… سلمان رشدی فقط به خاطر رمان‌هایی چون «بچه‌های نیمه شب»، «شرم» و «آیات شیطانی» پرآوازه نیست. بخشی از شهرت جهانگیر او، محصول فتوای بحث‌برانگیز و پرهیاهوی آیت‌الله روح‌الله خمینی، رهبر پیشین جمهوری اسلامی است؛ فتوایی که از‌‌ همان روز صدور تا امروز، مصداق روشنی از تلاش آشکار یک حکومت مذهبی برای اعمال سانسور در فراسوی مرزهای خود و نقض آزادی بیان قلمداد شده است.

روح الله خمینی در ۲۹ بهمن ماه سال ۱۳۶۷ با انتشار فتوایی، نه تنها سلمان رشدی بلکه ناشران رمان آیات شیطانی را مستحق اعدام دانست و فرا‌تر از آن، مسلمانان را به کشتن آنان فراخواند: «به اطلاع مسلمانان غیور سراسر جهان می‌رسانم، مؤلّف کتاب “آیات شیطانی” که علیه اسلام و پیامبر و قرآن، تنظیم شده‌ است، همچنین ناشرین مطلع از محتوای آن، محکوم به اعدام می‌باشند. از مسلمانان غیور می‌خواهم تا در هر نقطه که آنان را یافتند، سریعاً آن‌ها را اعدام نمایند تا دیگر کسی جرئت نکند به مقدسات مسلمین توهین نماید و هر کس که در این راه کشته شود، شهید است انشاءالله؛ ضمناً اگر کسی دسترسی به مؤلف کتاب دارد ولی خود قدرت اعدام او را ندارد، او را به مردم معرفی نماید تا به جزای اعمالش برسد.»

پس از صدور این فتوا، برخی نهادهای حکومتی برای کشتن سلمان رشدی جایزه‌های نقدی کلان تعیین کردند و جانشین آیت‌الله خمینی، علی خامنه‌ای نیز در سال ۱۳۸۳ حکم او را غیرقابل تغییر خواند.

….

آیت‌الله خمینی شخصاً و یا بر اساس مشاوره‌های چهره‌های نزدیک به او فتوای قتل سلمان رشدی را صادر کرد و یک شبه، یک رمان و یک نویسنده به اصلی‌ترین و حیاتی‌ترین مسأله کشور و ملتی بدل شد که زخم هشت ساله جنگش هنوز خون‌چکان بود، گور هزاران زندانی اعدام شده‌اش بی‌نام و نشان مانده بود و در بالا‌ترین سطوح قدرتش جنگی بی‌رحمانه و بی‌امان جریان داشت.

روشن است که فتوای قتل سلمان رشدی، تنها برای به جا آوردن امری مذهبی صادر نشده بود و اهدافی مشخص در عرصه سیاست داخلی را دنبال می‌کرد. دور کردن اذهان عمومی از اعدام زندانیان سیاسی و حذف آیت‌الله منتظری از یک سو و مهم‌تر از آن، بازگرداندن روحیه به بسیجیان و سپاهیان پیرو آیت‌الله خمینی و بازگرداندن اقتدار از دست رفته به رهبر از سوی دیگر را می‌توان مهم‌ترین اهداف این فتوا دانست که اگرچه حاصل شد، اما بهایی گزاف را برای مدتی طولانی به ایران تحمیل کرد…

متن کامل: