“این مقاله با رجوع به راستی‌آزمایی‌های «فکت‌نامه» نوشته شده است. برای اطلاع بیشتر از فکت‌نامه، از وب‌سایت آنها بازدید کنید»

با مادر سالخورده‌ام در مشهد تلفنی حرف می‌زدم. آنجا ابتدای عصر بود. ‌گفت: «من و پدرت دیگر چند وقتی است در خانه زندانی شده ایم.» گفتم: «هنوز کرونا؟» گوشی تلفن را برگرداند و پنجره‌ها را نشان‌ام داد که پرده‌هایشان باز بود. ابتدا متوجه نشدم. گفتم: «چقدر ابری! دارد باران می‌آید؟» خندید و گفت: «گرد و غبار است. چشم چشم را نمی‌بیند. ما هم دیگر بیرون نمی‌رویم.»

من سال‌ها در مشهد همراه خانواده‌ام زندگی کردم. وقتی نوجوان‌ بودم پدیده وارونگی هوا موضوع اصلی بحث بود. هوا کثیف می‌شد و پر از دود. زمستان‌ها با این مشکل بیشتر مواجه بودیم. ترافیک زیاد هم در وسط شهر هوا را به شدت آلوده می‌کرد. اما اینکه آسمان شهر از ریزگردها و گردوغبار پوشیده شود و دیگر کسی نتواند بیرون برود،‌ بلای جان مشهد نبود. حالا چند سال است که آسمان خاکستری پر از گردوغبار هم به مشکلات آلودگی هوای “شهر مقدس” اضافه شده است و پدیده‌های حاد آب‌و‌هوایی مکرر شده اند.

مادر در ادامه از روز گذشته گفت: «دیروز هم طوفان و رگبار شد. رگبار شدید. طوفان شدید. یک عالم درخت از ریشه کنده شدند و افتادند. تا خواهرت و شوهرش از بیرون شهر به خانه رسیدند،‌ دلم هزارجا رفت. سیل راه افتاده بود داخل کال‌ها.»

طوفان و رگبار شدید در یک روز، گرد و غبار شدید روز بعد. زمانی همه منتظر باران بودند که به قول پدرومادر من ذره‌های آلاینده را «بشوید و ببرد». اما خیلی وقت است که باران هم چاره درد نیست. ۱۱ سال پیش حاج رضا، پیرمردی در تهران به یکی از روزنامه‌نگاران «زمانه» درباره آلودگی هوا گفته بود:

«چند سال است که این حال روز مردم تهران است. در این یکی- دو سال اخیر وضعیت بقیه شهرهای بزرگ هم مثل تهران شده است. دود و کثیفی همه جا را برداشته. از مسئولان که خیری به مردم نمی‌رسد. دولت فقط نگاه می‌کند و به مردم می‌گویند از خانه بیرون نروید. مگر مردم کار و بدبختی ندارند؟ چطوری مردم بیرون نروند؟ همه مردم که شغل دولتی ندارند که تعطیل باشند. خلق‌اللهی هستند که روزانه کار می‌کنند و شکم زن و بچه‌شان را سیر می‌کنند. وقتی دخل آدم به روز باشد تعطیلی معنا ندارد. همیشه وقتی نفس مردم به شماره می‌افتد باز خدا به داد می‌رسید و بارانی می‌زد. امسال اوضاع بد‌تر شده. هوا آلوده می‌شود، چند روز باران می‌آید و هوا خوب می‌شود، اما دوباره هوا آلوده می‌شود. دیگر امیدی به باران نیست.»

بسیاری از شهرهای ایران هم‌اکنون به دلیل پدیده ریزگرد با آلودگی هوا دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند. اوایل خرداد، ماه جاری، کیفیت هوای ۱۰ استان ایران بحرانی و خطرناک شد. صادق ضیاییان، رئیس مرکز ملی پیش‌بینی و مدیریت بحران گفت:

«استان‌های تهران، البرز، قم، لرستان، کرمانشاه، همدان، مرکزی، خوزستان، بوشهر و هرمزگان غلظت بالایی از آلودگی هوا را تجربه خواهند کرد ولی در تهران و البرز میزان گرد و غبار نسبتاً کاهش خواهد یافت.»

اواخر فروردین، به گفته داریوش‌ گل‌علیزاده سرپرست مرکز ملی هوا و اقلیم، تقریباً ۲۶ استان کشور درگیر ریزگردها بودند.

در چند روز اخیر نیز گزارش‌ها از معضل ریزگرد در بسیاری از شهرهای ایران خبر می‌دهند. مشکل آنقدر شدید است که حتی روزنامه «کیهان» وابسته به بیت رهبری ۲۳ خرداد نوشته است: «در بسیاری مواقع هنگامی که از مسئولی در مورد هوای آلوده و ریزگردها پرسیده می‌شود می‌گویند در حال بررسی و مطالعه هستیم. پرسش این است که آیا وقت مطالعه به سرنرسیده و هنگام مدیریت و عمل نیست؟ امسال فراوانی و شدت ریزگردها افزایش داشته و بیشتر نقاط کشور را تحت تاثیر قرار داده است. در این شرایط اگر این معضل به درستی مدیریت و اقدام نشود، آسیب‌های جبران‌ناپذیری به کشور خواهد زد.»

تئوری‌های توطئه: فرافکنی حکومت

بحث زیادی بر سر این وجود دارد که منشأ ریزگردها کجاست: داخل مرزهای ایران یا خارج آن؟ علت اصلی‌اش تغییرات اقلیمی ناشی از گرمایش زمین است یا سوء مدیریت منابع آبی؟

پاسخ درست، پاسخ پیچیده است: همه‌ی این عوامل نقش دارند.

با وجود تاثیر تغییرات اقلیمی و گرم‌شدن زمین بر تشدید ورود بخش عمده‌ای از ریزگردهای موجود در هوای مناطق غربی و جنوبی ایران از کشورهای عراق، سوریه، اردن، عربستان و کویت، برآورد می‌شود منشا بیش از نیمی از این ریزگردها داخلی باشد.

پیچیدگی مسأله ریزگردها و ناتوانی تاریخ‌مند حکومت در رسیدگی به آن باعث می‌شود که بازار تئوری‌های توطئه گرم شود. تئوری توطئه پیش از هر چیز یک توضیح بسیار ساده برای یک پدیده در اختیار می‌گذارد و چندعاملی بودن پدیده را با اشاره به یک عامل واحد تقلیل می‌دهد ــ حال هر چقدر این توضیح ساده و تک‌عاملی، عجیب و غریب و دور از عقل به نظر برسد.

منشأ داخلی

حکمرانی بی‌توجه به محیط زیست و توسعه ناپایدار برای دهه‌ها در آفریدن این مشکل نقش داشته است.

۲۳ خرداد، ماه جاری، خبرگزاری دولتی دانشجویان ایران (ایسنا) گزارش داد که بر اساس یافته‌های محققان سازمان نقشه‌برداری از پژوهش بر چهار دریاچه ایران، کاهش مساحت دریاچه‌ها به افزایش شدت ریزگردها مواجه هستند.

این چهار دریاچه ارومیه، مهارلو، بختگان و طشک بودند. مهارلو و بختگان به طور کامل خشک شده اند. اما علاوه بر آنها، دریاچه‌ها و تالاب‌های زیادی در ایران با این مشکل مواجه هستند. وضعیت هورالعظیم که برای استخراج سوخت فسیلی قسمت‌هایی از آن را خشک کرده اند، بحرانی است. گاوخونی و دریاچه نمک قم هم تقریباً خشک شده اند. هامون مُرده است. ارژن در فارس هم در آستانه خشکی کامل قرار دارد. میانکاله و پریشان و صالحیه با کاهش شدید سطح آب رویارو بوده اند. گمیشان،‌ تالاب ساحلی خزر بین ایران و ترکمنستان هم خشک شده و به کانون ریزگرد دیگری بدل شده و حالا دولت می‌خواهد با طرح غیراصولی انتقال آب از خزر به آنجا،‌ به داد گمیشان برسد.

احد وظیفه، رئیس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی تایید کرده که بسیاری از کانون‌های گرد و غبار در داخل مرزهای ایران قرار دارند. او سه‌شنبه ۲۰ اردیبهشت/۱۰ مه در مصاحبه با خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) گفت به‌رغم نقش کانون‌های خارجی در وضعیت کنونی هوای مناطق مختلف، به‌ویژه جنوب و غرب ایران، «بسیاری از کانون‌های گرد و خاک درون مرزهای کشور قرار دارند» و نسبت به سال گذشته افزایش پیدا کرده‌ اند.

به گفته محمدعلی طهماسبی، دبیر ستاد ملی گرد و غبار سازمان حفاظت محیط زیست، در ایران ۲۷۰ میلیون هکتار کانون غبارخیز وجود دارد که سالانه ۱۴۵ میلیون تن غبار تولید می‌کند: « بهره‌برداری از سرزمین “علت العلل” عوامل انسانی تشدید کننده گردوغبار در کشور است.»

مقابله نکردن با روند بیابان‌زایی در کشور و غفلت از محافظت از پوشش گیاهی ایران دلیل دیگری برای افزایش کانون‌های ریزگرد است.

منشأ خارجی

کمتر از یک ماه پیش، وقتی ۲۶ استان کشور درگیر ریزگردها بودند، رضا بیانی، مشاور سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور گفت: «پایش‌ها و بررسی‌های روزانه ما از طریق تصاویر ماهواره‌ای مدیس نشان می‌دهد منشأ گرد و غباری که ۷ آوریل (۱۸ فروردین) به سمت ایران آمد از ناحیه کانون گرد و غبار غرب موصل و از جنوب ترکیه در مرز با عراق است و این تصاویر را ثبت و آرشیو کرده‌ایم.»

پروژه‌ سدسازی گسترده ترکیه باعث کاهش ورود آب به دجله و فرات و از بین رفتن شماری از تالاب‌ها شده که گردوغبار ایجاد می‌کنند.

محمد رضا یافتیان، مدیر کل حفاظت محیط  زیست استان زنجان ۱۹ خرداد ادعا کرد که منشأ ریزگردها داخل ایران نیست.

علی سلاجقه، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست ایران هم ۱۶ خرداد درباره منشأ ریزگردها گفته بود که عربستان نخستین منشأ است:

«طبق نقشه های تهیه شده توسط ما ۲۷۰ میلیون هکتار سطوح از کشورهای همسایه ایران را ریزگردها تحت تاثیر قرار می‌دهند که یک سوم آن یعنی ۹۰ میلیون هکتار مربوط به عربستان سعودی و پس از آن ۲۴ میلیون هکتار مربوط به عراق و ۴ میلیون هکتار مربوط به سوریه است و ان شاءالله با رویکرد های تدبیر شده شرایط برای همکاری بین المللی فراهم می‌شود.»

اصرار مقام‌های جمهوری اسلامی بر صرف خارجی بودن منشأ ریزگردها اما پوششی است بر سوء مدیریت منابع آبی. علی سلاجقه ادعای خارجی بودن منشأ ریزگردها را تا توسل جستن به تئوری توطئه پیش می‌برد و ادعا می‌کند که ريشه گرد و غبار در ایران را باید در فعاليت‌های تروريستی در سوريه و حضور نظاميان خارجی در عراق و يمن جست. به گفته سلاجقه:

«این‌ها همه محاسبه شده است و دشمن با استفاده از ظرفیت‌های محیط زیستی به جنگ کشور‌های منطقه آمده و سعی کرده است با سو استفاده از این ابزار، نارضایتی عمومی ایجاد و مردم و کشور‌ها را با مشکل روبرو کند.»[1]

صدیقه ببران، مدیرکل سابق روابط عمومی وزارت نیرو و مدیرعامل پیشین سازمان غیردولتی صلح و محیط زیست، در یادداشتی در روزنامه اعتماد در واکنش به این اظهارنظر سلاجقه، آن را «تئوری توطئه» می‌خواند و می‌نویسد:

« اينكه كم‌كاری كشورهای ديگر و خودمان در از بين بردن تالاب‌ها و ظرفيت‌های گياهی منطقه ناديده گرفته شود و مشكلات به دوش ساير گزاره‌های غير مسوول انداخته شود، بيانگر آن است كه مسوولان ايراني در سازمان محيط زيست در حال فرافكنی موضوعات هستند. در حالی كه دولت بايد با استفاده از ظرفيت‌های تخصصی كشور و به‌كارگيری ديپلماسی به گونه‌ای عمل كند كه ساير كشورها متوجه مسووليت‌های خود شوند. ضمن اينكه ايران نيز بايد از ارتكاب هر نوع عمل و اجرای هر پروژه‌ای كه ممكن است محيط زيست را به خطر اندازد جلوگيری كند».

این اعتراض اما با واکنش رسانه‌ی تندرویی همچون مشرق نیوز روبرو شد که بر طبل تئوری توطئه بیش از پیش کوبید.

