۶۴ ماه پس از قطع روابط دیپلماتیک ایران و عربستان، اکنون دو کشور یک کانال غیرمستقیم برای گفت‌وگو با یکدیگر یافته‌اند، کانالی که هر دو به آن نگاهی ویژه دارند: عراق.

روزنامه فایننشال تایمز روز یکشنبه ۲۹ فروردین در گزارشی ویژه و به نقل از سه منبع اعلام کرد که در روز ۲۰ فروردین‌ماه هیئت‌های دیپلماتیک ایران و عربستان در بغداد با یکدیگر دیدار کرده‌اند. گویا طرف عربستانی تمایل چندانی به درز این خبر به رسانه‌ها نداشته است چرا که یک مقام سعودی به صورت غیررسمی برگزاری این دیدار را تکذیب کرد. وزارت خارجه عربستان اما در این باره واکنشی نشان نداده است.

در مقابل، واکنش ایران به این خبر نشان می‌دهد که گفت‌وگوهایی در کار بوده است. سعید خطیب‌زاده، روز دوشنبه ۳۰ فروردین ماه در پاسخ به سوالی درباره گفت‌وگوی دیپلماتیک با عربستان در بغداد، گفت: «این گزارش‌های رسانه‌ای و مطبوعاتی را دیده‌ایم، البته نقل‌قول‌های مختلف و بعضاً متناقض منتشر شده است. ایران همواره از گفت‌وگو با پادشاهی سعودی استقبال کرده و این موضوع را  به نفع مردم دو کشور می‌داند.»

این سخنان خطیب‌زاده را می‌توان تایید تلویحی برگزاری این نشست در بغداد دانست.

ایران و عربستان، قدم زدن در زمین پرسنگلاخ یمن

از زمان قطع روابط دیپلماتیک میان دو کشور، بالاترین سطح مذاکره میان مقام‌های جمهوری اسلامی و عربستان سعودی به برگزاری مراسم حج عمره و تمتع اختصاص داشته است. اما در بیش از پنج سال گذشته پرونده‌های بسیاری روی میز قرار گرفته که به آن‌ها رسیدگی نشده است. این حجم از پرونده گفت‌وگوهای دو کشور را هر روز دشوارتر از روز پیش می‌کند.

کلیدی‌ترین گره در روابط دو کشور، ماجرای یمن است. از سال ۲۰۱۵، عربستان سعودی ائتلافی کم‌رمق از کشورهای عربی شکل داده تا عبدربه منصور هادی، را مجددا به قدرت بازگرداند. ایران در جبهه مقابل و پشت سر انصارالله یمن ایستاده است. گروهی زیدی و نزدیک به ایران که سعودی‌ها بارها گفته‌اند نخواهند گذشت بر یمن مسلط شوند. وضعیت یمن مدت‌ها است که در بن‌بست باقی مانده، نه عربستان توان غلبه بر ایران را دارد و نه انصارالله می‌تواند نیروهای ائتلاف را شکست دهد.

همین بن‌بست سبب شده تا یمن در شش سال گذشته شاهد جنگی بی‌پایان و پرهزینه برای عربستان سعودی باشد. در سرزمین یمن نیز وضعیت انسانی مدت‌ها است که از نقطه بحرانی گذشته و چشم‌اندازی نیز برای پایان نزاع وجود ندارد.

جو بایدن رئیس‌جمهور آمریکا از ژانویه سال ۲۰۲۱ که در مسند قدرت قرار گرفت، اعلام کرد که عربستان باید به جنگ یمن خاتمه دهد و کشورش دیگر از سعودی‌ها در این جنگ حمایت نمی‌کند.

از دیگر سو، انصار‌الله یمن به تدریج به سلا‌ح‌هایی دست یافته‌اند که می‌تواند هر از چندگاهی به عربستان آزار برساند. موشک‌های بالستیک و پهپادهای تهاجمی کوچک، ساختار دفاعی حوثی‌ها در برابر سعودی است. عربستان می‌گوید این سلاح‌ها و تکنولوژی ساخت آن را ایران به انصارالله داده است. ایران انکار می‌کند ولی وضعیت کنونی یمن به‌گونه‌ای است که نمی‌توان تصور کرد کشور دیگری جز ایران، کار تامین اسلحه، موشک و پهپاد را انجام داده باشد.

با این سلاح‌ها، بارها انصارالله به تاسیسات نفتی آرامکو، پایگاه‌های نظامی و تاسیسات زیربنایی سعودی حمله کرده است. همین حملات سبب شده تا جنگ یمن که در دو سال نخست کاملا یک‌طرفه در سرزمین یمن بود تبدیل به جنگی شود که محدوده آن به خاک عربستان هم کشیده شده است.

نزاع فقط به آسمان و زمین محدود نیست. در دریا و در تنگه باب‌المندب، گذرگاه حیاتی انتقال نفت عربستان که دریای سرخ را به اقیانوس هند متصل می‌کند، مین‌های دریایی سرگردان، دردسری بزرگ برای عربستان فراهم کرده‌اند. عربستان می‌گوید که این مین‌ها هم از ایران می‌آیند.

