حاکمیت جمهوری اسلامی شمشیر را علیه زنان آزادی‌خواه و برابری طلب از رو بسته است. بسیاری از مقام‌های جمهوری اسلامی از اینکه درباره زنان، زن‌ستیزانه صحبت کنند ابایی ندارند. زنان اصولگرا با روی کار آمدن دولت اصولگرای ابراهیم رئیسی پر و بال گرفته‌اند و در رسانه‌ها بر ضد فمینیسم و حقوق زنان سخن می‌گویند. مقامات مرد اصولگرا نیز جسورانه‌تر از گذشته جنبش زنان راه سیاه‌نمایی می‌کنند. 

احمد وحیدی، وزیر کشور دولت سیزدهم

یکی از این موارد اخیر احمد وحیدی، وزیر کشور است که ۱۸ آذر در نخستین نشست سراسری مدیران کل امور زنان و خانواده استانداری‌های سراسر کشور در دولت سیزدهم با اشاره به اینکه نقش زنان از نقش مردان «مهمتر» است، گفت: 

«اینکه غربی‌ها با معیارهای خودشان به ما بگویند زن مهم است هیچ نیازی نداریم که از فکر ناقص، ضعیف و مادی غرب بهره بگیریم و نشان دهیم که زن جایگاه مهمی دارد. افکار فمینیستی به جز تحقیر و تضعیف موقعیت زن آثار دیگری ندارد، بلکه باید به دنبال ارتقاء بالاتری باشیم و با مکتب‌های فکری که امروز در رابطه با زن وجود دارد کاملاً حساب‌مان را جدا کنیم و بدانیم که خودمان در این رابطه همه چیز داریم.»

وحیدی می‌گوید نقش زنان «مهم‌تر» است. منظور او چه نقشی است که «مهمتر» است؟ مادری و همسری و تولیدمثل بی‌رویه؟ با چه هدفی؟ با چه افقی؟ او می‌گوید باید به دنبال ارتقای بالاتری برای زنان باشیم. منظور او از کاربرد «ارتقاء بالاتر» چیست؟ آیا «ارتقاء بالاتر» از نگاه وحیدی همان بازگشت به « فاطمه بودن» و نقش مادری و همسری تحمیلی به زنان است؟ 

وحیدی در ادامه این نشست گفته: 

«ما باید فرصت‌ها و تهدیدها را در حوزه زنان بشناسیم اعتقاد دارم اگر انقلاب بخواهد ضربه ببیند از ناحیه زنان است و اگر موفق هم بشود باز هم از ناحیه بانوان خواهد بود. شناخت فرصت‌ها و تهدیدها در حوزه زنان بسیار مهم است و کارکرد دشمن بر فکر، اندیشه، روان، اخلاق و عملکرد بانوان خیلی مهم است.»

وحیدی هوشمندانه و صادقانه به این امر اذعان کرده که زنان که بیش از نیمی از جمعیت ایران را تشکیل می‌دهند برای بقای حاکمیت جمهوری اسلامی خطرآفرین‌اند زیرا اکثریت این زنان از انقلاب ۵۷ نشان داده‌اند که فرمانبردار بی‌چون و چرای ولایت نیستند. 

حاکمیت اما دست بردار نیست. کمیته، بسیج، گشت ارشاد و نیروهای انتظامی نتوانسته‌اند سبک زندگی اسلامی مورد پسند جمهوری اسلامی را به زنان تحمیل کنند. اراده کرده‌اند که از نظر ساختاری زنان را خانه‌نشین کنند. قوانینی ضد زن جدیدی را به  قوانین ضد زن موجود اضافه کرده‌اند.« قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت» یکی از مهمترین قوانین تازه زن‌ستیز است. 

تحمیل نقش مادری سنتی به زنان 

قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت به دست ابراهیم رئیسی، رئیس دولت سیزدهم و عضو هیات مرگ در آبان ماه امضا و ابلاغ شد. دولت با تصویب این قانون اراده کرده است که خواسته نامعقول ولی فقیه را متحقق کند، جلوی پیری جمعیت را بگیرد و مردم را مجبور کند بین سه تا پنج فرزند بیاورند. این قانون هدفش ایجاد خانوارهای پرجمعیت است، بدون اینکه زیرساخت‌های واقعی و ظرفیت زیست‌محیطی را در نظر گرفته باشد. 

طبق این قانون یارانه وسایل جلوگیری از بارداری برداشته شده است. این به این معناست که در بحران اقتصادی وخیمی که اکثریت مردم ایران با آن مواجه‌اند، هزینه خریدن وسایل جلوگیری از بارداری گران‌تر نیز بر گرده زنان و خانواده‌ها سنگینی بیشتری خواهد کرد و کسانی که از پس این هزینه‌ها بر نیایند ممکن است باردار کودکان ناخواسته شوند. پیامد اجتماعی و انسانی و زیست محیطی چنین تولیدمثل‌هایی برای کودکان، اعضای خانواده و جامعه در دراز مدت جبران ناپذیر است. 

بر اساس این قانون غربالگری رایگان پیش از تولد دیگر اجباری نیست و تنها با توصیه پزشک متخصص صورت خواهد گرفت. سالانه احتمال تولد کودکانی که معلولیت جسمی یا ذهنی دارند بسیار بالا خواهد رفت.

 در این قانون حق زن بر بدن خود، حق باروری یا حق انتخاب آزادانه برای داشتن فرزند، تعیین تعداد فرزندان، فاصله تولد فرزندان و برخورداری از اطلاعات و استفاده از وسایل پیشگیری از بارداری و بهداشت جنسی که در اسناد حقوق بشر سازمان ملل به رسمیت شناخته شده، با اجرای روش‌های محدود کننده کنترل بارداری، نادیده گرفته می‌شود.

در این قانون قانونگذار به زنان به‌مثابه یک انسان برابر نگاه نکرده بلکه زنان از نگاه حاکمیت ابزارهایی برای تولید مثل هستند که باید به خواسته علی خامنه‌ای برای افزایش جمعیت کشور جامه عمل بپوشانند. 

نمونه یک زن زن‌ستیز در نظام: فاطمه واعظ جوادی

گفتمانی در رسانه‌های درون حکومتی وجود دارد که حتی اگر زنی فعالیت علمی، ورزشی، هنری، اجتماعی یا فعالیت سیاسی موفقی هم داشته باشد، باید مدام اعلام کند که مادری و همسری فعالیت و دغدغه اصلی او و زنان دیگر است و باید باشد. زنان اصولگرا وقتی در رسانه‌ها حاضر می‌شوند حتی اگر بدون فرزند باشند و یا تنها یک یا دو فرزند داشته باشند و فعالیت اجتماعی موفقی پشت سر گذاشته باشند، بارها بر نقش مادری و همسری خود تاکید می‌کنند.

فاطمه واعظ جوادی یکی از این زنان است. جوادی که آخرین منصب او ریاست شورای راهبردی زن و خانواده بسیج اساتید کشور است  چند روز پس از وزیر کشور در ۲۴ آذر درباره زنان با خبرگزاری دولتی تسنیم گفت‌وگو کرد. او برخلاف وحیدی از واژه فمینیسم استفاده نکرد اما «توانمندی زنان» و « حفظ محیط زیست» را دو کلیدواژه « استکبار» نامید و گفت: 

«یکی از موضوعاتی که در دکترین آمریکا به آن تاکید شده، تجزیه کشورها با هدف تسلط بر آنهاست. به این صورت که کشورهای بزرگتر را به کشورهای کوچک‌تر تبدیل کنند تا بر آن‌ها مسلط شوند؛ وقتی کشور را تکه‌ پاره شود، دیگر قدرت چندانی برای مقابله با متجاوزان نخواهد داشت. همچنین در مرحله بعد توانمندی زنان و محیط زیست را دنبال کردند که یکی از اهداف آن‌ها شبیه کردن زنان به مردان و از بین بردن هویت زن مسلمان است.»

