برنتون ترنت‌، یک مرد ۲۸ ساله استرالیایی در روز جمعه ۱۵ مارس ۲۰۱۹ (۲۴ اسفند ۱۳۹۷) به دو مسجد در شهر کرایست‌چرچ در نیوزلند حمله برد و به روی نمازگزاران آتش گشود. او «نمایش» کشتار را به صورت زنده در اینترنت پخش کرد: نمایشی که به بهای جان باختن ۵۰ تن و زخمی شدن دست کم ۵۰ تن دیگر شد.

دوشنبه ۱۸ مارس/۲۷ اسفند: گرامیداشت کشته‌شدگان در حمله تروریستی به دو مسجد مسلمانان در کرایست‌چارچ نیوزلند

حادثه بازتاب وسیعی در افکار عمومی جهانی یافت. طبعا پرسیده شد که: این همه نفرت از کجا آمده است؟ کدام گفتار سیاسی‌ افرادی را به سوی چنین اعمالی سوق می‌دهد؟

بهروز بوچانی: « استرالیا خشونت را تولید و به سایر نقاط صادر می‌کند. ابتدا این خشونت را به مانوس و نائورو صادر کردند و امروز به نیوزیلند. موضوع مهم این است: چرا یک دموکراسی لیبرال مانند استرالیا باید صادر کننده اینگونه خشونتها باشد؟ این سوال اصلی است.»

در کانون گفتار برانگیزاننده ترور کرایست‌چرچ نفرت از مسلمانان و پناه‌جویان و مهاجران قرار دارد. این گفتار را کسی چون بهروز بوچانی خوب درک می‌کند، کسی که پناه‌جو است، و از یک کشور اسلامی می‌آید، صرف نظر از اینکه خود چه اعتقادی دارد. نفرت‌افکنان با برچسب‌های درشت کار می‌کنند: مسلمان. زیر عنوان هر چیزی جمع می‌شود، حتا کسی که ستم یک حکومت اسلامی او را به مهاجرت و پناه‌جویی واداشته است.

بهروز بوچانی، نویسنده و روزنامه نگار کرد که به خاطر انتشار کتاب «رفیقی نه مگر کوهستان»  جایزه‌های ویکتوریا برای ادبیات و ویکتوریا برای آثار غیرداستانی را در سال ۲۰۱۹ دریافت کرده است، در مصاحبه با رادیو زمانه می‌گوید: سالها علیه مسلمانان و مهاجران خاورمیانه نفرت افکنی صورت گرفته است. حمله در نیوزیلند از فضای سیاسی و مطبوعاتی استرالیا نشأت گرفته است.

بهروز بوچانی ساکن اردوگاه پناهندگان مانوس است و در شش سال گذشته شاهد نقض حقوق مهاجران پناهجو توسط استرالیا بوده است. او در سخنرانی دریافت جایزه کتابش گفته بود: «من سالهاست که در یک قفس زندانی بوده‌ام. اما مغز من مدام کلمات را ساخته است و این کلمات من را فراتر از مرزها به حرکت درآورده است. این کلمات من را به سرزمینهای ناشناخته برده است. من واقعا باور دارم که قدرت کلمات از قدرت این حصارها و دیوارهای این زندان بیشتر است.»

بوچانی تلاش کرده است تا با کلماتش چهره‌ انسانی پناهجویان را تصویر کند و آن را در برابر تصویر امنیتی و وحشت‌آفرین نفرت‌پراکنان علیه مهاجران بگذارد.

کارتون اثر اسد بیناخواهی

گفت‌وگو با بهروز بوچانی

■ بهداد بردبار: مسئله نژادپرستی و تنش‌های اتنیکی در استرالیا و نیوزیلند برای مردم سایر نقاط جهان موضوع ناآشنایی است. شما به نحوی با مسئله به صورت مقابله با پناه‌جویان و محصور کردن آنان درگیر هستید. لطفا شرح دهید که کلا اوضاع آن دیار را چگونه می‌بینید.