عربستان مدت‌ها است که به‌دنبال ختم آبرومندانه این نزاع پرهزینه است. اما راهی برای ختم آن نمی‌یابد. هنوز در عربستان، تسلط حوثی‌ها بر یمن به عنوان خط قرمز دانسته می‌شود. تقسیم قدرت هم همیشه گزینه‌ای نامطمئن در یمن بوده است. علی عبدالله صالح، رئیس‌جمهور سابق این کشور وقتی به دنبال یک در پشتی برای خروج از ائتلافش با حوثی‌ها و ورود به طرح تقسیم قدرت می‌گشت در دسامبر سال ۲۰۱۷ به دست انصارالله کشته شد.

زمین یمن برای عربستان و ایران، زمینی سنگلاخی است. فارغ از اینکه جوی خون در میان گروه‌های سیاسی در این کشور جاری شده، موضوعات لاینحل هم فراوان است: چه کسی مرزهای با سعودی را در اختیار می‌گیرد؟ میدان‌های نفتی مارب در اختیار کدام گروه باشد؟ حد فاصل بندرگاه الحدیده تا عدن که نقطه آغاز باب‌المندب و پایان آن است را چه کسی کنترل می‌کند؟ گمرک یمن در اختیار کدام گروه باشد؟

این سوالات بخش کوچکی از پیچیدگی بحران یمن تا پیش از تشکیل دولتی فراگیر است. قاعدتا موضوع تشکیل چنین دولتی نیز دشواری‌هایی به اندازه سوالات بالا دارد. خلاصه این دشواری چنین است: سهم هر گروه از کیک قدرت چقدر و جایگاه این سهمیه در کدام بخش قدرت است؟

اسرائیل، آسان‌ترین چالش

پیچیدگی وضعیت میان عربستان و ایران به حدی است که شاید بتوان موضوع اسرائیل و روند “توافق ابراهیم” را آسان‌ترین چالش دانست. عربستان و ایران در مورد لبنان و سوریه، اختلاف‌های جدی و پردامنه‌ای دارند. در سوریه و لبنان، سال‌ها است که ایران دست بالاتری دارد.

شاید مقام‌های لبنان مشتاق‌ترین نیروهای سیاسی خاورمیانه برای شنیدن خبری درباره پیشرفت مذاکرات ایران و عربستان باشند. بحران سیاسی و اقتصادی لبنان، این کشور را در آستانه سقوط قرار داده است. لبنان چشم‌انتظار دلارهای سعودی و آتش‌بس سیاسی از سوی ایران است.

عربستان به‌رغم اینکه حامی پشت‌پرده توافق ابراهیم در ماه‌های آخر ریاست‌جمهوری ترامپ بود و از برقراری روابط دیپلماتیک میان کشورهای عربی و اسرائیل استقبال کرد، ولی هنوز خودش گام مستقیمی برنداشته است. عربستان در چهارچوب دیپلماتیک هنوز به نقشه راه ملک عبدالله وفادار مانده که می‌گفت، عادی‌سازی روابط با اسرائیل منوط به این است که در ابتدا اسرائیل و فلسطین به یک توافق صلح دست یابند.

عراق که این روزهای میزبان مذاکرات محرمانه عربستان و ایران است، خود گرهی در کار دو کشور است. عربستان قصد دارد با سرمایه‌گذاری در منطقه مرزی دو کشور و تشکیل یک منطقه اقتصادی ویژه به بازیگر اصلی در اقتصاد و سیاست عراق تبدیل شود. این کشور برنامه‌هایی برای تامین برق عراق در دست اقدام دارد که می‌تواند وابستگی به برق ایران را کم کند. عراق تشنه بازسازی زیرساخت‌های حیاتی پس از چندین دوره جنگ خارجی و داخلی است. ایران هم‌اکنون قدرت سیاسی در بغداد را تا حدود زیادی در چنگ خود دارد ولی از پس بازسازی عراق برنمی‌آید. عربستان می‌تواند به این نیاز عراق پاسخ دهد ولی بدون آنکه بخشی از قدرت را در بغداد به دست آورد تن به این کار نمی‌دهد.

ایران و عربستان به جز آنچه در بالا اشاره شد، چالش‌های بزرگ و کوچک دیگری هم دارند. همزمان با گفت‌وگوهای دیپلماتیک ایران با قدرت های جهانی در وین برای احیای برجام، عربستان و ایران در ماه‌های آینده باید تصمیم بگیرند که با این پرونده‌های بزرگ و پرچالش چه خواهند کرد. پربیراه نیست که گفته شود، دو کشور برای آنکه از سطح «دشمنان منطقه‌ای آشکار» به سطح «دشمنانی با تنش کنترل شده» و بعدتر «همکار» و «دوست» حرکت کنند، به سطحی از گفت‌وگوهای دیپلماتیک نیاز دارند که اگر بزرگتر از گفت‌وگوهای هسته‌ای نباشد، نمی‌تواند از آن کوچکتر باشد.