معضل فقر و به حکومت رسیدن اسلامگرایان تندرو، دست در دست هم عرصه را بر معیشت مردم افغانستان و به‌ویژه زنان تنگ‌تر کرده‌اند.

 روزنامه ۸ صبح افغانستان با انتشار گزارشی وضعیت زنان «روزمزدکار» در ولایت بلخ را بررسی کرده است. بر مبنای این گزارش در شهر مزارشریف زنان برای مزد ناچیز ۱۰۰ تا ۱۲۰ افغانی، معادل یک دلار در روز، خود را به جاده‌های شهر و محل‌هایی که معمولا مردان کارگر روزمزد تجمع می‌کنند، می‌رسانند تا توسط کارفرماها به‌کار گرفته شوند. به‌قدرت رسیدن دوباره گروه تروریستی طالبان در افغانستان، علاوه بر تهدید جان گروه‌های مختلف، راه امرار معاش را بر زنانی که به تایید بانک جهانی دست کم ۲۱,۶ درصد نیروی کار افغانستان را در سال ۲۰۲۰ میلادی تشکیل می‌دادند، بسته است.

در عین‌حال برخی از زنان کارگر حتی از پیش از به‌قدرت رسیدن دوباره طالبان و به‌خاطر از دست دادن همسر یا مشکلات معیشتی، روزمزدکاری را در پیش گرفته‌اند.

بر مبنای گزارش ۸صبح یکی از این زنان که ۴۵ ساله است، سرپرستی خانوار شش نفره را برعهده دارد هر روز از یک ولسوالی در ۱۱ کیلومتری مزارشریف، برای کارگری به این شهر می‌آید. او با اشاره به از دست دادن همسر و خانه‌نشینی دخترانش که طالبان آن‌ها را از تحصیل محروم کرده، می‌گوید:

«حالا که شوهرم نیست، مجبور هستم شکم اولادهایم را خودم سیر کنم. شکر خدا پنج اولاد دارم. دختر کلانم (بزرگم) ۱۵ ساله است و در نبود من  از خواهران و برادرانش نگهداری می‌کند. پسرم ۱۳ ساله است. او می‌خواهد کار کند، اما من اجازه نمی‌دهم؛ چون هنوز به سن بلوغ نرسیده و می‌ترسم که به خاطر کار کردن از درس و تعلیم بماند. برای همین بعضی روزها که هوا گرم باشد، همراه خود می‌آورم تا به من کمک کند.»

درخلال مصاحبه یک کارفرما او را برای چهار روز کار در زمین زراعتی با مزد ۱۲۰ افغانی با خود می‌برد.

یک زن کارگر ۴۰ ساله که به همراه همسر و فرزندانش در جریان جنگ طالبان با دولت پیشین افغانستان به مزارشریف آواره شده‌ و در شرایط فعلی در چادر زندگی می‌کنند، می‌گوید او و شوهرش بسیاری از روزها بدون پیدا کردن کار مجبورند دست خالی به خانه برگردند:

«زندگی کردن در زمستان، آن هم در زیر خیمه خیلی سخت است. از مجبوری روز را می‌گذرانیم. گاهی می‌تانیم خیمه خود را گرم کنیم و گاهی هم زغال و یا چوبی برای گرم کردن پیدا نمی‌تانیم. شوهرم بیچاره کراچی دارد و روزانه در مندوی کار می‌کند. او هم یگان روز کار می‌کند و یگان روز هیچ کار نیست و دست خالی می‌آید.»

زن دیگری که همسرش در حکومت پیشین افغانستان سرباز بوده و به خاطر تهدید‌های جانی، به ایران پناه برده هم جزو کارگرانی‌ست که برای تامین معیشت فرزندانش کارگری می‌کند. او می‌گوید:

«تنها آرزویم این است که کار کنم و شکم اولادم را سیر بسازم؛ چون می‌دانم بسیاری روزها حتا شکم‌شان درست سیر نمی‌شود.»

فقر و گرسنگی به‌ صورتی در افغانستان فراگیر شده که حتی گماشتگان طالبان هم به آن اذعان دارند. احمدجاوید محبی، مسوول بخش سوءتغذیه ریاست صحت عامه طالبان در ولایت بدخشان، پیشتر اعلام کرده بود آمار کودکان دچار سوءتغذیه، به خاطر فقر و گرسنگی یک و نیم برابر شده و به هزار ۱۱۲ کودک در سال ۲۰۲۱ رسیده است. کودکانی که والدینشان پس از نشستن طالبان بر صندلی قدرت بیکار و فقیرتر شده‌اند.

سازمان بین‌المللی کار در آخرین گزارش خود اعلام کرد حدود نیم میلیون نفر در افغانستان پس از سلطه طالبان و به خاطر تغییر در مدیریت، بحران اقتصادی و محدودیت بر کار زنان شغل خود را از دست‌ داده‌اند و سقوط دولت پیشین به نابودی بخش‌های کلیدی اشتغال از جمله کشاورزی، خدمات حرفه‌ای و صنعت ساخت‌وساز منجر شده‌ است.

در این میان، به واسطه رویکرد مذهبی و زن‌ستیزانه حکومت جدید، سهم زنان از بیکاری بیشتر است. دختران کلاس‌های هفتم تا دوازدهم هم در بسیار از ولایت‌ها هنوز نتوانسته‌اند به مدرسه بروند. اسلامگرایان با بستن راه اشتغال و تحصیل بر روی زنان، در عمل به فقری دامن زده‌اند که برای مبارزه با آن از خود سلب مسئولیت می‌کنند و مردم را به «دعا کردن» فرا می‌خوانند. فقری که در برخی از مناطق افغانستان به فروش کودکان و اجبار دختران زیر سن قانونی به ازدواج با مردان بزرگسال منجر شده است.

زنان اما از زمان تصرف کابل توسط اسلامگراها، دست از اعتراض خیابانی برنداشته‌اند و خواهان «آزادی، نان، کار و مشارکت سیاسی»اند.

سازمان دیده‌بان حقوق بشر، چهارشنبه ۲۹ دی / ۱۹ ژانویه در گزارشی ضمن اشاره به اعتراضات فعالان زن و مقابله طالبان با آن‌ها، نوشت نیرو‌های طالبان زنان معترض را «دست‌نشانده‌های غرب و روسپی» خطاب می‌کنند.

دفتر هیأت معاونت سازمان ملل در افغانستان (یوناما) هم در بیانیه‌ای نسبت به «فاجعه انسانی تمام‌عیار» در افغانستان هشدار داده است. به‌گفته‌ یوناما، نیمی از جمعیت افغانستان با گرسنگی شدید روبه‌رو هستند و بیش از ۹ میلیون نفر آواره شده‌اند. همچنین میلیون‌ها کودک از رفتن به مدرسه بازمانده‌اند، حقوق اساسی زنان و دختران مورد حمله قرار گرفته، کشاورزان و مال‌داران با بدترین خشکسالی چند دهه‌ اخیر دست‌وپنجه نرم می‌کنند و اقتصاد افغانستان در حال سقوط آزاد است.