مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال ۲۰۰۵، روز چهارم آوریل (برابر با ۱۵ فروردین ۱۴۰۱) را به عنوان «روز جهانی آگاه‌سازی از مخاطرات مین و کمک به آسیب‌دیدگان مین» نام‌گذاری کرده است.

طبق اعلام منابع رسمی، استان‌های خوزستان، ایلام، کرمانشاه، کردستان و آذربایجان غربی در غرب و جنوب غربی و استان‌های خراسان رضوی، خراسان جنوبی و سیستان و بلوچستان در شرق و جنوب شرقی، از استان‌های آلوده به مین در ایران هستند.

بر اساس آماری که در اختیار “زمانه” قرار گرفته است، تعداد قربانیان مین در سال ۱۴۰۰ به دنبال انفجار مین‌ها و مهمات به جا مانده از جنگ هشت ساله ایران و عراق، دست‌کم ۱۱ کشته و ۲۵ مصدوم در استان‌های غربی و جنوب غربی بوده است. در این بین استان ایلام با پنج کشته و ۱۲ مصدوم، در صدر آمار قربانیان مناطق آلوده به مین قرار دارد. همچنین استان کرمانشاه با چهار کشته و هشت مصدوم و کردستان با دو کشته و سه مجروح، رده‌های بعدی آمار قربانیان را به خود اختصاص داده‌اند.

در آذربایجان غربی هم در طی یک‌سال گذشته مصدومیت دو شهروند بر اثر برخورد با مین به ثبت رسیده است.

بهنام صادقی، مربی مین‌زدایی و فعال حوزه پاک‌سازی مین که این آمارها را در اختیار زمانه قرار داده، معتقد است در چند سال اخیر، هر سال حدود ۲۵ تا ۳۰ نفر از شهروندان ایرانی بر اثر برخورد با مین، در حین تردد در مناطق مرزی مصدوم شده یا جان خود را از دست داده‌اند.

به گفته این مربی مین‌زدایی، استان ایلام آلوده‌ترین استان کشور به مین از نظر وسعت است و پس از آن استان خوزستان در جایگاه دوم قرار دارد.

جدول میزان آلودگی مناطق مختلف ایران به مین

همچنین طبق تحقیقات انجام شده از سوی کمپین بین‌المللی منع مین، از اتمام جنگ هشت ساله ایران و عراق تا پایان سال ۲۰۱۶ در ایران، دست‌کم بیش از دو هزار و ۸۰۰ نفر بر اثر برخورد با مین و مهمات عمل نکرده کشته و بیش از هفت هزار نفر زخمی شده‌اند.

توقف کلاس‌های آموزشیِ آگاهی از خطرات مین در دومین کشور آلوده در دنیا

طبق آخرین اظهارنظرهای رسمی، ایران در میان ۷۰ کشور، همچنان به عنوان دومین کشور آلوده به مین شناخته می‌شود و میلیون‌ها مین عمل نکرده، روزانه جان بسیاری از شهروندان، به‌ویژه مرزنشینان را تهدید می‌کند.

بهنام صادقی معتقد است در چنین شرایطی، حدود دو سال است که آموزش آگاهی از خطرات ناشی از مین توسط نهادهای دولتی در ایران متوقف شده است.

او در همین زمینه می‌گوید:

بهنام صادقی

«در سال‌های گذشته مرکز مین‌زدایی کشور، مسئولیت آموزش آگاهی از خطرات مین را بر عهده دو سازمان بهزیستی و سازمان هلال احمر گذاشته بود اما این دو سازمان، از دو سال گذشته تاکنون آموزش آگاهی از خطرات مین را متوقف کرده و بدین ترتیب، عملا آموزش آگاهی از خطرات مین در کشور دیگر اجرا نمی‌شود.»

به گفته صادقی، در چنین شرایطی آمار قربانیان مین در ایران افزایش خواهد یافت:

«لازم است مرکز مین‌زدایی، متولی مرکز آموزش خطر مین را مشخص کند. دست‌کم این مرکز می‌تواند با NGO‌های محلی قرارداد ببندد و آنها را تجهیز کند تا این آموزش‌ها متوقف نشود و مردم کمتر دچار حادثه شوند.»