جوادی با اعلام این که به توانمندی زنان باور دارد ادامه داد: 

«از نظر تعالیم اسلامی ما می‌توانیم به همان توانمندی‌های مردان هم برسیم اما باید ببینیم آیا هدف از خلقت زن این بوده‌ است.»

نظرات جوادی به تئوری توطئه شباهت دارند که با نوعی خودشیفتگی مذهبی- ملی در آمیخته است. واعظ جوادی با تأکید بر برنامه دشمنان برای استحاله فرهنگی جوامع مسلمان از طریق هویت‌زدایی از زن مسلمان، ادامه داد:

«آن‌ها می‌خواهند زن را در خارج از خانواده توانمند نشان دهند ولی اسلام زن را در خانواده و در کنار مرد و فرزندان می‌پسندد. برای همین است که فرهنگ بیگانه هیچ‌ وقت از زن موفق مصاحبه نمی‌گیرد و آن‌ها را به‌عنوان الگو معرفی نمی‌کند.» 

جوادی با بیان اینکه اسلام، نقشی ارزنده، اثرگذار و مهم برای زنان قائل است گفت: «از نظر اسلام حیات طیبه زمانی شکل می‌گیرد که زن در کنار مرد قرار داشته باشد و مرد مسئولیت و امنیت او را عهده‌دار شود و تربیت فرزندان خود را به‌عهده بگیرد.»

جوادی در پاراگراف بالا تکلیف خلقت زن را در اسلام روشن کرد. زن باید در کنار مرد قرار گیرد تا « حیات طیبه» او شکل بگیرد. پس از وقتی در کنار مرد قرار گرفت، مرد است که باید مسئولیت و امنیت او را به‌عهده بگیرد و تنها کار زن تربیت فرزندان است. 

واعظ جوادی با تکیه بر آموزه‌های رنگ‌ و رو رفته و ارتجاعی اسلامی، تمام تغییرات و پیشرفت‌های تاریخی و اجتماعی که از ۱۴۰۰ سال پیش تاکنون در جهان اتفاق افتاده و نیازها، مفاهیم و حقوق انسانی دیگری برای انسان‌ها ایجاد کرده را به‌تمامی نادیده گرفته است. 

فاطمه واعظ جوادی، رئیس‌ مرکز مطالعات زنان و خانواده بسیج اساتید

فاطمه واعظ جوادی 

واعظ جوادی برادرزاده آیت‌الله جوادی آملی است و سال ۱۳۴۵ در قم به دنیا آمد. او در خانواده‌ای مذهبی به دنیا آمد و در ۱۶ سالگی با «مجید یزدانی» ازدواج کرد. مشخص نیست که آیا جوادی که مهمترین وظیفه زن را تربیت فرزندان می‌داند خودش چند فرزند دارد! اما او پس از ازدواج در نوجوانی به تحصیل پرداخت. از این رو، به روایت مختصری از  زندگی اجتماعی و سیاسی او می‌پردازیم. 

جوادی مدرک کارشناسی تربیت معلم و زمین‌شناسی و دکترای چینه شناسی و فسیل شناسی گرفته و عضو هیئت علمی گروه زمین شناسی دانشگاه تهران است. او در فروردین سال جاری رئیس‌ مرکز مطالعات زنان و خانواده بسیج اساتید شد. 

او از نظر ایدئولوژیک کمی از خانواده‌اش فاصله گرفت. با اینکه خانواده جوادی آملی در انتخابات سال ۱۳۸۴ از هاشمی رفسنجانی حمايت می کردند، اما او و همسرش در ستاد انتخاباتی احمدی‌نژاد رفت‌و‌آمد داشته و از او حمايت می کردند. جوادی دليل انتخاب شدن به‌عنوان رئيس سازمان حفاظت محيط زيست را این‌طور عنوان کرده بود: « آقای احمدی‌‌نژاد مرا انسان ‏صادقی تشخيص داده بودند.»  

