سپتامبر گذشته، تأسیسات نفتی عربستان در میدان‌های نفتی «خریص» و «ابقیق» هدف حمله قرار گرفت. اگر چه شیعیان حوثی یمن مسئولیت حمله را برعهده گرفتند ریاض و نیز واشنگتن انگشت اتهام را به سوی تهران نشانه رفتند. آنتونیو گوترش، دبیر کل سازمان ملل اواسط ماه گذشته میلادی اعلام کرد که موشک‌های شلیک‌شده «منشأء ایرانی» داشتند. این حمله‌ها نقطه اوج تنش جمهوری اسلامی و پادشاهی سعودی بود که به «جنگ سرد خاورمیانه» مشهور شده است. اکنون عربستان همراه با ایالات متحده خواهان تمدید تحریم تسلیحاتی ایران است که اکتبر سال جاری بر اساس قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت ملل متحد به پایان می‌رسد. سرنوشت این موضوع کماکان مشخص نشده است.

تنش‌ها بین ریاض و تهران که در زمینه تنش‌های تهران و واشنگتن رخ می‌دهد، چه سرنوشتی خواهند داشت؟‌ یادداشت زیر،‌ خلاصه مروری است بر کتاب جدید ابراهیم فریحات، پژوهشگر ارشد انستیتو بروکینگز در قطر و مدرس دانشگاه در زمینه «حل منازعات بین‌المللی». فریحات در کتاب «ایران و عربستان سعودی: رام‌کردن یک نزاع آشوبناک» (انتشارات دانشگاه ادینبورگ، ۲۰۲۰) به امکان سازش ریاض و تهران می‌پردازد و نقشه‌ راه ممکنی برای حل منازعه طرفین پیشنهاد می‌دهد.

سرنوشت «جنگ سرد» ریاض و تهران به کجا خواهد انجامید؟ ــ عکس: Shutterstock

▪️ مروری بر «ایران و عربستان سعودی: رام‌کردن یک نزاع آشوبناک*» ــ دکتر هاشم شفیق

کتاب ابراهیم فریحات چرخه بدبینی آکادمیک و فرصت‌طلبی دیپلماتیک درباره نزاع ایران و عربستان را ــ که از انقلاب ۱۳۵۷ ایران تا کنون به این نزاع دامن زده است ــ مختل می‌کند و با تأکید بر امکان فراموش‌شده سازش و صلح بین دو کشور آغاز می‌شود.

مثال‌های تاریخی برای امکان چنین سازشی کم نیستند: از مثلاً سازش دو دشمن سرسخت همچون فرانسه و آلمان که اکنون متحدانی نزدیک به حساب می‌آیند،‌ تا سازش جمهوری اسلامی با به گفته خودش «شیطان بزرگ» بر سر پرونده هسته‌ای یا «ابتکار عمل صلح عرب» عربستان سعودی برای حل نزاع با دشمن تاریخی، اسراییل.

کتاب همچنین به نمونه‌های پراکنده و گاه‌به‌گاه اما جدی از گام‌هایی می‌پردازد که در راستای سازش از سوی دو کشور برداشته شده اند: همچون قرارداد دوجانبه امنیتی برای مشارکت در نبرد با تروریسم و جرایم سازمان‌یافته در ۲۰۰۱. دو فصل نخست کتاب به این روزنه‌های مغفول‌مانده امید می‌پردازد و سپس نویسنده نقشه راه خود را برای حل نزاغ بین ریاض و تهران پیشنهاد می‌کند.

نقشه راه فریحات بر اساس تحلیلی رو‌به‌جلو از مشکل است: یعنی با ریشه‌های نزاع سر و کار ندارد، بلکه به نیروی پیشبرنده‌ی آن می‌پردازد. فریحات استدلال می‌کند که برای آغاز دیالوگ باید بر چیزی تمرکز کرد که «اکنون» برای هر دو طرف مهم است: امنیت. فریحات فاکتورهای دیگری همچون فرقه‌گرایی، ژئوپولتیک، قدرت‌ منطقه‌ای و مشروعیت رژیم‌ها را کنار نمی‌گذارد اما «امنیت» را نقطه‌ای کانونی می‌داند که همه این موضوعات دیگر حول آن می‌چرخند.

