کتاب «باب و جامعه بابی ایران» که به تازگی نشر باران در سوئد آن را منتشر کرده، آن طور که خود کتاب تاکید می‌کند، تاریخ مدونی از آیین بابی نیست، بلکه در مقالات این کتاب تلاش شده تا حدودی شکل گرفتن این دین و همچنین «آرمان‌های انقلابی» آن مطرح و بررسی شود.

«باب و جامعه بابی ایران»، فریدون وهمن، نشر باران

همانطور که در عنوان فرعی کتاب نیز آورده شده: «یادنامه دویستمین سالگرد میلاد باب (۱۸۱۹-۲۰۱۹)»، این کتاب تلاش می‌کند به بهانه این مناسبت تاریخی، در حفظ «حافظه تاریخی» ایرانیان بکوشد و به آموزه‌های علی‌ محمد شیرازی ملقب به باب به عنوان میراث‌ فرهنگی ایران بپردازد؛ آن هم در شرایطی که بهائیان در ایران مورد آزار و اذیت حکومت کنونی این کشور قرار دارند و سخن گفتن آزادانه از او در وطنش ممکن نیست.

کتاب «باب و جامعه بابی ایران» شامل ۱۰ مقاله نوشته نویسندگان مختلف است که فریدون وهمن، پژوهشگر و استاد پیشین زبان و ادیان کهن ایران در دانشگاه کپنهاگ، کار گردآوری آنها را بر عهده داشته است.

وهمن در پیشگفتار این کتاب، قیام باب را «یکی از مهم‌ترین رخدادها در تاریخ معاصر ایران و در تاریخ نواندیشی دینی در جهان اسلام» دانسته است.

این پژوهشگر معتقد است که گرچه باب متأثر از افکار نحله‌های دینی شیعی و یا شیخیه بود، اما دیانت او «مستقل» و «جدا» از اسلام است و حتی می‌توان تاثیر باورهای دینی ایران پیش از اسلام را نیز در آثار او مشاهده کرد.

فریدون وهمن که پیشتر کتاب «صد و شصت سال مبارزه با آیین بهائیت» را منتشر کرده، درباره پژوهش در زمینه آثار باب و بهائیت می‌نویسد: «چهل سال پس از استیلای جمهوری اسلامی بر ایران، امروزه وضع به طور محسوسی دگرگون گشته و دیدگاه مردم ایران، و خاصه اندیشمندان ایرانی نسبت به آیین بهائی دستخوش تحولی دلگرم‌کننده شده است. اگرچه باید پذیرفت که برای این تحول، جامعه بهائی بهای گرانی پرداخت.»

او همچنین به نقش بهائیان در «ایران آینده» می‌پردازد و با توجه به نقش‌های پیشین این اقلیت در تاریخ ایران، بر تاثیر «پویایی نیروی اجتماعی» آنان در تحولات کشور به سوی پیشرفت تاکید می‌کند.

علاوه بر پیشگفتار کتاب، اولین مقاله با عنوان «باب، خورشیدی در شبی بی‌سحر» نیز نوشته فریدون وهمن است. او در این مقاله به سرگذشت باب می‌پردازد و داستان زندگی او را از چگونگی اعدامش در سال ۱۸۵۰ روایت می‌کند؛ اعدامی که «ظاهرا نخستین اجرای اعدام با تیرباران در ایران بود.»

نویسنده مقاله، پس از بازگو کردن چگونگی تولد، ترک تحصیل، تجارت، سفرهای باب، ازدواج و «اظهار امر» باب، در قسمتی از مقاله، آنجایی که شرح زندان باب در ماکو بیان می‌شود، به سخنی از عباس امانت ارجاع می‌دهد که «اعلام بی‌پرده و روشن مقام مهدویت و قائمیت، صریح‌ترین ادعایی بود که تا آن زمان از قلم باب صادر می‌شد… اما برخلاف برداشت سنتی شیعی درباره مهدویت، این ادعا قصد تثبیت اسلام و تجدید دور محمدی را نداشت. برعکس، ‘خلقتی جدید’ در روز رستاخیز بود که برچیده شدن نظم دینی کهنه را هم‌زمان با جایگزینی آن با نظمی نوین به همراه می‌آورد.»

