جایگاه فرودست زنان در جمهوری اسلامی را می‌توان در حق خوانندگی‌ زنان دید: همخوانی، پس‌زمینه بودن. صدای زنان تا جایی اجازه دارد اوج بگیرد که صدای مرد بر آن چیره شود. رابطه قدرت ایده‌آل میان زنان و مردان در زندگی شخصی و در جامعه نیز از منظر حاکمیت جمهوری اسلامی چنین است: زن ایده‌آل ضمیمه مرد است، باید زندگی را برای مرد و ساختار مردانه تسهیل و لذت‌بخش کند. نجیب و مطیع باشد، حجاب اجباری بر تن کند. سپس شوهر کند و در چهارچوب ازدواج یا صیغه همواره از نظر جنسی برای مرد آماده‌ به خدمت باشد و تمکین کند. تولید مثل کند و به پرورش فرزندان و خانه‌داری بپردازد. اگر شوهرش هوس کرد با زنان دیگری رابطه جنسی داشته باشد، خیانت محسوب نمی‌شود بلکه قانون به او حق ازدواج‌های متعدد را نیز بخشیده است. 

پری ملکی از خوانندگان شناخته شده به همراه گروه “خنیا”

زنان در بازار کار هم وضع بهتری ندارند. تبعیض‌ها چندسویه‌اند اما صدای زنان نباید برای اعتراض بلند شود وگرنه در زندان‌های جمهوری اسلامی حبس می‌شوند. افزون بر نابرابری‌های بی‌شماری که در قانون اساسی، فرهنگ و عرف و بازار کار باعث تبعیض علیه زنان می‌شوند، ممنوعیت آواز خواندن زنان سال‌هاست زندگی هنری و شرایط اقتصادی هزاران زن خواننده را دشوار و آنها را سرخورده کرده و به حاشیه رانده است. 

با اینکه در هیچ آیه‌ای از قرآن نیامده که آواز زنان حرام است اما بیش از ۴۰ سال حاکمیت جمهوری اسلامی، تک‌خوانی زنان ممنوع بوده و زنان بیشتر اوقات در نقش همخوان مجاز به خواندن بودند. بارها اجرای زنان را ممنوع کرده و برخی را ممنوع الکار کرده یا به زندان انداخته‌اند.

 چندی پیش در شبکه‌های اجتماعی به مناسبت تولد فاطمه معصومه در ایران (روز دختر اسلامی) ویدئوی همخوانی غلام کویتی‌پور با دختری ۱۳ ساله به نام پریچهر منتشر شد و بر نقطه حساسی انگشت گذاشت: حق آواز زنان ایرانی.

کویتی‌پور، مداحی ۶۲ ساله که سرودهایش نماد انقلاب و جنگ است، چند روز پس از انتشار این ویدئو به همشهری آنلاین گفت که او مداح نیست، حماسه‌خوان است. کویتی‌پور برای اینکه اسلام به خطر نیفتد تاکید کرد که همخوانی با این دختر در یک استودیو صورت نگرفته است و گفت: «ایشان در استودیو حضور نداشتند و من مقداری از کار ایشان را شنیدم و پیشنهاد شد من این قطعه را دنبال کنم و تمرینی خواندیم.»

اما اسلام به خطر افتاد. مداحی جوان به نام میثم مطیعی در توییترش با طعنه نوشت: «وقتی ساز و تنبک در مداحی وارد شد، نتیجه‌اش می‌شود همین غلام کویتی‌پور که با دختری هم‌ترانه شود. مراقب پدیده مداحان عشق استودیو باشیم که همراه با موسیقی و ادا و اطوار، آن هم با هزار توجیه ناروا، صدمات جدی به سنت‌های دینی و میراث معنوی ما وارد می‌کنند.» به این عبارت « نتیجه‌اش می‌شود همین غلام کویتی‌پور که با دختری هم‌ترانه شود» توجه کنید. به نظر این مداح جوان، کویتی‌پور با هم‌ترانگی با پریچهر سنت معنوی این قشر را مخدوش کرده است؛ معنویت مردانه‌‌ای که با صدای زن متزلزل می‌شود. 

