حدود ۱۰۰ هزار نفر از اقلیت قومی روهینگیا که مسلمان هستند، آواره گشته‌اند. ارتش میانمار دهکده‌های اقلیت قومی روهینگیا در ایالت راخین واقع در غرب کشور را غارت کرده، با سلاح‌های آتشین در پی مردم افتاده و همه شواهد حاکی از آن است که در صدد کشتن یا راندن این اقلیت بی‌پناه از کشور است. یک نسل‌کشی تمام‌عیار به بهانه مبارزه با تروریسم در جریان است.

این نسل‌کشی در جلوی چشمان “رهبر ملی” کشور اتفاق می‌افتد، خانم آنگ سان سو چی، کسی که زمانی نماد مبارزه برای آزادی در میانمار بود، در جهان محبوب بود و سازمان‌ها و فعالان حقوق بشر به صورت پیگیر از او حمایت کردند. حتا نشانه‌های صریحی وجود دارد حاکی از این که خانم آنگ سان سو چی از سرکوب مسلمانان روهینگیا پشتیبانی می‌کند.

سازمان‌های حقوق بشری و بسیاری از شخصیت‌های بین‌المللی به خانم آنگ سان سو چی اعتراض کرده‌اند. خانم شیرین عبادی، برنده جایزه صلح نوبل از ایران، در مقاله‌ای منتشر شده در روزنامه وال‌استریت جورنال، ضمن تأکید بر ضرورت حمایت از مسلمانان روهینگیا به شدت از خانم آنگ سان سو چی انتقاد کرد.

در همین رابطه “زمانه” با خانم عبادی گفت‌وگویی کرده است که در زیر می‌خوانید.

شیرین عبادی − آنگ سان سو چی
شیرین عبادی − آنگ سان سو چی

گفت‌وگو با شیرین عبادی درباره کشتار مسلمانان در میانمار

 ■ زمانه: خانم آنگ‌ سان سو چی، همتای شماست، همچون شما جایزه نوبل صلح دریافت کرده و انتظار می‌رفت که در برابر ستمی که بر یک اقلیت می‌رود، بایستد. اما او تا کنون واکنشی نشان نداده است. آیا سکوت علامت رضاست؟ انتقاد شما به او چیست؟

شیرین عبادی: وقتی که نقض حقوق بشر در جایی اتفاق می‌افتد سکوت به معنای تایید عمل ظالمانه حکومت است. مخصوصا اگر کسی در حکومتی که متکی به نقض حقوق بشر شده سمت رسمی هم داشته باشد و فراموش نکنیم خانم سو چی در عمل رهبر برمه یا میانمار است و سکوت او به معنای تأیید است، و از همه مهمتر ایشان ستمدیگان روهینگیا را یک اقلیت قومی نمی‌داند. بلکه همواره از آنها با نام مسلمانان ساکن راخین نام می‌برد.و این به معنای نادیده گرفتن اولین خواسته قوم روهینگیا است. در اعتراض به این حرکت نادرست وی من مقاله‌ای در وال استریت ژورنال نوشتم و ترجمه أن در برخی از رسانه‌های فارسی زبان چاپ شد. علاوه بر این، من و تعدادی از برندگان صلح نوبل از جمله دالای لاما − که خود بودایی و بلکه رهبر معنوی بوداییان است − بیانیه‌ای در اعتراض به سکوت خانم سو چی منتشر کردیم. من با امضای أن بیانیه اعتراض خود را چند ماه قبل اعلام کردم. متاسقانه بنا بر مصالح سیاسی خانم سو چی به تمامی اعتراضات بین المللی بی توجهی کرد.

گفته می‌شود که درست است که او “رهبر ملی” است، اما بر ارتش کنترلی ندارد و کاری از او ساخته نیست. آیا این بهانه برای بی‌عملی و سکوت در برابر نسل‌کشی کافی است؟

 این امر بهانه‌ای بیش نیست و خانم آنگ سان سو چی همکار نزدیک نظامیان است و در تقسیم قدرت با آنها شریک شده است.

در پاسخ به کسانی که معتقدند ایشان قدرتی ندارد باید بگویم بر فرض که چنین باشد حداقل می‌تواند با چند مصاحبه مخالفت خود را با شیوه برخورد با این اقلیت قومی ستم دیده ابراز کند.

تا کنون بارها دیده‌ایم که رفتار آدم‌ها در هنگامی که زیر فشار قدرت هستند با هنگامی که خودشان در قدرت قرار می‌گیرند، فرق می‌کند. خودتان را به جای آنگ سان سو چی بگذارید. با خود چه عهدی می‌بندید، و توصیه می‌کنید سامان سیاسی چگونه باشد، تا فرد در هر حال تعهدش به آزادی و حقوق بشر و پاسداشت حقوق اقلیت‌ها را فراموش نکند؟

 مقدمتا باید بگویم یک مدافع حقوق بشر نباید داخل در قدرت سیاسی شود و باید همواره بیرون از دایره قدرت سیاسی ایستاده و بر عملکرد حکومت نظارت کند و به موقع راهنمایی یا انتقاد نماید. خانم آنگ سان سو چی هرگز یک مدافع حقوق بشر نبود بلکه او رهبر یک حزب سیاسی بود که برای به قدرت رسانیدن حزبش تلاش می‌کرد و سالها زندان را تحمل کرد.

چه پیامی برای خانم آنگ سان سو چی دارید؟

از أنجایی که بارها صحبت کردم و دریافتم که ایشان توجهی نمی‌کنند برای آخرین بار تذکر می‌دهم که: حرمت جایزه صلح نوبل را نگه دارید!


در همین زمینه