فریحات بر این اساس نقشه راهی را برای حل منازعه پیشنهاد می‌کند و تأکید دارد که این حل منازعه به معنای سازش تام و تمام یا عادی‌سازی کامل روابط نیست. نقشه راه او بر سه ستون استوار است:

♦ نخست،‌ تشخیص دادن زمینه‌های عدم امنیت و مشکلات اصلی منجر به منازعه. به گفته فریحات، ناظران و سیاستگذاران باید به شیوه‌ای بی‌طرفانه و عمل‌گرایانه مشکلات اصلی را بر اساس امنیت بار دیگر فرمول‌بندی کنند و به یک روایت مشترک از منازعه موجود به مثابه‌ی یک بحران امنیتی برسند.

♦ دوم، یک سیستم مدیریت نزاع برقرار شود که بحران‌ها را جمع‌و‌جور و از افزایش تنش‌ها جلوگیری کند. پیشنهادهای کتاب از این قرارند: برقراری یک خط تماس اضطراری مستقیم بین ریاض و تهران، تشکیل کمیته‌های فنی، و هماهنگی بین مقام‌های ارشد؛ تعیین مناطق صلح و دولت‌های بی‌طرفی که از طریق آنها همکاری‌های سه‌جانبه شکل بگیرد؛ و ساختن اعتماد همچون همکاری در توافق‌های بین‌المللی چندجانبه و فعال‌کردن معاهدات دوجانبه‌ای که قبلاً بین آنها امضا شده است.

♦ سوم، برقراری یک رویکرد حل منازعه یکپارچه که از سه عنصر تشکیل می‌شود: اول، از بین بردن پیچیدگی‌های مربوط به تنش‌ها که آنها را ازلی و ابدی و ذاتی نشان می‌دهند. برای این کار،‌ باید دست به اصلاحات در سیاست‌های مربوط به فرقه‌گرایی و حکومتداری زد و رقابت منطقه‌ای را به تدریج باید از مسابقه تسلیحاتی به سمت یک رقابت در قدرت نرم منتقل کرد. دوم،‌ یک میانجیگری موثر از سوی قدرت‌های منطقه‌ای همچون ترکیه و پاکستان لازم است که منافع زیادی در پایان یافتن نزاع بین ریاض و تهران دارند. به گفته فریحات، قدرت‌های بین‌المللی در واقع از ادامه این نزاع سود می‌برند. سومین عنصر نیز یک دیپلماسی در دو مسیر است: تسهیل روابط متقابل غیررسمی و غیرساختارمند که بر افکار عمومی تأثیر می‌گذارد و روابط انسانی و مادی را به نحوی سازماندهی می‌کند که به کاهش تنش و تشویق به همکاری بینجامد. این کار شامل گفت‌و‌گو بین مردم دو کشور، ساختن شبکه و نیز انجام فعالیت‌های اجتماعی و پروژه‌های آموزشی می‌شود که به رابطه فعالانه دولت با جامعه مدنی منجر می‌شود. جامعه مدنی علاقه بسیاری بیشتری به سازش بین دو طرف دارد.

نویسنده خود اعتراف کرده است که شاید این پیشنهادها جنجال‌برانگیز یا حتی بیش از حد خوشبینانه به نظر برسند،‌ اما اگر آنها را به عنوان نقطه آغازی برای یک گفت‌و‌گوی معطوف به آینده در نظر بگیریم، شاید بتوانند رخوت و ایستایی فعلی در فرآیند حل منازعه را بشکنند.

* Iran and Saudi Arabia: Taming a Chaotic Conflict. Ibrahim Fraihat. Edinburgh University Press. 2020.

در همین زمینه: