شهروندان افغانستان زیر سایه امارت چه روزهایی را سپری می‌کنند؟

آنچه این روزها در افغانستان اتفاق افتاده و دارد اتفاق می‌افتد، شهروندان افغانستان را وحشت زده و جهانیان را حیرت زده ساخته است.

از هم پاشیدن یک دولت و نظام ظاهرا مردم سالار با ارتش و نیروی منظم ۳۰۰ هزار نفره که در نتیجه سرمایه‌گذاری جامعه جهانی در ۲۰ سال گذشته ایجاد شد، برق‌آسا و یک شبه جا بدل کرد به نظام امارت اسلامی که ۲۰ سال پیش شکست فاحش را متقبل شده بود.

این گزارش را با صدای گزارشگر در ساوند کلاود زمانه بشنوید:

سقوط پی هم ولسوالی‌ها و پس از آن سقوط مراکز ولایات یکی پیِ دیگر به دست افراد گروه طالبان، آن هم بدون هیچ درگیری، زمینه را برای حضور آنان به‌شکل بی‌قید و شرط و بدون چالش نظامی در برابر طالبان، در کابل فراهم ساخت.

پس از خروج محمد اشرف غنی، رئیس جمهوری پیشین افغانستان از کشور و حضور جنگجویانِ گروهِ طالبان در سطح شهر کابل و گشت و گذار آنان با موترها و وسایل نظامی و موتر سایکل‌ها، وحشت در میان مردم خلق شده است.

رفتنِ رئیس جمهوری سابق از کشور و ناپدید شدنِ مسئولان و کابینه دولت قبلی یک‌شبه از افغانستان، امید به آینده را از نزد مردم افغانستان گرفته است و هر شهروند این کشور را با یأس و نا امیدی رو‌به‌رو کرده است.

ناوقت روز یک‌شنبه (دقیقا ساعت ۶:۴۵ شام)، افراد گروه‌ طالبان وارد کابل شدند. شهروندان کابل همه سراسیمه شدند و از ترس همه کار و روزگارشان را رها کرده به خانه‌هایشان برگشتند. صدای رنجرها نیز در هر کوچه و پس‌کوچه می‌پیچید. صدای هواپیماهایی پی در پی شنیده می‌شد. در پایان شب هم صدای الله‌اکبر طالبان به گوش می‌رسید.

مردم افغانستان که در حدود دو دهه قبل حاکمیت طالبان و امارت اسلامی را که در هیچ گوشه‌ای از جهان مانند ندارد تجربه کرده‌اند و از همین لحاظ هر دری را می‌زنند تا روزنه‌ای بیابند برای مصون و آزاد زیستن، گاهی حتی درهای مرگ را نیز دق‌الباب کردند.

فرزاد، دانشجوی سال سوم دانشکده حقوق و علوم سیاسی در کابل است. او هراسان، با رنگ پریده و آکنده از ترس و وحشت در یکی از جاده‌های کابل روان است. از او در پیوند با وضعیت می‌پرسم. در حالی که ناامیدی نسبت به آینده از سیما و گفتارش به گونه‌ای روشن نمایان است، می‌گوید ترس دارد و هراس دارد که فردا چه خواهد شد، آرزوهایش چه خواهد شد.

او طالبان را ظالم می‌گوید و می‌گوید که آنان به هیچ‌کس رحم نمی‌کنند.

اولین شب طالبان در کابل

نخستین شب تاریک زیر سایه حاکمیت امارت اسلامی سپری شد. شبی که تاریک‌تر از شب‌های قبل و طولانی‌تر از هر شب یلدا برای هر شهروند دیگراندیش افغانستان بود.

فردای روز از هل هله و شور و شوق کابل خبر نیست. جاده‌های مملو از شهروندان و موترهای گوناگون که با بوق‌هایشان فضای کابل را دگرگون می‌کرد، رخت بدل کرده به خاموشی و سکوت. سکوتی که بیانگرِ یک رویداد غمبار و حاکی از عقب‌گرد است.

هم‌زمان با تسخیر کابل از سوی طالبان به یک بار‌گی ده‌ها رسانه شنیداری و دیداری در افغانستان یا از فعالیت باز ماند یا به گونه فوری رنگ نشراتی بدل کرد؛ رویکردی که حتی شهروندان محبوس در چهار دیواری‌ها را ناامیدتر از هر زمانی کرد. نشر سریال‌ها، آهنگ‌ها و برنامه‌های تفریحی هم متوقف شد.

مسلمه، دخت کابلی‌ست که ۲۰ سال سن دارد. او زمانی که متولد شد تازه روزهای سیاهی حاکمیت دور نخست طالبان به پایان رسیده بود و افغانستان داشت قدم‌های امید به آینده را بر می‌داشت.

مسلمه می‌گوید حاکمیت طالبان را از اعضای خانواده‌اش و نزدیکانشان شنیده بوده اما حالا دارد زند‌گی را زیر سایه حاکمیت پرچمِ امارت تجربه می‌کند.

او می‌گوید با توجه به آنچه از ظلم طالبان در میانه‌های دهه ۷۰ و ۸۰ هجری شمسی شنیده است، فکر می‌کند که روزگار امروز حضورِ طالبان را دارد خواب می‌بیند و با این وضعیت، امیدواری‌ای نسبت به آینده را ندارد و آزادی‌های مدنی، اجتماعی و فردی، همه نابود شده است.

در دو روز حاکمیت طالبان هنوز هم سکوت در کنار امارت بر شهر حاکمیت دارد و همه جا آرامش عجیبی به خود گرفته. آرامشی که شاید برای اولین بار خوشایند است. نهادهای دولتی، بانک‌ها، فروشگاه‌ها و… همه بسته‌اند. شهروندان به گونه‌ای انگشت‌شمار دل به دریا زده و از خانه بیرون می‌شوند، هر چند طالبان پیام‌های پی در پی از بهبود وضعیت منتشر می‌کنند.

محمد سلیم، از شهروندان ولایت پروان در حومه ۶۰ کیلومتری شهر کابل می‌گوید پس از چاشت روز یک‌شنبه و به دنبال آن که طالبان بر همه جای شهر حاکم شدند، همه خطرها را به جان خریده و برای دیدنِ وضعیت به شهر چاریکار رفته اما از رفتنش نادم شده است.

سلیم می‌گوید:

«هر سو موترهای پُر از طالبان را می‌دیدم که جنگ‌افزار به دست دارند.»

با گذشت هر لحظه، هر ساعت و هر روز وضعیت زند‌گی در افغانستان دشوارتر می‌شود. هنوز هم بانک‌ها بسته هستند و از سرمایه‌های به جا مانده افغانستان در این بانک‌ها خبری نیست. فروشگاه‌ها از جمله فروشگاه‌های مواد خوراکی باز نشده‌اند. شهروندان با کمبود مواد اولیه زندگی از جمله گاز مواجه هستند و در بهای همه کالاها در شهر، افزایش رونما شده است.

دشوارتر از این، پس از سقوط کابل به دست افراد گروه طالبان، هزاران شهروند کشور با یورش به فرودگاهِ حامد کرزی در شهر کابل، تلاش داشتند و دارند که تا به هر نحو ممکن افغانستان را ترک کنند.

فرید و سعیده، زوج افغانستانی که با دو کودکشان به در فرودگاه آمده‌اند، قصد دارند تا افغانستان را ترک کنند. آنان می‌گویند یکی آموزگار بوده و دیگری کارمند یک نهاد غیر‌دولتی و فکر می‌کنند که اگر از کشور بیرون نشوند، جان‌هایشان را از دست خواهند داد.

همانند این زوج، هزار افغانستانی با یورش به فرودگاه در حالی که پروازهای ملکی در فرودگاه متوقف شده بود، تلاش داشتند تا از هر راه ممکن خودشان را به هواپیماهای نظامی برسانند تا جایی که برخی‌ها بال‌های هواپیما را محکم گرفته‌اند و به محض بلند شدنِ هواپیما، نقش بر زمین شده‌اند.

با این وضع، هنوز سرنوشت دولت در افغانستان روشن نیست. طالبان ادعای حاکمیت بر افغانستان و کابل دارند اما هیچ رهبر تراز اول این گروه در کشور یا کابل نیست.

طالب‌ها در کابل

از مرکز و ولایت‌ها گزارش‌هایی منتشر می‌شوند که نهادهای حکومتی و دار و ندارِ مردم از سوی افراد فرصت‌طلب چپاول شده است. رویدادی که امیدهای اندک باقی‌مانده در اذهانِ مردم را از بین برده و به شدت وحشتِ خلق شده افزوده است.

رهبری طالبان نیز پس از ورود افرادش به کابل از یک مکان نامعلوم نوار دیدار منتشر کرد و پیروزی طالبان را مبارک باد گفت و از همه نیروهای تحت اوامرش خواست که به آرامش مردم تلاش کنند.

حالا و با این وضع معلوم نیست که سرنوشت افغانستان چه خواهد شد و هزاران شهروند افغانستان که در دولت قبلی در بخش‌های ملکی و نظامی مسؤلیت داشتند و هم اکنون در مکان‌های مختلف پنهان استند با چه سرنوشتی رو به رو خواهند شد.

این پرسش‌ها و ده‌ها پرسش دیگر را گذشت زمان پاسخ خواهد داد.