ایران، پس از گذشت ۳۳ سال از اتمام جنگ با عراق، همچنان دومین سرزمین آغشته به مین است و طبق اعلام منابع رسمی، بزرگ‌ترین قربانی مین‌های زمینی در جهان محسوب می‌شود. این در حالی است که نهادهای دولتی در سال‌های گذشته نه تنها از تشکیل هرگونه نهادهای مردمی در زمینه پاکسازی میادین مین و کمک‌رسانی به قربانیان مین جلوگیری کرده‌اند، بلکه با انحصاری کردن پروژه‌های پاک‌سازی مناطق آلوده به مین و نپیوستن به کنوانسیون‌ها و معاهدات بین‌المللی مین‌زدایی، گام‌هایی جدی و اساسی برای حفظ جان شهروندان خود و پاک‌سازی مناطق مرزی برنداشته‌اند.

ضعف مدیریتی بیش از ضعف تکنیکی است

بهنام صادقی معتقد است ایران از لحاظ تکنولوژی و همچنین از نظر دارا بودنِ نیروهای متخصص برای پاکسازی مناطق آلوده به مین، کمبودی ندارد. او اما مشکلات جاری در حوزه مین‌زدایی را بیشتر ناشی از «ضعف مدیریتی» می‌داند و در همین زمینه می‌گوید: 

«ضعف کار ما، ضعف مدیریتی است. نه به این معنا که در مرکز مین‌زدایی ضعفی وجود داشته باشد. به‌طور مثال در تخصیص بودجه‌ برای این امر ضعف‌هایی وجود دارد و تمهیدات لازم اندیشیده نشده است. همچنین دولت‌های مختلف نه تنها به مقدار کافی بودجه برای رفع آلودگیِ استان‌های غربی و جنوب غربی کشور به مین تخصیص نداده‌اند، بلکه همان بودجه‌های اندک هم دیر‌هنگام به مرکز مین‌زدایی می‌رسد.»

به گفته این فعال حوزه مین‌زدایی، در حال حاضر، «ارزان‌ترین پاک‌سازی مین در دنیا» در ایران انجام می‌شود: 

«متأسفانه همان‌طور که در تمام شئون مملکت ضعف مدیریتی وجود دارد، در حوزه مین‌زدایی هم ضعف مدیریتی بیشتر از ضعف تکنیکی و تجهیزاتی است. این مدیریت به ‌ویژه در بخش مدیریت مالی ضعیف است طوری که در حال حاضر ایران ارزان‌ترین پاکسازی مین را داراست چون کاری که در این حوزه انجام می‌شود، با بودجه‌های دریافتی مطابقت ندارد و باید بودجه بیشتری در اختیار مرکز مین‌زدایی قرار بگیرد.»

جنوب ایران – یک فرد محلی در حال مطالعه کاتالوگ آگاهی از خطرهای مین

در دی ماه سال گذشته، سارا فلاحی، نماینده ایلام، ایوان، چرداول، سیروان، ملکشاهی و مهران در مجلس، درباره کمبود بودجه تخصیص داده شده به مرکز مین‌زدایی کشور در دولت ابراهیم رئیسی گفته بود: 

«با وجود اینکه این مرکز برای سال ۱۴۰۱ به اعتبار ۲۰۰ میلیارد تومانی نیاز دارد اما در لایحه بودجه سال آینده فقط ۶۰ میلیارد تومان برای آن در نظر گرفته‌اند که معلوم نیست چه میزان آن هم تخصیص داده شود.»

به ‌گفته این نماینده مجلس، مرکز مین‌زدایی کشور از سال ۱۳۹۰ تا سال ۱۴۰۰ بیش از هشت هزار مأموریت انجام داده و فعالیتش ادامه دارد اما این نهاد در حال حاضر با کمبود اعتبارات دولتی مواجه است.

مرکز مین‌زدایی کشور در ۱۸ سال گذشته یعنی از سال ۱۳۸۳ به این ‌سو، تحت نظارت وزارت دفاع، مسئول پاک‌سازی مناطق آلوده به مین است. این مرکز تحت نظارت «شورای عالی پاک‌سازی»، متشکل از وزیر دفاع، معاونت مهندسی وزارت دفاع و رئیس مرکز مین‌زدایی فعالیت می‌کند.

بهنام صادقی درباره این مرکز می‌گوید:

«مرکز مین‌زدایی در سال ۱۳۸۳ تشکیل شد اما عملا در سال ۱۳۸۴ فعالیت اجرایی خود را آغاز کرد. این مرکز ابتدا یک برنامه‌ریزی پنج ساله پیش روی خود داشت، به این معنا که قرار بود پس از گذشت پنج سال، کار مین‌زدایی به اتمام برسد. در عمل این برنامه با انسجام پیش رفت اما به نظر من به اهداف خود نرسید. واقعیت این است که چشم‌اندازی برای خاتمه آن دیده نمی‌شود چرا که کار پاکسازی مین به مناطق سخت و صعب‌العبور رسیده و نیازمند حمایت بیشتری در ایران است.»

او با اشاره به اینکه ممکن است پاکسازی مناطق آلوده به مین در ایران سال‌ها به طول بیانجامد، می‌گوید:

«در باتلاق‌ها و ماسه‌زارها، مانند منطقه بستان در خوزستان، مین‌ها چندین متر به زیر زمین فرو رفته‌اند به طوری که دستگاه‌های مین‌یاب نمی‌توانند به صورت عادی آن‌ها را پیدا کنند. همچنین آلودگی در کوهستان‌های صعب‌العبور هم وجود دارد. سختی زمین باعث شده که روند کار در این مناطق با کندی صورت بگیرد و سرعت کار پایین بیاید. امکان دارد پاک‌سازی این مناطق چندین سال به طول بینجامد.»

پاکسازی مین در شرق کشور از حیطه فعالیت مرکز مین زدایی خارج است

کریم همتی، رئیس جمعیت هلال احمر، اسفند ماه ۱۳۹۹ از برگزاری چند کلاس آموزشی در استان‌های سیستان و بلوچستان و خراسان برای مقابله با خطرات مین خبر داده بود. این در حالی است که در مرزهای شرقی ایران در سال‌های گذشته، جنگی واقع نشده تا بهانه‌ای برای مین‌گذاری از سوی نیروهای نظامی باشد.

به ‌نظر می‌رسد مین‌گذاری در مرزهای شرقی و جنوب شرقی کشور، بیشتر با هدف بستن مرزها انجام شده است.

آمار دقیقی از شمار قربانیان مین در مناطق شرقی و جنوب شرقی ایران در دست نیست اما اوایل آذر ماه ۱۳۹۷، شهروندان ساکن در منطقه جالق سراوان از توابع استان سیستان و بلوچستان، در اعتراض به انفجار مین در این منطقه، ساختمان بخشداری را به آتش کشیدند.

بر پایه اعلام منابع حقوق بشری در استان سیستان و بلوچستان، یک روز پیش از به آتش کشیده شدن بخشداری، عده‌ای از شهروندان در اعتراض به انفجار مین در مرز کلگان سراوان که سبب کشته شدن یک نفر و مجروح شدن چند نفر از شهروندان این منطقه شد، مقابل این بخشداری تجمع کرده بودند اما پاسخی از سوی مسئولان در یافت نکردند.

این منابع در روزهای بعد، از بازداشت ۳۰ تا ۵۰ نفر از معترضان توسط نیروهای سپاه پاسداران خبر دادند.

بهنام صادقی با اشاره به اینکه مرکز مین‌زدایی کشور برای پاک‌سازی مناطق آلوده به مین در دوران جنگ ایران و عراق ایجاد شده، می‌گوید: 

«مناطق شرق کشور که مناطقی عملیاتی هستند برای پاسداری و حفاظت از مرزها، مین‌گذاری شده و مرکز مین‌زدایی کشور نمی‌تواند کاری با پاک‌سازی آن نقاط داشته باشد. این مرکز مین‌زدایی، تنها متولی پاک‌سازی پنج استان غربی کشور است که در زمان جنگ، آلوده به مین و مهمات عمل نکرده شده‌اند.»

مین‌گذاری در مرزهای شرقی و جنوب شرقی ایران در حالی است که نقشه این مین‌گذاری‌ها هیچ‌گاه در اختیار شهروندان مرزنشین قرار نگرفته و همین امر جان آنها را در معرض خطر جدی قرار داده است.

گفته می‌شود در برخی موارد مناطق مرزی ایران در عمق ۱۵ کیلومتریِ داخل کشور بدون نصبِ نقشه راهنما یا هر گونه تمهیدات پیشگیری از خطرات، توسط نهادهای نظامی و امنیتی مین‌گذاری شده است.