می‌توان گفت به ‌جز نیما یوشیج، هیچ شاعر مدرنی در قلمرو ادبیات فارسی به اندازه یدالله رؤیایی موضوع گفت‌وگو بر سر شعر نبوده است و به اندازه او در باب شعر سخن نگفته است. او یکی از تاثیرگذارترین‌ شاعران بر نسل شاعران پس از سال‌های دهه‌ ۱۳۵۰ بود. آخرین کتابی که از او به یادگار مانده را فرزاد صیفی‌کاران مدیر نشر روناک در هلند با عنوان «مدت درخت» منتشر کرده است. ۱۴ سال قبل از آن رویایی «در جستجوی آن لغت تنها» را در سال ۱۳۸۷ منتشر کرده بود.

یدالله رویایی در «مدت درخت» یک بار دیگر بر موازین شعر حجم تأکید می‌کند. او می‌گوید بازی‌های زبانی بر سه چیز ایستاده: زبان، جهان و انسان. و در ادامه این سه را مشخص‌تر می‌کند: کلمه، شی و خود.  این درک مبتنی بر درک دیگری از آگاهی است که گمان می‌برد برای رسیدن به آگاهی باید به معنای واقعی کلمه دست یافت. چگونه؟ با هرس کردن کلام و یا به تعبیر سهروردی برداشتن داس و در پی واژه‌های درو شده رفتن. در کدامین جهان؟ جهانی که کلمه در آن مهم‌تر از گرسنگی، بی‌عدالتی، بی‌پناهی و تنهایی است. تأکید بیش از حد بر این مفاهیم به تعبیر و بنا به درک رویایی، ما را به ورطه رمانتیسم یا رئالیسم می‌اندازد. پس در این معنا می‌‌توان گفت شعر رویایی – در این مجموعه و چه بسا در سایر مجموعه‌هایش – حاصل نگاه/ مشاهده است. تماشای هستی از پشت پنجره. به این ترتیب رویایی در اشعارش مدام در موقعیت دشواری قرار می‌گیرد که از بیرون به او تحمیل شده: درکی از هنر که به مدرنیته برمی‌گردد.

رویایی در مصاحبه با رادیو زمانه (۲۲ اردیبهشت ۸۷) گفته بود:

«نوشتن و نویسش، آن که می‌نویسد، چه شاعر و چه نویسنده‌‌، کاری جز طرح سوال ندارد. ولو این‌که متنی که می‌نویسد خود جوابی باشد به مسایل صریح و روزمره. و مگر این که نویسش او ظرفیت طرح سوال را نداشته باشد، یعنی آن متن در خود واقعاً طرح سوال نکند. و کار متن هم بیشتر این است.»

این درک از شعر ممکن است تحت تإثیر تجربه‌های رویایی در نوجوانی و جوانی شکل گرفته باشد. او که نوجوانی و جوانی تمایلات مارکسیستی داشت، در سال ۱۳۳۲ به دنبال کودتای ۲۸ مرداد و فرار از دامغان، چندی به زندگی مخفی، و ترک و گریز گذراند و سرانجام در اسفند همان سال دستگیرشده و به زندان افتاد. رؤیائی پس از رهایی از زندان اولین شعرهای خود را در ۲۲ سالگی نوشت و در مجلات آن زمان با نام مستعار «رؤیا» منتشر کرد، و هم‌زمان به تحصیلات خود در رشته حقوق سیاسی در دانشکده حقوق دانشگاه تهران تا اخذ درجه دکترای حقوق بین‌الملل عمومی ادامه داد و از آن پس، در وزارت دارایی به استخدام درآمد و به عنوان ذی‌حساب و سرپرست امور مالی در ادارات و دیگر مراکز دولتی، از جمله وزارت آب و برق، سازمان تلویزیون ملی ایران و… به کار پرداخت.

از آن گذشته شعر حجم در سال‌های دهه ۱۳۴۰ در ایران عرضه شد که یک تمایل عمومی برای مدرنیزاسیون دولتی شکل گرفته بود. رویایی در مصاحبه با زمانه درباره تاثیرپذیری‌اش از این روند گفته بود:

«شک طرز نزدیک‌شدن من به جهان اطرافم را عوض کرد. و این که گفتم چشم‌های من را فنومنولوژی ِ هوسرلی باز کرد، برای این که چطور ببینم و این “چطور ببینم” چیزی جز دیدن آن چیزی که ندیدنی‌ست نیست! یعنی (همانطور که گفته‌ام)، پشت واقعیت را شناختن، و در پشت واقعیت واقعیت‌های دیگری هست. آن “چیزی” که ما می‌بینیم امر محسوس را عوض می‌کند، بدون این که حذفش بکند. یعنی “واقعیت مادر”، اصطلاحی که تنها در بیانیه‌ی شعر حجم است، “واقعیت مادر” همیشه وجود دارد. اما این که چطور ما از واقعیت به پشت واقعیت برسیم؟»

رویایی در جمهوری اسلامی ممنوع از قلم بود. جشنواره شعر فجر در سال  ۹۴ از او برای شعرخوانی دعوت کرده بود اما به زودی آن دعوت را پس گرفت. رویایی نیز در نامه‌ای به «آرش» یکی از «بستگان و دلبستگانش» نوشت:

«دوست دارم به همه آنهائی که دوستم دارند، و یا ندارند بگوئی، به آن روحیه‌های جوان‌ و آن همه دل‌های پاک، که در شعر من نفس می‌کشند و نفس می‌دهند، میلیون‌ها دختران و پسرانم، و تو، که خود از خیل آن پاکانی، و تشنه آنی که بدانی کی به ایران برمی‌گردم، اوه، پسرم! هر وقت آزادی به ایران برگردد من هم بر‌می‌گردم.»

از او ۹ دفتر شعر منتشر شده است. انتشار «لبریخته‌ها» در سال ۱۳۶۹ بعد از ۲۲ سال سکوت ولوله‌ای در ادبیات تبعید ایران درانداخت. اثر بعدی او «هفتاد سنگ قبر» نیز در شعر فارسی اثرگذار بود.» هلاک عقل به وقتِ اندیشیدن « و » از سکوی سرخ، یا مسائل شعر» (۱۳۵۷ هر دو انتشارات مروارید) «عبارت از چیست؟» (از سکوی سرخ ۲) ۱۳۸۶ و «چهره پنهان حرف» ۱۳۹۱ حاوی تاملات رویایی درباره شعر است.

در همین زمینه:

https://www.radiozamaneh.com/720495/