سارا روشن – روز چهاردهم سپتامبر ۲۰۱۱، دیده‏بان حقوق بشر برندگان جایزه “هلمن- همت” را اعلام کرد. نام چهار ایرانی بین اسامی برندگان این جایزه به چشم می‏خورد: بهمن احمدی امویی، امیر رشیدی، کاوه کرمانشاهی و شخصی که به دلایل امنیتی، درخواست داده بود اسمی از او برنده نشود.

 
 
جایزه‏ “هلمن- همت” هرساله به فعالان و نویسندگانی اهدا می‏شود که به دلیل انتقاد از مقامات حکومتی یا انتشار گزارش‏های مخالف نظرات حکومت، مجازات می‏شوند. این جایزه طی سال‏های گذشته به ایرانیان دیگری هم تعلق گرفت. از جمله روشنک داریوش، مهرانگیز کار، تقی رحمانی، اسماعیل خویی، هوشنگ گلشیری، آسیه امینی، یوسف عزیزی بنی‏طرف، محمد صدیق کبودوند و آرش سیگارچی.
 
دو برنده این جایزه، امیر رشیدی و کاوه کرمانشاهی که در حال حاضر خارج از ایران به‏سر می‏برند، در گفت‏وگو با زمانه از جایزه هلمن-همت گفته‌اند.
 
شما چه فعالیت‏های اجتماعی- سیاسی‏ای داشتید که در فهرست دیده‏بان حقوق بشر و جایزه “هلمن- همت” قرار گرفتید؟
 
امیر رشیدی– من فعالیت‏هایم را با عضویت در “کمپین یک میلیون امضا” و جنبش زنان شروع کردم و بعد از آن بود که عضو سازمان دانش‏آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت) شدم و در واقع اوج فعالیت‏هایم از زمانی شروع شد که به عضویت این سازمان درآمدم. در مقطع انتخابات هم در “ستاد شهروندان آزاد، مطالبه‏ محوران حامی برنامه‏های مهدی کروبی” عضویت داشتم.
 
وقتی عزیزانی در سازمان دیده‏بان حقوق بشر این مجموعه فعالیت‏ها را مرور کرده بودند، به این نتیجه رسیدند که من می‏توانم این جایزه را دریافت کنم.
 
کاوه کرمانشاهی – اساس این جایزه برای کسانی است که به واسطه نوشته‏های‏شان در معرض مجازات از طرف حاکمیت قرار گرفته‏اند. من در ایران فعالیت حقوق بشری، با تمرکز ویژه‏ روی بحث زندانیان و جانباختگان سیاسی داشتم.
 
اخبار و گزارش‏هایی که من از وضعیت زندانیان سیاسی یا خانواده‏هایی که عزیزان‏شان را به واسطه اعدام یا در قضایای بعد از انتخابات از دست داده بودند و به طور مشخص گزارش‏هایی که در ارتباط با اعدام احسان فتاحیان و هم‏چنین کشته شدن کیانوش آسا تهیه کرده بودم، مورد توجه اهداکنندگان این جایزه قرار گرفت.
 
در فهرست برندگان، وقتی به بخش خاورمیانه می‏رسیم، می‏بینیم که چهار ایرانی، یک بحرینی و یک عراقی انتخاب شده‏اند. انتخاب چهار ایرانی برای این جایزه چه معنایی می‏تواند داشته باشد؟
 
 
 
کاوه کرمانشاهی پس از آزادی در آغوش مادرش.
 
کرمانشاهی – من حداقل در ارتباط با خودم می‏گویم که مطمئناً کسان دیگری بودند که شایستگی بیشتری در نوشتن داشتند و می‏توانستند این جایزه را از آن خود کنند.
 
اما دلیل انتخاب چهارایرانی و یک بحرینی و عراقی فکر می کنم مربوط می‏شود به حاکمیت این کشورها، مخصوصاً ایران. این حاکمیت‏ها هستند که این مجازات‏ها را بر نویسندگان اعمال می‏کنند. در این کشورها هرنوع نوشتنی، حتی اگر مانند نوشتن من زیاد هم قوی نباشد، از طرف حاکمیت با مجازات مواجه شود و نگاه ویژه این سازمان را به ایران و خاورمیانه جلب کرده است.
 
رشیدی – همان‏طور که می‏دانید، حجم عظیمی از خبرها، به‏خصوص بعد از انتخابات به ایران اختصاص داده شد و فعالان حقوق بشری، سیاسی، خبرنگارها و در مجموع فعالان اجتماعی ایران بیشتر مورد توجه قرار گرفتند و دیده شدند.
 
اگر اجازه بدهید، من از بقیه‏ی دوستان‏مان هم یاد کنم که علی‏رغم این‏که فکر می‏کنم خیلی بیشتر از من لیاقت و شایستگی آن را داشتند که این جایزه را دریافت کنند، متأسفانه الان در زندان هستند؛ دوستانی مانند عبدالله مؤمنی، علی ملیحی، علی جمالی، حسن اسدی زیدآبادی، سعید نعیمی، موسی ساکت، بهاره هدایت و خیلی دیگر از بچه‏‏هایی که فکر می‏کنم فعالیت‏های آن‏ها قطعاً خیلی بیشتر، بهتر و مثمر ثمرتر از فعالیت‏های من بوده است، ولی الان در زندان هستند و من برای آن‏ها آرزوی آزادی و سلامتی دارم.
 