ممنوعیت خوانندگی تبعیض اقتصادی مضاعف علیه زنان است

ممنوعیت آواز زنان به زندگی اقتصادی و امنیت مالی بسیاری از زنان خواننده آسیب زده و تبعیض‌های اقتصادی مضاعفی را به زنان تحمیل کرده‌است. در برخی کنسرت‌ها یا آلبوم‌های موسیقی از صدای زنان استفاده می‌شود اما دستمزدشان با مردان برابر نیست. 

مریم ابراهیم‌پور، خواننده و نوازنده

 در کانال یوتیوب هفدانگ، در خرداد ماه گفت‌‌وگویی از مریم ابراهیم‌پور منتشر شده که در آن او از شرایط دشوار خوانندگی زنان در ایران می‌گوید. مریم ابراهیم‌پور نوازنده ویولن، قیچک و خواننده موسیقی سنتی ایرانی است. او از سال ۱۳۷۱ عضو گروه موسیقی کامکارها و نوازنده ویلن ارکستر سمفونیک تهران است. زندگی او از کودکی با هنر و موسیقی و آواز آمیخته بوده است. ابراهیم‌پور درباره خوانندگی زنان می‌گوید: 

«وقتی راننده تاکسی ازم می‌پرسد خانم چه‌کاره‌‌‌اید و من می‌گویم خواننده، شاخ در می‌‌آورد و می‌گوید خانم مگر خواننده زن هم داریم؟ خرجت را چطور در می‌آروی؟»

اگر چه خوانندگی منبع درآمد بسیاری از هنرمندان است اما وضعیت زنان خواننده در ایران متفاوت است. بسیاری از زنان خواننده هرگز از این راه نمی‌توانند امرار معاش کنند. درآمد خوانندگی برای زنان بسیار پایین است و اصلا با مردان مقایسه‌پذیر نیست. ابراهیم‌پور از یکی از آوازهایی که برای یک موسیقی خوانده مثال می‌آورد: 

«برای کارگردانی نت‌های احساسی را می‌خوانم، نت‌هایی بسیار سخت. به من ۳۰۰ هزار تومان می‌دهند و به مردی که همراه با من خوانده ۶۴ میلیون تومان. تازه من جزو کسانی هستم که به من کار می‌دهند، چون در موسیقی‌های آقای انتظامی خوانده‌ام و مرا می‌شناسند.»

ممنوعیت تک‌خوانی توهین به زنان است

ممنوعیت آواز و تک‌خوانی افزون بر آسیبی که به زندگی اقتصادی و استقلال زنان وارد می‌کند، آنها را تحقیر می‌کند و به‌نوعی به هویت و توانایی زنان خواننده توهین می‌کند. مریم ابراهیم‌پور در این‌باره می‌گوید:  

«زن خواننده را می‌خواهند که فقط لباس تنش کنند. اما وقتی روی صحنه می‌رویم مردم برای ما زنان کف می‌زنند. خیلی وقت‌ها شما مهم‌ترین فرد یک کنسرت هستید، حتی سی دی آلبوم را درباره شما ساختند، سال‌ها تجربه کسب کردید و … اما شما همخوان می شوید و صدای مرد خواننده روی صدای شما می‌آید. انگار نیستید، وجود ندارید.»

نوا جنگوک، خواننده و نوازنده

نوا جنگوک نیز در ایران به صورت حرفه‌ای به آوازخوانی و موسیقی پرداخته و در کنارش روانشناسی نیز خوانده است. او فرزند نوازنده سرشناس، استاد عطاءالله جنگوک، پژوهشگر و آموزگار موسیقی ایران است. نوا جنگوک سال گذشته در مصاحبه با خط صلح از تجربیاتش در نوازندگی و خوانندگی گفته است. به گفته او ممنوعیت‌های خوانندگی انگیزه او را کشتند: 

« در طی این ۴۰ سال، تک خوانی برای زنان همیشه ممنوع بوده است. در حقیقت، زنان اجازه داشتند که فقط در شرایطی که صدایشان زیر صدای مرد یا مردانی پنهان شود، بخوانند؛ تا کم‌تر “تحریک کننده” باشد! در مورد تجربه شخصی می توانم بگویم که انگیزه من در این زمینه در ایران به شکلی نابود شد. وقتی از ممنوعیت صدای زن‌ها صحبت می‌کنیم، در واقع می‌توان آن را به تبعیض و خشونت علیه زنان بسط داد. اگرچه این از دل حکومت اسلامی و مذهب زده می‌آید، اما بخشی از آن هم به فرهنگ جامعه بر می‌گردد. دلیل این ممنوعیت‌ها و محدودیت‌ها به نوعی به ترس انسان بر‌می‌گردد. وقتی شما از چیزی می‌ترسید، سعی می‌کنید آن را نابود کنید، یا آن را پس می‌زنید. از این طریق، انگار دارید هراس روانی خودتان را دور می‌زنید. این شاید شکلی از یک مکانیسم دفاعی باشد در برابر ترس از آلوده شدن به گناه!»

به ممنوعیت آواز زنان اعتراض جمعی کنیم

در کشوری که در آن حق تشکیل سندیکاهای مستقل وجود ندارد، از اتحاد سخن گفتن دشوار است. اما در شرایط سرکوب هم کماکان باید از اتحاد سخن گفت، باید آن را جست، حتی وقتی در راه همبستگی مانع می‌تراشند. آیا خوانندگان سندیکا یا گروهی تشکیل داده‌اند که برای مبارزه با ممنوعیت صدای زنان مطالبه‌گری کنند؟ به نظر نمی‌رسد اعتراضی نظام‌مندی صورت گرفته باشد. نوا جنگوک در این‌باره می‌گوید: 

«چطور در جامعه‌ای که این همه اساتید موسیقی داریم، “خانه موسیقی” داریم، هیچ کس به مسئله ممنوعیت صدای زنان در موسیقی اعتراض نمی‌کند؟ به نظرم به تعداد انگشتان دست هم نمی‌رسند آن‌هایی که به این موضوع اشاره‌ای کرده‌اند. جالب این‌جاست که این ستم، ستمی نیست که فقط شامل حال زنان می شود؛ بلکه بخشی از موسیقی هم به شکل غیر مستقیم نابود می‌شود. چرا که آهنگساز هم به ناچار، تنها برای صدای راست کوک یا صدای مردانه خواهد نوشت. شاید بدبینانه به نظر بیاید، اما مردان خواننده طی این سال ها از این کمبود استفاده هم کرده‌اند و باعث شده که بیشتر دیده و شنیده شوند. 

جنگوک مسئولیت حمایت صنفی را تنها وظیفه مردان نمی‌داند و زنان را نیز نقد می‌کند. او معتقد است برخی از زنان نیز در این فضای تنگ و سرکوبگر به حذف و سرکوب یکدیگر می‌پردازند و سعی می‌کنند برای بقای خود به شرایط نابرابر نیز مانند فرصتی نگاه کنند که باید آن را در هوا بقاپند. او می‌گوید:

« به نظر من مسئله صرفاً به ممنوعیت و تبعیض اعمال شده از سوی حکومت بر زنان خلاصه نمی شود، بلکه ابعاد عمیق‌تر این پدیده این است که تحت چنین شرایطی که ز‌ن‌ها در موقعیت‌های برابر با مردان، فرصت رشد و بروز استعدادهای خود را ندارند و صدایشان گرفتار حبس و خفقان می‌شود، پیش می‌آید که گاه، حتی خود آن ها نیز کمر به حذف و سرکوب یکدیگر ببندند. دور از ذهن نیست که در چنین فضای رقابتی مسمومی، هنرمندانی با توانایی‌های خاص خود(در این مورد، حجم و رنگ صدا) و با بیان منحصر به فرد و ویژه، “درد مشترک” را از یاد برده و به دنبال فرصتی برای ابراز وجود، پا روی یکدیگر بگذارند.» 

