دستفروشی برای اکثریت دستفروشان مرز باریک بین کسب درآمد یا افتادن در بیکاری محض است. جمعیت عظیم بیکاران، مورد تعدیل قرارگرفته‌ها، تمدید قرارداد نشده‌ها و … اغلب به عنوان راهی موقتی برای تامین حداقلی معاش به دستفروشی پناه می‌برند. مسیری که می‌تواند رفته رفته شکلی تقریبا دائمی به خود بگیرد به نحوی که برخی دستفروشان ده سال یا بیشتر با دستفروشی زندگی می‌گذرانند.

همه‌ی دستفروشان بر نخستین عنصری که دست می‌گذاشتند کاهش چشمگیر فروش و درآمد بود. آن‌ها مشترکا طرح کردند که درآمد کنونی‌شان به یک چهارم تا یک پنجم میزان درآمدشان قبل از کرونا تقلیل یافته است. هیچ یک از دستفروشان هیچ‌گونه کمکی از شهرداری یا نهادهای دولتی برای تهیه‌ی ماسک و الکل دریافت نکرده‌اند.

دستفروشان مترو، دستفروشان محلی و دستفروش خیابان‌های شلوغ هرکدام شرایط ویژه‌ی خود را در سطح برخورد شهرداری داشته‌اند. طبق گواه دستفروشان مترو میزان سرکوب ماموران در ایام کرونایی شدیدتر نشده است. آن‌ها دلیلش را خلوتی مترو می‌دانند و می‌گویند مسافران کم شده‌اند و ما فروش و تحرک بالایی نداریم که ماموران را به برخورد با ما بکشاند. بالعکس دستفروشان خیابان‌های شلوغ، سرکوب بیشتری را در این ایام تجربه کرده‌اند، به‌ویژه ایجاد محدودیت زمانی برای دستفروشی در مناطق مرکزی تهران بسیار به کسب و کار آن‌ها آسیب زده است.

دستفروشان محلی نیز شرایط متفاوتی از سرکوب را بسته به محله تجربه کرده‌اند، در برخی محله‌ها هنوز صابون ساماندهی به تن‌شان نخورده، در برخی محله‌ها مانند هفت‌حوض تنش‌هایی برای کنترل وجود داشته است و در برخی محله‌ها همچون اکباتان ساماندهی اعمال شده است و رسما دستفروشان از کاسبی محروم شده‌اند.

دستفروشان خیابان‌های شلوغ، سرکوب بیشتری را در این ایام تجربه کرده‌اند، به‌ویژه ایجاد محدودیت زمانی برای دستفروشی در مناطق مرکزی تهران بسیار به کسب و کار آن‌ها آسیب زده است.

درخصوص جمعیت دستفروشان نمی‌توان از طریق مصاحبه به استنتاج دقیقی رسید؛ اما مصاحبه‌ها و مشاهدات نشانگر کاهش تعداد دستفروشان در مناطق پرجمعیت شهر و به‌ویژه مترو هستند. بیشترین کاهش در تعداد دستفروشان در مترو مشهود است. دستفروشان داخل مترو خود تخمین می‌زنند که جمعیت دستفروش مترو در در طول مدت کرونا به نصف رسیده است.

این کاهش جمعیت دستفروش حکایت از فاجعه‌ای اجتماعی در اثنای بحران کرونا دارد. با توجه به این‌که در این دوران، میزان ورشکستگی مشاغل افزایش یافته و در نتیجه بر تعداد افرادی که شغل خود را از دست می‌دهند به طرز معناداری اضافه شده، کاهش جمعیت دستفروش‌ها نشانگر از دست رفتن یکی از آخرین پناهگاه‌ها برای بیکارشدگان است.

دستفروشان مترو کاهش شدید فروش به همراه خطر ابتلا به کرونا را دلیل کناره‌گیری همگنانشان از دستفروشی عنوان کردند. اما نکته‌ی منفی ماجرا این است که برخی دستفروشان اشاره کردند آشنایان یا فامیلشان که دستفروشی را کنار گذاشته به دزدی، فروش مواد و دیگر کارهای غیررسمی رو آورده‌اند که ذیل بزه دسته‌بندی می‌شوند.

گرانی و کرونا بازار را کساد کرد

به نظر می‌رسد حکومت با تداوم سرکوب و عدم سیاست‌گذاری حمایتی در بحران کرونا در قبال دستفروشان، دستفروشی را به نفع افزایش جرایم و بزهکاری از رونق انداخته است. در میان دستفروشان مورد مصاحبه قرار گرفته هیچ یک نه خود و نه یکی از اعضای خانواده‌شان تاکنون واکسن دریافت نکرده‌اند.

محمد دستفروش مترو است و روسری و شال می‌فروشد. او که ۷ سالی می‌شود که دستفروشی می‌کند، می‌گوید با شروع کرونا و کاهش شدید درآمدش مدتی به سمت کارگری گچ‌کاری رفته، اما نتوانسته در حد معیشت خود کار گیر بیاورد و دوباره به دستفروشی برگشته است.

مصطفی دستفروش محله‌ای است که ۱۰ سال گذشته را در یک نقطه دستفروشی وسایل آشپزخانه کرده، می‌گوید قبل از کرونا گرانی‌ها کار و کاسبی اش را کساد کرده و مردم دیگر خرید نمی‌کنند.

مریم پنج سال تزیینات خانه می‌فروخته، اما با شیوع کرونا و گرانی‌ها، فروشش بسیار کم شده است و اکنون در راسته‌ی پارک لاله دستبند و گردنبند می‌فروشد.

علی در چهارراه ولیعصر عود می‌فروشد و سه سالی هست که به این کار مشغول است. ساماندهی ساعت فروش پس از دوره کرونا را به شدت به کار خود آسیب‌زننده می‌داند.

زهرا در مترو لباس زیر زنانه می‌فروشد، می‌گوید ساعت کارش کاهش یافته و اصلا برخی روزها دیگر خودش به مترو نمی‌آید و در خانه می‌نشیند، چون امیدی به فروش ندارد.

به نظر می‌رسد اکثرا کسانی خود را در دستفروشی حفظ کرده‌اند و همچنان به دستفروشی ادامه می‌دهند که سال‌های زیادی به این کار مشغول بوده‌اند، نه این که تازه وارد دستفروشی شده باشند.

بازگردانده شدن کالاهای ضبط شده آن‌ها، کاسته شدن از برخوردها و به سرانجام نرسیدنِ طرح‌ نژادپرستانه‌ی «کاور پوشیدن» و «صدور کارت شناسایی» برای دستفروشان موفقیت‌هایی بود که نوید «هرچه بیشتر هم‌صدا شدن» این قشر را می‌داد، اما وضعیت کودتایی کرونا، بر آن مهر توقف زد و دستفروشان را در تله‌ی جُرم و نداری بیشتر فرو برد.

در این میان همچنین نباید از تأثیری که کرونا بر امکان متشکل نشدن دستفروشان به اعتبار ایستادگی‌های‌شان در برابر برخوردهای وحشیانه‌ی مأموران شهرداری داشت، غافل شد.

شهریور ۱۳۹۸ بود که پس از یک دور درگیری‌های دستفروشان متروی تهران با مأموران شهرداری، سرانجام بخشی از بدنه‌ی شهرداری قانع شد که با روش‌های سرکوب‌گرانه حریف این قشر نمی‌شود و لذا برنامه‌ای که با عنوان «گفتگوی صمیمی مسئولان شهرداری با دستفروشان مترو» در ایستگاه «امام خمینی» برقرار شد و بازتاب گسترده‌ای هم یافت؛ در واقع نشانه‌ای از اثرگذاری مقاومت این نیروها و عقب‌نشینی شهرداری بود.

بازگردانده شدن کالاهای ضبط‌شده آن‌ها، کاسته شدن از برخوردها و به سرانجام نرسیدنِ طرح‌ نژادپرستانه‌ی «کاور پوشیدن» و «صدور کارت شناسایی» برای دستفروشان موفقیت‌هایی بود که نوید «هرچه بیشتر هم‌صدا شدن» این قشر را می‌داد، اما وضعیت کودتایی کرونا، بر آن مهر توقف زد و دستفروشان را در تله‌ی جُرم و نداری بیشتر فرو برد.

تداوم این فرایند جز گسترش فاجعه‌ی اجتماعی و تبدیل بسیاری از مردم به بزهکار هیچ چیز نخواهد بود.