حمله به تأسیسات نفتی عربستان سعودی تنش‌ها در غرب آسیا را به شکل خطرناکی افزایش داده است. این حمله پس از برکناری جان بولتون، مشاور امنیت ملی کاخ سفید انجام شد. برکناری بولتون و تحول‌های دیپلماتیک اخیر در آستانه برگزاری نشست مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک باعث شده بود که احتمال برگزاری مذاکرات بین تهران و واشنگتن و حتی دیدار رئیسان جمهوری ایران و آمریکا در حاشیه مجمع عمومی افزایش یابد. پس از حمله به تأسیسات نفتی بقیق و میدان نفتی خریص سعودی، سخن از مذاکره جای خود را به گمانه‌زنی بر سر نحوه تلافی‌جویی علیه ایران داده است. چه سرنوشتی در انتظار منطقه است؟ فرازی از تحلیل‌ها پیرامون این موضوع در رسانه‌ها:

مخازن نفت در پالایشگاهی در جده (عکس: آرشیو)

▪️ هدف ایالات متحده باید صلح باشد، نه ایران ــ سرمقاله چاینا دیلی

روزنامه «چاینا دیلی»، روزنامه‌ انگلیسی‌زبان رسمی حزب حاکم چین در سرمقاله‌ای به تنش‌های ایران و آمریکا در سایه حمله اخیر به تأسیسات نفتی بقیق عربستان پرداخت؛ حمله‌ای که به نوشته این روزنامه «هشداری به تمام کشورها صادر کرد تا تمهیدات امنیتی در و کنار تأسیسات نفتی‌شان را افزایش دهند تا از چنین حمله‌هایی و نیز دور جدیدی از اتهام‌زنی بین ایران و آمریکا جلوگیری کنند.»

چاینا دیلی تصدیق می‌کند که خشم و نگرانی جامعه جهانی از عاملان این حمله شگفت‌آور نیست، اما اقدام ایالات متحده برای «نتیجه‌گیری شتابناک و بدون مدرک» درباره عاملان این حمله را «غیرمسئولانه» می‌خواند. مایک پومپئو، وزیر خارجه ایالات متحده شنبه ۱۴ سپتامبر اعلام کرد که جمهوری اسلامی ایران و نه حوثی‌های یمن این حمله را انجام داده اند، هرچند حوثی‌ها خود مسئولیت این حمله را برعهده گرفته اند.

چاینا دیلی می‌پرسد: «آیا دلیلی وجود دارد که باور کنیم واشنگتن از این حمله‌ها برای خالی کردن خشم‌اش علیه تهران استفاده می‌کند؟» و پس از درخواست از جامعه بین‌الملل برای کاهش تنش‌ها در خاورمیانه، سرمقاله‌اش را چنین به پایان می‌رساند:

«واشنگتن با خروج از توافق هسته‌ای چندجانبه با ایران ضربه‌‌ای شدید به دورنمای صلح و ثبات در خاورمیانه وارد آورد. اما ایالات متحده بر خلاف آنچه باور دارد، از آفریدن نزاع در این منطقه سود نخواهد برد. در عوض، به خاطر آتش‌هایی که در منطقه می‌افروزد تا به منافع تنگ‌اندیشانه‌ سیاسی و اقتصادی‌اش برسد، داوری خواهد شد.»


▪️ ایران بی‌خیال نمی‌شود ــ برندون وایچرت

برندون وایچرت، تحلیلگر سیاسی محافظه‌کار آمریکایی در ستونی برای نشریه «امریکن اسپکتیتور» استدلال می‌کند که «صلح با ایران تنها از طریق تحکّم به دست خواهد آمد».

وایچرت که ابتدا از «کشتار عربستان در یمن با استفاده از سلاح‌های آمریکایی» انتقاد کوتاهی می‌کند، به تاریخ حمله‌های ایران علیه عربستان پس از حمله ویروس استاکس‌نت به تأسیسات هسته‌ای جمهوری اسلامی (۲۰۱۰) می‌پردازد. ایران حمله تلافی‌جویانه در برابر خرابکاری آمریکا و اسرائیل با استاکس‌نت را علیه کامپیوترهای شرکت نفتی سعودی (آرامکو) انجام داد.

برای بزرگ‌ترشدن اینفوگرافی روی آن کلیک کنید

به نوشته وایچرت، «ایران برای دهه‌ها تهدید کرده که با استفاده از زور تنگه هرمز را ببندد… ایران معتقد است که چنین کاری می‌تواند به افزایش شتابان و کنترل‌نشده در قیمت جهانی نفت بینجامد ــ احتمالاً افزایش قیمت جهانی تا بیش از بشکه‌ای ۲۰۰ دلار ــ و ضربه بزرگی به مصرف‌کنندگان انرژی در سرتاسر جهان وارد بیاورد.»

این استراتژی فرض می‌گیرد که غربی‌ها خواهان افزایش هزینه زندگی‌شان با بالارفتن قیمت نفت به خاطر اقدامات ایران نیستند. و به علاوه، ایران نیز به عنوان یک تولیدکننده بزرگ نفت از افزایش قیمت‌ها سود خواهد برد. تهران می‌خواهد با این اقدامات غرب را به مذاکره وادارد.

اما به باور نویسنده، استراتژی ایران محکوم به شکست است:

«نخست اینکه طرح ایران در اوایل ۱۹۸۰ ریخته شد، وقتی منابع عرضه نفت جهان ابداً این چنین گوناگون نبود. دوم اینکه بازارهای جهانی امروز آن‌قدرها نگران عرضه نیستند که نگران تقاضا… قیمت جهانی نفت نیز نسبتاً پایین است و این یعنی ایران از افزایش قیمت سود چندان بالایی نخواهد برد. تحت این شرایط، طرح ایران برای افزایش قیمت نفت چیزی نیست مگر خیالی بیهوده. و این نکته با افزایش تولید داخلی انرژی در ایالات متحده و اضافه‌تولید فاجعه‌بار روسیه در حوزه نفت تقویت شده است.»

بدین‌ترتیب، وایچرت نتیجه می‌گیرد که رژیم ایران «مستأصل» است، سیاست خارجه‌اش شکست خورده و اقتصادش رو به فروپاشی است. به باور او، «اقدامات هر چه خصمانه‌تر ایران ــ و گروه‌های نیابتی‌اش در منطقه ــ یک موقعیت تاریخی یگانه به وجود آورده است که دولت‌های سنی عرب در آن تحت رهبری عربستان و اسرائیل می‌توانند نهایتاً تفاوت‌هایشان را کنار بگذارند و در یک ائتلاف نظامی منطقه‌ای به رهبری آمریکا برای کنترل و محدودکردن ایران شرکت کنند… تحریم‌های آمریکا همه این رویدادها را پیشاپیش طرح افکنده بود».

نویسنده در نهایت پیشنهاد می‌دهد که استراتژی آمریکا در قبال ایران باید متمرکز بر تشکیل ائتلافی شبیه ناتو بین اسرائیل و دولت‌های عرب سنی، افزایش نیروهای دریایی آمریکا برای محافظت از کشتی‌رانی، کمک به استحکامات دفاعی عربستان، و افزایش تولید نفت و گاز در داخل ایالات متحده باشد. به باور او، ترامپ تنها پس از «پایان بدرفتاری» ایران و قدرت گرفتن اسرائیل و دولت‌های عرب سنی در برابر این کشور باید با رهبران آن به مذاکره بپردازد.


▪️ عربستان و ایران، به سمت نزاعی بالقوه ــ سث فرانتزمن

سث جی. فرانتزمن، مدیر اجرایی «مرکز گزارش و تحلیل خاورمیانه» در ستونی در روزنامه اسرائیلی «جروزالم پست» به تنش‌ها در خاورمیانه پس از حمله به تأسیسات نفتی بقیق عربستان می‌پردازد و می‌نویسد که «عربستان سعودی برای دفاع از خود موضع گرفته اما باید روش این دفاع از خود را خردمندانه برگزیند».

به نوشته فرانتزمن، حمله اخیر نسبت به حمله‌های مشابه تفاوت دارد زیرا نه تنها اختلال قابل توجهی در روند تولید نفت عربستان ایجاد کرده، بلکه پایگاه‌های نظامی آمریکا در بحرین نیز تنها ۱۰۰ کیلومتر با محل حمله فاصله دارند. او به واشنگتن و ریاض هشدار می‌دهد که باید واکنش‌شان به این حمله را بر اساس عواقب آن برای کل منطقه طراحی کنند.

به باور نویسنده، هرچند طرفین نزاعی نمی‌خواهند، اکنون عربستان در موقعیت ویژه‌ای برای هدایت تنش ایران و آمریکا قرار گرفته است: «در حالی که بسیاری استدلال می‌کردند اخراج جان بولتون شاید تنش ایران و آمریکا را کاهش داده باشد، ظاهراً تهران یک علامت پرسش بزرگ برای تصمیم‌گیری‌ آتی آمریکا به وجود آورده است ــ و سعودی‌ها هستند که این بار هدایت مدیریت بحران را در دست دارند…»


▪️ آنچه استراتژی موفق ترامپ درباره ایران باید در بر داشته باشد ــ سامانتا وینوگراد

سام وینوگراد، تحلیلگر شبکه خبری «سی ان ان»، یادداشت خود درباره استراتژی آمریکا علیه ایران پس از حمله‌ها به تأسیسات نفتی بقیق را با اشاره به احتمال دیدار دونالد ترامپ و حسن روحانی، رئیس‌جمهوران دو کشور آغاز می‌کند اما موفقیت چنین دیداری را در صورت برگزاری مشروط به تصدیق خطاهای سیاست‌گذاری گذشته از سوی کاخ سفید می‌داند.

به باور نویسنده، جمهوری اسلامی در حال اجرای «کارزار فشار حداکثری» به سبک خودش است تا ایالات متحده را به برداشتن برخی از تحریم‌ها وادارد. وینوگراد با اشاره به اقدامات اخیر جمهوری اسلامی پس از خروج ترامپ از برجام و بازگرداندن تحریم‌ها می‌نویسد: «فعالیت خرابکارانه ایران رو به کاهش نیست، بلکه در واقع رو به گسترش است». او این واقعیت را نشانه استراتژی اشتباه کاخ سفید در قبال ایران می‌داند.

وینوگراد یادداشت خود را چنین به پایان می‌رساند:

«ایران بازیگر بدی است اما دولت با اتخاذ مجموعه‌ای از سیاست‌گذاری‌های اشتباه بر تهدیدهای ایران افزوده است. از میان برداشتن هر یک از آن تهدیدها ــ و اول از همه، موضوع هسته‌ای ــ باید در اولویت باشد. برای این کار، رئیس‌جمهوری باید کاری انجام دهد که به شخصیت‌اش نمی‌خورد ــ یعنی بپذیرد که با خروج از برجام بدون داشتن هیچ برنامه واقع‌گرایانه‌ای جهت مذاکره مجدد بر سر آن، اشتباه کرده است.»


مجموعه بازتاب تنش‌های خلیج فارس در رسانه‌های جهان: