در روزهای و هفته‌های اخیر، در پی شدت‌گرفتن احتمال حمله نظامی به ایران در پی گزارش آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و ارائه شواهدی دال بر فعالیت‌های نظامی هسته‌ای از سوی جمهوری اسلامی ایران، نامه‌های گوناگونی در مخالفت با جنگ از سوی فعالان سیاسی ایرانی در فضای مجازی انتشار یافته است.

 
صدوپنجاه‌وهفت نفر از فعالان سیاسی، مدنی، دانشجویی و دانشگاهی و روزنامه‌نگار ایرانی نیز در مخالفت با جنگ نامه‌ای را خطاب به مردم ایران امضا و منتشر کرده‌اند.
 
 
از دکتر بورگان نظامی، استاد اقتصاد  دانشگاه تگزاس آستین آمریکا و از امضاکنندگان این نامه پرسیده‌ام: هدف شما از نگارش این نامه چه بوده است؟
 
بورگان نظامی: این نامه‌ای است که تاکنون بیش از صدوهشتاد فعال سیاسی‌ـ مدنی، دانشجویی‌ـ دانشگاهی و روزنامه‌نگار آن را امضا کرده‌اند. این نامه با هدف مخالفت فعال با جنگ از طریق توقف موقت و مشروط غنی‌سازی تا زمان بازسازی اعتماد جامعه جهانی در قالب پروتکل الحاقی آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای و در جهت تعطیلی تمامی جنبه‌های نظامی برنامه هسته‌ای تهیه شده و به امضای فعالان یادشده رسیده است.
 
این یک کار جمعی بوده است. نظرات بسیار متنوع و مختلفی در این زمینه وجود دارد، اما فصل مشترک این نظرات در اینجا قرار می‌گرفت که اولاً ماهیت این برنامه را دیگر نمی‌توان به‌هیچ‌وجه به عنوان یک ماهیت صلح‌آمیز قلمداد کرد. به همین دلیل یک نهاد فنی بین‌المللی که آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای باشد، به صورت خیلی صریح  در گزارشش شواهدی را نشان داد و آنها را به اطلاع جامعه جهانی رساند. با آن که برخی‌ از آن شواهد قدیمی بود، ولی شواهد جدیدتری هم در آن وجود داشت. این شواهد ناشی از رفتار هسته‌ای جمهوری اسلامی بود که دیگر نشانی از یک برنامه‌ صلح‌آمیز در خود نداشت.
 
به‌هرصورت تا زمانی که این شواهد مخفی بود یا در اطلاع تعداد کمی از قدرت‌های جهانی بود، رویه مذاکره و تهدیدها پشت درهای بسته ادامه داشت، ولی وقتی این شواهد علنی شد، دیگر خطر برخوردهای جدی بیش از پیش مطرح شد. البته با این که شاید بتوان گفت خطر جنگ و درگیری نظامی در آینده‌ای نزدیک آنقدر که بعضی‌ها سعی می‌کنند نشان دهند بالا نیست، ولی مسلم است فشارهای بین‌المللی به‌خصوص فشارهای اقتصادی به شدت افزایش پیدا خواهد کرد. شواهد آن نیز اکنون روشن است و صحبت‌های بسیار جدی‌ای هم درباره تحریم بانک مرکزی ایران می‌شود. تمام این‌ها نشان از یک فضای خیلی خطرناک برای مردم ایران دارد.
 
حال در چنین فضایی می‌توان طبق روال برخی از فعالان تنها گوشزد کرد که جنگ خطرناک است، جنگ به مردم ایران آسیب می‌زند، تحریم‌ها هم به مردم ایران آسیب می‌زند و بعد همین‌جا متوقف شد. از دید این فعالان که این نامه را امضا کرده‌اند این کافی نیست. باید یک گام مهم برداشت برای مخالفت فعال با جنگ و این مخالفت فعال میسر نخواهد شد، مگر با رفع آن شرایطی که موجب شده است تا ما در این وضعیت خطرناک قرار بگیریم و این وضعیت خطرناک هم رفع نخواهد شد، مگر این که برنامه‌ی هسته‌ای ایران واقعاً یک بازبینی جدی شود.
 
