مجله آمریکن کانسرواتیو در شماره اخیر خود به خروج بولتون از دولت ترامپ پرداخته است. دنیل دپتریس در این مجله می‌نویسد که جان بولتون تمام آنچه را که شما نمی‌خواهید یک مشاور امنیت ملی داشته باشد، دارد. او به اندازه یک کرگدن سرسخت، مانند یک مار مکار و همچون عقرب خطرناک است.

جان بولتون به شکلی افراطی به جهان سیاه و سفید می‌نگرد: اگر متحد ایالات متحده نباشید، دشمنی هستید که یا ازطریق نیروی نظامی آمریکا و یا از راه تحریم‌های اقتصادی به شما فشار می‌آورد.

از دید بولتون وقتی می‌توان بسادگی تاسیسات نظامی ایران را بمباران کرد و یا با زور رژیم کره شمالی را سرنگون کرد چرا باید مضحکه حقارت‌بار مذاکره را پیمود؟ دیپلماسی برای بروکرات‌های بی‌عرضه و بی‌جربزه وزارت خارجه است.

بولتون پیش از پیوستن به دولت ترامپ به عنوان مشاور امنیت ملی، دور کوتاهی نماینده آمریکا در سازمان ملل بود و زمانی هم معاون وزارت امور خارجه در امور کنترل سلاح. در این مسند وزارت خارجه بود که بولتن سعی کرد یک تحلیل امنیتی را در مورد سلاح‌های بیولوژیکی که کوبا به داشتن آن متهم بود حذف کند. چون تحلیل با موضع بولتون در مورد کوبا و سلاح‌های بیولوژیک در تضاد بود.

وقتی تمام این‌ها را کنار هم می‌گذاریم آنجاست که می‌فهمیم چرا بسیاری از این انتخاب ترامپ برای مشاور امنیتی ملی کاخ سفید سرگردان و حیران شدند.

این دو نفر بیش از هر کس دیگری در زمینه‌های اصولی سیاست خارجی عدم توافق داشتند. درست است که هر دو به سازمان ملل و دیگر سازمان بین‌المللی می‌خندیدند اما وقتی مسائل بسیار مهم‌تری به میان می‌آمد راه‌شان زاویه پیدا می‌کرد و از هم جدا می‌شد.

بولتون ترجیح می‌داد ایران را بمباران کند تا این‌که با رهبرانش به گف‌وگو بنشیند، اما ترجیح ترامپ به گفت‌وگو بود.

ترامپ همانطور که از دست دیگر کارمندان کاخ سفید خسته شد از بولتون هم خسته شد. رکس تیلرسون، جیم متیس، استیو بنون، راینس پریبس، اچ آرمک مستر و جان کلی همه زمانی نزد ترامپ محبوب بودند تا زمانی‌که اخراج شدند و یا اینکه استعفا دادند.

بولتون که در کنار آمدن با همکاران مثل یک جوجه تیغی زبر و خاردار بود، مدتها بود که اعصاب ترامپ را آزار می‌داد. شبکه خبری ان‌بی‌سی گزارش داده که ترامپ و بولتون شب پیش از استعفای بولتون پشت درهای بسته فریاد می‌زدند.

این که چه باعث شده تا ترامپ بولتون را بیرون بیندازد، نسبت به آن‌که از این پس چه خواهد کرد اهمیت کمتری دارد.

روشن نیست که جانشین بعدی که قرار است بزودی اعلام شود که خواهد بود اما ترامپ مشاوری می‌خواهد که از جمله حاضر به گفت‌وگوی واقع‌گرایانه باشد و آمادگی معاملاتی که لزوما راحت نیست را داشته باشد. فردی که بتواند به ترامپ کمک کند به ۱۸ سال جنگ بی‌هدف و بی نتیجه افغانستان پایان دهد و همه این‌ها بدون حضور بولتون راحت‌‌تر خواهد بود.

در همین زمینه: