با انتشار دور دوم نشریه الفبا به کوشش غلامحسین ساعدی در تبعید پاریس در سال ۱۳۶۰ شاخه‌ای از ادبیات ایران در خارج از مرزهای کشور پدید آمد. در پی آن، در طی کمتر از ۱۰ سال در خارج انواع ماهنامه‌ها و فصل‌نامه‌ها و گاهنامه‌های ادبی (کنکاش، چشم‌انداز، اندیشه آزاد، آفتاب، بررسی کتاب، سنگ، مکث و مانند آن) در ارتباط تنگاتنگ با نویسندگان زیر سرکوب در داخل، منتشر شد.
در دو دهه نخست بعد از انقلاب، نشر خاوران و سپس نشر باران در اروپا همراه با شرکت کتاب و انتشارات تصویر در آمریکا از پیشگامان نشر کتاب در مبارزه با سانسور بودند. با پیدایش اینترنت و رواج خط فارسی و سپس با پدید آمدن نشر دیجیتال که مقارن بود با دوران اصلاحات و بعد از آن، ماهیت نشر در خارج از ایران هم دستخوش دگرگونی‌هایی شد.
گفته می‌شود۷ تا ۱۰ درصد کل ایرانیان در دیاسپورا، یعنی دور از افتاده از میهن زندگی می‌کنند. زیست در دیاسپورا با دلتنگی مداوم برای زادبوم همراه است.
نویسندگان دیاسپورا، حتی پس از سال‌ها اقامت در کشورهای میزبان، ممکن است به زبان مادری خود قلم بزنند. این گروه از نویسندگان، شاعران و مولفان  ادبیاتی به نسبت مفصل، به شکل رمان و خاطرات و تاریخ شفاهی و شعر و تحقیق پدید آورده‌اند.
با این‌حال کتاب‌هایی که در دیاسپورا به زبان فارسی منتشر می‌شوند با توجه به شمار ایرانیانی که در خارج از ایران زندگی می‌کنند و جمع اغلب ناهمگون آنان اندک است و از این جهت وضع چندان با داخل ایران تفاوت ندارد. نشر نوگام که به مدیریت آزاده پارساپور در سال ۲۰۲۲ وارد دهمین سال تاسیس‌اش شده با سایر ناشران دیاسپورای ایرانی تفاوت‌هایی دارد. مبنای کار «نوگام» بر تعاون با نویسنده و خواننده است. آیا در ده سال گذشته این راه تازه موثر بوده است؟ مشکلات «پروژه‌ای شدن» امر فرهنگی چیست؟ این پرسش‌ها را در گفت‌وگو با آزاده پارساپور، مدیر نوگام بررسی می‌کنیم.

یک پروژه‌ی آزادی بیان

در آغاز نوگام فاصله‌ بسیار زیادی با یک نشر حرفه‌ای و سنتی داشت. بیشتر یک پروژه‌ی آزادی بیان بود. آزاده پارساپور می‌گوید: 

«مخاطب هدف نوگام در آغاز فعالیتش خوانندگان داخل ایران بودند و کتاب‌های ما هم فقط نسخه‌ی الکترونیک رایگان داشت. مدل کار این‌طور تعریف شده بود که ایرانیان مهاجر با حمایت مالی کمک کنند تا هزینه‌های انتشار کتاب‌هایی که پشت سد سانسور مانده‌اند، تامین شود و بعد کتاب رایگان در دست همگان قرار بگیرد. بعد از انتشار هم باز هر کس می‌توانست به عنوان پشت جلد مبلغی اهدا کند که طبیعتا منظورمان ایرانیان خارج از کشور است. معیار ما برای شناسایی تعداد خوانندگان، صرفا تعداد دانلود بود که هم از روی سرور خود نوگام و هم سایت‌های دیگری که کتاب را داشتند و به ما آمار می‌دادند، میسر می‌شد.»

 نوگام از سال ۲۰۱۸ بخش چاپی خودش را رسما شروع کرد. اصلی‌ترین دلیلش هم این بود که از طریق یاد شده، تامین مالی انتشار کتاب‌ها به سادگی میسر نبود. بخشی از هزینه‌‌ها را دیاسپورا تامین می‌کرد و بخش دیگر را موسساتی که کمک‌هزینه‌هایی به فعالیت‌های فرهنگی و آزادی بیان اختصاص داده بودند. آزاده پارساپور می‌گوید:

«نوگام قرار بود یک پروژه کوتاه‌مدت باشد اما با چنان استقبالی روبه‌رو شد و آنقدر کتاب برای ما فرستاده شد که کار را ادامه دادیم. راه تکاملی‌اش را به سمت یک ناشر حرفه‌ای شدن پیمود و ما هم تصمیم گرفتیم محدودیت‌ها را برداریم بنابراین برای پایدار بودن یک نشر باید برنامه‌ی کار را تغییر می‌دادیم.»

یک نقطه عطف

آزاده پارساپور در سپتامبر ۲۰۱۸ برنده جایزه بین‌المللی آزادی نشر جری لیبر شد. این جایزه از طرف اتحادیه‌ی ناشران آمریکا برای قدردانی از ناشران غیرآمریکایی کتاب در نظر گرفته شده که برای عبور از دشواری‌های نشر کتاب دست به ابتکارها و نوآوری‌هایی زده‌اند. پیش از او از بین ناشران ایرانی، فرخنده حاجی‌زاده، مدیر انتشار ویستار این جایزه معتبر بین‌المللی در زمینه آزادی نشر را به دست آورده بود. این یک نقطه عطف بود:

«من هیچ پشتوانه مالی نداشتم و سال ۲۰۱۷ تقریبا هیچ بودجه‌ای برای ادامه‌ی کار وجود نداشت. نامزد شدن نوگام و من برای جایزه‌ی جری لیبر یک شانس دوباره بود. نوگام دیگر یک پروژه نیست. من با جایزه‌ی نقدی ده‌هزار دلاری که دریافت کردم، نشر “خانه‌ نیکان” را در انگلستان ثبت کردم. نوگام حالا زیرمجموعه‌ی غیرانتفاعی موسسه نشر خانه نیکان است. تمام درآمدی که در نوگام به دست می‌آید، چه از طریق اهدای مالی ایرانیان و چه سود فروش کتاب‌‌های چاپی، داخل خود نوگام و برای انتشار کتاب و پرداخت به نویسندگان، مترجمان، ویراستاران، طراحان و همکاران دیگر خرج می‌شود. من به عنوان مدیر نوگام، داوطلبانه چند روز هفته را برای نوگام کار می‌کنم و درآمدی از آن ندارم. از کار تمام‌وقت استعفا داد‌ه‌ام و کار فری‌لنس می‌کنم تا درآمدم از کار نوگام جدا باشد.
هر کتابی با شابک نوگام منتشر شود یک نسخه الکترونیک رایگان دارد. در مقابلش هر کتابی که نشر خانه نیکان با شابک خودش منتشر کند، متعلق به بخش تجاری است که البته هنوز آنچنان فعال نیست. در فاز اول، سه کتاب کودک دوزبانه برای خانواده‌های مهاجر خارج از کشور منتشر کردیم که تجربه‌ی به غایت شیرینی بود و همزمان بسیار آموزنده.»

چالش‌های نشر کتاب در دیاسپورا

آزاده پارساپور، مدیر نشر نوگام

بازار کتاب در خارج از ایران همواره، چه در سال‌های قبل از پیدایش اینترنت که چاپ افست باب بود، چه در دوران اخیر که شبکه‌های اجتماعی قوت گرفته‌اند غیرشفاف بوده است. پراکندگی خوانندگان فارسی‌زبان در چهارگوشه جهان، فقدان زیرساخت‌های موثر توزیع کتاب، ابهام در زمینه شمارگان کتاب‌ها فقط بخش کوچکی از چالش‌های نشر کتاب فارسی در دیاسپوراست. آزاده پارساپور در مصاحبه با زمانه درباره راهکارهایی که نوگام برای مقابله با این چالش‌ها در پیش گرفته می‌گوید:

«بخش عمده‌ای از کتاب‌های نوگام با سرویس چاپ بر اساس تقاضا چاپ می‌شوند چون سرمایه‌ای برای چاپ در تعداد بالا وجود ندارد و البته تعداد خواننده‌ی محدود هم انگیزه‌ای برای تیراژ بالا ایجاد نمی‌کند. در عین حال چون هر کتاب مختص آن یک خریدار چاپ می‌شود، هزینه تولید بالا می‌رود و حاشیه سود بسیار پایین. پتانسیل بالایی در نشر خارج از کشور هست، جا دارد ابتکارهای دیگری به کار ببندیم تا کار را بهینه کنیم. نوگام هنوز در بخش چاپی جوان است و ما تقریبا ۳ سال است که وارد این بازار شده‌ایم که البته از شوربختی همزمان شد با همه‌گیری کرونا و پیش‌فرض‌ها و برنامه‌ریزی‌ها را تا حدی به هم ریخت.»

نوگام هزینه انتشار کتاب‌هایش را از طریق معرفی کتاب به شکل آن‌لاین در قالب یک پروژه و جلب حمایت مالی خوانندگان و خواهانان آن کتاب تأمین می‌کند. این یک راه کاملاً تازه است اما مشکلاتی هم دارد. تا پیش از این ناشران کوچک مانند  «کتاب زمان» در سال‌های قبل از انقلاب و «انتشارات نیلوفر» در سال‌های دهه دوم و سوم انقلاب با سخت‌گیری و ایجاد شبکه‌ای از ارتباطات با نویسندگان متعالی آثاری را انتخاب می‌کردند که از نظر فرهنگی تحول‌آفرین باشند. این امر الزاماً دموکراتیک و بر اساس پسند خوانندگان اتفاق نمی‌افتد. آزاده پارساپور در ادامه مصاحبه با زمانه درباره نظر خوانندگان به عنوان ملاک سنجش آثار می‌گوید:

«در اصل فکر می‌کنم نمی‌توانیم نشر نوگام را با ناشرانی مقایسه کنیم که داخل کشور شکل گرفته‌اند و سال‌ها فعالیت کرده‌اند. اما نوگام خودش در مسیری که آمده آزمون و خطا داشته، رشد کرده، سعی کرده مبتکر و به‌روز باشد. در طول ۱۰ سال گذشته ده‌ها نفر در مقاطع مختلف به ما در انتخاب آثار کمک کرده‌اند. افرادی که خود نویسنده، مترجم و ویراستار بوده‌اند. هم از داخل ایران و هم خارج از ایران. سعی من همیشه این بوده و هست که یک سلیقه‌‌ی خاص بر انتخاب آثار تسلط نیابد.»

پارساپور در ادامه درباره ملاک‌های گزینش کتاب‌های نوگام می‌گوید:

