تن‌های فرسوده و لاغر، بدن‌هایی که از آنها پوست و استخوانی بیشتر نمانده است. این وضعیت عمومی مهاجران بی‌برگه در اعتصاب غذا در بروکسل، قلب اتحادیه اروپا است.

البته این تن‌های شکننده و وضعیت سلامت متزلزل را نباید به قربانی‌بودن آنها تفسیر کرد. این چهارصد مهاجر بی‌برگه در حال مقابله با سیاست‌هایی هستند که دهه‌ها کسانی چون آنها را به حاشیه رانده و از حقوق کامل محروم کرده است و به سنتی از مبارزه معروف به جنبش بی‌برگه‌ها (Sans-papiers) تعلق دارند.

از ۲۳ ماه مه ، بیش از ۴۰۰ مهاجر بدون برگه به عنوان اقدام‌ نهایی برای منظم‌سازی جمعی وضعیت اقامت‌شان در دو دانشگاه و یک کلیسا در بروکسل اعتصاب غذا كرده اند.  برخی از آنها نیز روز جمعه ۱۷ ژوئیه اعتصاب آب کردند و از نوشیدن هرچیزی خودداری می‌کنند.  ۳۰ نفر از آنها دوشنبه ۱۹ ژوئیه در پی وخامت حالشان به بیمارستان منتقل شده اند.

نخستین بار ۱۹۹۶ بود که با حمله نیروی ویژه پلیس فرانسه به مهاجران بی‌برگه اعتصاب غذاکرده در یک کلیسا در پاریس توجه رسانه‌ای ــ جهانی به مسأله مهاجران بدون ورق در اروپا جلب شد. اگرچه آغاز این شکل از مبارزه Sans-Papiers ها در فرانسه به ابتدای دسامبر ۱۹۷۲ باز می‌گردد. آن زمان ۱۹ تونسی مواجه با تهدید اخراج کلیسایی را در ولانس فرانسه اشغال کردند و دست به اعتصاب غذا زدند.

رژیم ویزا و اقامت در اروپا پناهندگان را تا جای ممکن پس می‌زند. اتحادیه اروپا برای دور نگه داشتن پناهندگان از مرزهایش با ترکیه و لیبی معاهده بست تا مقابله با حرکت پناهندگان را حتی خارج از مرزهایش آغاز کند. این سال‌ها نشان داده اند که توافق‌های اتحادیه اروپا به ایجاد کمپ‌های خصوصی با وضعیت دهشتناک در لیبی و افزایش بودجه تجهیزات نظامی برای ترکیه و ادامه روند غرق‌شدن پناهندگان در دریا انجامیده است.

«زمانه» برای اطلاع از اعتصاب غذای پناهندگان بی‌برگه در بروکسل با سولماز اسکندری، فعال چپ ساکن بلژیک گفت‌و‌گو کرد که در ادامه می‌خوانید.

▪️ زمانه: آیا می‌توانید درباره کسانی که در اعتراض دست به اعتصاب غذا زده اند، بیشتر توضیح بدهید؟ درباره سابقه زندگی آنها در بلژیک، شمارشان، و نیز پیشینه مهاجرتی‌شان؟

سولماز اسکندری: اعتصاب غذاکننده‌ها حدود ۴۰۰ مهاجر بی‌برگه هستند که آدم‌های مختلفی بین آنها هست. بین آنها کسانی هستند که ۱۰، ۱۵ یا ۲۰ سال در حال زندگی در بلژیک بدون اجازه اقامت هستند. برخی نیز افرادی‌اند که قبلاً اقامت موقت داشته اند ولی اقامتشان دیگر تمدید نشده است. اینها مهاجران یکدستی نیستند که از منطقه یا قاره خاصی آمده باشند: آنها از جاهای مختلفی، از خاورمیانه گرفته تا آفریقا آمده اند.

در اروپا می‌دانید که وقتی کسی اجازه اقامت یا ماندن در کشوری را ندارد یا اقامتش تمدید نمی‌شود، در واقع از تمام حقوق شهروندی محروم است.  این مهاجران هم برای گذران زندگی مجبور بودند دست به کار بدون قرارداد و بدون بیمه بزنند که مجال هر شکلی از سوء استفاده و استثمار را در اختیار کارفرمای آنها می‌گذارد.

خیلی از اینها اینجا خانواده تشکیل داده اند، بچه هایشان در این کشور به دنیا آمده اند و زبان دیگری به جز زبان‌های رسمی بلژیک بلد نیستند. آنها حلقه دوستان‌شان را اینجا تشکیل داده اند و اینجا را کشور خودشان می‌دانند.

وقتی با این مهاجران صحبت می کنید، می‌بینید که بسیاری از آنها اصلاً خودشان را بلژیکی می‌دانند، چون زمان طولانی‌ای اینجا زندگی کرده اند، و زبان این کشور را به خوبی یک بلژیکی دارند صحبت می کنند.

اما همان طور که گفتم، به خاطر سیاست‌هایی که بر سر مسأله مهاجران در همه‌جای اروپا وجود دارد، آنها هم نتوانستند اقامت از این کشور بگیرند. بلژیک بر خلاف سوئد و آلمان و هلند، سیاست های کمتر سخت‌گیرانه‌ای بر سر اخراج اجباری مهاجران دارند. بنابراین اگر چه به این پناهندگان جواب قبولی داده نشده بود اما آنها تصمیم گرفتند که در این کشور بمانند و زندگی‌شان را با همین وضعیت بسازند. تا الان هم با همین وضعیت زندگی کرده اند.

اما خوب به خاطر شرایط اقتصادی که الان در اثر همه‌گیری ویروس کرونا بر کل دنیا حاکم شده، خیلی از مردم شغل‌هایشان را از دست داده اند و به تبع آن مهاجران بی‌برگه هم به شدت متضرر شده اند. در واقع در وضعیتی قرار گرفته اند که حیاتشان به خطر افتاده. و به همین خاطر برای اینکه توجه دولت و رسانه‌ها و افکار عمومی را به وضعیت خود جلب بکنند، تصمیم گرفته اند که به صورت دسته جمعی دست به اعتصاب غذا بزنند.

▪️ خواسته اصلی اعتصاب‌کنندگان چیست؟ پاسخ رسمی به آن چه بوده و چقدر همبستگی با اعتراض این پناهجویان در بلژیک وجود دارد؟

س.ا: پناهندگان از ۲۳ مه آنها اعتصاب غذا را شروع کرده اند و در دو دانشگاه و یک کلیسا در بروکسل اسکان داده شده اند. و تا الان هم هیچ پاسخ روشنی از سمت دولت بالاخص از سمت وزارت امور خارجه یا وزارت امور پناهندگان یا مهاجرت به آنها داده نشده است.

بسیاری از آنها سال‌ها کار کرده اند و به دولت بلژیک مالیات داده اند تا بچه‌هایشان بتوانند مدرسه بروند. اما خب در واقع وضعیت اقامتی آنها به این صورت باقی مانده و به اصطلاح «ناشهروند» هستند.

دولت مقاومت شدیدی بر سر این مسأله دارد. شماری از اعتصاب‌کنندگان از جمعه ۱۷ ژوئیه دست به اعتصاب آب هم زده اند و از خوردن آب هم خودداری می‌کنند. مطالبه‌شان در وهله اول رسیدگی به وضعیت اقامت‌شان است و به تبع آن رسیدگی به وضعیت شغلی و معیشتی‌شان.

بسیاری از آنها سال‌ها کار کرده اند و به دولت بلژیک مالیات داده اند تا بچه‌هایشان بتوانند مدرسه بروند. اما وضعیت اقامتی آنها به این صورت باقی مانده و به اصطلاح «ناشهروند» هستند. هرچند بسیاری به همین دولت مالیات داده اند.

سازمان‌های مختلف و متعددی هستند که پس از آغاز اعتصاب مهاجران بدون ورق، به ویژه در برابر کلیسایی که ۲۵۰ تن از آنها آنجا هستند، بارها دست به تجمع و اعتراض زده اند. هرروز آنجا آدم‌های زیادی از طیف‌های مختلف با عقاید سیاسی گوناگون معترض می‌شوند.

دولت حداقل تا روز ۵۰ ام اعتصاب غذای این معترضان هیچ واکنشی نشان نداده بود. یعنی مقاومت شدیدی کرده بود؛ بالاخص سامی مهدی وزیر امور مهاجرت و پناهندگی.

و این اتفاق علی رغم درخواست‌های زیادی که از سوی مردم شده بود، رخ داده است. حتی گروهی از بلژیکی‌ها الان دست به اعتصاب غذا زده اند. یکی دیگر از کنش‌هایی که انجام دادند، سوزاندن کارت‌های شناسایی ملی‌شان به نشانه اعتراض بود. اما دولت هنوز واکنش خاصی تا کنون نشان نداده. فقط حزب‌های سوسیالیست (پی اس) و سبز (اکولو) بلژیک دیروز تهدیده کرده بودند که در صورت مرگ یک نفر از این مهاجران بر اثر اعتصاب غذا یا اعتصاب آب از بدنه دولت خارج خواهند شد. در جواب، رهبر حزب لیبرال بلژیک بیانیه داد و گفت با این وضعیتی که بلژیک پس از سیل اخیر دارد، تهدیدی که دو حزب کرده اند نشانه بی‌مسئولیتی است زیرا ما اکنون به دولت متحد نیاز داریم تا به این مسأله رسیدگی کنیم.

البته دولت واکنش‌هایی نشان داده که ربطی به مطالبه اعتصاب‌ غذاکنندگان ندارد. مثلاً اعلام شده اگر معترضان به اعتصاب غذایشان پایان بدهند، پرونده‌ها یکی یکی و مورد به مورد بررسی خواهند شد. یا سامی مهدی گفت که به آنها اقامت موقت داده خواهد شد.

اما هر دو خواسته اصلی پناهندگان بر خلاف اینهاست: خواسته اول آنها منظم‌سازی وضعیت این پناهجویان به صورت گروهی است، یعنی همه‌شان با هم و نه یکی یکی؛ و خواسته دوم اقامت دائم است و نه موقت، زیرا مهاجران می‌‌گویند چند سال دیگر دوباره وضعیت‌مان همین خواهد شد و دوباره گرفتار شرایط غیرقابل زیست فعلی می‌شویم.

▪️ این اعتراض همراه با اعتصاب غذا ۶۰ روز پیش شروع شد. شما خبر دادید که اعتصاب‌کنندگان از نوشیدن آب نیز سر باز زده اند. وضعیت سلامت آنها چه طور است؟

س.ا: بسیاری از آنها وضعیت سلامت‌شان به خطر افتاده است، به ویژه اینکه از نوشیدن آب هم دارند خودداری می کنند. ۶۰ روز اعتصاب غذا آسیب‌های جبران‌ناپذیری به تن و بدن هر انسانی می‌تواند وارد کند. آن طور که من از نزدیک دیده ام، اعتصاب‌کنندگان به شدت لاغر شده اند، تنفس‌شان مشکل پیدا کرده است، مشکلات کلیوی و بیماری‌های دیگری برایشان به وجود آمده است؛ هرچند مدام هر روز گروه‌های پزشکان داوطلب و پرستاران داوطلب می‌آیند تا وضعیت سلامت معترضان را چک کنند.

از اینها چیزی جز پوست و استخوان باقی نمانده. خیلی‌ها دیگر حتی نای حرف زدن ندارند. سایه مرگ روی همه اینهاست. علی رغم آن، دولت هنوز هیچ اقدام جدی نکرده و صرفاً وعده و وعید می‌دهد. آن هم وعده‌هایی که ربطی به خواسته‌های معترضان ندارد.

ما اکنون درگیر یک دعوای حزبی در پارلمان و بدنه دولت هستیم که در نهایت سودی ندارد. دولت باید هر چه سریع‌تر به خواسته اعتصاب‌کنندگان تن بدهد. خواسته اصلی آنها منظم‌سازی گروهی و اقامت دائم است. و تنها در این صورت قبول می‌کنند دست از اعتصاب غذا بردارند و اعتصاب خود را بشکنند.

▪️ چه سیاست های دولتی و اروپایی به وضعیت الان این کارگران بدون ورق انجامیده؟

س.ا: یک جنبه مهم آن، به کلیشه‌های به عنوان اصل پذیرفته‌شده «مهاجر خوب» و «مهاجر بد» بازمی‌گردد؛ البته مهاجر خوب‌ای که معیارهای خوب‌بودن‌اش را سیاست دولت تعیین می‌کند.

اعتصاب‌کنندگان به شدت لاغر شده اند، تنفس‌شان مشکل پیدا کرده است، مشکلات کلیوی و بیماری‌های دیگری برایشان به وجود آمده است.

از این منظر، مهاجر خوب کسی است که بتواند دولت را اقناع بکند که در وهله اول در کشور خودش جانش در خطر بوده است. این یعنی مقام‌های مهاجرت می‌توانند از سوی خودشان تشخیص بدهند جان این مهاجران در آن کشورها در خطر نیست و با درخواست آنها مخالفت کنند.

یک نمونه بارز آن در مورد پناهندگان افغانستانی صدق می‌کند که مکرراً آنها را اخراج می‌کردند. بهانه این بود: به آنها می‌گفتند کشور شما خطرناک نیست، در آن جنگ نیست، آمریکا آنجا مستقر است و شما دموکراسی دارید. به این بهانه، درخواست آنها رد می‌شد.

برای بسیاری از مهاجرها از کشورهای دیگر هم چنین سیاستی دنبال می‌شود. شما اولاً باید ثابت بکنید که در خطر جانی قرار دارید تا بتوانید روند پناهندگی یا اقامت را طی بکنید.

و تازه پس از آن، در وهله دوم، باید نشان بدهید که شهروند خوب هستید، به معنای اینکه یک نیروی کار خوب برای این دولت هستید. و اگر نتوانید این «مهاجر خوب» بودن را ثابت کنید، پذیرفته نمی‌شوید.

بسیاری از این‌ها، به ویژه آنهایی را که از کشورهای آفریقایی می‌آیند، به عنوان به اصطلاح «مهاجرهای اقتصادی» تشخیص داده اند و به این خاطر درخواست آنها را رد کرده اند. ولی آنها تصمیم گرفته اند که همینجا بمانند و با این وضعیت زندگی‌شان را بسازند و تکرار می‌کنم که به دولت هم مالیات داده اند.

▪️ به نظر شما دورنما چیست؟

س.ا: من در مورد دورنما مطمئن نیستم. بسیار نگرانم و هر آن احتمال این را می‌دهم که یک نفر از اعتصاب‌کنندگان واقعاً جان بدهد. این فاجعه بسیار بزرگی در کشور بلژیک خواهد بود.

نمی‌دانم أصلا دولت اینجا حاضر است تا اینجا پیش برود که یک تن از اینها جان‌اش را از دست بدهد و سپس به خواسته‌های آنها رسیدگی کند؟ با توجه به اینکه قبلا هم احساسات اعتراض‌آمیز عمومی بر سر موارد مشابهی برانگیخته شده بود. مثلا سابقه شلیک پلیس به خودروی حامل مهاجران را داشته ایم که طی آن حادثه کودکی دو ساله کشته شد و این باعث برانگیخته شدن احساسات عمومی در این کشور شد. هر سال در سالگرد این قضیه مردم تظاهرات می‌کنند و خواستار برقراری عدالت و مجازات عاملان این قضیه هستند.

نمی دانم واقعا دورنما چه خواهد بود اما امیدوارم به سرعت وزیر مهاجرت بلژیک و دولت به طور کلی فکری برای این وضعیت بکند تا اتفاق ناگوارتری نیفتد. همین حالا هم اتفاق ناگوار افتاده و اعتصاب غذا برای مدتی این چنین طولانی صدمات جبران ناپذیری به بدن اعتصابیون وارد کرده است. اما اینکه کسی جانش را از دست بدهد، مثل یک شوک بزرگ برای جامعه بلژیک خواهد بود.

همین الان هم شاهد این مسأله هستیم. واکنش‌ها در شبکه های مجازی حاکی از شوکه‌کننده‌بودن بی‌اعتنایی دولت برای بسیاری از بلژیکی هاست؛ اینکه چرا دولت هیچ پاسخی به این وضعیت نمی‌دهد.

اما همان طور که قبلا گفتم، همبستگی‌ای که جامعه فعالان اینجا نشان داده اند، همبستگی بالایی بوده است و هر روز در برابر محل‌های اعتصاب این مهاجران اعتراض و تجمع برگزار می‌شود. در شبکه‌های اجتماعی نیز کاربران مدام درباره این موضوع می‌نویسند و دولت را تحت فشار قرار می‌دهند که هر چه سریعتر خواسته‌های این مهاجران را تحقق بخشد.