حجت‌الله عبدالملکی، وزیر کار و رئیس دبیرخانه شورایعالی اشتغال، حل بحران اشتغال را یکی از چهار محور اصلی و مهم‌ترین مأمویت وزارت کار دانست. در نخستین جلسه شورایعالی اشتغال مقرر شد که ۲۶ دستگاه دولتی برای ایجاد یک میلیون و ۸۵۰ هزار شغل طی ۱۸ ماه فعالیت کنند. وزیر کار از «آغاز به کارِ ماشین اشتغال دولت سیزدهم» سخن گفت. نمایشگاهی هم برگزار شد با رونمایی از اطلس الگوهای اشتغال «شامل ۲۲۲ الگو و تعیین ۵۲ دستگاه دولتی و مردمی برای شناسایی فرآیند اشتغال»، رونمایی از سامانه‌ جستجوی شغل و بارگذاری ۲۰۰ هزار شغل در سامانه، انعقاد تفاهم‌نامه بین دستگاه‌های وزارت کار با سایر دستگاه‌ها، افزایش سرعتِ فرآیندِ صدور مجوزِ برخی از مشاغل خانگی و آنی کردنِ صدور مجوز برای برخی از کسب و کارها.»

از مجموعه‌ این اقدامات چنین برمی‌آید که مبنای وزارت کار در دولت رئیسی بر ایجاد اشتغال از مسیر مشاغل خرد و کمتر سرمایه‌بر می‌گذرد. گسترش صنایع بزرگ و ایجاد اشتغال صنعتی به عهده وزارت صنایع و معادن گذاشته شده است. محمود کریمی بیرانوند، معاون توسعه کارآفرینی و اشتغال وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی گفته بود:   

«وضعیت اشتغال در کشور مناسب نیست و ما باید جوانان را مشغول به کار کنیم؛ اما این ظرفیت الان در صنایع بزرگ وجود ندارد، پس باید صنایع خرد و خانگی و کوچک و زودبازده را توسعه دهیم.»

صنعتی یا سنتی؟

بر اساس اعلام رسمی وزارت تعاون در دولت قبلی نزدیک به ۲۱۴ شغل خانگی شناسایی شده که بیش از ۹۰ درصد شاغلان آن را زنان تشکیل می‌دهند. رشته‌های شناسایی شده در گروه‌های اصلی شغلی مانند کشاورزی، صنعت، فناوری اطلاعات و همچنین فعالیت‌های اقتصادی فرهنگی قرار دارد. در این میان صنایع دستی در صدر تولیدات زنان شاغل در منزل است و یکی از بخش‌های مهم تولید در کشور به شمار می‌رود. اما تولیدکنندگان از فروش این محصولات سهم ناعادلانه‌ای دارند. برای مثال می‌توان از زنان بافنده در کرمان یاد کرد. زنان روستاهای اطراف کرمان فرش و گلیم‌های گرانقیمت با طرح‌های کاملا بومی این منطقه می‌بافند. اما از میزان فروش آن مبلغ بسیار ناچیز و اندکی به زنان بافنده می‌رسد. چون بازار فروش در اختیار آن‌ها نیست و دلالان فرش ها را با قیمت ناچیز پیش‌خرید می‌کنند و با قیمت گزاف به بازار عرضه می‌کنند.   

بهمن آرمان، کارشناس مسائل اقتصادی در مصاحبه با خبرگزاری کار ایران (ایلنا) می‌گوید مشاغل خانگیِ جزئی نمی‌توانند ایجاد اشتغال کنند:

«می‌توانیم زمین‌های کشاورزی دیم را به سیستم آبیاری زیرسطحی افزایش دهیم. اگر بتوانیم ده درصد از میزان مصرف آب در بخش کشاورزی کم کنیم، یک میلیارد و هشتصد میلیون متر مکعب آب صرفه‌جویی می‌کنیم و با آن ده‌ها هزار هکتار زمین را زیر کشت می‌بریم و از این طریق اشتغال ایجاد خواهیم کرد. این‌ها نمونه‌ای از اقدامات اساسی است که می‌تواند به حل مشکل اشتغال کمک کند. پس می‌توان مشکل را حل کرد به شرط آنکه اراده‌ای برای اینجام کارِ درست و اساسی وجود داشته باشد.»

آلبرت بغازیان، استاد اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی در مصاحبه با ایلنا می‌گوید:  

«فعالیت‌های خُرد به سرنوشت همان بنگاه‌های زودبازده دچار می‌شود. این فعالیت‌ها بیشتر ضررده هستند و نهایتا ارمغانش برای صاحبان آن، بدهی‌های کوچک به بانک‌هاست. با جمع کردنِ همین سرمایه‌های خُرد و تبدیل آن به تعاونی می‌توانیم کار را بزرگ‌تر و تضمینِ پایداریِ آن را بالا ببریم و صرفه‌ی اقتصادی آن را نیز افزایش دهیم. در واقع دولت می‌تواند فعالیت‌های تعاونی و اقتصاد سهامی را تشویق و در این راه هزینه کند.»

ماشین دلالی و سودجویی از نیروی کار زنان

به گفته‌ بغازیان تا وقتی که عوامل ایجاد‌کننده‌ بیکاری از بین نرفته‌اند، نمی‌توان انتظار داشت که مشاغل، پایدار و سودده باشند. در این صورت ضربه‌پذیریِ همه‌ی مشاغل به خصوص مشاغل خُرد بسیار بالاست. در واقع در چنین شرایطی احتمال ورشکست شدنِ تولیدکنندگان بزرگ هم زیاد است چه برسد به تولیدکنندگان خرد و مشاغل وابسته به سرمایه‌های پایین.

در این میان عملاً «ماشین اشتغال دولت سیزدهم» زمینه‌ساز دلالی و بهره‌کشی از زنان است. زنان روستایی ایران طبعا سرمایه‌ای از خودشان ندارند. یک فرش دستبافِ شش متری که با نخ طبیعی تهیه می‌شود بیش از دو ماه زمان نیاز دارد. زنان با تلاش شبانه‌روزی و فعالیت بیش از ۱۸ ساعت در روز این محصول را تهیه می‌کنند اما دستمزد متوسطی که از سوی پیمانکاران پرداخت می‌شود ماهیانه ۳۸۰هزار تومان است. به همین دلیل زنان کارکردن در کارگاه‌ها و کارخانه‌ها با ماهی ۹۵۰ هزار تومان را به اشتغالزایی در منزل ترجیح می‌دهند. این حتی کمتر از حداقل حقوق وزارت کاراست. از کل یک فرش ۶متری دستباف به زن بافنده ۷۶۰ هزار تومان می‌رسد. کل فرش اما نزدیک ۱۱میلیون به فروش می‌رسد.