شماری از چهره‌های جناح راست دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان که شامل حامیان رئیس‌جمهوری ایالات متحده نیز پیشین می‌شوند، زبان به انتقاد از استراتژی دولت جو بایدن در قبال جمهوری اسلامی گشوده اند.

https://www.radiozamaneh.com/689896/

۲۹ نوامبر / ۸ آذر قرار است ششمین دور مذاکرات هسته‌ای برای احیای «برنامه جامع اقدام مشترک» (برجام) آغاز شود. در آستانه دور جدید، قدرت‌های اروپایی به ایران اخطار داده‌اند که بیش از این از محدوده‌های برجام تخطی نکند. آنها در ضمن در بیانیه مشترک با جو بایدن تلاش کرده‌اند یکی از خواسته‌های تهران را به نحوی فراهم آورند: دادن تضمین در این باره که دولت آمریکا بار دیگر یکجانبه از توافق خارج نشود.

در بیانیه مشترک بایدن و رهبران سه امضاکننده اروپایی برجام، بریتانیا و آلمان و فرانسه، آمده است:

«ما از تعهد آشکارا ابرازشده پرزیدنت بایدن برای بازگشت ایالات متحده به پیروی کامل از برجام و حفظ این پیروی کامل تا زمانی که ایران نیز چنین کند، استقبال می‌کنیم.»

هرچند جمهوری اسلامی بیشتر از جانب دولت جمهوری‌خواه احتمالی بعدی برای خروج از توافق همچون ترامپ در مه ۲۰۱۸ احساس خطر می‌کند، جو بایدن نمی‌تواند چنین تضمینی دهد. برجام یک پیمان امضاشده و تأییدشده در سنای آمریکا نیست.

با وجود این، تنش‌ها بین دو کشور در هفته‌های اخیر پس از مواجهه دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروی دریایی آمریکا در خلیج فارس و نیز پرواز بمب‌افکن‌ B-1B آمریکایی همراه با هواپیماهایی از اسرائیل، مصر، عربستان سعودی و بحرین بر فراز تنگه هرمز افزایش یافت. پرواز بمب‌افکن آمریکایی پس از آن صورت می‌گرفت که به نوشته واشنگتن پست، ایران نخستین حمله بزرگ خود علیه سربازان آمریکایی در سوریه را با پهپاد انجام داده بود. حمله‌ای که تلفات انسانی دربر نداشت اما خسارت زیادی برجای گذاشت. سقوط افغانستان نیز منتقدان سیاست خارجه بایدن را تقویت کرده است.

از سوی دیگر، افزایش تنش‌ها بین اسرائیل و ایران نیز حامیان دولت اسرائیل در واشنگتن را به اعمال فشار بیشتر بر دولت بایدن برانگیخته. اسرائیل به حمله‌های هوایی علیه هدف‌های مرتبط با ایران در سوریه ادامه می‌دهد و به گزارش جروزالم پست، ایران نیز تجهیزات پدافند پیشرفته برای به چالش کشیدن اسرائیل به آنجا ارسال کرده است. اسرائیل نگران است آمریکا به توافقی «بدتر» از برجام با ایران رضایت دهد و از همین روی، نفتالی بنت، نخست‌وزیر اسرائیل تصمیم گرفته است برای نشان دادن مخالفت خود با احیای برجام، به رابرت مالی، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران وقت ملاقات ندهد.

لارنس جی هاس، مشاور ال گور معاون اول بیل کلینتون، رئیس جمهوری اسبق دموکرات، و کارشناس امور ایران که اکنون پژوهشگر ارشد شورای سیاست خارجه آمریکا است، در ستونی برای وب‌سایت «هیل» درباره این موقعیت می‌نویسد که دولت بایدن باید کاری کند که ایران فشار ضروری برای تغییر مسیر را احساس کند:

«در حالت ایده‌آل، ایالات متحده و متحدانش باید تمام این موضوع‌ها را به یکدیگر در مذاکراتی دشوار با ایران به هم گره بزنند. این یعنی، مقام‌های آمریکایی و اروپایی باید از طریق ترکیبی از فشارهای اقتصادی، دیپلماتیک و نظامی راهی برای واداشتن ایران به بازگشت به میز مذاکره بیابند و مذاکرات را گسترش دهند تا دیگر برنامه‌های استراتژیک ایران، حمایت‌اش از تروریسم و فعالیت‌های بی‌ثبات‌کننده‌اش در منطقه را نیز شامل شوند. البته واشنگتن و متحدانش ظاهراً تمایلی به چنین رویکردی ندارند. باشد، اما آنها باید چیزی بیشتر از التماس کردن به رهبران ایرانی برای بازگشت به مذاکرات متمرکز بر مسأله هسته‌ای بیابند. چرا که دست‌کم در لحظه کنونی ایران به وضوح فشاری برای تغییر مسیر روی خود احساس نمی‌کند.»

بردلی باومن و رایان بروبست، دو جمهوری‌خواه از اندیشکده محافظه‌کار «بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها» نیز به افزایش فشار نظامی بر ایران باور دارند. آنها در ستونی برای «دفنس نیوز» از ضرورت گسترش مانورهای نظامی مشترک بین اسرائیل، دولت‌های عربی و آمریکا سخن می‌گویند.

باومن و بروبست مقاله خود را با مانور نظامی کنونی اسرائیل، امارات متحده عربی، بحرین و ایالات متحده در دریای سرخ آغاز می‌کنند که برای مقابله با ایران و جلوگیری از ارسال سلاح به شبه‌نظامیان متحد جمهوری اسلامی برنامه‌ریزی شده است. این نخستین باری است که امارات و بحرین در مانور نظامی مشترکی با اسرائیل حاضر شده اند.

https://www.radiozamaneh.com/690612

آنان می‌نویسند که ایالات متحده و اسرائیل باید به ریاض بقبولانند که در مانورهای بعدی مشارکت داشته باشد. آنان همچنین خواهان دعوت مصر و امارات و بحرین به مانور دریایی سالانه «نوبل دینا»ی اسرائیل بعدی هستند که سال جاری با حضور قبرس و فرانسه و یونان برگزار شد. آنان به امارات نیز توصیه کرده‌اند تا اسرائیل را به مانورهای بعدی مشترک ابوظبی و واشنگتن دعوت کند.

به باور این دو، گسترش مانورهای نظامی مشترک آمادگی در برابر خطر احتمالی ایران را افزایش می‌دهد و جلوی ارسال سلاح به گروه‌های نیابتی این کشور را می‌گیرد.

دو عضو دیگر بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها که به داشتن موضعی جنگ‌طلب مشهور است، ژاکوب ناگل و مارک دوبُویتز، در ستونی برای «نیوزویک» از مذاکرات برجام انتقاد کرده اند. آنان می‌نویسند:

«رابرت مالی مذاکره‌کننده اصلی واشنگتن هدف را چنین معرفی می‌کند: “پیروی در ازای پیروی”، خیلی خلاصه یعنی بازگشت به توافق ۲۰۱۵. اما با هرچه مستأصل‌ترشدن مالی برای دستیابی به یک توافق، شاید چیز بدتری در راه باشد: توافقی ضعیف‌تر که حامیانش آن را “کمتر در برابر کمتر” می‌خوانند. هرچند آدم‌های عاقل آن را باید “کمتر در برابر بیشتر” بخوانند ــ محدودیت‌های هسته‌ای کمتر در ازای رفع تحریم‌های اقتصادی بیشتر.»

توافق کمتر در برابر کمتر را دنیس راس، دیپلمات کهنه‌کار آمریکایی در دولت‌های کلینتون، بوش و اوباما در ستونی برای روزنامه «واشنگتن‌پست» به دولت بایدن توصیه کرده بود: اینکه پیش از بازگشت جمهوری اسلامی به برجام، تمام تحریم‌ها را لغو نکند یا اساساً به برجام نپیوندد، و طرح یک توافق «کمتر در برابر کمتر» را پیش ببرد.

راس این پیشنهاد را با مثالی چنین صورت‌بندی کرده بود: مثلاً اگر ایران غنی‌سازی با غلظت بالا را متوقف کند، ذخیره اورانیوم غنی‌سازی‌شده را کاهش دهد و سانتریفیوژهای پیشرفته‌اش را از مدار خارج کند، آمریکا به ایران اجازه دسترسی به حساب‌های مسدودشده‌اش در خارج را خواهد داد.

به گفته راس، چنین طرحی باعث افزایش زمان ضروری برای ایران جهت رسیدن به بمب اتم و کاهش خطرناک‌بودن برنامه هسته‌ای ایران خواهد شد و در عین حال، رژیم تحریم‌ها را به صورت کلی حفظ خواهد کرد و برای رسیدن به توافقی بلندمدت‌تر زمان خواهد خرید.

اما ناگل و دوبُویتز تذکر می‌دهند که اسرائیل و تقریباً تمام حزب جمهوری‌خواه با بازگشت به توافق مخالفند و در نقد توافق “کمتر در برابر کمتر” می‌نویسند:

«توافق کمتر تخته پرشی برای رسیدن به چیزی بهتر نیست. این آخرین توافق خواهد بود. در واقع، زیر رژیم “کمتر برای کمتر”، ایران در واقع “کمتر به ازای بیشتر” خواهد داشت. تهران اندکی عقب‌نشینی هسته‌ای خواهد کرد اما بیشتر پیشرفت‌های هسته‌ای خود را حفظ می‌کند از جمله تحقیق و توسعه سانتریفیوژهای پیشرفته را.»

آنان می‌گویند بایدن باید سه محدودیت بر عنصرهای مهم برنامه هسته‌ای ایران بگذارد که به ادعای آنها تسلیحاتی است هرچند تهران آن را تکذیب می‌کند. این سه محدودیت به باور آنها باید بر تولید مواد شکافت‌پذیر، تسلیحاتی کردن برنامه و ساخت ابزار حمل سلاح باشد و همزمان فشار اقتصادی حداکثری به پشتوانه یک تهدید نظامی معتبر آنها را همراهی کند. و اخطار می‌دهند که اسرائیل کشوری است که بالاخره هزینه نهایی برنامه هسته‌ای ایران را خواهد داد.

همین آخر هفته گذشته ۷۵۰ حامی حزب جمهوری‌خواه عضو «ائتلاف یهودی جمهوری‌خواهان» در لاس وگاس گرد هم آمدند تا سخنان نامزدهای احتمالی ریاست‌جمهوری آینده را بشنوند. یک مسأله بارز بود: انتقاد از بایدن بر سر به گفته آنها ضعف نشان دادن در برابر ایران و همچنین تضعیف روابط با اسرائیل. دونالد ترامپ در پیامی پیشاپیش ضبط‌شده در این نشست از «ضعف غیرقابل در برابر ایران» انتقاد کرد و مایک پنس، معاون اول او در دولت پیشین هم با اشاره به تمایل دولت بایدن برای احیای برجام، آن را «پشت کردن به اسرائیل» خواند.

با وجود این، گزارش‌هایی از تمایل اسرائیل برای امضای توافق هم مخابره می‌شود. بر اساس گزارش رسانه‌های اسراییلی، رهبران نظامی اسرائیل بر این باور بودند که اسرائیل نباید ترامپ را به سمت خروج از برجام سوق دهد. با وجود این، نتانیاهو توانست ترامپ را به خروج از توافق ترغیب کند. حالا اجماع جدیدی در اسرائیل وجود دارد: استراتژی نتانیاهو شکست خورده است.

راویو دروکر، روزنامه‌نگار اسرائیلی در روزنامه متمایل به چپ «هاآرتص» بیش از یک ماه پیش با اشاره به حمایت رهبران اسرائیل از رویه نخست‌وزیر وقت و خروج ترامپ از برجام نوشته بود: «دیدن اینکه چگونه افراد معدودی جرأت متفاوت اندیشیدن داشتند، افسرده‌کننده است. مقام‌های دفاعی به طرز قابل فهمی سکوت پیشه کردند، با اینکه اغلب باور داشتند اسرائیل نباید ترامپ را به سمت خروج از توافق سوق دهد، زیرا توافق را در میان گزینه‌های موجود از همه کمتر بد می‌دانستند…»

دروکر در ستون جدیدی برای هاآرتص بار دیگر به این ماجرا پرداخته است و این بار آن را با استراتژی آینده اسرائیل در قبال ایران چنین به پایان می‌رساند:

«از مقام‌ها این سوال را پرسیدم: حالا چه؟ اسرائیل تا همین أواخر رویای یک توافق “درازمدت‌تر و قوی‌تر” با ایران را در سر می‌پروراند. جمعه گذشته، ایران اعلام کرد که میزان بی‌سابقه‌ی ۲۵ کیلوگرم اورانیوم را تا سطح ۶۰ درصد غنی‌سازی کرده که این کشور را هر چه نزدیک‌تر به مواد مورد نیاز برای تولید نخستین بمب هسته‌ای کرده است. در پایان این ماه، مذاکرات هسته‌ای ادامه خواهند یافت چرا که ایران پذیرفته به سر میز بازگردد. دشوار نیست فهمیدن اینکه چه کسی از موضع دست‌پایین‌تر سر میز مذاکره می‌آید و چه کسی احساس قدرتمندترشدن می‌کند. مقام‌های امنیتی اسرائیلی که با آنها سخن گفتم، راهی برای توقف ایران پیش رو نمی‌دیدند، مگر یک توافق جدید. نخست‌وزیر نفتالی بنت نیز می‌داند که در حقیقت گزینه دیگری ندارد. خارج شدن ترامپ از توافق هسته‌ای به یک توافق “ضعیف‌تر و کوتاه‌تر” خواهد انجامید، اگر اصلاً توافق جدیدی در کار باشد.»