«از معیارهای اولیه که هنوز هم وجود دارد و سنگ بنای کار ماست، این است که ما آثاری را منتشر کنیم که نشود در ایران منتشر کرد. اما هر اثری را هم نمی‌پذیریم. اثر باید کیفیت ادبی قابل‌قبولی داشته باشد، حرفی برای گفتن داشته باشد، این حرفی برای گفتن گاهی خود موضوع و مضمون است و گاه در فرم و ساختار. از نظر گروهی که کتاب‌ها را می‌خوانند، این کتاب باید ارزش خوانده شدن داشته باشد، جایش در قفسه‌های کتاب امروز خالی باشد و چیزی به ادبیات ایران اضافه کند. ما با حداقل‌های منابع انسانی و مالی کار می‌کنیم بنابراین سعی می‌کنیم در مرحله‌ی انتخاب اثر حساسیت کافی به خرج دهیم. در عین حال، یکی از اصول کار ما این بوده که هر سال تعدادی از آثار نوگام از نویسندگان تازه‌کار باشد. بهترین‌ آثاری را که هر سال از نویسندگان کمتر شناخته‌شده دریافت می‌کنیم، حمایت می‌کنیم. در عین حال، پروژه‌ای مانند پروژه‌ی یولسیز به فارسی که بخش عمده‌ای از منابع نوگام صرف آن می‌شود، می‌تواند تا حدودی مختصات کاری ما را نشان بدهد. اثری که صد سال پس از انتشار هنوز ترجمه‌ی کامل و بدون سانسوری از آن به فارسی موجود نیست. ما در کنار مترجم و نویسنده‌ی سرشناس، دکتر اکرم پدرام‌نیا، ایستاده‌ایم و تصمیم گرفته‌ایم هرچه در توان داریم بگذاریم که چنین پروژه‌ای به ثمر بنشیند. کتاب‌های نوگام قرار نیست عامه‌پسند باشند. هرکدام مخاطب خاص خودشان را دارند. اصل، حمایت از خالق اثر است و آن اثر ِبه زعم ما ارزشمند را به خواننده‌اش رساندن. اگر نوگام در یک ایران آزاد کتاب منتشر می‌کرد شاید یک ژانر خاص، مضمون خاص و روشی متفاوت می‌گزید. نوگام برای شرایط کنونی ایران به وجود آمده است و زمان مشخص می‌کند که کدام آثارش ماندنی‌اند و جایگاهشان در آسمان ادبیات ایران کجاست.»

خطر پروژه‌ای و دستوری شدن فرهنگ

و با این همه این پرسش همچنان باقی است که آیا ما در عرصه‌های فرهنگی هم به سمت «پروژه‌ای شدن» ایده‌ها پیش می‌رویم؟ آزاده پارساپور:

«شاید این‌طور بتوانم توضیح بدهم که این “پروژه‌ای شدن” می‌تواند وجه مثبت و منفی داشته باشد. منظور از “ما” اینجا جهان است یا ایران؟ موقعیت‌های بسیار خوبی هرساله برای محققان و نویسندگان در دنیا فراهم می‌شود که بتوانند برای اثری که رویش کار می‌کنند در قالب‌های متنوع حمایت دریافت کنند. نگاهی که به بازار نشر بیندازیم می‌بینیم که اولین مسئله‌ی یک نشر تجاری این است که این کتاب چطور و چقدر و کجا می‌فروشد؟ گاهی کتاب‌هایی از انتشار باز می‌مانند چون ناشر ممکن است فکر کند خوانندگان اندکی برای آن وجود دارد یا در زمینه‌های علمی شاید نتوانند ارزیابی درستی از مزایای انتشار کتاب یا تکمیل نتایج یک پژوهش داشته باشند. یعنی در بخش تجاری، اگر ناشر فکر کند کتابی منطبق بر ذائقه‌ی عموم نیست کتاب را رد می‌کند. اما چنین فرصت‌هایی به آنها این امکان را می‌دهد که ایده به مرحله اجرا دربیاید.
اما آیا این راه معایبی دارد؟ قطعا! شما اگر معیارهای مراکز مختلف را بدانید، می‌توانید هر سال یک طرح ارائه کنید که سازمان یا مرکز مورد نظرتان آن را بپسندد و برای حمایت انتخاب کند. بعد از مدتی می‌بینید دیگر ایده‌ی بکری از شما تراوش نمی‌کند بلکه دارید از یک فرمول استفاده می‌کنید برای بقا. به همین دلیل است که یک پروژه خصوصیت اصلی‌اش این است که ابتدا و انتهایش مشخص است. کوتاه‌مدت است به این معنی که دائمی نیست. اهدافش مشخص است. اگر اصالت کار فرهنگی حفظ شده باشد، پروژه‌ای بودن آن از نظر من نکته‌ی منفی‌ای نیست اما اگر در تله‌ای بیفتید که برای بقا به ماشین تولید پروژه تبدیل بشوید، فرهنگ را از دست داده‌اید و میدان را باخته‌اید.»

چه کسی وابسته است، چه کسی مستقل؟

یکی از آثاری که اخیراً نوگام منتشر کرده، «تیغ بر نشر» (نوشته ژان ایو مولیه، استاد دانشگاه ورسای) نام دارد. نوگام در معرفی این کتاب می‌نویسد مولیه در این اثر با نگاهی به «تاریخ نشر در مناطق مختلف جهان و همچنین ریشه‌های مذهبی، سیاسی و اقتصادی آن، پنجره‌ جدیدی برای درک این مساله برما می‌گشاید که چطور در هر عصر و در هر حکومت، صاحبان قدرت سعی کرده‌اند کلام را محدود یا سانسور کنند. این نقاط تاریک در تاریخ نشر جهان که با اتصال به هم تصویری بسیار مخوف ترسیم می‌کند، در عصر دیجیتال چهره‌ تازه‌ای به خود گرفته است. تورم در عرصه نشر و تعدد عنوان‌ها و در همان حال همسانی درونمایه‌های آثار یکی از این سویه‌های لطمه‌زننده به بدنه فرهنگی در غرب و شرق است. آزاده پارساپور:

«تحلیل آنچه در بدنه‌ی فرهنگی غرب و شرق دارد اتفاق می‌افتد حتما نیاز به یک بحث علمی و کار تحقیقی دارد. مثلا اینجا بحث ناشر وابسته و غیروابسته (مستقل) پیش می‌آید که ناشران هنوز حتی به یک تعریف مشخص از آن‌ها نرسیده‌اند. شاید اینجا بهتر باشد با مثال تجربه‌ای که در نوگام داشته‌ایم منظورم را توضیح بدهم. نوگام در گذشته این‌طور کار می‌کرد که هر کتاب برایش یک پروژه بود که برایش حمایت مالی می‌گرفت. شرط انتشار کتاب، تامین حمایت مالی بود. ابتدا ایده‌ی جذاب و بکری به نظر می‌آمد و زمانی که ما این ایده را از سایت کیک‌استارتر گرفتیم، در ایران هنوز جمع‌سپاری مالی مرسوم نبود و مخاطبان دقیق متوجه روش کار ما نمی‌شدند. اما این روش در بلندمدت ضعف‌های خودش را نشان داد. البته در آن زمان هم هدف این نبود که ببینیم چه موضوعی می‌تواند بیشتر مخاطب جذب کند، معیار ما برای تعریف این پروژه‌ها این نبود. معتقد بودیم این کتاب خوب است، سانسور جلویش را گرفته و باید خوانده شود. سعی می‌کردیم در طول تامین حمایت مالی این را به مخاطب شفاف نشان بدهیم. منظور همیاری در یک کار فرهنگی جمعی بود و مبارزه‌ی همگانی با سانسور و سرکوب، نه فریب مخاطب که چون این کتاب منطبق بر سلیقه‌ی شماست، حمایتش کنید. نوگام امروز، روش کار را این‌طور تغییر داده که کتابی را که می‌خواند و برای انتشار انتخاب می‌کند، انتشارش قطعی است. بنابراین منتظر تایید بخش خاصی از مخاطب که قرار است مثلا از کتابی حمایت کنند نمی‌ماند. ما از منابع خودمان استفاده می‌کنیم، کتاب را منتشر می‌کنیم و پس از عرضه‌ی کتاب می‌گوییم: این محصول فرهنگی در اختیار شما. به قضاوت ما، این کتابی خواندنی است، انتشارش را بر خود واجب دیده‌ایم. شما اگر خواننده‌اید و دوست دارید، می‌توانید حمایت کنید یا نسخه چاپی را بخرید. با این شیوه شاید بتوان گفت سعی بر حذف وجه منفی “پروژه‌ای شدن فرهنگی” که مد نظر شماست داشته‌ایم.»