او اصولگرا و عضو ائتلاف آبادگران است. واعظ جوادی معاون سابق احمدی‌نژاد و از سال ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۸رئیس سابق سازمان محیط زیست کشور بود. او از سال ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۸ در تدوین برنامه پنجم سازندگی کشور همکاری داشت. در سال ۱۳۹۱ تا ۱۳۹۳ نیز نماینده تام الاختیار دانشگاه تهران در کمیته علوم زمین یونسکو بود. 

زمانی که جوادی رئیس سازمان محیط زیست کشور شد، همسرش «مجید یزدانی» نیز به‌عنوان بازرس ويژه و مشاور رئيس سازمان منصوب گردید. يزدانی‎ ‎در دوره‌ای يک ساله، ‏برای شناسايی و ارزيابی قابليت ‌های گردشگری و‏‎ ‎طبيعت ‌گردی کشور به نقاط مختلف سفر کرد. آنچنان که بعدها افشا ‏شد در طول اين مدت، يزدانی ضمن ضد و بندهای مالی با شرکت‌های تابعه سازمان و بستن قراردادهای صوری با ‏شرکت های خصوصی رابط و وابسته به سازمان محيط زيست، مشغول انباشتن ثروت بود. ‏ 

اختلاس‌های یزدانی در سال ۱۳۸۶ برملا شد. او دستگیر شد و قوه قضاییه علت دستگیری او را « تخلفات اقتصادی» عنوان کرد. واکنش فاطمه جوادی به دستگیری همسرش چنین بود: 

«کسانی که چنین شایعاتی را راه می‌اندازند، به خدا و آخرت ایمان ندارند.»

دورانی که او ریاست سازمان حفاظت از محیط زیست را برعهده داشت، دوران سیاهی برای محیط زیست ایران بود. جوادی به جای اینکه از محیط زیست حفاظت کند به فکر جاده‌سازی بود. دغدغه‌ او حفظ محیط زیست نبود بلکه مقام سیاسی و ثروت‌اندوزی بود. بیهوده نیست که در گفت‌وگوی اخیرش در کنار « توانمندی زنان»، « حفظ محیط زیست» را هم یکی از کلیدواژه‌های غرب می‌داند. 

زنان آگاه ارتجاع را شکست می‌دهند

مقامات جمهوری اسلامی از زنان و جنبش رهایی بخش زنان می‌ترسند. از جنبش محیط زیست هم می‌ترسند چون با رانت‌خواری‌ها و باورهای عقب‌مانده آنان سازگار نیست. وضعیت جنبش‌های رهایی بخش دیگر نیز در دیکتاتوری دینی جمهوری اسلامی چنین است. حاکمیت از تمام جنبش‌های رهایی بخش هراس دارد و این هراس واقعی است. اما هراس آنان از زنان عظیم‌تر است زیرا زنان نیمی از جمعیت ایران را تشکیل می‌دهند. 

ایدئولوژی تحمیلی جمهوری اسلامی از طریق مدارس، رسانه‌ها و ابزار‌های سرکوب جیره‌خواران حاکمیت به زنان تحمیل شده اما پس از بیش از چهل سال، بیشتر زنان به سرسپاری به الگوی آنچه جمهوری اسلامی « زن مسلمان» می‌نامد، تن نداده‌اند. 

زنانی که همچون فاطمه واعظ جوادی پله‌های ترقی را می‌پیماند، از رانت‌ها استفاده می‌کنند و به‌ظاهر تنها وظیفه خود را مادری و همسری تعریف می‌کنند، در نگاه اکثریت زنان ایرانی تجسم تضاد و ریاکاری هستند. زنان بیدار ایرانی، زنانی که به هیچ رانتی وابسته نیستند و رفته‌رفته آزادی و برابری و حقوق انسانی خود را از حاکمیت طلب می‌کنند، نقش مهمی در ساختن آینده ایران خواهند داشت.