دو کشور ایران و آمریکا اکنون درگیر این هستند که چه کسی باید اول قدم پیش گذارد. ایران می‌خواهد که اول آمریکا تحریم‌ها را لغو کند و آمریکا می خواهد که اول ایران به پیروی کامل از برجام بازگردد. این در حالی است که در ایران و در آمریکا جنگ طلبان و محافظه‌کاران با توافق مخالفت می‌کنند.

اینکه چه کشورهایی باید در مذاکرات احتمالی با تهران حضور داشته باشند، موضوع بحث است. برخی حضور عربستان و امارات متحده و اسرائیل را ضروری می‌دانند ــ همچون تحلیلگر جروزالم پست در زیر. عده‌ای این کار را مایه شکست مذاکرات می‌دانند؛ مذاکراتی که به هر حال مخالفانی جدی دارد و در تحلیل دیگری از گاردین که در انتها می‌آید، به آنها پرداخته شده است.

جروزالم پست در مقاله‌ای تحلیلی با عنوان «رقص توافق اتمی با ایران از سر گرفته می‌شود» می‌نویسد شیوه‌ای که اکنون قدرت‌های اروپایی و آمریکا در مذاکره برای احیا و ورود مجدد به برنامه جامع اقدام مشترک (مشهور به برجام) در پیش‌گرفته‌اند مدلی قدیمی (به معنای بد آن) است.

هرب کینون مقاله‌نویس ارشد جروزالم پست، با اشاره به سخنان هفته گذشته رییس جمهور آمریکا در کنفرانس امنیتی مونیخ مبنی بر این‌که آمریکا آماده درگیر شدن در مذاکرات با ۵+۱ (چین، روسیه، آلمان، بریتانیا و فرانسه) است این جمله از بایدن را نقل می‌کند: «ما باید به فعالیت‌های بی‌ثبات کننده ایران در سراسر خاورمیانه نیز توجه کنیم، و ما با همکاری نزدیک با شرکای اروپایی‌مان و دیگر شرکا جلو خواهیم رفت».

به گفته کینون، ممکن است این طور به نظر آید که زمان بحث در مورد فعالیت‌های بی‌ثبات کننده ایران در سراسر خاورمیانه، دیگر شرکا (یعنی کشورهایی که در خاورمیانه بیش از سایرین در معرض تهدید فعالیت‌های ایران هستند)، باید ابتدا بر سر میز بنشینند و بعد «شرکای اروپایی».

برجام در دوراهی سرنوشت

«توافق جامع اقدام مشترک» (برجام) که ۲۰۱۵ پس از سال‌ها تنش بین تهران و غرب بر سر برنامه هسته‌ای امضا شد، در مرحله‌ای بحرانی قرار دارد: یا احیا خواهد شد و مبنای مذاکراتی جدید قرار خواهد گرفت، یا به کل معنایش را از دست خواهد داد و دوره دیگری از افزایش تنش‌ها در پیش است.
جمهوری اسلامی بر مبنای مصوبه مجلس یازدهم «اقدام راهبردی برای لغو تحریم‌ها» تعهدات برجامی را کاهش داده است. دولت حسن روحانی و سازمان انرژی اتمی ایران به توافقی برای ادامه بازرسی‌ها و راستی‌آزمایی‌ها در سه ماه آینده دست یافتند که به گفته تحلیل‌گران قرار است برای مذاکرات و دستیابی به توافق زمان بخرد. اما مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری آن را برنتافته‌اند و رهبر جمهوری اسلامی نیز خواهان اجرای دقیق قانون مجلس شده. علی خامنه‌ای همچنین تهدید کرده که ایران می‌تواند سطح غنی‌سازی را به ۶۰ درصد برساند. این سطح بر مبنای برجام ۳,۷ درصد است. میزان ذخیره اورانیوم غنی‌سازی‌شده ایران نیز بارها بیشتر از سقف ۲۰۲ کیلوگرم شده است.
از سوی دیگر، عربستان و نیز شورای همکاری‌ خلیج فارس که تحت نفوذ این کشور قرار دارد، خواهان حضور در مذاکرات با ایران هستند. مذاکرات هم به خاطر پاس‌کاری تهران و واشنگتن بر سر «چه کسی اول باید به برجام بازگردد؟» همچنان در پرده ابهام قرار دارد.