آواز زنان حرام است، آواز زنان حرام نیست

در تارنمای اندیشه قم که مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم است درباره چرایی ممنوعیت آواز زنان استدلال کرده‌اند که: 

«زيبايی زن اگر به همراه آواز ظهور و بروز پيدا كند ناهنجاری‌‌هايی اجتماعی را به دنبال خواهد آورد. همانطور كه در روايات هم آمده، مسئله زنا، فقط به اندام تناسلی نيست بلكه گوش و چشم و… هم زنائی دارند. در فقه بين صدای زن و مرد تفكيك شده، صدای زن مثل چهره زن يكی از زيبايی هاست و اگر ابراز شود ـ مثل بی‌حجاب آمدن يك زن در خيابان ـ موجب هوس نامحرم می‌شود. بنابراين اين حكم قرآنی برای جلوگیری از مشکلات اجتماعی است.»

میان فقها و در حوزه علمیه  توافق نظری در این باره وجود ندارد. مثلا محمد یزدی معتقد است که در اسلام تک‌خوانی زن حرام است و گفته که همه مراجع در این مورد متفق‌القول هستند. او حتی از خیلی از فقها فراتر رفته و گفته که «همخوانی‌هایی که در بین آنها تک‌خوانی زن باشد هم حرام است.» یزدی ترویج موسیقی را نیز حرام می‌داند. اما فاضل میبدی، عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم دراین‌باره به «جهان‌صنعت» می‌گوید: 

«در قانون و فقه هیچ پایه و اصول فقهی بر حرام بودن صدای زن وجود ندارد. در بحث‌های فقهی روایت‌های روشن و واضحی نیست که بگوییم صوت زن حرام است. برخی فقها می‌گویند در کنار آوازخوانی زنان مفسده است. در صورتی که معنای مفسده عریض و طویل است و معنای مشخصی ندارد. به صرف اینکه در کنار دوچرخه‌سواری و صوت زن مفسده است پس تمام فعالیت‌های زنان در جامعه را حرام کنیم کار اشتباهی است.

میبدی درباره مجازات‌های بی‌پایه و اساس زنان آواز خوان می‌گوید:

«بعد از انقلاب یک فقیهی آواز خواندن زنان را شرعا حرام اعلام کرد. ولی همان زمان آیت‌الله خمینی تک‌خوانی زنان را بلامانع اعلام کرد. چه‌بسا در هیچ کجای کتاب آسمانی ما نیامده که تک‌خوانی زنان حرام و ممنوع است. تنها یک آیه وجود دارد که ۱۰ تا معنای مختلف می‌شود از آن گرفت. حتی همان یک آیه هم به آواز خواندن مردان ایراد گرفته است. حال مشخص نیست به استناد کدام ماده قانونی زنان آواز خوان را بازداشت و حبس‌های طولانی‌مدت در نظر می‌گیرند. چنین برخوردهایی اصولا از پایگاه مذهبی سرچشمه نمی‌گیرد بلکه برخوردهای سیاسی احزاب و گروهای طیف‌های مختلف با هم است.»

ممنوعیت آواز زنان چه تفسیری بنیادگرایانه از آیات قرآن و آموزه‌های اسلام باشد، چه جنبه سیاسی داشته باشد نتیجه برای زنان ایرانی یکی است، تبعیض، سرکوب و خوار شمردن نیمی از مردم ایران. حسن روحانی، رییس جمهوری که ادعا می‌کند اسلام دین مردسالاری نیست، مسئول است به زنان پاسخ دهد که چه علت‌هایی جز مردسالاری و ارتجاع اسلامی بیش از ۴۰ سال زنان ایرانی را از حق آوازخوانی و تکخوانی آزاد محروم کرده‌اند؟ 

در همین زمینه بخوانید: