حمید مافی – بسیاری از ایرانیان همپای شهروندان آمریکایی و شاید هم حساس‌تر از آن‌ها نتیجه انتخابات ریاست جمهوری امریکا را تا آخرین لحظه دنبال کردند. هم‌زمان با اعلام نتیجه شمارش آرا در ایالت‌های مختلف آمریکا، فارسی‌زبانان و ایرانیان در شبکه مجازی به توئیت آخرین نتایج پرداختند و هر یک از زاویه دید خود به تحلیل نتایج نشستند.

ایرانیان نیز هم‌چون شهروندان آمریکایی طرفدار یکی از دو نامزد انتخابات بودند. گروهی دل به سیاست‌های جمهوری‌خواهان بسته بودند و علاقه‌مند به این‌که باراک اوباما دیگر رئیس جمهور آمریکا نباشد تا جمهوری‌خواهان که سیاست‌های تندروانه‌ای نسبت به ایران دارند در مسند قدرت قرار گیرند و راه را برای حمله نظامی هموار‌تر کنند. در مقابل، گروهی دیگر هم‌چنان امیدوار بودند که اوباما در کاخ سفید بماند. اگر چه او در این سال‌ها سیاست‌های سخت‌گیرانه‌ای نسبت به ایران اعمال کرده و توانسته جهان را برای تحریم‌های نفتی و بانکی ایران متحد کند؛ اما همچنان به مذاکره و پیشگیری از حمله نظامی معتقد و پای‌بند است.

اگر در میان شهروندان آمریکایی، برنامه‌های اقتصادی دو نامزد اصلی‌ترین معیار برای انتخابات بود، از نگاه ایرانیان این برخورد دو نامزد با ایران بود که اهمیت داشت. هواداران ایرانی جمهوری‌خواهان امیدوار بودند که رامنی راه بوش در عراق را برای ایران انتخاب کند و هواداران ایرانی اوباما هم دلخوش به این‌که او هر چه هست، جنگ‌ طلب نیست و همچنان امیدوار به گفت‌و‌گو و مذاکره.

حکومت ایران اما در چند ماه گذشته، هیچ‌گاه عیان نکرد که به کدام یک از این دو نامزد گرایش دارد. دوست دارد همچنان اوباما بماند تا به تعبیر خامنه‌ای «مشت‌های مخملی» را به جمهوری اسلامی نشان دهد یا آرزوی شکست دموکرات‌ها را دارد تا شاید اجماع جهانی شکل گرفته علیه ایران و همپیمانی همگان در تحریم به پایان برسد؟ شاید جنگ‌ طلبان ایرانی و حکومت به پیروزی رامنی راضی‎تر بودند، چرا که او می‎توانست موضع جنگ‌طلبی را تقویت کند و اتحاد جهانی علیه ایران را خدشه دار سازد اما حالا اوباما برای دومین بار رئیس جمهور آمریکا است، با همان برنامه‌ها و راهکارها برای مهار ایران.

آیا اتفاقی می‌افتد؟

حکومت ایران در چند ماه گذشته، هیچ‌گاه عیان نکرد که به کدام‌ یک از این دو نامزد گرایش دارد. دوست دارد همچنان اوباما بماند تا به تعبیر خامنه‌ای «مشت‌های مخملی» را به جمهوری اسلامی نشان دهد یا آرزوی شکست دموکرات‌ها را دارد تا شاید اجماع جهانی شکل گرفته علیه ایران و همپیمانی همگان در تحریم به پایان برسد؟ شاید جنگ‌طلبان ایرانی و حکومت به پیروزی رامنی راضی‎تر بودند، چرا که او می‎توانست موضع جنگ‌ طلبی را تقویت کند و اتحاد جهانی علیه ایران را خدشه‌دار سازد. اما حالا اوباما برای دومین بار رئیس جمهور امریکا است، با همان برنامه‌ها و راهکارها برای مهار ایران.

این‌ها همه کلیشه‌های ذهنی ایرانیان است از جمهوری‌خواهان و دموکرات‌ها که به نظر می‌رسد این روز‌ها امید خود را برای هر گونه تغییری در رفتار حاکمیت به فشارهای بین‌المللی بسته‌اند. اما واقعیت این است که سیاست خارجی آمریکا یک برنامه بلندمدت است که با آمدن و رفتن یک دموکرات یا جمهوری‌خواه در کاخ سفید، چندان تغییری در ماهیت آن به وجود نمی‌آید و تنها می‌توان به چرخش‌های کوچک دل بست.

این شباهت در سیاست خارجی دو نامزد آنقدر زیاد بود که پس از سومین مناظره انتخاباتی آنها، تحلیل‌گران رسانه‌ای بر این باور بودند که اوباما تمام ابزارهای ممکن رامنی را از او گرفته است. اوباما در آن مناظره گفت که ایران هسته‌ای را هرگز تحمل نخواهد کرد. او از سیاست‌های تحریمی اعمال شده علیه ایران دفاع کرد و گفت: این برای اولین بار است که تحریم‌های سخت‌گیرانه آثار خود را بر حکومت ایران به جای گذاشته و ایران را مهار کرده است. اوباما در این مناظره تاکید کرد که زمان برای ایران در حال کوتاه شدن است و چنانچه رفتار ایران تغییری نکند، ممکن است گزینه‌های دیگری در دستور کار قرار بگیرد.

اما هم‌زمان با روزهای پایانی تبلیغات انتخاباتی در آمریکا، رسانه‌های این کشور از مذاکره مستقیم میان ایران و آمریکا خبر دادند. وب‌سایت “کلمه” که رسانه هواداران میرحسین موسوی شناخته می‌شود، در گزارشی از سفر علی‌اکبر ولایتی به آمریکا و مذاکره او  با مقامات این کشور خبر داد. این خبر از سوی دولت آمریکا و خود ولایتی تکذیب شد با این همه، شایعه مربوط به آن به سرعت در رسانه‌های فارسی زبان گسترده شد و به فاصله‌ای کوتاه بازار ارز ایران را تحت تاثیر قرار داد؛ به گونه‌ای که برخی ناظران هدف از انتشار این خبر را همین آرام کردن بازار ارزی اعلام کردند.

صدای واحدی از ایران به گوش نمی‌رسد

گفت‌و‌گوهای ایران و گروه ۵+۱ که در روسیه به بن بست رسیده بود، قرار است پس از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا از سر گرفته شود.

شباهت در سیاست خارجی دو نامزد آنقدر زیاد بود که پس از سومین مناظره انتخاباتی آنها، تحلیل‌گران رسانه‌ای بر این باور بودند که اوباما تمام ابزارهای ممکن رامنی را از او گرفته است. اوباما در آن مناظره گفت که ایران هسته‌ای را هرگز تحمل نخواهد کرد. او از سیاست‌های تحریمی اعمال شده علیه ایران دفاع کرد و گفت، این برای اولین بار است که تحریم‌های سخت‌گیرانه آثار خود را بر حکومت ایران به جای گذاشته و ایران را مهار کرده است. اوباما در این مناظره تاکید کرد که زمان برای ایران در حال کوتاه شدن است و چنانچه رفتار ایران تغییری نکند، ممکن است گزینه‌های دیگری در دستور کار قرار بگیرد.

اوباما فروردین ماه امسال، رجب طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه را که به نظرش یکی از سه دوست قابل اعتماد آمریکاست، به تهران فرستاد تا پیام ویژه او را به رهبر جمهوری اسلامی برساند. محتوای این پیام محرمانه هیچ‌گاه انتشار نیافت اما آن‌گونه که برخی خبرگزاری‌ها گزارش دادند، اوباما تاکید کرده بود که فرصت برای ایران کوتاه است و چنانچه نتواند رضایت جامعه جهانی در خصوص عدم دسترسی به بمب اتمی را جلب کند، ممکن است گزینه دیگری که رهبران اسرائیل از آن دفاع می‌کنند در دستور کار قرار بگیرد.

تحریم‌های چند لایه امریکا و جامعه جهانی علیه ایران مرحله به مرحله سخت‌تر می‌شود و به نظر می‌رسد چنانچه ایران همچنان به سرسختی خود ادامه دهد، دور دیگری از تحریم‌ها نیز به اجرا گذاشته شود. شاید برای همین بود که در روزهای گذشته، رسانه‌های داخلی ایران از قول یک نماینده مجلس و عضو کمیسیون امنیت ملی اعلام کردند که ایران

غنی‌سازی بیست درصدی را به تعلیق درآورده است. این خبر به فاصله کوتاهی از سوی مقام‌های ارشد طرح‌های اتمی ایران تکذیب شد، با این حال می‌توان آن را نشانه‌ای از تمایل ایران برای ادامه گفت‌و‌گو‌ها و رضایت دادن به تعلیق غنی‌سازی دانست.

پیش از این هم مهدی محمدی از مشاوران فرمانده سپاه و عضو  تیم گفت‌و‌گو کننده ایران در مذاکرات هسته‌ای گفته بود: ما نمی‌دانیم پس از تعلیق غنی‌سازی از ما چه چیز دیگری می‌خواهند. اگر ما غنی‌سازی را تعلیق کنیم و تحریم‌ها پابرجا بماند فایده‌ای ندارد. آن‌ها باید این اطمینان را به ما بدهند که تحریم‌ها را لغو می‌کنند. سعید جلیلی سرپرست هیات مذاکرات ایران هم در نشست استانبول و بغداد از کا‌ترین اشتون و گروه ۵+۱ خواسته بود که از شدت تحریم‌ها بکاهند.