او با اشاره به فعالیت‌های ایران  از یمن گرفته تا عراق، سوریه، لبنان و حتی غزه می‌نویسد که این فعالیت‌ها اسرائیل و کشورهای حاشیه خلیج فارس بویژه امارات متحده عربی و عربستان سعودی را تهدید می‌کند، و به نظر می‌رسد که آنها هم باید در مذاکرات دخیل باشند.

جروزالم پست در استدلال می‌نویسد که اگر توافق با ایران شکست بخورد، کشورهایی که بیش از سایرین بهای آن را خواهند پرداخت اسرائیل، عربستان سعودی ، امارات متحده عربی و بحرین هستند، و از همین رو حرف آنها نیز باید شنیده شود.

کینون با یادآوری رفتارهای تاریخی اروپاییان در منطقه که بسیاری آن را منشا اغلب نزاع‌های حاضر می‌دانند می‌نویسد: اگر غیر از این باشد این تصور بوجود می‌آید که کشورهای قدرتمند جهان بدون در نظر گرفتن آنها که بیش از سایرین تاثیرپذیرند ، گرد هم آمده‌اند وبرای سرنوشت دیگران تصمیم می‌گیرند.

«این یادآور تصاویر سالیان پیشین است، زمانی‌که بریتانیا و فرانسه پس ازمرگ امپراطوری عثمانی نقشه خاورمیانه را ترسیم و آن را به تکه‌های تقسیم کردند»

مقاله با اشاره به تحولات اخیر می‌نویسد که رقص دیپلماتیک برای احیای برجام آغاز شده و دو کشور ایران و آمریکا اکنون درگیر این هستند که چه کسی باید اول قدم پیش گذارد، ایران می‌خواهد که اول آمریکا تحریم‌ها را لغو کند و آمریکا می خواهد که اول ایران به پیروی کامل از برجام بازگردد.

به باور کینون از سال ۲۰۱۵ و زمان امضای برجام تغییرات بسیاری بوجود آمده او از پیمان ابراهیم ( توافقی که میان اسرائیل و امارات و بحرین به ابتکار دولت ترامپ بدست آمد) و از همکاری‌‌های اخیر اسرائیل و عربستان به عنوان مثال‌هایی از این تغییرات یاد کرده و نتیجه گیری می‌کند: 

«آمریکا و دیگر قدرت‌های جهان از شنیدن نظرات اسرائیل و دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس بهره می‌برند، اول به این دلیل که آنها بیش از سایرین به ایران نزدیک هستند و بیش از سایرین از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای و سلاح‌های بالیستیک  و تزریق پول نقد به گروه‌های نیابتی در منطقه ضرر می‌کنند، و دوم آن‌که اگر از این حلقه کنار گذاشته شوند، ممکن است خود بخواهند دست به اقدامی بزنند»

مقاله جروزالم پست به نوعی تحلیل و بازتابی از روایت جدیدی است که شاید اولین بار از سوی امانوئل مکرون با طرح این عنوان که عربستان نیز باید بر سر میز مذاکرات اتمی حضور یابد عنوان شد، اما همزمان با بحث بر سر این مساله که در برجام دوم چه کشورهایی باید باشند و چه کشورهایی نباشند، گروهی نیز اصلا توافق و مذاکره‌ای را نمی‌خواهند. چنانچه گاردین در گزارشی تحلیلی می‌نویسد، جنگ طلبان درایران و اسرائیل هر دو با مذاکرات و توافق مخالف هستند.  

بازرس سازمان انرژی اتمی در حال قطع کردن سیم اتصالی زنجیره‌های دوقلو و تعلیق غنی سازی ۲۰ درصد – نطنز- عکس از خبرگزاری فرانسه

سایمون تیسدال، مقاله‌نویس گاردین در مقاله تحلیلی با عنوان «جنگ‌طلبان در ایران و اسراییل توافق دارند: پیشنهاد بایدن برای نجات توافق اتمی نباید موفق شود» به انتخابات پیش رو در دو کشور ایران و اسرائیل اشاره کرده و می‌نویسد که تندروها در هر دو کشور خواهان نابودی برجام هستند و رییس جمهور آمریکا برای نجات آن زمان کمی دارد.

گاردین می‌نویسد، دو دشمن قسم خورده – ایران و اسراییل- نقاط مشترک بسیاری دارند. هر دو قدرت‌های منطقه‌ای هستند که منافع‌شان را خارج از حیطه مرزهایشان می‌بینند. هر دو، به شکلی متفاوت، از تغییر سیاست آمریکا تاثیر می‌‌پذیرند. هر دو برنامه اتمی مخفیانه دارند. و هر دو انتخابات سراسری را پیش رو دارند. اسراییل ماه آینده و ایران در ماه ژوئن و نتیجه آن روشن می‌کند که آیا دشمنی سنگدلانه تبدیل به جنگی آتشین خواهد شد یا نه.

در ایران، نامزدهای تندرو و نمایندگان مجلس، با تمرکز بر انتخابات ریاست جنهوری مناه ژوئن، با هر نوع آشتی با آمریکا مخالفت می‌کنند.

گاردین به حسین دهقان به عنوان نامزد محتمل ریاست جمهوری ایران اشاره می‌کند که از نظر سیاسی همسو با رهبر جمهوری اسلامی است که رویکردی بسیار محافظه‌کارانه دارد. دهقان در گفت‌وگویی با گاردین نیت بایدن را زیر سوال برده و گفته است «آنها همان سیاست‌های ترامپ را دارند». گاردین به تحلیلی از سعید جعفری در شورای آتلانتیک اشاره می‌کند که نوشته است:

«آنها (محافظه‌کاران) امید داشتند که  از انتخاب مجدد ترامپ برای برکنار کردن نامزدهای اصلاح‌طلبان و میانه‌روها در انتخابات ریاست جمهوری استفاده کنند…اینک تندروها هرکاری می‌کنند تا راه را برای به قدرت رسیدن یک نامزد افراطی هموار کنند … آنها هرچه در توان دارند برای ممانعت از احیای توافق اتمی خواهند کرد»

مخالفت شدید با توافق، در اسراییل نیز مشهود است. برای بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسراییل پیروزی در انتخابات ماه آینده حیاتی است. نتانیاهو کسی بود که ترامپ را تشویق به خروج از برجام کرد و اینک بشدت با توافقی دیگر مخالف است.

موضع نتانیاهو در اسرائیل از آن جهت که ایران تهدیدی حیاتی برای اسرائیل است چندان نامحبوب نیست.

جنگ طلبان اسراییلی حامیان بسیاری در واشنگتن دارند. الیوت آبرامز، نومحافظه‌کار کارکشته یکی از آنها است. او برای مغلوب کردن ایران، خواهان به کار گیری سیاست بازدارندگی بدون هیچ انعطافی است.

گاردین می‌نویسد:

«سیاست فشار حداکثری ترامپ شکست خورد، این سیاست نه منجر به فرونشستن تنش‌ها در منطقه شد و نه به حملات نیابتی پایان داد، ترورهای غیرقانونی چهره‌های ارشد توسط آمریکا و اسراییل باعث افزایش این موارد شد. تحریم‌ها به مردم ایران صدمه زد اما منجر به سقوط رژیم یا تغییر رفتارش نشد  و ایران از هرزمانی ( نسبت به سال ۲۰۱۶) بیشتر به سلاح اتمی نزدیک است»

تیسدال در پایان می‌نویسد، تلاش بایدن برای خروج از بن‌بست با حمایت بریتانیا، آلمان و فرانسه کار صحیحی است اما حرف زدن کافی نیست، او باید برخی از تحریم‌ها را رفع کند و محدودیت تقاضای وام ۵ میلیارد دلاری ایران از بانک جهانی در رابطه با کووید-۱۹ را  بردارد. زمان کوتاه است و ثابت کردن این که صلح کارآمد است ممکن است تنها راه متوقف کردن پیشروی جنگ‌طلبان در اسراییل و ایران باشد.