این یک گزارش مبتنی بر مشاهده و جمع‌آوری نظر برای دادن تصویری از وضعیت اقتصادی جاری است. از نظر مقامات می‌آغازم و سپس فشرده‌ شنیده‌ها و مشاهدات خود به عنوان خبرنگار را با خوانندگان در میان می‌گذارم. پایان گزارش متمرکز بر حال و روز قشرهای میانه‌حال است.

زندگی روزمره به عرصه‌ تنازع بقا تبدیل شده است
زندگی روزمره به عرصه‌ تنازع بقا تبدیل شده است

روایت مسئولان از اوضاع

از نظر مسئولان جمهوری اسلامی همه چیز گل و بلبل است. دلار ۴۲۰۰ تومان است، کشور مدام در حال رشد علم و فن آوری است، اقتصاد هر روز نسبت به گذشته قوی می‌شود، بیکاری کاهش یافته، تورم تک رقمی است و باید “مردم خیالشان آسوده باشد.” طبق آمار رسمی تورم خرداد ۸,۲ درصد و تورم تیر ماه ۱۰,۲ درصد و تورم مرداد ماه ۱۰درصد بوده است.

طبق روایت طهماسب مظاهری، رئیس کل سابق بانک مرکزی نرخ تورم از طریق محاسبه قیمت هفتگی، ماهانه و سالانه یک سبد کالای پایه حاصل می‌شود. این سبد هر چند سال یک بار مورد بازنگری قرار می‌گیرد و آخرین بار در سال ۱۳۸۳ با دربرداشتن ۳۵۹ قلم کالا و خدمات در ۷۵ شهر منتخب کشور و در ۱۲ گروه کالایی تعریف شده است. طبق این صحبت‌ها در حال حاضر در ایران ۳۵۹ قلم کالا و خدمات وجود دارد که طی سه ماه اخیر فقط ۸ یا ۱۰ درصد افزایش قیمت داشته‌اند.

روایت مردم از اوضاع

برای انجام یک آزمایش به صورت تصادفی به گروه پرشماری از مردم (نزدیک به ۱۰۰ نفر) مراجعه کردم و از آنان خواستم بی توجه به اینکه کالاها یا خدماتی را که نام می‌برند جزء سبد کالا و خدمات تعریف شده توسط بانک مرکزی برای سنجش نرخ تورم هست یا نیست، به جای ۳۵۹ مورد، ۱۰۰، ۵۰ یا ۱۰ مورد کالا و خدماتی را نام ببرند که افزایش قیمت نداشته یا در حد ۸ یا ۱۰ درصد افزایش قیمت داشته‌اند. افراد معدودی تلاش ناموفقی کردند اما واکنش مشترک همه افراد از راننده تاکسی تا پزشک، میوه فروش تا آتش‌نشان، زن و مرد، ترک تحصیل کرده تا دارای مدرک دکتری فقط پوزخندی تلخ بود. تنها چیزی که فعلا در ایران گران نشده است نان و مواد مخدر است. یا سبد کالایی تعریف شده برای سنجش نرخ تورم توسط بانک مرکزی و جمهوری اسلامی شامل کالاها و خدماتی است که توسط هیچ یک از مردم ایران استفاده نمی‌شود و یا این نرخ‌ها یک دروغ بزرگ است.

مردم ایران صرف نظر از جنسیت، شغل، زبان، و عقاید سیاسی خود به عنوان یک انسان زنده چه کالا یا خدماتی مصرف می‌کنند؟ لبنیات، آب و برق و گاز، خدمات مخابراتی، حمل و نقل، لباس، مواد غذایی، ارز، فلزات سرمایه‌ای، مصالح ساختمانی، ارز، خدمات درمانی، خدمات آموزشی، خدمات مهندسی، لوازم خانگی، لوازم پزشکی، حمل و نقل، مسکن، شوینده‌ها، کتاب، روزنامه، فیلم، موسیقی،… هرچه را که به فکرتان می‌رسد به این لیست اضافه کنید. سبد کالایی که نرخ تورم از روی آن حساب می‌شود حتی اگر شامل پورشه، ویلای خارج از کشور، عبا و عمامه، چادر مشکی سوبسیدی و هر چیز دیگری باشد میانگین افزایش قیمت آن با نرخهای رسمی اعلام شده توسط مقامات هماهنگی ندارد. واقعیت این است که به جز وقفه‌های کوتاهی از آرامش نسبی، زندگی مردم ایران به صورت پیوسته در طول عمر جمهوری اسلامی به سوی فقر و فالکت به پیش رفته است. شکاف طبقاتی افزایش یافته و در مقابل هر آقازاده‌ای که در آمریکا و اروپا مشغول تحصیل (خوشگذرانی) است ده‌ها هزار نفر از مردم ایران هر روز فقیرتر از روز قبل شده‌اند.

تحریم‌ها زندگی مردم و اقتصاد ایران را از هم پاشیده است

رئیس جمهور کشوری که از سال ۱۳۵۸ تا امروز درگیر مسائلی است که نمی‌تواند به ایران حمله کند و هیچ غلطی نمی‌تواند بکند با یک توئیت چند کلمه‌ای اقتصاد ایران را به لرزه در می‌آورد. در اظهارات مقام‌های حکومتی عربستان سعودی عامل افزایش نرخ ارز در ایران معرفی می‌شود. مشخص نیست چطور وقتی آمریکا که دلار پول ملی آن کشور است نمی‌تواند هیچ غلطی بکند عربستان سعودی که قدرت سیاسی، نظامی و اقتصادی‌اش قابل قیاس با کشوری همچون آمریکا نیست توانسته است دلار را از ۳۶۰۰ تومان به ۱۱۰۰۰ تومان برساند.

با وجود آنکه اتحادیه اروپا، روسیه و چین تحت پیمان برجام تلاش دارند از ایران متعهد به برجام در مقابل تحریم‌های آمریکا دفاع کنند اما شرکت‌های بزرگ اقتصادی یک به یک مشغول ترک ایران هستند. با خروج آمریکا از برجام قیمت دلار سه برابر شده یا به روایتی ارزش پول ملی ایران ۷۵ درصد کاهش یافته است. بازاریان حتی به نرخ دلار ۱۰ الی ۱۱ هزار تومانی مایل به فروش کالا نیستند و منتظرند تا آبان ماه و بعد از تحریم‌های بانکی و نفتی ایران کالاهایی که مانند طلا ارزشمند شده است را به بازار تزریق کنند. نه در سوپر مارکتها و نه در فروشگاه‌های بزرگ زنجیره‌ای اجناس مانند گذشته کامل نیستند. خبر کشف انبارهای کالاهای احتکار شده در شهرهای مختلف ایران هر روز در رسانه‌ها منتشر می‌شود.

گوشت تبدیل به یک اتفاق در سفره قشر عظیمی از مردم ایران شده است. پیش از این برای فرودستان ایران گوشت سفید جایگزینی برای گوشت قرمز شده بود؛ حالا ماهی یک غذای لوکس و قیمت مرغ افزایش ۳۰ الی ۴۰ درصدی داشته است. قیمت تخم مرغ نیز که ساده‌ترین غذای ممکن و به نوعی غذای دانشجوی، غذای کارگری یا غذای افراد مجرد بود به دانه‌ای ۹۰۰ الی هزار تومان رسیده است. دستمزدها ثابت مانده، سازمان تامین اجتماعی در آستانه ورشکستگی رسمی است، کرایه‌خانه ۵۰ درصد افزایش داشته است و خرید چیزهایی که پیش از این مردم درباره آن فکر چندانی نمی‌کردند تبدیل به یک آرزو شده است.

افراد زیادی سراغ دارم که از عید سال جاری تا کنون کمتر از تعداد انگشتان دو دست خود میوه خریده‌اند و مراجعه آنها به میوه‌فروشی‌ها محدود به اقلامی مانند سیب‌زمینی، گوجه و پیاز شده است.

حال و روز قشرهای میانی

طبقه متوسط نیز به شدت تحت فشار قرار گرفته است. تعویض و ارتقاء لپ‌تاپ و گوشی که به شدت رایج بود حالا به اندازه خرید خودرو وسواس دارد. قیمت پراید که ارابه مرگ جاده‌های ایران است به ۳۲ میلیون تومان رسیده است و صحبت از افزایش ۷ تا ۸ درصدی دوباره قیمت آن مطرح است. قیمت آزمون آیلتس طی مدت کوتاهی ۲ میلیون تومان افزایش یافته و دیگری نه پولی برای خرید ارز وجود دارد و نه ارزی برای خرید در بازار آزاد وجود دارد. آن سبک زندگی که بر پایه موفقیت‌هایی همچون خرید خودرو، خرید خانه، سفر خارجی و غیره شکل گرفته بود متلاشی شده است. برنامه جوانان مشتاق تحصیل در خارج کشور برهم خورده است. افراد زیادی صحبت از رفتن می‌کنند. هر کس دنبال فرار ایران و پیدا کردن راه نجاتی برای خود است اما این جملات زیاد شنیده می‌شود: «کاری کرده‌اند که مردم نتوانند از ایران بروند»، «با این قیمت ارز مگر دیگر می‌شود از ایران رفت؟ »، «دیگر برای پناهنگی هم دیر شده است»، «فقط می‌شود وسط راهپیمایی اربعین رفت عراق و درخواست پناهندگی کرد»،…


بیشتر بخوانید: