برگرفته از تریبون زمانه *  

خشونت علیه زنان یکی از رایج‌ترین موارد نقض حقوق بشر در جهان است که هر روز و هر دقیقه بارها و بارها در اقصی نقاط جهان رخ می‌دهد. از انواع اجبار، تهدید و محروم کردن‌ها گرفته تا انواع تجاوز. در سال‌های اخیر از طرف کنشگران و فعالین سعی شده که تعریف انواع خشونت (جسمی، جنسی، روانی، اقتصادی) روشن شود و راهکارهای پیشنهادی (از تصویب و تغییر قوانین گرفته تا آموزه‌های فرهنگی و…) داده شود.

تعریف مشخصی از انواع خشونت با طیف‌های گسترده باعث می‌شود برای بخشی از مردم، بخصوص زنان بیشتر با حقوق خود آشنا شوند. چندی پیش در سایت سازمان ملل متحد مطلبی دیدم که در بخشی از آن کاربرد واژه‌ی «قربانی» را نقد کرده بود و پیشنهاد داده بود که واژه‌ی «بازمانده از خشونت» جایگزین آن شود:1 بعد از مطالعه در مورد تاب‌آوری به این نتیجه رسیدم که تاب‌آوری بعد از وقوع خشونت چه برای شخص خشونت دیده و چه برای اطرافیان این شخص و حتی جامعه چقدر می‌تواند برای بهبودی و مقابله با آن مؤثر باشد.

ولی تاب‌آوری هم مثل بقیه‌ی مفاهیم در زندگی می‌تواند متناقض باشد. تاب‌آوری این‌گونه تعریف می‌شود: «توانایـــی مقابله کردن با مشکلات و شرایط سخت زندگی، تعدیل کردن آن شـــرایط و بیرون آمدن از بحران بدون آســـیب رساندن به خود یا دیگری» و اینجاست که دو روی سکه‌ی تاب‌آوری -وجه مثبت و منفی آن – برایمان مشخص و قابل‌تأمل می‌شود.

وجه منفی تاب‌آوری:

در فرهنگ ما، بخصوص در گذشته، زنان از کودکی طوری تربیت می‌شوند که شرایط سخت زندگی و انواع نابرابری‌ها را بپذیرند و در مقابل آن‌ها سکوت کنند. این سبک زندگی یک ارزش بوده است. همه‌ی ما در زنان اجدادمان این را شنیده‌ایم و دیده‌ام. دور نرویم به زندگی مادربزرگ‌هایمان نگاه کنیم؛ که چطور در مقابل نابرابری‌ها را تحمل و سکوت کردند. همیشه زنانی که سختی‌های بسیاری متحمل شدند، صبور بودند و سکوت کردند قابل احترام بودند و به آن‌ها لقب‌های: مهربان، صبور، نجیب، فداکار، سختی کشیده و… داده شده. این نوعی از تاب‌آوری است که باعث سرکوب بیشتر زنان و کمک به قدرت‌های سلطه در خانواده و جامعه شده است. این زنها با مشکلات و شرایط سخت، زندگی کردند. آن‌ها بدون آسیب رساندن به دیگران (خانواده‌ی خود، فامیل‌ها، فرهنگ‌های رایج، نظام سلطه، …) از بحران‌ها گذشته‌اند و مواردی را تعدیل کرده‌اند این همان تاب‌آوری است. البته بودند کسانی که از بحران نگذشتند و طرد، کشته و حذف شدند.

وجه منفی تاب‌آوری این است که امکان دارد ناکارآمدی سیستم‌ها، رشد ناپایدار، ضعف‌های فرهنگی و اجتماعی را تداوم دهد. در چنین شرایطی وجه اعتراضی و مطالبه گری کمرنگ می‌شود. در این یک سال اخیر دولت بر روی تاب‌آوری مانور زیادی داده است: برگزاری کارگاه‌های آموزشی متنوع، چاپ کتاب‌ها، آموزش و مطرح کردن این موارد در رسانه‌ها و… . تاب‌آوری مردم به نفع سیستم‌های حاکم، مردسالاری و سرمایه‌داری (در خانواده، آموزش‌وپرورش، کار و.) است. یک نوع شانه خالی کردن از بار مسئولیت برای دولت‌هاست است.

وجه مثبت تاب‌آوری:

تاب‌آوری باعث می‌شود فرد خشونت دیده از فکر کردن مانند یک «قربانی منفعل» بپرهیزد، چرا که این ایده، قدرت خلاقیت و حل مسئله را از او می‌گیرد و خود را به یک فرد منفعل و غیر اثرگذار می‌بیند، فردی که دست روی دست گذاشته تا زمین و زمان برایش تصمیم بگیرند یا بلایی که سرنوشت سرش آورده را بپذیرد.

برای همه لازم است که تصویر ذهنی مثبت، اعتماد به قدرت‌ها و توانایی‌های خود را داشته باشند. بسیاری از دختران و زنان خشونت دیده بخصوص از نوع خشونت‌های جسمی و جنسی، با توجه به آموزه‌های فرهنگی و اجتماعی، امکان دارد خود را مقصر اتفاق بدانند. تاب‌آوری باعث می‌شود این دختران و زنان خود را مقصر واقعه ندانند، بلکه ریشه‌های آن را در فرهنگ، آموزه‌ها و تعالیم و تعاریف اشتباه بدانند.

همچنین برخی از دختران و زنان بعد از متحمل شدن خشونت‌های جنسی، برای مثال تجاوز، امکان دارد برای تسکین موقت دردهای روحی و جسمی خود راه‌های دیگری را انتخاب کنند، مانند انزوا یا اعتیاد به مواد مخدر، الکل، سکس، جمع‌های آسیب‌زا و… . در حالیکه تاب‌آوری به آن‌ها کمک می‌کند تا از این بحران بگذرند. قربانی و منفعل نباشند. حتی رشد کنند و قدم‌های مثبتی برای خود و دیگران بردارند؛ مانند واریس دیری در کتاب گل صحرا، جوسی آیمز در فیلم سرزمین شمالی، زنان فیلم بامب شل.‌؛ و هزاران زن دیگر که در مقابل انواع خشونت سکوت نکردند، نقش قربانی بازی نکردند، تغییر ایجاد کردند و برای زنان دیگر هم‌قدم‌های مثبتی برداشتند و سعی در توقف چرخه‌ی خشونت کردند. تاب‌آوری چه برای فرد مورد خشونت واقع شده و چه برای اطرافیان آن شخص خانواده، دوستان، همکاران و… می‌تواند یاری‌رسان باشد.

وقتی در حال جدال با مشکلی هستیم، این خیلی مهم اســـت افرادی را در اطرافمان داشته باشیم که بتوانیم بر روی حمایتشان حساب کنیم. علاوه براین، حضور افراد در کنارمان موجب می‌شود که گاهی باری از دوش مـــا بردارند و درد موجود کمی سبک‌تر شود. دوســـتان دور و نزدیک، افراد خانواده،  گروه‌های دوســـتی همکاران و حمایت‌های از راه دور همگی منابع مهم حمایت‌های اجتماعی‌اند که نقش به سزایی در کمک به عبور از بحران دارند. در کنار وجه اعتراضی و مطالبه گری در موارد اتفاق خشونت برای خود یا اطرافیانمان تاب‌آوری می‌تواند کمک‌کننده‌ باشد. تاب‌آوری آموختنی است. همچنین مشاوران روانشناسی، مددکاران، دوستان و کتاب‌ها می‌توانند در این راستا کمک کنند.

لینک این مطلب در تریبون زمانه

منبع: بیدارزنی

  1. این واژه با اینکه معنی مشابهی با «قربانی» دارد، اما به این دلیل ترجیح داده می‌شود که بر تاب‌آوری دلالت می‌کند.