این نشانه‌ها را با تلاش محمود احمدی‌نژاد در ماه‌های گذشته برای مذاکره مستقیم میان امریکا و ایران می‌توان جدی‌تر گرفت. اگر چه گفته‌های او زمینه را برای حمله رسانه‌های نزدیک به حاکمیت به رئیس دولت فراهم آورد، اما یک بار دیگر ضرورت مذاکره مستقیم میان دو دشمن ۳۴ ساله را به فضای رسانه‌های داخلی کشاند.

برنامه جدید چیست؟

نمی‌توان انتظار داشت که برنامه‌های اوباما در مهار ایران تغییر کند.

به نظر می‌رسد در کوتاه مدت نیز برنامه اوباما در قبال ایران تغییر نخواهد کرد. وزارت خزانه‌داری آمریکا هفته گذشته اعلام کرد که شرکت‌های دارویی آمریکایی می‌توانند بدون کسب مجوز به معامله دارویی با ایران ادامه دهند. با این‌همه نه تنها از شدت تحریم‌های بانکی و نفتی کاسته نشده، بلکه امکان تشدید تحریم‌های نفتی نیز هست و مشخص نیست پس از پایان دوره معافیت محدود چند مشتری نفتی ایران، این فرصت برای سومین بار به آنها داده شود.

اوباما همه تلاش خود را به کار گرفته تا مانع از بروز جنگی تازه‌ در خاورمیانه شود. مخالفت‌های او با فشار اسرائیل برای حمله نظامی به ایران آن قدر پررنگ بوده که مخالفانش در داخل آمریکا او را به مماشات با ایران و بی‌تعهدی نسبت به متحد اصلی آمریکا در خاورمیانه متهم می‌کنند، اما آن‌چه که او در برنامه تحریم‌های چند لایه به کار گرفته، در تاریخ سی ساله تحریم‌های اعمال شده علیه ایران بی‌نظیر است.

به نظر می‌رسد در کوتاه مدت نیز برنامه اوباما در قبال ایران تغییر نخواهد کرد. وزارت خزانه‌داری آمریکا هفته گذشته اعلام کرد که شرکت‌های دارویی آمریکایی می‌توانند بدون کسب مجوز به معامله دارویی با ایران ادامه دهند. با این‌همه نه تنها از شدت تحریم‌های بانکی و نفتی کاسته نشده، بلکه امکان تشدید تحریم‌های نفتی نیز هست و مشخص نیست پس از پایان دوره معافیت محدود چند مشتری نفتی ایران، این فرصت برای سومین بار به آنها داده شود.

اوباما اگر چه بار‌ها اعلام کرده که قصد حمله نظامی به ایران را ندارد و نمی‌خواهد تجربه عراق و افغانستان را تکرار کند، اما در کمپین انتخاباتی‌اش بار‌ها بر غیر قابل تحمل بودن ایران هسته‌ای تاکید کرده و گفته است: اجازه دسترسی ایران به بمب اتمی را نمی‌دهد و پیش از اینکه ایران به این مرحله برسد، هر اقدامی که لازم باشد صورت می‌گیرد.

به هر صورت اوباما در دور دوم حضور خود  در کاخ سفید فشارهای بیشتری از سوی کنگره را تحمل خواهد کرد، مگر این‌که طرحی نو برای مسئله ایران هسته‌ای پیدا کند و به نگرانی آمریکا و کشورهای منطقه پایان دهد. اوباما در این راه، منتظر پیام طرف ایرانی مانده است. شاید در آستانه انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲ ایران و افزایش فشار تحریم‌های نفتی و بانکی، حکومت ایران سرانجام تن به بازی جهانی بدهد و برای دوره‌ای کوتاه، غنی سازی را به تعلیق درآورد و بر سر میز مذاکره مستقیم بنشیند. مذاکره‌ای که می‌تواند برگ برنده حاکمیت ایران هم به شمار آید.

آنچه در این فضای پر ابهام نمایان‌تر است، عدم تمایل اوباما به شروع درگیری تازه در منطقه بلاخیز خاورمیانه است. همین می‌تواند در کوتاه مدت، اثر روانی مثبت بر فضای سیاسی و اقتصادی ایران به جای بگذارد و البته حکومت را نیز بر آن بدارد تا پیش از گذشته به یافتن راهکاری برای حل مسالمت‌آمیز مسئله هسته‌ای بیاندیشد تا هم از فشار تحریم‌ها بکاهد و هم ماندگاری خود را تا مدت نامعلوم تضمین کند.