به وضعیت خطرناک اشاره کردید و احتمال جنگ که بیش از پیش داده می‌شود. آیا به نظر شما در این نامه‌‌ مقصر اصلی در نزدیک کردن ایران و ایرانیان به یک خطر جهانی، حاکمیت است یا خیر؟ آیا حمله نظامی دلایل و علل دیگری هم می‌تواند داشته باشد؟
 
بورگان نظامی: ما باید بیاییم و به جامعه جهانی نشان دهیم که در جنبش دموکراسی‌خواهی مردم ایران این ظرفیت وجود دارد که رفتاری نشان دهد که جلوی تنش‌آفرینی‌های حکومت را بگیرد. رفتارهایی که متأسفانه از آستانه تحمل نهادهای بین‌المللی هم دیگر اکنون گذشته است. خود این در کنارهم قرار گرفتن اولین گام است.
 
آنچه مسلم است این است که جمهوری اسلامی در تاریخ ۳۳ ساله‌اش نشان داده که چندان به ضوابط بین‌المللی پای‌بند نیست. متأسفانه تاریخی هم که ما در ۳۳ سال گذشته داشته‌ایم، تاریخ برخوردهای متنوع با کشورهای مختلف بوده است. در برخی موارد اگر ما بخواهیم واقعاً دنبال مقصر بگردیم، تقصیر از طرف حاکمیت جمهوری اسلامی بوده است. ولی در بسیاری از موارد هم تقصیر از کشورهای دیگر بوده است. به‌هرصورت در رابطه با جنگ هشت‌ساله ایران و عراق تقصیر عمده را می‌شود بر حاکمیت عراق و شخص صدام حسین گذاشت.
 
مهم این است که ما اکنون در وضعیتی قرار داریم که می‌شود از این وضعیت خارج شد. به‌هرصورت جمهوری اسلامی یا لااقل بخش‌هایی از حاکمیت جمهوری اسلامی علاقه دارد تا موضوع برنامه هسته‌ای را پیوند دهد به مثلاً موضوع غرور ملی که واقعاً اگر ما به صورت جدی به آن فکر کنیم، ربط خاصی ندارد و این برنامه تامین‌کننده‌ منافع ملی ایران به‌هیچ‌وجه نیست و در این راستا برنامه‌شان را ادامه دهند با اهدافی که اکنون شواهد بسیار مطمئن‌کننده‌ای در مورد غیرصلح‌آمیزبودن لاقل بخشی از این‌ها وجود دارد. کاری که باید کرد این است که در این نقطه‌ای که ما هستیم، باید بیشتر از این که بگوییم تقصیر چه کسی، کی و کجا بوده، لازم است بگوییم از این به بعد اگر رفتار چه کسی تغییر نکند، منجر به چه عاقبتی برای مردم ایران خواهد شد.
 
در این نامه شما برای جلوگیری از جنگ خواهان سازماندهی جنبش‌های اجتماعی قدرتمند شده‌اید. این سازماندهی را به چه شکل می‌خواهید انجام دهید. آیا طرح عملی هم دارید یا خیر؟
 
اولین گامی که باید برداشته شود دقیقاً این است که نیروهایی که با این دیدگاه موافق هستند، علی‌رغم اختلاف نظرشان در مورد مسائل مختلف و اختلاف جایگاه سیاسی‌شان، باید کمی از این تنزه‌طلبی اخلاقی بالاتر روند و نمی‌شود دیگر برخورد منفعلانه‌ای کرد. بلکه ما باید بیاییم و به جامعه جهانی نشان دهیم که در جنبش دموکراسی‌خواهی مردم ایران این ظرفیت وجود دارد که رفتاری نشان دهد که جلوی تنش‌آفرینی‌های حکومت را بگیرد. رفتارهایی که متأسفانه از آستانه تحمل نهادهای بین‌المللی هم دیگر اکنون گذشته است. خود این در کنارهم قرار گرفتن اولین گام است.
 
 
بورگان نظامی: متأسفانه اتفاقی که تاکنون افتاده این بوده که جامعه جهانی انواع تهدیدهای اقتصادی را بر کشور ایران وارد کرده است و این‌ها تبدیل به یک فشار اقتصادی بر مردم ایران شده‌اند. البته بخشی از حاکمیت هم مسلماً ضررهایی دیده، ولی اصل این فشارها بر مردم ایران وارد شده است. 
 
برای گام‌های آتی باید تلاش کرد و دید تا چه حدی می‌توانند این فعالان مختلف باهم در راستای این برنامه همکاری کنند و جلو روند. ولی به‌هرصورت همین کنارهم قرار گرفتن بزرگ‌ترین کمک را برای تنویر افکار عمومی مردم ایران می‌کند، همچنین برای روشن کردن ماهیت برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی که متأسفانه شواهد غیر نظامی بودن آن دیگر دارد از بین می‌رود و می‌شود گفت که اهداف‌شان نظامی است. این مسائل را برای مردم ایران روشن می‌کنیم و این فشارها را که از لحاظ اقتصادی به ‌خصوص بر مردم ایران می‌آید، تبدیل به فشاری بر حاکمیت کنیم.
 
متأسفانه اتفاقی که تاکنون افتاده این بوده که جامعه جهانی انواع تهدیدهای اقتصادی را بر کشور ایران وارد کرده است و این‌ها تبدیل به یک فشار اقتصادی بر مردم ایران شده‌اند. البته بخشی از حاکمیت هم مسلماً ضررهایی دیده، ولی اصل این فشارها بر مردم ایران وارد شده است. منتهی راه‌حلی که برخی در فکرشان بوده، این بوده است که بروند و صحبت کنند و سعی کنند که این تحریم‌ها را به‌خصوص از طرف کشورهای غربی بردارند.
 
واقعیت اما این است: تا زمانی که این رفتار جمهوری اسلامی ادامه دارد، این امر تقریباً ناممکن خواهد بود. راه حل برخورد و مخالفت فعال با این وضعیت از دید امضاکنندگان این نامه این است که نیروهای مختلف بیایند و سعی کنند این فشار اقتصادی را که بر مردم وارد می‌شود، تبدیل کنند به یک فشار سیاسی بر حاکمیت و این گام بعدی است.
 
در این نامه شما نوشته‌اید که مدافع حمایت سیاسی جامعه جهانی از مطالبات دموکراسی خواهانه در ایران هستید. شما چگونه این حمایت را مطالبه می‌کنید؟ در چه شکلی این حمایت را در راستای منافع ملی ایرانیان و در راستای استقلال‌طلبی ایرانیان و ملی‌گرایی ایرانیان می‌دانید؟
 
اساسی‌ترین چیزی که شاید من ‌بتوانم به نوعی از طرف تمام امضاکنندگان مطرح کنم این است که جامعه جهانی باید نقض حقوق بشر در ایران را جدی بگیرد و حتی اگر زمانی خواستند که سر مسئله هسته‌ای هم با حکومت ایران به توافق‌هایی برسند، نقض حقوق بشر در ایران هرگز نباید فراموش شود. ما به صورت واقعاً جدی به‌خصوص در وضعیت فعلی مخالف مداخله‌جویی نظامی در کشورمان هستیم و این را به ضرر جامعه ایران و حرکت دموکراتیک مردم ایران می‌دانیم. اما آن چیزی که هست، این است که اگر این وضعیت و این رفتار ادامه پیدا کند، بخش‌هایی از قدرت‌های جهانی لااقل به این سمت خواهند رفت و حاکمیت هم دوست دارد که برخورد محدودی را با جامعه جهانی به لحاظ نظامی داشته باشد. ما به صورت فعال می‌خواهیم جلوی این نکته گرفته شود.