آن حقوق خود را مطالبه میکنند.
همجنسخوابی، همجنسبازی نیست
همجنسبازی اصطلاحی است که در زبان فارسی عرفی و امروزی رابطه جنسی دو فرد را در موقعیت نابرابر سنی، اجتماعی و در دو نقش فاعل (کننده) و مفعول (دهنده) توصیف میکند. در رابطه جنسی همجنسبازی، فرد فاعل از فرد مفعول (به طور کلاسیک با عنوانهایی نظیر مابون، نوخط، کونی و… نامیده میشوند) که فاقد امتیازات «مردانه» است کامجویی میکند.
این شیوه ارتباط همجنسانه در تمدنها و فرهنگهای باستانی وجود داشته است. ما در مصر باستان، یونان، چین، ایران و روم شاهد فراوانی این روابط بودهایم. در ادبیات ایران نوع خاصی از این روابط تحت عنوان شاهدبازی بیان ادبی یافته که شاهد در اینجا پسرجوان یا معشوق مذکری است که شهادت وجود خداست و معمولا شاعر یا ادیب با او یا درباره او مغازله میکند.
همجنسخوابی میان دو فرد بالغ و با رضایت طرفین انجام میشود. در این روابط لذت جنسی هدف رفتار جنسی است. در حالیکه در همجنسبازی یک فرد با تطمیع، فریب، قدرت بیشتر، جایگاه بالاتر فرد دیگر را اغوا کرده و از او کامجویی جنسی میکند – نابرابری قدرت پیششرط همجنسبازی است.
همجنسخوابها مردان دیال نیستند
دی ال یا down low اصطلاحی در جامعه آفریقاییتباران آمریکای شمالی، برای توصیف مرد سیاه پوستی است که با هویت دگرجنسگرا بصورت مجرد یا متاهل زندگی میکنند ولی رابطه با همجنسان نیز دارد.
اصطلاح را خود جامعه آمریکای- آفریقاییها ساختهاند و به مفهوم «آهسته رفتن و آمدن» – برای توصیف کسی است که رابطه جنسی با همجنس دارد اما آن را رازی مخفی نگه داشته یا لزومی نمیبیند به کسی آن را اعلام کند. تفاوت دیالها با همجنسخوابها در این است که دیالها بیشتر مردان همجنسخواه در خرده فرهنگ آفریقایی –آمریکایی هستند که به دلیل تمایزگذاری خویش از هویت گی که آن را متعلق به سفید پوستان غربی میدانند، خود را دیال معرفی میکنند. آنها درصدد هویتیابی مستقل برای مردان همجنسگرا سیاه پوست هستند. آنها در این هویتیابی بر نژاد، رنگ پوست و طبقه اقتصادی تاکید میکنند.
همجنسخوابها برعکس دی الها، بهدنبال پایگاه اجتماعی و فرهنگی و تاریخی خاصی نیستند.
چرا اصطلاح همجنسخوابی به وجود آمد؟
همانطور که گفته شد متخصصین بهداشت عمومی برای تسهیل و گسترش دامنه افراد مورد مطالعه خود در رابطه با ابتلاء به ویروس اچآیوی و بیماری ایدز از این اصطلاح استفاده کردند. دانشمندان حوزه علوم زیستی در مواجه با بحران ایدز گفتند که چنانچه همجنسخوابی را مبنا قرار دهیم تعداد بیشتری از افرادی که رفتارهای جنسی متنوع دارند را مورد مطالعه قرار خواهیم داد.
از آنجا که رفتار همجنسخوابها بیشتر به طور پنهان صورت میگرفت این امکان ایجاد میشد تا متخصصین بتوانند علل انتقال ویروس اچای وی را بهتر در روابط جنسی مختلف بررسی کنند.
این اصطلاح – در علوم زیستی – بدون در نظر گرفتن مبناهای اجتماعی و هویتی ساخته شد. محققین فارغ از مسائل اجتماعی و سیاسی که گروههای مختلف اقلیت جنسی همچون گیها، لزبینها، بایسکسوالها، تراجنسی و تراجنسیتیها و… درگیر آن بودند این اصطلاح را به طور خنثی به کار بردند. آنها هدف خود را پژوهش دقیقتر برای شناسایی و ارائه خدمات بهتر و مفیدتر برای پیشگیری و درمان بیماری ایدز معرفی کردند.
در علوم زیستی در سالهای ۱۹۹۰، مبنای تشخیص افراد همجنسخواب تنها داشتن تجربه سکس با همجنس در نظر گرفته شد. بر این اساس هویت جنسی، جنسیتی، نژادی، قومیتی مدنظر قرار نگرفت. تعدادی از منتقدین، این پژوهشهای علوم زیستی را به دلیل در نظر نگرفتن این تفاوتها مشکلدار میدانند. چرا که مبنا قرار دادن رفتار جنسی به تنهایی نمیتواند اطلاعات کافی در رابطه با مسائل جنسی فرد به پژوهشگر ارائه دهد.
موافقین به رسمیت شناختن همجنسخوابی در دگرباشی
اگرچه اصطلاح همجنسخوابی در گفتمان بهداشت عمومی به صورت خنثی به کار برده شد ولی به تدریج در حوزههای دیگر نیز مورد توجه قرار گرفت. مفهوم همجنسخوابی اجازه میدهد که افراد خارج از هنجارهای اجتماعی به رفتار جنسی بپردازند.
طرفداران همجنسخوابی مدعی هستند که آنها دامنه بسته دگرجنسگرایی را بسط میدهند. همچنین آنها رفتار جنسی را از کلیشههای هویتی رها میکنند. براین اساس افراد فارغ از به بند کشیده شدن در هویتهای جنسی که میل آنها را فرم میبخشد، به رفتار جنسی میپرازند.
از طرف دیگر مفهوم همجنسخوابی باعث میشود تا افراد فارغ از هویتهای محلی و نژادی، به رفتار جنسی همجنسانه بپردازند. این اصطلاح همچنین باعث میشود تا پیوند میان ایدز-همجنسگرایی و ایدز- دوجنسگرایی کمرنگ شود. و به طور کلی همجنسخوابی رفتار جنسی در فضای آزادنه تر را ممکن میسازد.
با وجود اینکه به شکل تاریخی، همجنسخوابها هویتگریز بودن را هم به عنوان یک انتخاب سیاسی برنگزیدهاند – رفتار جنسی همجنسخوابها الگویی برای نوعی هویت گریزی در میان دگرباشان جنسی شد. در میان دگرباشان جنسی و در جامعه گوناگون کوییرها، افرادی بسیاری هستند که اکنون رابطه جنسی فراهنجار با همجنس دارند اما آن را مبنای یک هویت خاص نمیدانند. این افراد بیشتر خود را با گرایش جنسی کوییر معرفی میکنند. تفاوتشان با همجنسخوابی به شکل تاریخی آن این است که کوییرها خود را به جامعه دگرباشان متعلق میدانند، برچسبهای هویتی را نمیپذیرند اما برای جنبش حقخواهی دگرباشان جنسی تلاش میکنند.
مخالفین به رسمیت شناختن مفهوم همجنسخوابی در دگرباشی
مخالفین این استدلال را مطرح میکنند که افراد دارای هویتهای قومی، نژادی، محلی، جنسی، دینی وطبقاتی و… هستند. در نظر گرفتن این تفاوتها در افراد، نسبت به یکدیگر است که ما را قادر میسازد به تحلیل و شناخت رفتار و مسائل انسانی بپردازیم. هم پوشانی همه این تفاوتها ذیل یک اصطلاح برای شناخت رفتار جنسی بسیار گمراه کننده است.
سیاستهای هویتی جزء اساسی هویت بخشی و توزیع هویت است. افراد دارای هویت جنسی گی، لزبین، تراجنسی، تراجنسیتی، میانجنسی و تلاشهای بسیار زیادی برای هویت یابی خود در جامعه کردهاند. هویت جنسی دارای بار سیاسی و فرهنگی و حقوقی نیز هست. بسیاری از افراد در کشورهای غربی و غیرغربی به واسطه همین خصوصیات هویت جنسی جنبشهای حقوقی و هویتطلبانه تشکیل دادهاند.
مخالفان میگویند که همجنسخوابی در پی ناکام ماندن اشاعه الگوی گی و لزبین در غرب به سراسر جهان ذیل این مفهوم برای پنهان کردن و استحاله هویتهای جنسی محلی و همسانسازی تلاش میکند. همجنسخوابی بدون در نظر گرفتن مبنای اجتماعی و سیاسی، هویت طلبی جنسی را از ماهیت کنشگرانه و سیاسی- فرهنگی خود تهی میکند. همچنین برچسب همجنسخوابی، الگوها و رفتارهای جنسی غیر از گی، لزبین و… غربی در فرهنگها و خرده فرهنگهای دیگر را ناموجه و بی اعتبار میسازد.
پانویس:
1. Men/Women who have sex with men/women (MSM) or (WSW).
با سلام،
لطفا منبع این متن و همینطور معادل انگلیسی واژهی “همجنسخواب” را بیاورید.
با تشکر،
بابک
—–
زمانه: سپاس کاربر گرامی در پانویس اول معادل انگلیسی واژه آمده است.
ّبابک / 17 June 2017
اصلا تمامی این شرح و احوال ها صحیح . لیکن اساس این رفتارهای باستانی ریشه در اجتماع دارند هر محدودیتی لاجرم کنجکاوی می آفریند . و آدمی که اسیر تنش شد . و عاشق شیدا گشت برای رضای تن هر چه که لذتی داشته باشد را تجربه می کند .بدون تردید میل جنسی از بهترین لذات دنیوی ست . و اگر آدمی مسیر نیک زیستن را نیاموزد بی شک زیستنی آلت پرستانه را تجربه می کند . آنگاه هر حفره و شکاف و برامدگی ایی در جهان برای آلت پرست حسی تازه خواهد داشت .
اما میل جنسی ابتدا برای بقای نسل است . و اگر همین مهم اولویت آدمی شود کار بسیار متفاوت می شود . قطعا هدف آفرینش نه تولید مثل است و نه احوالات قبل و بعد همصحبتی . هو راهنمایی بزرگ و مهربان است .
درویش / 19 June 2017
پیشنهاد میکنم حداقل این عکس را بردارید…
مرادی / 29 June 2017