از بین چهار برنده‏ای که از ایران انتخاب شده بودند، یک نفر ناشناس ماند و خود را معرفی نکرد. فکر می‏کنید اگر آن شخص که احتمالاً در ایران است، خود را معرفی می‏کرد، دریافت این جایزه چه عواقبی می‏توانست برای او داشته باشد؟
 
رشیدی – همان‏طور که می‏دانید، حکومت الان دارد سعی می‏کند اینطور نشان بدهد که تمام کسانی که فعالیت اجتماعی می‏کنند، به نحوی از انحا به دولت‏ها و سازمان‏های خارجی وابسته‏اند. حکومت اصلاً کاری ندارد که سازمانی که از آن نام برده می‏شود، چیست؟ کجاست؟ سابقه فعالیت‏ آن چه بوده است؟ فقط به دنبال آن است تا اتهامی بزند و بتواند مشکلات بیشتری را برای فعالیت بچه‏ها و حتی زندگی طبیعی‏شان به‏وجود بیاورد. بنابراین خیلی طبیعی است که کسی که در ایران زندگی می‏کند، نگران این‏گونه مسائل باشد و علی‏رغم شایستگی بالایی که قطعاً برای‏ ایشان وجود دارد، تصمیم بگیرد که اسمش به شکل عمومی عنوان نشود.
 
فکر می‏کنید گرفتن این جایزه امکانات خاصی در اختیار شما می‏گذارد یا برعکس محدودیت‏هایی برای‌تان ایجاد خواهد کرد؟
 
 
 
بهمن احمدی امویی همچنان در ایران در بازداشت به سر می برد.
 
کرمانشاهی – فکر نمی‏کنم بحث محدودیت در میان باشد. چون من به هرحال بعد از تایید حکم‏ام از ایران خارج شده‏ام و الان نزدیک به شش‌ماه است که در خارج از ایران زندگی می‏کنم. محدودیت برای کسی که در داخل ایران زندگی می‏کند، به‏وجود می‏آید. چنان‏چه اسم یکی از این چهار نفر که امروز در ایران زندگی می‏کند، به‏خاطر ترس از ایجاد محدودیت‏ها و مجازات‏های بیشتر، اعلام نشده است. امکاناتی که چنین جایزه‏ای برای امثال ما به‏وجود می‏آورد، این است که بتوانیم از این فرصت استفاده کنیم، برای یاد کردن از افرادی که آن‏ها هم به خاطر نوشته‏های‏شان و به خاطر انتقادات‏شان مورد مجازات حاکمیت قرار گرفته‏اند و امروز دارند در زندان‏های ایران این مجازات را تحمل می‏کنند. به نظر من، مناسب‏ترین استفاده‏ای که از این‏گونه جوایز می‏توان کرد، یاد‏آوری وضعیت افرادی است که امروز به خاطر انتقاد از سیستم حاکم در زندان‏ها به‏سر می‏برند.
 
کسانی هستند که شجاعت در نوشته‏های‏شان وجود دارد و مسائلی را مطرح کرد‏ه‏اند که طرح آن‏ها واقعاً شجاعت می‏خواهد. ولی این فرصت و امکان برای‏شان فراهم نشد که در این فهرست و فهرست‏های مشابه قرار بگیرند و به عنوان برندگان جایزه از آن‏ها نام برده شود.
 
من در همین‏جا می‏خواهم از دوست عزیزم که امروز در میان ما نیست و بهار امسال در اثر تصادف فوت کرد، بهاره‏ علوی نام ببرم. جوانی که با وجود سن کم (۲۰ سال)، به عنوان یک فمینیست و وبلاگ‏نویس جسارت ویژه‏ای در نوشتن داشت. من در مدت دوسالی که با بهاره آشنا بودم، بسیار از شجاعتی که در نوشتن و وبلاگ‏نویسی داشت، آموختم و این‏که چگونه می‏توانست تابوهای جامعه و تابوهای حاکمیت را بشکند.
 
همین‏‏جا می‏خواهم از طرف خودم، جایزه‏ای را که به من تعلق گرفته، به بهاره‏ علوی تقدیم کنم. به نظر من، او با وجود سن کمی که داشت، شایستگی‏اش برای دریافت چنین جایزه‏ای، حداقل از من بیشتر بود، ولی متاسفانه در اثر تصادف فوت کرد و هیچ‏وقت این امکان را به دست نیاورد که روزی از او به خاطر نوشته‏های جسورانه‏اش تقدیر بشود.
 

رشیدی طبیعتاً یکی از بزرگ‏ترین اثرهای دریافت چنین جایزه‌ای این است که کمی آدم را به‏خصوص در فضاهای خارج از کشور مطرح‏تر می‏کند. در داخل کشور که ما همه همدیگر را می‏شناسیم، ولی وقتی شما بخواهید در خارج از کشور فعالیت کنید، خیلی مهم است سازمان‏های جهانی، گروه‏ها و تشکل‏های یر دولتی مختلف، به شکلی شما را بشناسند و بتوانند به شما اعتماد کنند. طبعاً چنین جوایزی به افرادی مانند من که خارج از ایران هستند، می‏تواند کمک بزرگی بکند تا بتوانند بقیه فعالیت‏های‏شان را انجام بدهند و صدای بچه‏های داخل ایران باشند. چون من فکر نمی‏کنم ما در خارج از ایران کار زیادی از دست‏مان بربیاید و بزرگ‏ترین کاری که می‏توانیم در این‏جا انجام بدهیم، این است که صدای بچه‏های داخل باشیم و آن‏چه آن‏ها می‏خواهند را این‏جا منتقل کنیم و صدای‏شان را به گوش بقیه مردم دنیا برسانیم.