زمانه برای بررسی مسئله «شکنجه سفید» و استفاده از آن علیه زندانیان سیاسی، سه‌شنبه هفتم اردیبهشت وبیناری با حضور نرگس محمدی فعال حقوق بشر، نایب رئیس کانون مدافعان حقوق بشر، زندانی سیاسی سابق و نویسنده کتاب “شکنجه سفید”، و ضیا نبوی فعال دانشجویی و زندانی سیاسی سابق برگزار کرد.

در این وبینار از مهمانانمان پرسیدیم:
چرا حکومت ایران همچنان از شکنجه سفید علیه زندان سیاسی استفاده می‌کند؟ شکنجه سفید چه تاثیری بر هویت فردی زندانی خواهد گذاشت؟ چه راهکارهایی برای مقابله و اعتراض در راستای ممنوعیت اعمال شکنجه سفید وجود دارد؟

مشارهده این وبینار:

شکنجه سفید چیست؟

شکنجه سفید (white torture) یا شکنجه روانی به شکنجه‌ای گفته می‌شود که بر خلاف روش‌های سنتی شکنجه‌های فیزیکی، آسیب مستقیمی به جسم فرد وارد نمی‌کند، بلکه روان زندانی را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

شکنجه سفید بر پایه محرومیت حسی عمل می‌کند که احساس واقعی را از بین می‌برد. شکجه سفید در ایران عموما از طریق انتقال زندانی به سلول انفرادی اتفاق می‌افتد، به این شیوه که ارتباط زندانی را با دنیای بیرون کاملا قطع می‌کنند. سلول انفرادی که عمدتاً فضایی کوچک، تاریک و بدون تهیه و امکانات مناسب است، با محدود کردن احساس و ادراک زندانی که در شرایط بسته سلول انفرادی قرار دارد، هویت فردی و اجتماعی او را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

نسخه شنیداری وبینار:

مطالعات علمی نشان می‌دهد زمانی که مغز انسان فاقد تحریک و فعالیت به شیوه طبیعی است، سعی دارد درکی از محیط اطراف خود داشته باشد، به همین دلیل در شرایطی مانند سلول انفرادی الگویی بر پایه توهم ایجاد می‌کند. از این‌رو سلول انفرادی مستقیما هویت فردی و هویت اجتماعی زندانی را نشانه می‌گیرد. محرومیت حسی از طریق شکنجه سفید موجب ایجاد اختلال در سیستم ادراک می‌شود. شکنجه‌های سفید عوارض روحی و روانی بسیار عمیق و دراز مدتی برای زندانی به همراه دارد.

هویت فردی انسان در شبکه‌ای از روابط انسانی و در تعامل با آنها شکل می‌گیرد، به همین دلیل شکلی ثابت ندارد، اما در تمام طول زندگی تداوم پیدا می‌کند. هویت «من» برآیند همین روابط و محصول نگاهی است که دیگران به این «من» دارند. هویت اجتماعی نیز محصول احساس تعلق به گروه‌های مختلف برحسب ملیت، جنسیت، حرفه، دین و امثال آنها است.

سلول انفرادی به صورت مشخص بر شبکه ارتباطات فرد با جهان پیرامونی استوار است و او را از روابط فردی و اجتماعی تماما محروم می‌کند.

در حالی که کنوانسیون ژنو در سال ۱۹۴۹ اعمال شکنجه را غیرانسانی و ممنوع دانسته، اما شکنجه‌های روحی همچنان در این قوانین در هاله‌ای خاکستری به سر می‌برند، چرا که به واسطه باقی نماندن هیچ اثری بر جسم فرد زندانی، به اثبات رساندن آن دشوار است، به همین جهت اغلب نادیده گرفته می‌شود.