رهبر جمهوری اسلامی ایران مداوم مدیران امنیتی خود را به کنترل فضای مجازی تشویق می‌کند. چنین سیاستی به حتم بخش‌هایی از مواد قانون اساسی خودنوشته‌ی حکومت را هم به چالش می‌گیرد، چون خیلی روشن و صریح ناخشنودی خود را از گردش آزادانه‌ی اطلاعات به اطلاع شهروندان می‌رساند. و انتظارشان این است که شهروندان همواره ساکت و منزوی باقی بمانند و فقط به توصیه‌های سیاسی یا شرعی رهبر خودفرموده‌ی نظام گوش بسپارند.

 این موضوع در حالی اتفاق می‌افتد که رهبر و تیم سیاسی او همیشه در شبکه‌های مجازی حضوری فعال دارند، شبکه‌هایی که از پیش حضور در آن‌ها برای ایرانیان ممنوع اعلام شده است. جدای از رهبر، جواد ظریف، حسام‌الدین آشنا، وزیر فن‌آوری حکومت، بسیاری از نمایندگان مجلس، اعضای مجمع تشخیص نظام و شماری از فرماندهان سپاه نیز حضورشان را هر از چندگاهی در شبکه‌های اجتماعی اعلام می‌کنند. نفوذ شبکه‌های اجتماعی در ایران تا به آنجا بالا گرفته است که روحانیان بسته و وابسته‌ی به حکومت و همچنین بسیاری از دولتمردان جمهوری اسلامی نیز از اهمیت تبلیغی آن غافل نمی‌مانند. به عبارتی روشن، جمهوری اسلامی هم فیلتر شدن شبکه‌های اجتماعی را کاری لازم می‌شمارد و هم اینکه تمهیدات لازم برای کارگزاران بالادستی خود فراهم می‌بیند تا در صورت لزوم چنبره‌های فیلترینگ دولتی را دور بزنند.

فیلتر و فیلترشکن

 به طبع چنین کاری هرگز شدنی به نظر نمی‌رسد، مگر این‌که دستیابی به فیلترشکن را مجاز بشمارند. کارگزاران حکومت هم فیلتر شدن فضای مجازی را امری واجب می‌بینند و هم اینکه از انواع و اقسام فیلترشکن سود می‌جویند تا بتوانند خط قرمزهایی را که خودشان در فضای مجازی برای مردم آفریده‌اند، دور بریزند.

 بی‌دلیل نیست که خیلی زود گونه‌های جدیدتری از فیلترشکن در ایران باب می‌شود تا شاید هرچه به‌تر و بیش‌تر نیاز کاربران ایرانی را برآورده کنند. اکنون نیز این ماجرا از سوی مردم به شکلی عادی و معمولی به اجرا گذاشته می‌شود. چون هرکسی که گوشی می‌خرد از همان ابتدا نمونه‌ای امروزی از فیلترشکن را هم روی گوشی خود نصب می‌کند. درنتیجه استفاده‌ی از فیلترشکن به عنوان نیازی همگانی برای مردم عادی نقش می‌آفریند.

کرونا و جهش استفاده دانش‌آموزان از اینترنت

 شیوع کرونا آموزش‌ مجازی دانش‌آموزان و دانشجویان را الزامی کرد. درنتیجه به شکل شگفت‌آوری بر شمار کاربران اینترنت در ایران افزوده شد، پدیده‌ای که همیشه مخالفت آشکار و پنهان اصول‌گرایان حاکمیت را با خود به همراه داشته است. فضای اینترنت فضاهای جدیدتری را برای زیستن به روی دانش‌آموزان می‌گشاید که دستیابی آزادانه به آن‌ها، رویکردهای سیاسی بالادستی‌های حکومت را به چالش خواهد گرفت. چنانکه اکنون تمامی دانش‌آموزان ضمن نصب فیلترشکن روی گوشی خود، به هر فضای ممنوعی نیز سرک می‌کشند.

 دانش‌آموزان در چنین فرآیندی به راحتی یاد می‌گیرند که جمهوری اسلامی فضایی از ممنوعیت‌ها را برای ایشان فراهم دیده است. آنان همچنین می‌آموزند که چنین ممنوعیت‌هایی فقط به منظور عدم دستیابی مردم به فضاهایی آزادانه‌تر طراحی شده‌اند. اما همین فضاهای ممنوع بیش از هر فضایی شوق دانش‌آموزان را برمی‌انگیزد. چون از همین راه است که با معلم و یا دوستان خود ارتباط می‌گیرند و به اتکای آن‌ها در موضوع یادگیری خود تسهیلگری به عمل می‌آورند. همچنین در شبکه‌های اجتماعی دوستان جدیدی برای خود دست و پا می‌کنند. جدای از این، در همین شبکه‌ها به آسانی می‌توانند نمونه‌هایی از بازی‌هایی گروهی و یا فردی را به پیش ببرند. حتا دانش‌آموزان کشور به همراه دیگر اعضای خانواده‌ی خود یاد گرفته‌اند که برای خرید و فروش کالاهای ضروری خود هم به سامانه‌هایی از شبکه‌های مجازی روی بیاورند.

نیاز عمومی به اینترنت

 از نیمه‌ی سال گذشته جمهوری اسلامی سیاستی را در سامانه‌‌های مالی خود به کار گرفت که ضمن آن شهروندان کشور جدای شماره‌ی ملی با شماره‌ی تلفن همراه خود هم شناخته می‌شوند. درنتیجه کارهای بانکی افراد بدون داشتن شماره‌ی تلفن همراه، امری ناممکن می‌نماید. شماره‌ای ویژه و اختصاصی که آن را در سیستم مخابراتی کشور، فقط به نام مشتری به ثبت رسانده‌اند. چنین موضوعی شرایطی را برانگیخت تا به کاربران اینترنت در ایران میلیون‌ها نفر افزوده گردد، حتا در دسترسی مردم عادی به شبکه‌های اجتماعی تسهیلات بیش‌تری صورت پذیرد − پدیده‌ای که علی‌رغم میل حکومتیان، دسترسی مردم عادی را به اینترنت سرعت بیش‌تری بخشید.

فضای مجازی علیه حکومت

 از سویی عملکرد ناصواب و نامردمی حکومت شرایطی را برمی‌انگیزد تا بر دامنه‌ی مخالفان ایشان در شبکه‌های اجتماعی افزوده شود. این مخالفان ده‌ها میلیونی جمهوری اسلامی، شبکه‌های اجتماعی را فضایی مناسب برای همگرایی و همدلی خود یافته‌اند. همچنان که روزانه میلیون‌ها مورد از تولیدات فرهنگی مردم عادی در همین شبکه‌های اجتماعی به نمایش گذاشته می‌شود تا همگی آزادانه آن‌ها را ببینند و درباره‌ی آن‌ها به قضاوت بنشینند. شکی نیست که تاب‌آوری جمهوری اسلامی از این همه تولیدات ضد حکومتی برای همیشه ته کشیده است. بی‌دلیل نیست که رهبر جمهوری اسلامی و تیم امنیتی او، فقط حذف و سانسور آن‌ها را در دل می‌پرورانند. چنانکه صدا و سیما و همچنین دیگر رسانه‌های دولتی از توانایی لازم برای مقابله‌ی با آن بازمانده‌اند.

مردم ضمن فاصله‌گذاری و مخالفت با حکومت در فضاهای مجازی، آشتی‌کنانی از همه‌ی سلیقه‌های سیاسی راه می‌اندازند تا خواست همگانی خود را در همین فضاها برای همدیگر به نمایش بگذارند. کاربران ایرانی همگی بدون هماهنگی قبلی، رسانه‌های دولتی را تحریم کرده‌اند تا ضمن تحریم آن‌ها نمونه‌ای آزادانه و کامل از همگرایی ملی را در شبکه‌های اجتماعی به تماشا بنشینند.

علاقه به واتس‌اپ

 در ایران واتس‌اپ (WhatsApp) بیش از هر شبکه‌ای اشتیاق کاربران خود را برمی‌انگیزد. چنین رویکردی را شاید بتوان به پای توانمندی‌های واتس‌اپ هم نوشت. چون امکانات واتس‌اپ بسیاری از هزینه‌های متداول کاربران را کاهش می‌دهد. جدای از این، دسترسی به واتس‌اپ هم به آسانی صورت می‌پذیرد.

مردم در فضای واتس‌اپ توأمان صدا، تصویر و نوشته را به یاری می‌گیرند تا در ارتباط خویش با مخاطب تسهیلگری به عمل آورند. آنوقت هنرمندانی ناشناس یا آشنا در همین فضای مجازی ذوق هنری خود را برای فرآوری موضوع و مطلب مناسب به اجرا می‌گذارند. مطالب ارسالی خیلی زود از سوی میلیون‌ها کاربر دست به دست می‌گردد تا لبخندی خوش و یا نیشخندی تلخ و تند بر لبانشان بنشاند. اما اهمیت کار در اینجا است که مطالب دیداری واتس‌اپ را کاربران هم به نقد می‌نشینند. ولی چندان هم لازم نیست که همگی باهم موافق باشند بل‌که یاد می‌گیرند که خودشان را برای نقد شدن به دست این و آن بسپارند. چنین پدیده‌ای به طبع توان تحمل مردم را هم بالا خواهد برد و به اشتراک عمل ایشان در جامعه خواهد افزود.

هم‌افزایی‌های جمعی

 مردم نه فقط سیاست‌های روز را از واتس‌اپ می‌آموزند بل‌که همگرایی و همزبانی را هم در چنین فضایی فرامی‌گیرند

واتس‌اپ بیش از هر شبکه‌ای خط قرمزی غیر قابل ترمیم بین مردم و کارگزاران حکومت فراهم دیده است. کاربران در واتس‌اپ نمونه‌هایی متنوع از تناقض‌های رفتاری حکومتیان را افشا می‌کنند. اما چندان هم لازم نیست کسی در این خصوص موضوعی بیافریند، چه‌بسا ویدئویی مستند از حکومتیان هم می‌تواند جهت افشای چهره‌ی ناصواب ایشان به مخاطب و بیننده یاری برساند.

 هم‌افزایی‌های جمعی واتس‌اپ را باید بیش از دیگر شبکه‌های اجتماعی قدر دانست. چون واتس‌اپ در ایران بیش از هر شبکه‌ای اشتیاق مردم عادی را برمی‌انگیزد. چنانکه اکنون بسیاری از مردم با واتس‌اپ به خواب می‌روند و به همراه آن از خواب برمی‌خیزند. حتا در خیابان و اداره هم واتس‌اپ از مردم جدا نمی‌شود. چون واتس‌اپ ضمن ‌ارایه‌ی فضایی از همگرایی، پاسخی مناسب هم برای نیازهای مشترک روانی و فرهنگی شهروندان کشور فراهم می‌بیند.