گستردگی عرصه‌ کار

نوگام آثاری در گستره تاریخ، علوم سیاسی، هنر، ادبیات کودک و نوجوان، داستان کوتاه، رمان، سفرنامه، شعر،نمایشنامه و حتی کتاب‌های آموزشی منتشر کرده و به این ترتیب طیف گسترده‌ای از موضوعات را در پوشش خود درآورده است. این ویژگی – گستردگی عرصه کار- هم یکی دیگر از تفاوت‌های ناشران در عصر حاضر با قبل از پیدایش اینترنت است. معمولاً ناشران اثرگذار با امکانات اندک در یک زمینه متمرکز می‌مانند. راهی برای بقا؟ آزاده پارساپور می‌‌گوید:

«”گستردگی عرصه‌ی کار” که به آن اشاره می‌کنید، بیش از آنکه راهی برای بقا باشد، جزو خصوصیات نشر نوگام است. اگر دوباره به تعریف اولیه نوگام برگردیم، می‌بینیم نوگام وجود دارد چون سانسور در ایران وجود دارد. نوگام در پاسخ به یک نوع محدودیت و سرکوب بنا شده. پاسخ به یک نیاز است. هرچند واقعا قطره‌ای در دریاست اما  فلسفه‌ی وجودی‌اش چنین است. اگر نوگام یک ناشر انگلیسی بود با تعریف متفاوت، مسلما خط و مشی دیگری داشت. همان‌طور که گفتم اگر در ایران بود لابد جور دیگری کار می‌کرد.
تقریبا ۹۰ درصد آثاری که منتشر می‌کنیم، پیش از رسیدن به ما تکمیل شده‌اند، در ایران به در بسته خورده‌اند، یا برای خالقش مسلم است که از وزارت ارشاد جان سالم به در نمی‌برد و بعد برای ما ارسال شده‌اند. از ابتدای امر می‌خواستیم در هر حوزه‌ای که پیش آمد و مولفی به ما رجوع کرد، آن را بررسی کنیم و اگر به نظرمان کیفیت خوبی داشت منتشر کنیم. اما رفته‌رفته با کسب تجربه‌ی بیشتر دیدیم که با توجه به اندازه و منابع‌مان اتفاقا اگر روی محدوده‌ی کوچک‌تری تمرکز‌ کنیم کار بهتری ارائه می‌دهیم. نوگام در حال حاضر در حوزه ادبیات داستانی و آثار پژوهشی علوم انسانی فعالیت می‌کند که به مراتب مرزهایش از قبل مشخص‌تر و شفاف‌تر شده.»

به گفته مدیر نشر خانه نیکان یکی از یکی از کمبودهای اصلی فقدان کتاب‌های آموزشی استاندارد و به روز است. آزاده پارساپور می‌گوید:

«نه اینکه هیچ منبعی نباشد، اما جوابگو و جامع نیست. در عین حال ما همیشه در برنامه‌های فرهنگی و ادبی خارج از کشور و به‌ویژه در نمایشگاه‌های کتاب این بازخورد را می‌گرفتیم که چرا هیچ کتابی برای نسل دوم و سوم نداریم. بنابراین نشر خانه نیکان کتاب‌هایی منتشر کرده که مخاطب حی و حاضر در سراسر دنیا دارد.»

یک ابتکار دیگر: نمایشگاه کتاب بدون سانسور

نشر نوگام به جز فعالیت نشر، پیشگام برگزاری برنامه‌های فرهنگی و گردهمایی‌های ادبی نیز هست. نشر نوگام بنیانگذار نمایشگاه کتاب بدون سانسور است که به همت و با همکاری دیگر ناشران مستقل در نقاط مختلف دنیا، هرساله در خارج از ایران برگزار می‌شود. برنامه‌های رونمایی کتاب، جلسات نقد و بررسی و بزرگداشت نویسندگان و مترجمان ایران، از دیگر برنامه‌هایی است که نشر نوگام در این چند سال برگزار کرده است. آزاده پارساپور درباره تأثیر این فعالیت‌ها در بهبود اقتصاد نشر در دیاسپورا می‌گوید:

«اولین بار که ایده‌ی برگزاری نمایشگاه کتاب بدون سانسور به ذهنم رسید، نوگام حتی کتاب چاپی نداشت که به جنبه‌ی اقتصادی‌اش فکر کند. وقتی ایران بودم هر سال در نمایشگاه کتاب تهران شرکت می‌کردم. چند سال آخر زندگی در ایران هر سال کتاب‌هایی داشتم که در ویراستاری آنها همکاری کرده‌ بودم. از یک طرف نوستالژی نمایشگاه کتاب را داشتم از یک طرف دیگر در نقش ناشر فکر می‌کردم من هم حق دارم کتابم را جایی عرضه کنم. برایم این سوال قوت گرفته بود که ده‌ها انتشارات ایرانی مستقل خارج از ایران فعالیت می‌کنند، چرا این همه سال هیچ کار مشترکی نکرده‌اند؟ چرا با هم یکجا جمع نشده‌اند؟ چرا در کنار هم نایستادند؟ شما به درستی به نکته‌ای اشاره کردید که ما در سراسر جهان پراکنده‌ایم. اما امروز با ظهور فناوری‌های ارتباطی چرا همچنان جدا افتاده باشیم؟ چرا جزیره‌وار کار کنیم؟ خلاصه این سوال‌ها و دغدغه‌ها آخر رسید به ایده‌ی نمایشگاه بدون سانسور و راستش من اصلا هیچ پیش‌بینی‌ای نمی‌توانستم بکنم که چطور خواهد شد و به ذهنم نمی‌رسید که سال بعد به همت ناشران دیگر، توری خواهد شد که در شهرهای مختلف اروپا و حتی آمریکا و کانادا برگزار می‌شود.
البته در این پنج-شش سال تا حدی فهمیده‌ام که چرا پیش از این چنین اتفاقی نیفتاده و ضعف‌های ما در کار جمعی خودش را نشان داده اما اتفاقا اگر بتوانیم این ضعف‌ها را شناسایی کنیم، حتما می‌توانیم آن‌ها را کنار هم حل کنیم.
برگردیم به مزایای این نمایشگاه که همبستگی ناشران، همفکری ناشران و پدید آمدن ایده‌های نو و همکاری‌های تازه بود. دیاسپورا هم به واسطه‌ی این نمایشگاه با ناشران مستقل خارج از کشور بیشتر آشنا شدند. پیوندی برقرار شد بین ناشران و خوانندگان که از وجود هم باخبر نبودند. بازتاب این نمایشگاه‌ها در رسانه‌های فارسی‌زبان خارج از کشور هم باعث شد که هموطنان داخل ایران هم بیشتر با فعالیت‌های فرهنگی خارج‌نشینان آشنا بشوند. این‌ها برای من شخصا دستاورد بزرگی است.

و البته عرضه‌ی کتاب‌ها در این بازه‌ی کوتاه چند روزه، حتما سود اقتصادی هم دارد اما حداقل از نظر من، این تنها یکی از فوایدی است که این نمایشگاه برای ناشران داشته است.
ما باید گاهی دوروبرمان را ببینیم و از تجربه‌های دیگران استفاده کنیم تا بتوانیم قوی‌تر و محکم‌تر از قبل گام برداریم. در نوامبر امسال که در کنفرانس اتحادیه بین‌المللی ناشران مستقل شرکت کردم، افتخار این را داشتم که آقای رضا چاووشی، مدیر نشر دنا در هلند، را برای اولین بار ملاقات کنم. طی پنج روز کنفرانس، گفتگوها و تبادل نظر و ایده‌ و تجربه‌ی ما، از برجسته‌ترین اتفاق‌های این کنفرانس برای من بود. مشکلات مالی یکی از مشکلات اصلی ناشران مستقل ایرانی خارج از کشور است اما معتقدم اگر باهم کار کنیم، به هم اعتماد کنیم و تکبر و تک‌روی را کنار بگذاریم، می‌توانیم با حفظ استقلال و منافع خود، راه‌حل برایش بیابیم.»