هیأت‌های مذاکره‌کننده «برنامه جامع اقدام مشترک» (برجام) در وین جمعه ۳ دسامبر به پایتخت‌هایشان بازگشتند. اما پیش از قطع گفت‌و‌گوها گزارش‌هایی از طرف ایرانی و آمریکایی منتشر شده بود که نشان می‌داد ظاهراً امیدها به توافق کم‌رنگ است. جمهوری اسلامی با بیشینه‌‌خواهی (مطالباتی حداکثری/ماکسیمالیستی) به میز مذاکره بازگشته. از سوی دیگر، اسرائیل از قدرت‌های جهان خواسته با ایران توافق نکنند. دولت آمریکا در این میان برای برداشتن تحریم‌ها اعلام آمادگی کرده بود.

رویکرد بیشینه‌خواه

ایران در جریان گفت‌و‌گوها دو متن پیشنهادی ارائه داد: یکی درباره رفع تحریم‌ها و دیگری درباره اقدامات هسته‌ای ایران. تهران می‌گفت متن سومی هم در راه است و علی باقری کنی مذاکره‌کننده ارشد هسته‌ای در گفت‌وگو با «الجزیره» اخطار داده بود متن‌های پیشنهادی ایران غیرقابل رد کردن هستند، چرا که مبنای آنها مفاد توافق ۲۰۱۵ است.

غربی‌ها اما نظری کاملاً متفاوت دارند. وب‌سایت اکسیوس جمعه گزارش داد که یک دیپلمات اروپایی حاضر در مذاکرات گفته است متن‌ پیشنهادی ایران برای رفع تحریم‌ها «حداکثری و افراطی» بوده و ایرانی‌ها نسبت به پیش‌نویس به دست آمده در ماه ژوئن در اواخر دولت حسن روحانی خواسته‌های بیشتری مطرح کرده اند.

https://www.radiozamaneh.com/695515

متن پیشنهادی اقدامات هسته‌ای ایران نیز از سوی این دیپلمات «تندروانه» توصیف شده و تهران محدودیت‌های کمتری بر برنامه هسته‌ای‌اش پذیرفته است.

دیپلمات‌های ارشد سه کشور اروپایی پس از توقف مذاکرات در روز جمعه گفتند که متن‌های پیشنهادی ایران آنها را «ناامید و نگران» کرده است زیرا تغییرات زیادی نسبت به توافق‌های انجام‌شده در شش دور نخست مذاکرات در زمان دولت روحانی در خود دارند. آنها به اکسیوس گفته اند:

«ایران تقریباً از همه سازش‌های دشواری که در ماه‌ها مذاکرات سخت به دست آمده بود، عقب‌گرد کرده و خواهان تغییرات قابل توجهی در پیش‌نویس به‌دست‌آمده [از شش دور مذاکره نخست] است.»

رویکرد ایران در جریان مذاکرات برای امتیازگرفتن هر چه بیشتر از ابتدا مشخص بود. دو روز از شروع مذاکرات نگذشته بود که جمهوری اسلامی غنی‌سازی ۲۰ درصدی اورانیوم در تأسیسات فردو را با سانتریفیوژهای پیشرفته سانتریفیوژهای IR-6 آغاز کرد؛ تأسیساتی که طبق مفاد برجام در آن نباید هیچ گونه غنی‌سازی‌ای صورت بگیرد، آن هم با استفاده از سانتریفیوژهایی که باز طبق برجام نباید به کار می‌افتادند، آن هم در سطح ۲۰ درصدی که شش برابر عدد مورد توافق در برجام (۳,۶۷) است.

تهران پیش از این دور مذاکرات غنی‌سازی ۶۰ درصدی و تولید اورانیوم فلزی را آغاز کرده بود.

روزنامه فایننشال‌تایمز در سرمقاله خود رفتار ایران را «بازی خطرناک در مذاکرات هسته‌ای» می‌خواند و می‌نویسد:

«تلاش‌های دیپلماتیک به گره‌گاهی حیاتی رسیده… کاسه صبر غربی‌ها به خاطر پیشرفت‌های هسته‌ای ایران لبریز شده. دیگر وقت آن رسیده که ایران بار دیگر به توقف پیشروی هسته‌ای متعهد شود و به پیروی از توافق بازگردد.»

این سرمقاله «موضع‌های ماکسیمالیستی» دولت رئیسی را ابزاری احتمالی برای امتیازگیری بیشتر می‌خواند:

«امید این است ایران ــ که هنوز هر گونه خواستی برای ساخت سلاح اتمی را انکار می‌کند ــ در حال تقویت دست خود در بازی و بهبود موقعیت‌اش بر سر میز مذاکره باشد و در نهایت رویکردی واقع‌گرایانه‌تر نشان دهد. اما ایران نباید بیش از حد منتظر بماند: پنجره زمانی برای دیپلماسی با هر پیشروی هسته‌ای بسته‌تر می‌شود.»

اما ایرانی‌ها می‌گویند پیشنهادهای آنها بر اساس برجام بوده و نه بیشینه‌خواهی. الهام عابدینی، خبرنگار صدا و سیمای حکومتی جمهوری اسلامی با انتقاد از مقصر نشان دادن تهران، خط رسمی حکومتی را چنین توضیح می‌دهد:

«یک منبع نزدیک به تیم ایرانی گفت: “مفاد این ۲ پیش‌نویسِ پیشنهادی به دقت و در انطباق کامل با مفاد برجام است و بر مبانی مشترک در آن توافق استوار است.”»

تهران پیش از این واشنگتن را به بیشینه‌خواهی متهم کرده بود از این نظر که می‌خواهد تحریم‌ها و فشار اقتصادی بر ایران باقی بماند اما این کشور برنامه هسته‌ای‌اش را متوقف کند.

چه خواهد شد؟

بر سر پاسخ به این پرسش ــ «چه خواهد شد؟» ــ نه توافقی وجود دارد و نه قطعیتی. ممکن است ایران از سطح مطالباتش بکاهد یا آمریکا رفع تحریم‌ها را شتاب بخشد اما این در حال حاضر بعید به نظر می‌رسد. در غیر این صورت، سناریوهای چندانی باقی نمی‌مانند: یا ایران زیر فشار تحریم‌ها به سرعت به بدل شدن به قدرتی هسته‌ای نزدیک می‌شود و جهان با آن کنار می‌آید، و یا درگیری نظامی رخ می‌دهد.  

اسرائیل کماکان به تهدیدهای نظامی خود ادامه می‌دهد و جنگ تبلیغاتی را هم پیش می‌برد. همزمان با مذاکرات پنج‌شنبه ۲ دسامبر وب‌سایت “جوئیش کرونیکل” مقاله‌ای درباره خرابکاری و انفجار در تأسیسات نطنز منتشر کرد. همین وب‌سایت از تغییر سیاست استراتژیک اسرائیل خبر داده که اگر شبه نظامیان تحت حمایت ایران برای اسرائیل مشکل ایجاد کنند، اسرائیل «موج جدیدی از حملات» را در خاک ایران ترتیب خواهد داد و به نقل از مقام‌های امنیتی اسرائیل نوشته: «به جای حمله به بازوهای اختاپوس، سرش را خواهیم زد».

https://www.radiozamaneh.com/688083

هاآرتص پیش از این گزارش داده بود که مقام‌های ارشد نظامی و امنیتی اسرائیل بر این باورند که ماندن در توافق بهتر از نماندن در آن بود و استراتژی نتانیاهو ــ ترامپ شکست خورد. بنابراین شاید اسرائیل هم در تحلیل نهایی بر سر امضای یک توافق مانعی ایجاد نکند. اما صداهایی که پیش‌بینی‌شان عدم توافق است، بلندتر از گذشته شده.

مایکل ماکوفسکی، یک مقام سابق پنتاگون و رئیس “انستیتوی یهودی برای امنیت ملی آمریکا” می‌نویسد که در اسرائیل همه مذاکرات وین را نشان ضعف آمریکا می‌دانند و دو عقیده درباره آن دارند: یا ایران توافق می‌خواهد تا با تأیید جامعه جهانی قدرت اتمی شود، یا نسبت به دستیابی یا عدم دستیابی توافق بی‌تفاوت است.

او می‌گوید که اسرائیل اراده سیاسی جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای را دارد اما آمریکا شاید در برابر هر اقدام اسرائیل علیه ایران مقاومت کند. این مقام سابق پنتاگون خواسته که کنگره آمریکا دولت این کشور را وادار به دادن تسلیحات جنگی مورد نیاز اسرائیل در تقابل احتمالی با ایران کند.

البته ماکوفسکی هم نوشته که اسرائیل شاید از توافقی موقت ناراضی نباشد چون زمان می‌خرد و زمان بیشتری برای آماده‌سازی جهت مقابله با ایران خواهد داشت.

مارک لوی، روزنامه‌نگار کهنه‌کار مسائل خاورمیانه اما نظر دیگری دارد و می‌نویسد: «خروج شتابزده از توافق ۲۰۱۵ اشتباه بود. بهترین کاری که حالا می‌توانیم بکنیم، پذیرفتن محتوم‌بودن یک ایران مسلح به بمب اتم است.»

لوی می‌گوید که اندک کسی به دستیابی به توافق در وین خوشبین است و با اشاره به تهدیدهای اسرائیل می‌نویسد:

«همه‌ی اینها بی‌اهمیت است. موقعیت واقعی از این قرار است: قدرت‌های هسته‌ای جهان هرگز نتوانسته اند مانع کشور دیگری از دستیابی به سلاح اتمی بشوند، اگر آن کشور واقعا به دنبال سلاح باشد. نه هند. نه پاکستان. نه کره شمالی. و نه اسرائیل… نتیجه‌گیری صریح: اگر ایران سلاح اتمی بخواهد، آن را به دست خواهد آورد. اما این واقعیت به آن معنا نیست که از این سلاح‌ها استفاده خواهد کرد.»

او سپس با اشاره به زرادخانه سلاح‌های اتمی اسرائیل می‌نویسد که دکترین «نابودی حتمی متقابل» ــ یعنی اگر یک قدرت هسته‌ای به قدرت هسته‌ای دیگری حمله کند هر دو قطعا نابود خواهند شد ــ باعث عدم درگیری هسته‌ای ایران و اسرائیل خواهد شد.

لوی نظرات خود را در چهار نکته زیر خلاصه می‌کند:

«۱. اگر ایران سلاح هسته‌ای بخواهد، آن را به دست خواهد آورد.
۲. اسرائیل با وعده تلافی‌جویی نابودگرانه از خود محافظت خواهد کرد.
۳. اسرائیل نمی‌تواند از طریق نظامی توانایی هسته‌ای ایران را نابود کند.
۴. تهدیدهای بیشتر از سوی سیاستمداران در جهت حمله به ایران می‌تواند اسرائیل را در روز محتومی که ایران سلاح هسته‌ای‌اش را آزمایش می‌کند، در گوشه‌ای گیر بیندازد [و وادار به حمله کند]»

 اما مروان بشاره، روزنامه‌نگار عرب اسرائیلی در ستونی برای الجزیره استدلال می‌کند که ایران به دنبال ساخت سلاح هسته‌ای نیست، بلکه می‌خواهد به یک «قدرت خفته هسته‌ای» بدل شود: یعنی قدرتی که هر لحظه اراده کند، سلاح اتمی بتواند بسازد.

او می‌نویسد که ایران در مذاکرات وین زمان می‌خرد تا خود را به قدرت خفته هسته‌ای بدل کند:

«و اینجا تفاوت بنیادین بین وین ۲۰۱۵ و وین ۲۰۲۱ نهفته است. تهران شاید دیگر غنی‌سازی‌اش را برای استفاده به عنوان اهرم قدرت در مذاکرات تسریع نمی‌کند ــ آن طور که قبل از توافق ۲۰۱۵ کرد ــ بلکه در عوض به دنبال بدل شدن به یک قدرت خفته هسته‌ای است.»

به گفته او، ایران دوست دارد شبیه ژاپن باشد؛ مهارت و فناوری را داشته باشد اما قدرت هسته‌ای بالفعل نباشد.

بشاره مقاله‌اش را چنین به پایان می‌رساند: «اگر یک تغییر مسیر قابل توجه سیاسی رخ ندهد، این مسیر [که ایران پی گرفته] می‌تواند به تقابل مستقیم با ایالات متحده و / یا اسرائیل بینجامد. اما حدس من است که در کوتاه‌مدت، این عرب‌ها در سوریه و عراق و لبنان و یمن و دیگر جاها خواهند بود که هزینه این جنگ سرد منطقه‌ای نابخردانه را پرداخت خواهند کرد، کسانی که خود حامی یک خاورمیانه عاری از سلاح هسته‌ای هستند.»