وهمن نیز تاکید می‌کند که هدف باب «اصلاح مبانی اعتقادی دینی و پایان سلطه ضرربار ملایان بر جامعه بود.» این نویسنده در پایان مقاله خود، درباره سرکوب‌های پس از اعدام باب می‌نویسد: «سرکوب جامعه بابی و سپس قتل امیرکبیر، قدرت ملایان را افزونی بخشید. از آن پس می‌توان نقش مؤثر رهبران جامعه شیعی را در سیاست ایران،  چه همکاری نزدیک با حکومت و چه در مخالفت با حکومت دید. نقشی که سرانجام به تشکیل جمهوری اسلامی و حکومت ولایت فقیه منجر شد.»

«جهان‌بینی باب: بازسازی دین و جامعه» نوشته نادر سعیدی، دومین مقاله این کتاب است. این مقاله به بازسازی «مفاهیم مربوط به ماهیت دین، هویت انسان و نظام اجتماعی» در آثار باب می‌پردازد: «این بازسازی معنوی را می‌توان در آثار او را می‌توان به عنوان حلقه گذری میان فرهنگ سنتی خشونت‌آمیز انتظار، و رویکردی صلح‌آمیز به تجدد در جهان‌بینی بهاءالله به شمار آورد.»

سومین مقاله این کتاب با عنوان «ساختار جامعه بابی: ملایان، بازرگانان، پیشه‌وران و دیگران» نوشته عباس امانت و ترجمه فریدون وهمن، به تحولات اقتصادی در دوران باب و بابیان پیشه‌ور می‌پردازد.

در این مقاله آمده که راه تجارتی که از مرکز و غرب ایران می‌‌گذشت، نمودار خوبی برای گسترش آیین بابی در میان بازرگانان ساکن آن مناطق و مشتریان و همکاران آنان به دست می‌دهد. به گونه‌ای که شمار پیشه‌وران، کارگران و صاحبان صنعت که به آیین باب پیوستند، در سال‌های ۱۸۴۸ تا ۱۸۵۰، به «تعداد قابل توجهی» رسید.

در پایان این مقاله تاکید شده که «اختلافات فرقه‌ای، بحران‌های اقتصادی و سرکوب‌های آشکار» شرایطی را به وجود آورد که «پیام نهصت بابی برای افراد و گروه‌هایی که در حاشیه جامعه شاهد آشفتگی و تدنی روزافزون اوضاع بودند، جذابیت خاصی داشت.»

«تفسیر به منزله وحی: تفاسیر قرآنی باب» نوشته تاد لاوسن با ترجمه عارف وصلی، چهارمین مقاله کتاب است. در این مقاله دو تفسیر قرآنی از آثار اولیه باب مورد مطالعه قرار گرفته است. نویسنده در این مقاله، پیوندهای این دو تفسیر را با اعتقادات شیعه و آراء احمد احسائی و کاظم رشتی، رهبران مکتب شیخیه، بررسی می‌کند.

مقاله پنجم، «باب و مهدی موعود: مهار خشونت هزاره‌گرایان» نوشته موژان مؤمن با ترجمه حوریوش رحمانی است. این مقاله به اعتقادات آخرزمانی در دوران باب و ادعای قائمیت باب می‌پردازد.

نویسنده همچنین به این موضوع می‌پردازد که چرا با وجود تاکید باب بر مهار خشونت، خشونت‌هایی در سال‌های ۱۸۴۸ تا ۱۸۵۰ میان پیروانش و دولت روی داد. در بخشی از این مقاله آمده است: «منزوی نمودن باب احتمالا عامل مهمی در تسریع خشونت بود… دور افتادگی محل زندان، توانایی باب را برای سرپرستی و اداره پیروانش به شدت کاهش داد و بر احتمال خشونت افزود. به همین کیفیت، تبعید بهاءالله، از رهبران میانه‌رو بابی از ایران، بعد از تیرباران باب در سال ۱۸۵۰، دست رهبران تندرو بابی را در اجرای نیاتشان باز گذاشت و نهایتا منتهی به سوءقصد به جان شاه در سال ۱۸۵۰ گردید.»

«رویارویی دولت قاجار با بابیان» دیگر مقاله این کتاب در ادامه مقاله قبلی است. سیام ذبیحی مقدم نیز در این مقاله به «چهار نبرد میان دولت قاجار و بابیان» می‌پردازد که در سال‌های ۱۸۴۸ تا ۱۸۵۰ روی داد و چندین هزار از پیروان باب و سربازان دولتی کشته شدند.

مقاله بعدی، باز هم نوشته عباس امانت است که حوریوش رحمانی آن را ترجمه کرده است: «طاهره قره‌العین: براندازنده حجاب».

امانت در بخشی از این مقاله می‌نویسد تنها راه‌حلی که فاطمه برغانی ملقب به قره‌العین – که بعدا از سوی باب «طاهره» خوانده شد – برای زنان و مردان به طور یکسان مؤثر می‌دانست، بریدن از گذشته و به عنوان اولین قدم، نقص عمدی معیارهای شرعی بود.

«از آیین بابی به دیانت بهائی» نوشته آرمین اشراقی، هشتمین مقاله این کتاب است. به عقیده نویسنده این مقاله، «باب موانع اصلی پیشرفت را تشخصی داده و آنها را مورد هدف قرار داد، اما این بهاءالله بود که به روش سازنده‌ای آینده جامعه را در نظر گرفت.»

در این کتاب، مقاله دیگری نیز درباره قره‌العین به چاپ رسیده است: «دست پروردگار بسته نیست: یادداشت‌هایی بر دو مضمون اصلی در آثار منثور طاهره قره‌العین» نوشته امید قائم‌مقامی.

و در نهایت کتاب با مقاله‌ای از شعله کویین با ترجمه فریدون وهمن به پایان می‌رسد: «یک سال در میان ایرانیان: بابیان و بهائیان در کتاب ادوارد ج. براون».

ادوارد براون که پیش از سفر یکساله خود به ایران در سال ۱۸۸۷ با آیین نوظهور بابی – بهائی آشنا بود، وقتی به ایران رسید با پیروان این آیین به گفت‌وگو پرداخت. هدف او دستیابی به اطلاعات دست‌اول از این آیین بود.

نویسنده این مقاله معتقد است که سفرنامه ادوارد براون شاید تنها اثری باشد که ما را با ساختار و کیفیت جوامع نوپای بهائی در سال‌های پایانی قرن نوزدهم آشنا می‌کند. این مقاله مشخص می‌کند که برداشت بهائیان از پیام بهاءالله در شهرهای گوناگونی که براون به آنجا سفر کرد، یکسان نبود. مثلا بابیان و بهائیان شیراز نسبت به بابیان و بهائیان یزد، کتاب‌های بیشتری از دین خود در اختیار داشتند.

در بخشی از این مقاله که به سفر ادوارد براون به اصفهان اختصاص دارد، به آشنایی براون با چند فروشنده اشاره شده که چیزهایی مثل فرش و ظروف برنجی می‌فروختند. فروشنده‌ها اجناس خود را به براون عرضه می‌کردند، اما او علاقه‌ای به آنها نشان نمی‌داد و برای آنکه ا دستشان راحت شود قیمتی بسیار کمتر از آنچه می‌خواستند پیشنهاد می‌کرد. یکی از فروشندگان به ادوارد براون نزدیک شد و با صدای آهسته به او گفت: «آقا شما خیال می‌کنی که ما قصد فریب تو را داریم؟ من مسلمان نیستم که بخواهم سرت کلاه بگذارم، من بابی‌ام.»

از همین نویسنده: