اسماعیل خویی، از سرآمدان شعر معاصر فارسی ۲۵ مه/ ۴ خرداد در تبعید در بیمارستانی در لندن درگذشت. سبا، دختر خویی دو روز قبل از درگذشت شاعر نوشته بود: «پدرم از روز جمعه صبح در بیمارستان بستری شدند، ذات‌الریه شدید، متاسفانه سبب شد که خونشان عفونی شود و ریه‌ها آسیب دیدند، نارسایی قلبی دیگری ایجاد شد و متاسفانه کلیه‌ها نیز آسیب دیدند.» اسماعیل خویی ۹ تیر ۱۳۱۷ در شهر مشهد به دنیا آمد. پدرش وضعیت اقتصادی خوبی داشت اما ناگهان پدر بدهکار شد و اموالش را از دست داد و او که فقط هشت سال سن داشت ناگزیر شد برای گذران زندگی تابستان‌ها در بازار کار کند. خویی کودک کار بود و با این حال با حمایت دایی خود موفق شد به تحصیلاتش ادامه دهد. خویی بعد از آنکه از دانشسرای عالی فارغ‌التحصیل شد با بورس تحصیلی به بریتانیا رفت و از دانشگاه لندن دکترای فلسفه گرفت. او پس از بازگشت به ایران در تهران ساکن شد و در دانشگاه تربیت معلم تهران به تدریس پرداخت. خویی در مصاحبه‌ای گفته است در تهران تحت تاثیر «زمستان» اخوان ثالث قرار گرفت: «کتاب زمستان من را بیدار کرد و کلید آشنایی من با شعر نو بود. من با کتاب زمستان از خواب هزار‌و‌صد ساله‌ شعر سنتی بیدار شدم و پس از اخوان بود که نخست و بیش از پیش از همه با شاملو آشنا شدم و بعد به تدریج با شاعران دیگر. نیمایوشیج واپسین شاعری بود از نوسرایان که در آن زمان با او آشنا شدم.» اسماعیل خویی از پایه‌گذاران کانون نویسندگان ایران است و دو دوره نیز عضو هیئت دبیران کانون بوده است. از او مجموعه اشعار فراوانی منتشر شده است: «بر خنگ راهوار زمین» ۱۳۴۶، «بر بام گردباد» ۱۳۴۹، «از صدای سخن عشق» ۱۳۴۹، «فراتر از شب اکنونیان» ۱۳۵۰، «در نابهنگام» ۱۳۶۳، «گزاره هزاره» ۱۳۷۰،«جهان دیگری می‌آفرینم» ۱۳۷۹ و «شاعر خلقم، دهن میهنم» ۱۳۷۹ برخی از آثار شاخص اوست. تازه‌ترین دفتر شعر اسماعیل خویی به نام «دیر نمی‌شود دلم» چندی قبل از مرگ شاعر توسط انتشارات زاگرس در آتلانتای آمریکا منتشر شد.