«برادرم را از پشت گردن بهش تیر زدند و کشتند، در خیابان ۴۵ متری گلشهر کرج. این اتفاق بین ساعت ۲ تا یک ربع به ۳ افتاده و از داخل ساختمان پلیس راهور ناجا به او شلیک کردند. از آنجا بعد آمبولانس می‌بردش بیمارستان کوثر و آمبولانس هم گفت که تا آنجا دستش در جیبش بود، دست‌هایش را از داخل جیبش در نیاورده بود. در ویدیویی که توی منوتو منتشر شده می‌توانید این را ببینید. آن روز پلیس راهور از کلانتری ۱۶ و ۳۲ کمک گرفته بود و چند تا نیروی امنیت هم آنجا بودند. آنها از روی پشت بام ساختمان راهور به مردم تیراندازی می‌کردند.»

این روایت کاملیا کبیری، خواهر بزرگ امیرحسین کبیری، از لحظه تیر خوردن برادرش در گفت‌وگو با زمانه است.

گفت‌وگوی زمانه با کاملیا کبیری را بشنوید (بخش‌هایی از این گفت‌و‌گو به صورت نوشتاری انجام شده و در فایل صوتی وجود ندارد):

امیرحسین کبیری، متولد ۸ بهمن ۱۳۶۵، یکی دیگر از جان‌باختگان اعتراض‌های سراسری آبان ۹۸ در شهر کرج است. امیرحسین کبیری شنبه ۲۵ آبان در حالی که داشت به مدرسه خواهرزاده‌اش می‌رفت تا او را به خانه بازگرداند، از ناحیه گردن مورد اصابت گلوله قرار می‌گیرد. پس از زخمی شدن آمبولانس او را به بیمارستان کوثر واقع در شهرک یاس منتقل می‌کند:

«وقتی امیرحسین را به بیمارستان کوثر می‌برند، فشارش روی چهار بود و ایست قلبی می‌کند. احیایش می‌کنند و دوباره منتقلش می‌کنند به بیمارستان البرز. در بیمارستان البرز می‌خواهند عملش کنند، اما دکتر گفت من گردنش را باز کردم و دیدم هیچی نیست که عملش کنم، گلوله تمام استخوان‌ها و گردنش را لِه کرده است. آنجا هم دو بار دیگر ایست قلبی می‌کند.»

  • محل تقریبی تیر خوردن امیرحسین کبیری

برای بزرگ شدن تصویر بر روی آن کلیک کنید

بعد از انتقال امیرحسین کبیری به بیمارستان البرز و ایست قلبی دوباره، به گفته کاملیا کبیری با دستگاه و تجهیزات پزشکی، امیرحسین را نهایتاً تا روز سه‌شنبه ۲۸ آبان می‌توانند زنده نگه دارند:

«خلاصه با دستگاه توانستند تا روز سه شنبه زنده نگهش دارند، اما سه‌شنبه دیگر تمام شد، بچه دوام نیاورد.»

به گفته کامیا کبیری خانواده برای تحویل جنازه امیرحسین با مشکل زیادی برخورد نمی‌کنند، از آنها نامه دادستانی درخواست می‌شود و نیروهای امنیتی از آنها تعهد می‌گیرند که هیچ‌گونه مراسم ختمی گرفته نشود و  پیکر امیرحسین کبیری در خفا به خاک سپرده شود:

«از ما نامه دادستانی خواستند، اما اینکه پولی درخواست کنند همچنین چیزی نبود. از ما پولی نگرفتند. فقط تعهد گرفتند مراسم نگیرید، اعلامه نزنید، مسجد نروید، در خفا دفنش کنید، گریه نکنید، صدای‌تان در نیاید، به همه بگویید در تصادف بوده، نگویید در اصل چه اتفاقی افتاده است.»

چهارشنبه ۲۹ آبان جنازه امیرحسین کبیری به خانواده تحویل داده می‌شود و جهت انجام مراسم خاکسپاری به آرامستان «بهشت سکینه» در کرج منتقل می‌شود. پیکر امیرحسین یک روز در پزشک قانونی بهشت سکینه نگهداری می‌شود و روز بعد، پنج‌شنبه ۳۰ آبان به خاک سپرده می‌شود.

امیرحسین کبیری قبل از اصابت گلوله چند ویدیوی کوتاه از اعتراض‌های مردمی را که در خیابان‌ها جریان دارد، برای خواهرش ارسال می‌‎کند. او تا دقایقی قبل از تیر خوردن با خواهرش در تماس باقی می‌ماند. چنان‌که از ویدیوها پیداست، امیرحسین در اعتراض‌ها مشارکتی نداشته است. امیرحسین کبیری در آن لحظه تنها برای بازگرداندن خواهرزاده‌اش در آن خیابان حضور دارد که در همین حین مورد اصابت گلوله قرار می‌گیرد.

امیرحسین کبیری در خیابان ۴۵ متری گلشهر (بلوار شمس) مغازه ادکلن و عطر فروشی داشت. او دانش‌آموخته مترجمی زبان انگلیسی در دانشکده زبان‌های خارجی دانشگاه آزاد کرج بود.

کاملیا کبیری شخصیت و خصوصیات اخلافی برادرش را این‌گونه بیان می‌کند:

«شخصیتش خیلی خیلی آرام و احساسی بود. خیلی عاطفی بود. در دانشگاه آزاد کرج مترجمی زبان انگلیسی خوانده بود. کلا آدم خشنی نبود. حتی یک سوسک را هم نمی‌توانست بکشد، می‌گرفت بیرون می‌انداخت و می‌گفت زندگی دارد. خیلی روحیه لطیفی داشت. ولی بد کشتنش… می‌خواست ازدواج کند، تازه قصد ازدواج داشت. هدفش این بود ازدواج کند و مغازه بزرگ‌تر بخرد. دنبال پیشرفت برای زندگی‌اش و آینده مشترک بود. او مرد سیاست نبوده و نیست. داشت جهیزیه را حتی می‌خرید که برای خانمش در زندگی فشار نباشد. خیلی پسر خوبی بود، نه این که برادر من باشد این‌ها را بگویم، چون خوب بود بیشتر می‌سوزم.»

نهادهای امنیتی در بهشت سکینه از پدر امیرحسین کبیری تعهد می‌گیرند که در مورد مرگ فرزندش اطلاع رسانی نکند، اما بعدا با خانواده او تماس برقرار می‌کنند و پیشنهاد پرداخت دیه و شهید اعلام کردن امیرحسین را مطرح می‌کنند. کاملیا کبیری خواهر امیرحسین درباره دادخواهی و درخواست اجرای عدالت در حق برادرش می‌گوید:

«خانواده ما قصاص می‌خواهد. ما فقط قصاص راضی‌مان می‌کند. گرچه تماس گرفته‌اند و گفته‌اند که پول می‌دهیم و شهید اعلامش می‌کنیم. چون بی‌گناه بود، اصلا او کاره‌ای نبود، ولی به قصاص راضی هستیم. مگر جامعه اسلامی نمی‌گویند قصاص؟ پدرم رضایت دارد که شهید اعلام شود، اما من، مادر و خواهرهایم نه…»

به گفته کاملیا کبیری، خانواده منتظر دریافت نتیجه تحقیقات پزشک قانونی هستند و در نظر دارند برای تحقق عدالت در حق امیرحسین کبیری و پیدا کردن قاتل او، مراحل قانونی را طی نمایند و شکایت کنند.

  • تصاویری از مراسم خاکسپاری امیرحسین کبیری:

امیرحسین کبیری ۳۲ ساله، یکی دیگر از کشته‌شدگان پرشمار اعتراضات مردمی آبان ۹۸ است. روایت داستان زندگی و مرگ او و دیگر کشته‌شدگان، فقط ثبت جنایت‌‌‌ سرکوب‌ در جمهوری اسلامی نیست، بلکه تلاشی برای پاسداشت خاطره‌اش در راستای دادخواهی است.

بنا به آخرین آمار منتشر شده از سوی سازمان عفو بین‌الملل، در اعتراض‌های سراسری ضدحکومتی پس از گرانی بنزین در ایران، تاکنون دست‌کم ۳۰۴ تن کشته و حدود هفت هزار تن دیگر بازداشت شده‌اند.


در همین زمینه:

https://www.radiozamaneh.com/476007