گزارش مأموریت سازمان بهداشت جهانی بیشتر از آنکه به پرسش‌ها پاسخ دهد،‌  مسأله ایجاد می‌کند. خاستگاه‌های SARS-Cov2، که گونه‌های متفاوت آن موجب عالم‌گیری کووید-۱۹ شده‌اند، همچنان مبهم باقی مانده‌اند.

فرضیه خروج و گریز ویروس از آزمایشگاه‌ها [از آزمایشگاهی در چین] البته از جانب متخصصان سازمان بهداشت جهانی «بسیار بعید» دانسته شده‌ و به نفع فرضیه وجود حیوان‌های واسطه میان خفاش و انسان کنار گذاشته شده است. حکومت چین اما توانسته یک فرضیه سوم را هم وارد گزارش کند:‌ SARS-Cov2 ممکن است از خارج این کشور و از طریق مواد غذایی یخ‌زده وارد شده باشد.

فرضیه ورود ویروس به چین از طریق مواد غذایی منجمد وارداتی

از زمان کشف رد ویروس روی تخته‌های برش ماهی سالمون وارداتی در بازار ژینگ‌فادی پکن، مقامات سلامت و بهداشت چین تست‌های نظام‌مندی را روی مواد خوراکی یخ‌زده وارداتی انجام داده است: خوک آمریکایی، میگوی عربستان سعودی،‌ گوشت گاو برزیل یا نیوزیلند.

زنجیره سرد چیست؟

زنجیره سرد به زنجیره عرضه کالاها در شرایط کنترل‌شده دمایی در حالت یخ‌زده یا سرد اطلاق می‌شود. زنجیره سرد برای طولانی‌ترکردن عمر برخی محصولات از جمله محصولات کشاورزی تازه، غذاهای دریایی، غذاهای یخ‌زده، فیلم عکاسی، برخی مواد شیمیایی و نیز شماری از محصولات پزشکی همچون واکسن‌های ضدکرونای فایزر یا مدرنا به کار می‌رود.

کشف ویروس در حالت فعال در مواد غذایی منجمد وارداتی به بندر چینگ‌دائو دلیل آزمایش گسترده ۱۱ میلیون نفر ساکن این شهر بود.

فرضیه ورود ویروس از موادغذایی یخ‌زده خارجی به معنای منتفی شدن فرضیه ظهور ویروسی در بازار حیوانات ووهان است، فرضیه‌ای که بدواً به دلیل شباهتش با سناریوی بحران سارس در ۲۰۰۳، مورد توجه حکومت چین بود. این فرضیه جدید همچنین با کشف ویروس‌هایی مشابه SARS-Cov2 در انسان‌ها در ایتالیا  و فرانسه از پاییز ۲۰۱۹ سازگار است، یعنی قبل از شناسایی نخستین خوشه کرونا در ووهان در دسامبر ۲۰۱۹، این ویروس در خارج از چین در گردش بوده است.

به زعم‌ ویروس‌شناسان،‌ البته «بسیار بعید» است که SARS-Cov2 بتواند خود را به صورت فعال در مواد یخ‌زده حفظ کند، و بیشتر محتمل است که آلودگی تصادفی باشد. مواد منجمد می‌توانند سطوحی باشند که ویروس در آن دوام بیاورد اما هرگز نمی‌توانند محیطی برای همانند‌سازی و تکثیر ویروس باشد… در زبان «شکارچیان ویروس»، فرضیه انتقال ویروسی از طریق مواد منجمد می‌تواند یک «نخود سیاه» یا به زبان انگلیسی یک «شاه‌ماهی قرمز»‌ باشد: یک استدلال کاذب منطقی با هدف منحرف کردن توجهات به منشا اصلی.

هر یک از این سه سناریوی ظهور ویروس جدید کرونا را می‌توان نظر به احتمال‌ آن، در نظر گرفت، و دید هریک چه نتایجی برای اقدامات بهداشتی لازم به منظور آماده‌سازی برای همه‌گیری‌های بعدی دارند: تقویت امنیت زیستی در بازارها، آزمایشگاه‌ها یا گمرک‌ها.

استفاده از عبارت «شاه‌ماهی قرمز» در انگلیسی برمی‌گردد به استفاده از شاه‌ماهی‌های دودی به عنوان طعمه برای سگ‌های شکاری. این ترکیب به ویژه در جریان جنجال در مورد « H5N1  جهش‌یافته» در سال ۲۰۱۳ به کار رفت، وقتی ویروس‌شناسان هلندی و ژاپنی در آزمایشگاه نوعی ویروس آنفولانزای مرغی را درست کردند که قابل انتقال میان راسوها بود. این دستکاری انجام شد تا از این طریق بتوان ظهور طبیعی ویروس را در بازارهای حیوانات چین مطالعه کرد. [ البته مشخص شد ویروسی که در این دستکاری ایجاد شده از نسخه طبیعی آن برای انسان‌ها خطرناک‌تر است.]

طعمه به شکار شبیه است، فرم و ظاهر شکار را شبیه‌سازی می‌کند، اما به مسیری اشتباه هدایت می‌کند.

هر یک از این سه سناریوی ظهور SARS-Cov2 را می‌توان نظر به احتمال‌ آن، در نظر گرفت، و دید هریک چه نتایجی برای اقدامات بهداشتی لازم به منظور آماده‌سازی برای همه‌گیری‌های بعدی دارند: تقویت امنیت زیستی در بازارها، آزمایشگاه‌ها یا گمرک‌ها. البته ما می‌توانیم تخیل مشترک در این سه مکان را در نظر بگیریم، زیرا تکنیک‌های آماده‌سازی وابسته به محاسبه احتمالات نیستند، بلکه به تصور آسیب‌پذیری در زیرساخت‌ها مربوط می‌شوند.

فرضیه انتقال از طریق یک حیوان واسطه در بازار حیوانات

… فرضیه ظهور SARS-Cov2 در بازار حیوانات ووهان در ابتدا دقیقاً به این دلیل پذیرفته شد که این بازارها بیرون از زنجیره سرد قرار می‌گیرند. مصرف‌کنندگان چینی به این بازارها می‌آیند زیرا گوشت «تازه» در آنها عرضه می‌شود، گوشتی که طعم و کیفیت دارویی آنها از گوشت «یخ زده» در سوپرمارکت‌ها بهتر و  تضمین‌شده‌تر است. مطالعات نشان داده است که بین ۳۰ تا ۵۰ درصد گوشت مصرفی در چین در این بازارها خریداری می‌شود، اگرچه این نسبت به دلیل مقررات اعمال شده پس از بحران سارس کاهش یافته است.

در حالی که این بازارها اغلب به عنوان مکان‌های باستانی و کهنی معرفی می‌شوند که در آنها حیوانات عجیب و غریب برای مصرف دارویی در طب سنتی عرضه می‌شوند، اما محل خرید جوانانی نیز هستند که مشتری محصولات محلی اند، جوانانی که از دیدن حیوانانی که مصرف می‌کنند مضطرب می‌شوند. بخش عمده‌ای از حیواناتی که در این بازارها فروخته می‌شوند ماهی، فرآورده‌های دریایی و مرغ هستند که به صورت زنده عرضه می‌شوند تا مشتریان بتوانند «تازگی» آنها را  وارسی کنند. البته به میزان کمتری حیوانات وحشی هم به صورت زنده به خاطر خواص دارویی‌شان فروخته می‌شوند: عقرب‌، لاک‌پشت‌، مار …

محققان چینی از پانگولین‌ها نیز به عنوان یکی از واسطه‌های احتمالی انتقال ویروس نام‌برده‌اند. از آنجایی که آنها یک گونه‌ در خطر هستند، نهادهای حفاظت از طبیعت مقررات‌هایی برای تجارت آنها وضع کرده‌اند؛ مشخصاً خرید و فروش گونه آسیایی پانگولین ممنوع شده است. اگرچه ویروسی ۹۰ درصد شبیه به SARS-Cov2 در پانگولین‌های مالزی مورد شناسایی قرار گرفته، با این حال تصور اینکه این ویروس به بازار ووهان برسد و از آنجا به انسان‌های حاضر در بازار منتقل شود دشوار است. پانگولین هم احتمالاً یک شاه‌ماهی قرمز، یک نخود سیاه دیگر است.

یک احتمال پژوهشی دیگر هم توسط «شکارچیان ویروس» مطرح شده که می‌توان امیدوار بود به نتیجه برسد و البته آن هم به شکلی به زنجیره سرد مربوط می‌شود.  کرونا ویروس SRAS در سال ۲۰۰۳ در بازارهای منطقه کانتون، از طریق گربه نخلی آسیایی، از خفاش به انسان منتقل شد. زباد یا گربه نخلی آسیایی، پستاندار کوچکی است که به خاطر خواص دارویی‌اش در مقابل تب مصرف می‌شود. پس از این بحران که به مدت چندماه چین را زمین‌گیر کرد، تجارت گربه نخلی آسیایی ممنوع شد، اما حیوانات دیگری در چین مصرف می‌شوند که قابلیت مشابهی دارند و آن عبارت است از امکان دفع ویروس از طریق دماغ بدون تکثیر آن در ریه؛ در واقع حیوان بدون علامت بیماری ناقل ویروس می‌تواند باشد. همین ویژگی در مورد سگ‌راکون، روباه قرمز و راسوی آمریکایی صدق می‌کند. 

گربه‌های نخلی آسیایی در جنوب چین شکار می‌شوند و پرورش می‌یابند، در شمال چین این راسوها هستند که هدف اصلی بهره‌برداری صنعتی برای بازار پوست اند.

از تصویر سلاخی میلیونی حیوانات برای مصرف یا به خاطر احتیاط— کشتار گسترده پرندگان و زبادها به خاطر ترس از آنفولانزای مرغی یا سارس— که بگذریم، این شاخه از تحقیقات معرف تغییر و چرخشی در تکنولوژی‌های «شکارچیان ویروس» است. 

مینک‌ها و راسوها، برخلاف مرغ‌ها و زبادها، بخشی از «زنجیره سرد» مصرف اند: پوست‌ آنها در زمستان و در دمایی زیر ۱۰ درجه سانتیگراد نگهداری می‌شود. این فرضیه نشان می‌دهد که چگونه خفاش‌ها –مخزن انواع ویروس کرونا— می‌توانند ویروس را به راسو‌ها در مزارع یا بازار‌هایی منتقل کنند که به دلیل تشدید تولید، تقویت‌کننده‌هایی بالقوه برای ویروس‌ها هستند. 

فرضیه فرار تصادفی ویروس از آزمایشگاه

در فرضیه سوم، یعنی تصادف در آزمایشگاه، نیز زنجیره سرد نقش بازی می‌کند. ده‌ها آزمایشگاه در ووهان روی ویروس کرونا کار می‌کنند که یکی از مشهورترین آنها آزمایشگاه P4 است که رئیس آنها ویروس‌شناس چینی فارغ التحصیل فرانسه شی ژنگلی است. از زمان بحران سارس در ۲۰۰۳، پژوهشگران موسسه ویروس‌شناسی ووهان انواع ویروس کرونا را از غارهای محل زندگی خفاش‌ها نمونه‌برداری و جمع‌آوری کرده‌اند و آنها را در فریزر نگهداری می‌کنند. 

محققان با تجزیه و تحلیل فیلوژنتیکی این کروناویروس‌ها، به ویروسی رسیده‌اند که بیشترین شباهت را با SARS-Cov2 دارد، امری که حاکی از احتمال انتقال ویروس از خفاش به انسان از این طریق است. 

بررسی‌ها در حال حاضر متوجه مقاله‌ای است که شی ژنگلی در سال ۲۰۱۶ منتشر کرده است. در این مقاله، ژنگلی ویروس کرونایی را توصیف می‌کند که گروهی از کارگران معدن در غاری در  موجیانگ در استان یون‌نان چین را آلوده می‌کند. مقاله احتمال می‌دهد که این آلودگی از خفاش و از طریق کود مرغی به معدن‌چیان منتقل شده است. مقاله همچنین صحه می‌گذارد بر پژوهش‌های موسوم به «افزایش عملکرد» برای تجریه و تحلیل سکانس ویروس که توضیح‌دهنده میزان سرایت ویروس میان انسان‌هاست.

عالم‌گیری کووید ۱۹ به نظر مهر تاییدی بوده است بر تشخیص میشل فوکو از یک سیاست‌ زیستی که در آن کارشناسان و متخصصان جمعیت‌ها را از طریق آمارهایی که «به زندگی وامی‌دارند و به مردن وامی‌گذارند» کنترل می‌کنند؛ با این حال، کار «شکارچیان ویروس» بیشتر از جنس «سرما-سیاست» است که هدفش «ساختن زندگی نهفته و جلوگیری از مردن» است.

در یک کلام، آزمایشگاه می‌تواند مخزن نگهداری و تقویت ویروس باشد.

فرضیه خروج ویروس از آزمایشگاه با توجه به قوانین امنیت زیستی حاکم بر روند دستکاری پاتوژن‌های ویروسی در این آزمایشگاه‌ها «بسیار بعید» است. با این حال، با توجه به تصادف‌های آزمایشگاهی که پیش‌تر رخ داده و رد خود را بر آنچه «درخت‌های فیلوژنتیک یا تبارزایی» نامیده می‌شوند گذاشته‌اند، این فرضیه قابل تصور است.

… در این فرضیه سوم، ضعف یا شکست زنجیره سرد عامل ظهور ویروس نیست، بلکه این زنجیره سرد است که امکان ردیابی تاریخ مبهم ویروس را می‌دهد. توگویی مقامات چینی توجهات «شکارچیان ویروس» به سمت مواد غذایی منجمد وارداتی منحرف کردند تا یک زنجیره سرد دیگر را از نظر پنهان کنند، زنجیره سردی که جهش‌های طبیعی ویروس را از طریق نگهداری آنها در آزمایشگاه آشکار و مرئی می‌سازد.

فرضیه دوم، مربوط به بازار حیوانات، ذیل روایتی از مدرنیزه کردن قرار می‌گیرد که بنا به آن زنجیره سرد کنترل فواصل حمل و نقل کالا را ممکن می‌سازد: در اینجا ووهان همان نقشی را بازی می‌کند که شیکاگو. ویلیام کرنون جایگاه مرکزی این شهر را در کتاب «شیکاگو: کلان‌شهر طبیعت» به خوبی نشان داده، جایگاهی که به لطف کامیون‌های یخچال‌دار به دست آمده است. 

فرضیه اول و سوم البته مبتنی بر تخیل و تصوری کهن‌تر و باستانی‌تر اند؛ تخیلی که بنابر آن «شکارچیان ویروس» گذشته را از طریق رد و نشان‌های باقی مانده در یخ و سرما بازسازی می‌کنند.

عالم‌گیری کووید ۱۹ به نظر مهر تاییدی بوده است بر  تشخیص میشل فوکو از یک سیاست‌ زیستی که در آن کارشناسان و متخصصان جمعیت‌ها را از طریق آمارهایی که «به زندگی وامی‌دارند و به مردن وامی‌گذارند» کنترل می‌کنند؛ با این حال، کار «شکارچیان ویروس» بیشتر از جنس «سرما-سیاست» است که هدفش «ساختن زندگی نهفته و جلوگیری از مردن» است. نگهداری با استفاده از سرما اجازه تخشیص «مخازنی» را می‌دهد که در آنها جهش‌های ویروسی تسریع یا کند می‌شوند. همچنین این امکان را فراهم می‌آورد که نتایجی برای دستورالعمل‌ها و اقدامات بهداشتی به منظور آماده‌سازی برای همه‌گیری‌های آتی استخراج کرد.

همزمان با گرم شدن آب و هوای سیاره و انجماد فعالیت اقتصادی آن، تجزیه و تحلیل اثرهای زنجیره سرد امکان ردیابی خاستگاه‌های عالم‌گیری را – نه در سطح احتمالات— بلکه در سطح تصورات از ضعف‌های زیرساختی‌مان ممکن می‌کند.

ترجمه و تلخیص از :‌ AOC