مشرق‌نیوز هم با ربط دادن پدیده ریزگردها به حضور نیروهای آمریکایی می‌نویسد:

« دقت شود که مسئله ریزگردها طی سال‌های اخیر و خصوصا پس از باز شدن پای آمریکا به برخی کشورهای همسایه ایران به شدت بحرانی شده به نحوی که حتی برخی استان‌های کشور عملا در طول ماه فقط ۲ یا ۳ روز آسمان صاف را تجربه می‌کنند. این مسئله وقتی در یک سیر تاریخی مورد مداقه قرار می‌گیرد نشان می‌دهد که معضل ریزگردها که در دهه‌های گذشته نبوده و یا اگر بوده هرگز در سطح بحران قرار نداشته است؛ اقلا طی یک دهه اخیر به شدت افزایش یافته است.»

این هذیان‌های غیرعلمی در ادامه این مطلب هم حضور دارند. مشرق نیوز حتی نقش‌داشتن تغییرات اقلیمی را هم انکار می‌کند تا تنها مشکل را متوجه «دشمنان ایران» کند، از «تقلای آمریکا برای پیشبرد نقشه‌های این‌چنینی» می‌گوید، و می‌نویسد:

«بعید است این قضیه به بلایای طبیعی یا خشکسالی ربط داشته باشد. چه اینکه منطقه فلات ایران اساسا همزاد با خشکسالی و بلایای طبیعی و بیابان و خشک شدن دریاچه (دریاچه آرال) و حتی زایش دریاچه‌ها (دریاچه کویر لوت) بوده است. اکنون چه شده که به ناگاه و طی ۱۰ سال گذشته ناگهان همه‌چیز تغییر کرده و به این شدت شاهد بروز گرد و غبار هستیم؟ جالب‌تر آنکه ارض آمریکا به لحاظ اقلیمی بسیار شبیه فلات ایران است و با بیابان‌های بسیاری نیز آمیختگی سرزمینی دارد اما هرگز مثل کشورهای منطقه غرب آسیا دچار معضل گرد و غبار نیست! ضمن اینکه درباره نقش حرکات احتمالی دشمنان ایران در حملات زیست‌محیطی علیه مردم حرف‌های بسیاری وجود دارد که از حیث عقلانیت باید تمام آنها را به قضاوت هیئت‌های کارشناسی و گزارش‌های متقن گذاشت.»[2]

استفاده از تئوری‌های توطئه برای رد کردن ایده‌های زیست‌محیطی به پیش از این‌ها باز می‌گردد. نزدیکان رهبر جمهوری اسلامی تغییرات اقلیمی را «حقه استعماری» خوانده اند و حتی مقام‌های سازمان حفاظت محیط زیست را به خاطر اجرای بخش اندکی از تعهدات بی‌قید‌و‌شرط توافق پاریس در کمیسیون اصل ۹۰ مجلس تحت تعقیب قرار داده اند. علی خامنه‌ای حتی به طور شخصی در انتشار تئوری‌های توطئه درباره واکسن کرونا نقش داشت یا می‌گفت می‌خواهند “ژن ایرانی” را بدزدند.

تئوری‌های توطئه: کاربران اینترنتی

تنها رسانه‌های حکومتی و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست ایران نیستند که به انتشار تئوری‌های توطئه در این زمینه می‌پردازند. در شبکه‌های اجتماعی نیز کاربران مختلفی از جمله برخی کاربران مخالف نظام به انتشار تئوری‌های توطئه دراین‌باره پرداخته اند.

این ویدئوها ابتدا اواخر سال گذشته خورشیدی ظاهر شدند. در یکی از این ویدئوها ادعا می‌شد که عراق با استفاده از ماشین‌آلات کشاورزی در حال تولید گردوخاک است و مشکل ریزگرد خوزستان به آن باز می‌گردد.

برای اینکه ببینید فکت‌نامه چه چیزی را در راستی‌آزمایی‌اش “شاخ‌دار” یافته است، اینجا کلیک کنید.

کاربری نوشته بود: «این ویدئو بهم رسیده و نوشته که گرد و خاک عامدانه جنوب از طرف عراق… چند وقت پیش صحبت اینکه جنوب رو به چین بدون سکنه فروختن و درصدد تخلیه هستن!»

«فکت‌نامه» اسفند ۱۴۰۰ به راستی‌آزمایی این ویدئو پرداخت که وایرال شده بود و آن را «دروغ شاخدار» ارزیابی کرد. در گزارش فکت‌نامه درباره این ویدئو آمده:

«این ویدئو مربوط به این روزها نیست و نشانی از آن در یک ویدئوی قدیمی منتشرشده در یوتیوب دیده می‌شود. این ویدئو که در سال ۲۰۱۹ روی یوتیوب قرار گرفته، اشاره‌ای به مکان یا مشخصات بیشتری از این اتفاق نمی‌کند اما به طور قطع می‌توان گفت مربوط به این روزها نیست و ارتباطی با شرایط این روزهای جوی در استان خوزستان ندارد. صدایی که روی ویدئو قرار دارد، به زبان پرتغالی است و مربوط به ایران یا عراق نیست.»

فکت‌نامه در توضیح تکمیلی خاطرنشان می‌کند که «ریشه و دلیل این موضوع [ریزگردها در خوزستان] نه تولید عمدی گرد و غبار از سوی چند ماشین کشاورزی، که تغییراتی است که به دلایل مختلف در اقلیم منطقه به وجود آمده است و باعث شده، مردم با چنین مشکلی مواجه شوند.»

همزمان با شدت گرفتن مشکل ریزگردها در ماه جاری نیز ویدئوی مشابهی در اینستاگرام و واتس‌اپ درآمد. این ویدئو دوقسمتی بود و بار دیگر با شرح «تولید گرد و غبار در مرز ایران» بازنشر شد.

کاربران دیگر با ادعاهای دیگری ویدئو را بازنشر می‌کردند؛ ادعاهایی همچون ساختگی بودن گردوغبار برای «خاموش کردن اعتراضات».

برای اینکه ببینید فکت‌نامه چه چیزی را در راستی‌آزمایی‌اش “نادرست” یافته است، اینجا کلیک کنید.

فکت‌نامه بار دیگر به راستی‌آزمایی این ویدئو پرداخته و آن را «نادرست» ارزیابی کرده است و درباره آن می‌نویسد:

« قسمت اول این ویدیو، تست پنوماتیک لوله نفت است. کاربر عراقی که اولین‌بار ویدیو را در تیک‌تاک منتشر کرده گفته که این عملیات برای تمیز کردن لوله‌های نفت انجام شده‌است. لوله‌ای که در ویدیو مشاهده می‌شود، در موقعیتیست که درونش را خاک گرفته و پس از خروج هوای تست پنومانیک، خاک از آن به بیرون پاشیده می‌شود. ابعاد حجم خاکی که بلند شده و زمان آن، اصلا در برابر حجم طوفان شنی که نشان داده می‌شود، یا آنچه در سراسر کشور ما اتفاق می‌افتد قابل توجه نیست. تصویر طوفان شنی که در ویدیو نشان داده می‌شود هم از خبری از سرویس خبری آنلاین کردی ANHA برداشته‌شده مربوط به رویدادی در سال ۲۰۱۸ در استان حسکه در شمال شرق سوریه است.»

خطر چیست؟

تئوری‌های توطئه ساده‌سازی می‌کنند و توضیحی دم‌دستی برای یک پدیده پیچیده ارائه می‌دهند. شاید به همین خاطر هم مخاطبان آنها به سادگی این توضیح‌ها را می‌پذیرند. در شرایط بحران‌های چند لایه در ایران و اعتراض‌های گسترده کارگری و مردمی، این ادعا که تولید ریزگرد از سوی حکومت و برای خاموش کردن اعتراض‌ها صورت می‌گیرد، مقبولیت عاطفی داشته باشد؛ اما مقبولیت علمی آن به شدت زیر سوال است.

حکومت ایران قطعاً مقصر است؛ اما نه به خاطر تولید عمدی ریزگرد با ماشین‌آلات. گناه حکومت را باید در این موارد جست: سوء مدیریت منابع آب و اجرای طرح‌های غیرکارشناسانه و مخرب محیط زیست آبی همچون پروژه‌های انتقال آب؛ غفلت از پیامدهای تغییرات اقلیمی و عدم تلاش برای افزایش تاب‌آوری و سازگاری با این پیامدها؛ عدم سرمایه‌گذاری بر زیرساخت‌های پایدار و افزایش بودجه نظامی برای کنترل معترضان به مشکلات زیست‌محیطی همچون ریزگردها؛ و عدم وجود راهکار برای جلوگیری از بیابان‌زایی و حفظ پوشش گیاهی.

بنابراین، پناه بردن به تئوری توطئه ساده‌سازانه در مواجهه با یک بحران حاد زیست‌محیطی، تنها به از دست رفتن جان‌های بیشتر ختم خواهد شد.