– مأموران دولت در ایران در حرکتی که نشانه استمرار فشار اقتصادی بر بهاییان است، به منازل و انبارهای چندین شهروند بهایی در روستایی نزدیک قمصر کاشان یورش بردند و دیگ‌ها و وسائلی که آن‌ها برای گلاب‌گیری از آن استفاده میکردند، ضبط و توقیف کردند.

پلمب محل کسب و کار بهاییان در ایران- عکس از آرشیو

– قوه قضاییه جمهوری اسلامی یک شهروند بهایی به نام «سوفیا مبینی» را به ۱۰ سال زندان محکوم کرده است.

– در سمنان، یلدا فیروزیان، بهنام اسکندریان و اردشیر فناییان بیش از یک ماه و نیم است در بازداشت به سر می‌برند. درباره شرایط و وضعیت فیروزیان و اسکندریان در این مدت خبری منتشر نشده و فناییان تنها یک بار فرصت دیدار با پدرش را یافته و پدر او هم بعد از این دیدار فوت کرده است. از او نیز جز این یک دیدار خبری در دست نیست.

همچنین: تأیید حکم زندان و تبعید عضو شورای شهر شیراز به دلیل حمایت از بهائیان

در ماه‌های اخیر برای شمار دیگری از شهروندان بهایی در تبریز، شیراز، بوشهر، رشت و تهران از سوی نهادهای قضایی و امنیتی احکام حبس، محرومیت از تحصیل و پلمب محل کسب و کار صادر شده است. هر چند آزار بهاییان در ایران موضوع تازه‌ای نیست و قدمتی به قدر تاریخ این دیانت دارد اما به نظر می‌رسد این فشارها دور جدید تهدید و سرکوب بهاییان از سوی حاکمیت اسلامی ایران باشد و تلاشی حداکثری برای محدود کردن پیروان این آیین در ایران.

بررسی تاریخی موارد اتهامی شهروندان بهایی از ابتدای شکل‌گیری حکومت اسلامی در ایران نشان می‌دهد جمهوری ایران در برخورد با بهاییان به هیچ وجه پذیرای تفاوت و تنوع در عرصه‌ عقیده و سیاست نیست:

«برخورد نظام با آنان (بهاییان) باید طوری باشد که راه ترقی و پیشرفت آنان مسدود شود …»

این عبارت، برگرفته از مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی در بهمن سال ۶۹، نمایانگر ستم مضاعفی است که در طول حیات جمهوری اسلامی در حق بهاییان ایران روا داشته شده: از اعدام‌های دسته جمعی بهاییان در دهه ۶۰ تا زندانی کردن رهبران و پیروان بهایی، از اخراج گسترده دانش‌آموزان و دانشجویان از مراکز آموزشی تا پلمب مغازه‌ها و حتی تخریب گورستان‌ها …

اتهام جاسوسی به مثابه اولین ابزار سرکوب

از رایج‌ترین اتهام‌های بهاییان که در دادگاه‌ها و دستگاه‌های قضایی ایران همواره مطرح بوده است اتهام «جاسوسی برای دول متخاصم» است.

قربانعلی دری نجف‌آبادی، دادستان وقت کشور در بهمن ماه سال ۱۳۸۷ در نامه‌ای خطاب به وزیر اطلاعات در باره اتهام جاسوسی شهروندان بهایی برای اسرائیل چنین می‌نویسد:

«مستندات، امارات و قرائن به دست آمده حاکی از آن است که تشکیلات مذبور با دشمنان خارجی در ارتباط مستقیم بوده، دارای پیوند‌های دیرینه و مستحکمی با رژیم صهیونیستی است و در ایران نیز به جمع‌آوری اطلاعات و فعالیت‌های نفوذی مبادرت می‌نماید ….»

دری نجف‌آبادی در جای دیگری از همین نامه تاکید می‌کند که «تشکیلات فرقه ضاله بهاییت در تمامی رده‌ها غیرقانونی و غیر‌رسمی بوده و وابستگی آن‌ها به اسرائیل و ضدیتشان با نظام اسلامی محرز و خطر آن‌ها برای امنیت ملی مدلل و مستند است.»

فرهاد ثابتان

فرهاد ثابتان، سخنگوی جامعه بین‌المللی بهایی در آمریکای شمالی در گفت‌و‌گو با زمانه به اتهام‌های این‌چنینی، این‌طور پاسخ می‌دهد:

«متاسفانه این قبیل اتهام‌ها در حقیقت بخشی از سیکل سرکوب بهاییان در ایران است که متناوبا و سال‌هاست ادامه دارد. اتهام جاسوسی را از اول انقلاب به شهروندان بهایی در ایران زده‌اند و تا امروز هم تکرار کرده‌اند، بدون این‌که هیچ گونه مدرک محکمه‌پسندی در این مورد ارائه داده باشند. به نظر من این اتهام از آنجا نشأت می‌گیرد که در ایران در مورد “جاسوسی” هیچ گونه تعریف دقیقی در دادگاه‌ها وجود ندارد و حتی اگر یک فرد بهایی با رسانه‌ای خارج از ایران در مورد آزار و اذیت‌هایی که به خودش و خانواده‌اش روا داشته شده صحبت کند، آن‌ها این را به عنوان جاسوسی قلمداد می‌کنند. با متهم کردن بهاییان به جاسوسی در حقیقت حق معرفی و ابراز هویت را از آن‌ها سلب می‌کنند. به محض اینکه یک نفر در جامعه بگوید من بهایی هستم سریعا می‌گویند که او جاسوس است.»

در همین رابطه، سعید رضایی، از رهبران جامعه بهایی ایران که از اردیبهشت سال ۱۳۸۷ به اتهام جاسوسی برای دول متخاصم زندانی شد و حدود ۱۰ سال از عمرش را در حبس بود، در بهمن ماه ۹۶ و پس از آزادی از زندان در باره اتهام خود به کمپین حقوق بشر ایران گفت:

«۱۰ سال زندان گذشت و من آزاد شدم و تا همین الان حتی یک خط و یک سند [برای اتهام جاسوسی] ارائه نداده‌اند. هم خود ما و هم وکیلان ما در دادگاه به شدت این اتهام را رد کردیم.»

سیمین فهندژ نماینده دفتر بین‌المللی بهاییان در ژنو هم در این باره به زمانه می‌گوید:

«دلیل این اتهام، قرار گرفتن بیت‌العدل اعظم بهاییان در محدوده فعلی دولت اسرائیل است و باید در نظر داشت زمانی این مرکز مقدس بهائیان در آنجا ساخته شد که هنوز دولت اسرائیل وجود نداشت. همین امروز هم جامعه بهایی در مرزهای اسرائیل تشکیلات و محفلی ندارند و تنها حدود ۶۰۰ الی ۷۰۰ نفر به عنوان خادمین و کارکنان بیت‌العدل در آنجا زندگی می‌کنند.»

خانم فهندژ در ادامه به یکی از فیلم‌های پخش شده در مورد سرکوب بهاییان در شمال ایران اشاره می‌کند و می‌گوید:

«پس از غارت و کشتار اهالی بهایی روستای کوتا در شمال در مصاحبه‌ای از یکی از بهاییان می‌پرسند که شما با اسرائیل چه ارتباطی دارید و او در پاسخ می‌گوید من اصلا نمی‌دانم اسرائیل کجاست.»

این نماینده جامعه بهاییان در ادامه نتیجه‌گیری می‌کند که اصلی‌ترین دلیل برای مبرا کردن بهاییان از اتهام جاسوسی این است که بر اساس آموزه‌های آیین بهایی، بهاییان هیچ‌وقت در سیاست و احزاب سیاسی ورود نمی‌کنند چرا که هدفشان وحدت عالم انسانیت است و وارد شدن به دنیای سیاست، بهاییان را از این هدف دور می‌کند.

زمینه‌چینی برای تبعید اجباری بهاییان

در طول چهار دهه حاکمیت جمهوری اسلامی، یکی از علل اصلی به ورشکستگی کشاندن کسب و کار بهاییان و نیز تحمیل انواع فشارهای اقتصادی بر جامعه بهایی، ترغیب بهاییان به ترک اجباری وطن و به عبارتی بیرون راندن آنان از سرزمین مادریشان است.

فشارهای دستگاه‌های ایدئولوژیک حاکمیت از بدو پیدایش جمهوری اسلامی شمار زیادی از بهاییان را مجبور به پناهندگی و سکونت در کشورهای دیگر کرده است.

ضدیت ایدئولوژیک و فشارهای مختلف بر بهاییان تا آنجا پیش رفته است که علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی در استفتائات دینی خود که در سایت رسمی رهبر منتشر شده، حکم به نجاست بهاییان داده و صریحا اعلام کرده است:

«همه پیروان فرقه گمراه بهائیت محکوم به نجاست هستند و در صورت تماس آن‌ها با چیزی، مراعات مسائل طهارت در رابطه با آن‌ها واجب است.»

سیمین فهندژ

سیمین فهندژ این دست برخوردها را زمینه‌ساز مجبور کردن بهاییان به جلای وطن و دست برداشتن از اعتقادشان می‌داند و به زمانه می‌گوید:

«دلیل و هدف اصلی از این گونه برخوردهای جمهوری اسلامی با بهاییان این است که بهاییان به این دو راهی برسند که یا دست از دینشان بردارند یا بالاجبار از کشور خارج شوند.»

فهندژ در ادامه می‌گوید:

«در سال‌های اخیر فشارهای اقتصادی و دستگیر و زندانی کردن بهاییان نیز به همین منظور بوده و اینکه اجازه نمی‌دهند بهاییان تحصیل کنند یا کسب و کار داشته باشند، در حقیقت در راستای همین سیاست است. زمانی که حق تحصیل را از کسی می‌گیرند، در حقیقت همه استعدادها و توانایی‌های یک فرد را نابود می‌کنند. جوری که در این ۴۰ سال با بهاییان رفتار شده، در واقع برای نابود کردن فرهنگ و اجتماع جامعه بهایی بوده و متاسفانه این استراتژی نابودسازی همچنان و تا امروز نیز ادامه دارد.»

فرهاد ثابتان هم در همین رابطه به زمانه می‌گوید:

«دلیل دشمنی با آیین بهایی که از آغاز پیدایش نهضت باب و حتی در دوران پهلوی هم وجود داشته، دلیلی ایدئولوژیک است. برای مثال در آیین بهایی طبقه روحانیت و آخوندها وجود ندارند و من تصور می‌کنم مقام‌های جمهوری اسلامی از این هراس دارند که با رشد این آیین، امنیت خودشان به خطر بیفتد. گذشته از این، از دیگر علل اصلی مخالفت مقامات جمهوری اسلامی با بهاییت، مسائلی مثل تساوی زن و مرد و آزادی‌های فردی است که در دیانت بهایی این مسائل لحاظ شده و مقامات ایران از وجود آن‌ها احساس خطر می‌کنند.»

آیا امیدی به بهبود وضعیت بهاییان ایران می‌رود؟

– با توجه به روندی که تاکنون پیش رفته است، امیدی به بهبود وضعیت شهروندان بهایی در ایران نیست.

این گفته سیمین فهندژ است. او می‌گوید علی‌رغم تمام فعالیت‌های جوامع بین‌المللی و سازمان‌های حقوق بشری، به طور کلی هنوز محدودیت‌های بسیار گسترده و زیادی در حق شهروندان بهایی اعمال می‌شود:

«بهاییان همچنان حق ادامه تحصیل، حق کسب و کار و حتی حق کفن و دفن مردگان خود را نیز ندارند و تا زمانی که مقامات جمهوری اسلامی حقوق شهروندی بهاییان را نادیده می‌گیرند این مسائل وجود خواهد داشت.»

بر اساس گفته‌های خانم فهندژ در چند سال اخیر حدود ۱۰۰ بهایی به جرم اعتقادات خود و با اتهام‌های بی‌اساس دستگیر و روانه زندان شده‌اند.

عملکرد قوه قضائیه و آزار بهاییان در زندان

کارنامه دستگاه قضا در ایران در برخورد با بهاییان کارنامه‌ای ریاکارانه و حاوی برخوردی دوگانه است، به این ترتیب که از طرفی با صدور احکام سنگین و نیز دستور پلمب و در مواردی تخریب محل کسب بهاییان، سعی در اعمال فشار حداکثری بر جامعه بهایی دارد و از سوی دیگر، با انکار مداوم آزار بهاییان در رسانه‌ها تلاش می‌کند چهره‌ای قانونمدار و عادل به خود بگیرد.

به عنوان مثال غلامحسین محسنی اژه‌ای، سخنگوی سابق قوه قضاییه در پاسخ به سوالی در باره دستگیری گسترده بهاییان در استان سمنان در مقابل دوربین خبرنگاران به صراحت ادعا کرد که دستگیر شدگان به صرف داشتن عقیده دستگیر و زندانی نشده‌اند. در نقض این ادعا اما یکی از زندانیان سابق بهایی در شیراز که به اتهام «عضویت در فرقه ضاله بهاییت» دو سال -آن هم بدون رعایت شدن اصل تفکیک جرایم- در زندان بوده است، به زمانه می‌گوید:

«از طرف علی القاصی مهر، دادستان وقت شیراز دستور داده شده بود که زندانیان بهایی را بالاجبار در بند زندانیان اسلام‌‌گرا و جهادی اسکان دهند و همین مساله سبب میشد که از طرف اسلام‌گرایان روزانه به ما و عقاید ما توهین و فحاشی صورت گیرد. در سلولی که ما بودیم زندانیان اسلامگرا، بهایی‌ها را سر سفره راه نمی‌دادند و همین مساله حتی غذا خوردن را نیز برای ما با مشکل مواجه می‌کرد.»

در حال حاضر بهاییان ایران با جمعیتی بالغ بر ۳۰۰ هزار نفر از پرجمعیت‌ترین اقلیت‌های دینی کشور به شمار می‌روند که با وجود تعهدات بین‌المللی مسئولان جمهوری اسلامی در التزام به رعایت حقوق اقلیت‌ها، حقوق آنان هر روز و مکررا نقض می‌شود.


  • در همین زمینه