بهروز بوچانی: نیوزیلند و استرالیا را نباید با هم مقایسه کرد. این دو جامعه را نباید در یک سبد قرار داد. این اتفاق توسط یک استرالیایی در نیوزیلند صورت گرفته. این یک چیز کاملا مشخصی است که مردم نیوزیلند و استرالیا خودشان هم از این تفاوت مطلع هستند. بحث نژادپرستی یا خشونت‌ها علیه پناهندگان یا مسلمانان یک بحث ریشه دار است که این روزها هم در مباحث سیاسی این کشور مطرح شده است. اما این مباحث کمتر در فضای سیاسی نیوزیلند مطرح بوده.

در استرالیا یک بحث جدی بین سیاستمداران لیبرال و دست راستی‌ها درگرفنه. این احزاب به حزب سبز حمله می‌کنند و می‌گویند شما از فضای سیاسی به وجود آمده پس از حمله به مسجد در نیوزیلند به نفع خودتان بهره برداری می‌کنید و از این موضوع سوء استفاده می‌کنید. حزب کارگر هم حزب لیبرال را متهم می‌کند که فضایی که آنها ایجاد کرده‌اند این نوع خشونت‌های نژادی را شعله‌ور کرده است.

روی جلد کتاب «رفیقی نه مگر کوهستان»

حزب «یک ملت»، یک حزب راستگرا و ملی گرای استرالیایی، هراس افکنی می‌کند. این بحث این روزها در استرالیا مطرح شده که سیاستمداران و احزابی که علیه مسلمانان و مهاجران نفرت‌پراکنی کرده‌اند باید مسئول شناخته شوند و مسئولیت کار خود را بپذیرند.

استرالیا در نقض حقوق بومیان سابقه طولانی دارد، این خشونت و نفرت در طول سال‌ها همیشه وجود داشته و گروه‌های اتنیکی متفاوتی را هدف قرار داده است. ویتنامی‌ها، ایتالیایی‌ها و این روزها مسلمانان. این خشونت امروز مهاجران مسلمان و پناهجویان را هدف قرار داده است. متاسفانه دولت توانسته سیاستهای سختگیرانه علیه مهاجران را توجیه کند.

■ در مورد مصداق‌های این نفرت پراکنی علیه جامعه مسلمان مهاجر یا پناهجو بیشتر توضیح دهید. نقش رسانه‌های مرتبط با احزاب دست راستی چیست؟

متاسفانه تعداد زیادی از نشریات استرالیا با این گونه نفرت پراکنی‌ها همسو هستند، همراهی می‌کنند و به این گونه مباحث دامن می‌زنند. آقای کوین راد، نخست وزیر سابق استرالیا و رهبر حزب کارگر، اعلام کرده بود که ما باید بپذیریم که روپرت مرداک و رسانه‌های او مانند یک حزب سیاسی در این کشور عمل می‌کنند. در سال‌های اخیر این نشریات مطالب بسیاری علیه پناهندگان منتشر کرده‌ و آنان را متهم به تروریسم یا دفاع از تروریسم کرده‌اند. سیاستمداران حزب لیبرال از این گونه مباحث بسیار استفاده کرده‌اند. پیتر داتن، وزیر سابق مهاجرت از حزب لیبرال این کشور، گفته بود نباید بگذاریم که لبنانی‌ها وارد این کشور شوند. یا در انتخابات دور قبل مباحثی در مورد آفریقایی تبارها مطرح کردند و به این گروه از مهاجران حمله کردند. گفته بودند که آفریقایی‌تبارها خطرناک‌ترین جماعت ساکن استرالیا هستند.

پاولین هانسون، سناتور حزب «یک ملت»، از مخالفان سرسخت مهاجران و چندفرهنگی‌گرایی است، با واکسن زدن به کودکان هم مخالف است و هوادا گروه‌هایی است که تغییرات آب و هوایی را دروغ می‌پندارند. او با پوشیدن روبنده در پارلمان این کشور خواستار ممنوعیت پوشاندن صورت توسط برقع در استرالیا شده بود. این کار او زنان مسلمان آسیایی‌تبار را هدف قرار داده بود.

این حملات پیش از انتخابات شدت گرفته است و گریبان پناهجویان مانوس و نائورو را هم گرفته است. گزارش‌هایی منتشر شد که یکی از این پناهجویان سه سال پیش عکس یک تروریست را در فیس بوک لایک کرده است. مشخص نیست آیا این لایک کردن عمدی یا سهوی بوده، ولی همین موضوع دستاویزی شد تا بسیاری از نشریات استرالیا گزارش‌هایی در مورد تروریسم و اسلامگرایی مهاجران تهیه کنند. مطرح شد که مهاجران خطرناک هستند.

■ شما بارها دست به اعتراض زدید. پناهجویان کمپین‌های اعتراضی تشکیل دادند. خود شما با نوشتن کتاب و مقاله سعی کردید در مورد وضعیت وخیم پناهجویان اطلاع رسانی کنید. آیا این تلاش‌ها موفقیت آمیز بوده است؟ آیا جامعه پناه‌جوی مانوس و نائورو توانسته با مهاجران استرالیا علیه این تبلیغات همصدا بشود؟ یا پناه‌جویان و مهاجران همچنان در حاشیه مانده‌اند؟

ما بارها دست به اعتراضات صلح آمیز زدیم، اعتصاب غذاهای بزرگی را ترتیب دادیم. ما پناه‌جویان این جزایر را مردم استرالیا معرفی کردیم. نشان دادیم که ما انسان‌های عادی مثل دیگر ساکنان استرالیا هستیم، این کانون بحث ما بوده است. اما در استرالیا نسبت به قضیه مانوس و نائورو یک نوع سانسور سیستماتیک وجود داشته است. این سیاست بر اساس مفاهیم امنیت ملی و منافع ملی طراح شده است. وقتی که این سیاست بر اساس این دو مفهوم طراحی شد، در نتیجه افکار عمومی این کشور هم تحت کنترل قرار خواهد گرفت.

گاهی اوقات حوادث مانوس و نائورو در روزنامه‌های معتبر جهانی منتشر می‌شوند. مثلا نیویورک تایمز موضوع را منتشر می‌کند ولی در نشریات استرالیا همان موضوع اصلا مطرح نمی‌شود. این مشخص است که یک اراده برای سانسور پناهجویان در استرالیا وجود دارد. ما یک گروه پناهجو هستیم و به رسانه‌های بزرگ دسترسی نداریم و البته حامیانی هم داشته‌ایم. ما هنوز هم نتوانسته‌ایم تغییری را که می‌خواهیم ایجاد کنیم، هر چند که دستاوردهای مثبتی هم داشته‌ایم. تا امروز در حدود ششصد نفر از پناهجویان به آمریکا منتقل شده‌اند.

■ در زمانی که بحث حمله به گروه‌های مسلمان مطرح می‌شود، مهاجران ایرانی کمتر خود را به عنوان مسلمان مهاجر می‌شناسند و حساسیت نشان نمی‌دهند، اما در چشم یک سیاستمدار نژادپرست و یا مخالف مهاجرت بین یک ایرانی و یک مهاجر خاورمیانه‌ای تفاوتی وجود ندارد. اگر امکان دارد در این مورد برای ما توضیح بدهید.

جامعه ایرانیان استرالیا در سالهای اخیر تلاش نکرده تا از پناهجویان مانوس و نائورو دفاع کند. البته افرادی حمایت کرده‌اند ولی حرکت جمعی صورت نگرفته است. بسیاری از ایرانیان مهاجر خود را با اسلام هویت‌یابی نمی‌کنند، ولی ما نباید فراموش کنیم که بحث مسلمان بودن صرفا یک بحث مذهبی نیست. شما حتی اگر بگویید که مسلمان نیستید و اصلا به خدا اعتقاد ندارید باز در چشم این جامعه مسلمان هستید. مسلمان در دیدگاه غربی با آنچه برای ما به عنوان افرادی که با اسلام آشنایی داریم، معنای متفاوتی دارد. پس شما با گفتن این که مسلمان نیستم، نمی‌توانید از تبعات اینگونه بحث‌ها در امان بمانید. بحث اصلی بیگانه ستیزی و اسلام‌هراسی است که در حال حاضر جامعه مسلمانان را هدف قرار داده است. پیش از این ویتنامی‌ها و ایتالیایی‌ها و سیاه پوستان هدف حمله بودند.

جامعه استرالیا یا شاید بگویم دموکراسی استرالیا از یک سو شما را به یک جزیره تبعید کرده است و حاضر نیست خواسته‌های انسانی شما را بپذیرد و از سوی دیگر کتاب شما در جامعه استرالیا خوانده می‌شود و از جانب هیات داوران جایزه می‌گیرد. با این برخورد دوگانه چطور کنار می‌آیید؟

این دوگانه به خاطر این است که استرالیا یک کشور آزاد است. نهادهای مدنی استرالیا یا جامعه ادبی این کشور قطعا پیرو سیاست‌های دولت نیستند، و این یک چیز مشخص است. اگر استرالیا یک کشور تک حزبی بود و یا دیکتاتوری مطلق بر آن حاکم بود، آن وقت حرف شما درست بود. ولی جامعه استرالیا دارای نهادهای مدنی مختلف است و جایزه‌ای که به من تعلق گرفت از سوی جامعه ادبی این کشور اعطا شده و این جامعه ادبی استقلال دارد و کار خودش را انجام می‌دهد. همچنین دولت کار خودش را انجام می‌دهد. دولت استرالیا به من اجازه نداد تا در مراسم اعطای جایزه شرکت کنم. اینجا به طور مشخص می‌توان هدف دولت را دید.

حتی در در خیلی از کشورهای دیکتاتوری‌ هم نهادهای مدنی، مستقل از سیاستهای حکومت وجود دارند.

■ آینده را چطور می‌بینید؟ با توجه به اینکه پیش بینی می‌شود تغییرات محیط زیستی بخشهای بزرگی از خاورمیانه و شمال آفریقا را غیر قابل سکونت خواهد کرد. جنگ‌های داخلی، فشار حکومتهای سرکوبگر و مشکلات اقتصادی از جمله نیروهایی است که شهروندان خاورمیانه را متقاعد خواهد کرد که تنها راه مهاجرت و پناهندگی است و از سویی کشورهای توسعه یافته پذیرای این مهاجران نیستند.

من با بسیاری از پناهجویان در سایر نقاط دنیا ارتباط دارم، در یونان، در اندونزی شرایط برای پناهجویان وخیم است. این یک تراژدی جهانی است. متاسفانه بسیاری از افراد، کسانی را که قربانی این وضعیت هستند سرزنش می‌کنند. می‌گویند در این وضعیت چرا شما به کشور مبدأ خودتان بر نمی‌گردید؟ این یک نگاه سطحی به پدیده مهاجرت است. متاسفانه هیچ چشم‌انداز روشنی نمی‌شود تصور کرد.

این تراژدی وجود دارد و حتی الان به نظر من باید به کنوانسیون ۱۹۵۱ که مربوط به پناهندگان است، بخش‌هایی در مورد بحث محیط زیست اضافه شود با این مضمون که وقتی نقطه‌ای از زمین قابل سکونت نیست، مردم مجبور به مهاجرت هستند.

و به نکته‌ای باید اشاره کنم که خود غرب به هرحال بخشی از این قضیه است و ما نمی‌توانیم از نقش کشور‌های صنعتی در آشوبی که در کشور‌های در حال توسعه در جریان است چشم پوشی کنیم. کشورهای صنعتی باید مسئولیت پیامد‌های اعمالشان، از جمله مهاجرت را بپذیرند.

به طور کلی چشم انداز روشنی نیست اما به طور مشخص، قضیه مانوس و نائورو در حال تمام شدن است. یعنی قرار است که پناهجویان به آمریکا یا کشوری دیگر منتقل شوند.

■ جریان موسوم به “آلت-رایت” (alt-right) با شعارهای ضد-مهاجرت در نقاط مختلف جهان قدرت گرفته است. چشم‌انداز شما از صحنه سیاسی استرالیا پس از انتخابات پیش رو چیست؟

به دلیل نزدیک شدن به انتخابات و فعالیت‌های صورت گرفته توسط پناهندگان آگاهی‌بخشی صورت گرفته است. اما حزب لیبرال بحث پناهجویان را در ذیل بحث حفاظت از مرزها مطرح می‌کند و به دروغ استدلال می‌کند که تبعید پناهجویان به مانوس و نائورو عامل توقف مهاجرت با قایق بوده است. این یک کمپین ترس است. اینها می‌گویند اگر مردم حزب لیبرال را انتخاب نکنند، قایق‌ها به کشور ما دوباره هجوم خواهند آورد.

این استدلال قابل قبول نیست. دلیل توقف مهاجرت بازگرداندن قایق‌ها است و این کار را احزاب دیگر هم می‌توانند اجرا کنند.

بیشتر بخوانید: