شبکه موسیقی جهانی لندن (London world Music Network Label ) در سال ۲۰۰۵مستندی از موسیقی سودان را عرضه کرده است. این مستند نمایانگر همکاری هنرمندان مسیحی و مسلمان و حاوی این پیام است که می‌توان با وجود همه اختلافات قومی و ملی با هم همکاری کرد و به یک زبان مشترک دست یافت.

 در مورد سودان اما این مسئله سخت دشوار بود چرا که به جز اختلافات بین سنت و مدرنیسم، بین شمال و جنوب و بین اسلام و مسیحیت، ریشه برخی اختلافات در جنایت‌هایی است که در جنگ‌های داخلی اتفاق افتاده است.  آلبوم گوا و آلبوم آتش‌بس اما با وجود همه این مصائب و بحران‌ها حاصل همکاری دو هنرمند مسیحی و مسلمان از شمال و جنوب سودان است: عبدالقادر سلیم و امانوئل ژال.

در قطعه «گوا» در ابتدا توجه مخاطب به هم‌سرایی و صدای به شدت زیر خوانندگان زن جلب می‌شود سپس نوبت به صدای ملایم مردانه‌ای می‌رسد قبل از اینکه ژال ابتکار عمل را با قافیه‌پردازی متکی به روایت خود به دست بگیرد. موسیقی به شلوغی تنظیم نشده است، ذره‌ای ریتم و ذره‌ای از صداهای زیر سینث‌سایزر و در آخر صدای هماهنگ زنان که مخاطب را با یک خواسته تنها می‌گذارد و آن هم دوباره شنیدن این موسیقی است.

 از آن زمان تاکنون، در شانزده سال گذشته از ژال سه آلبوم دیگر نیز منتشر شده است. حال او ستاره‌ای جا افتاده در سبک موسیقی جهانی است. همچنین او زندگی نامه‌ی خود را به قلم خود با نام «کودک جنگ: قصه‌ی یک سرباز-کودک» در سال ۲۰۰۹ منتشر کرده است.

نیاز به استقلال

ژال در زمان انتشار آلبوم «گوآ» گفته بود: «گوآ» آهنگی درباره‌ی صلح است، فریادی برای صلح. درباره‌ی این که چقدر مردم مشتاق‌اند به خانه و کاشانه‌شان برگردند و دیگر وابسته به کمک دیگران نباشند.

ژال از جنوب سودان می‌آید، بزرگ‌ترین کشور قاره آفریقا که طی ۲۰ سال جنگ داخلی ویران شده است. جنگ داخلی سودان تجزیه‌طلبانه بود بین جنوب با اکثریت مسیحی‌اش و شمال که تحت سلطه‌ی مسلمانان بود با دولت مرکزی در پایتخت خارطوم.

ژال در کودکی مجبور به شرکت در جنگ شد و در ارتش آزادی‌بخش سودان خدمت کرد. در همان دوره مادر ژال به دست سربازان وفادار به دولت سودان کشته شد، او به اتیوپی گریخت و به دیگر کودکانی که به دنبال تحصیل و فرصت زندگی بودند پیوست.

ژال در اتیوپی هم سال‌ها درگیر مبارزه با نیرو‌های ارتش آزادی‌بخش سودان بود. زمانی که درگیری‌ها دیگر غیر قابل تحمل شده بود او به «وات»، دهکده‌ای در قسمت شمال شرقی سودان جنوبی رفت. ژال یازده ساله آنجا با اِما مک کیون ملاقات کرد. اِما مک کیون او را به فرزندی قبول کرد و ژال را به صورت غیرقانونی به کنیا منتقل کرد. او در آنجا به مدرسه‌ی بین المللی نایروبی رفت‌.

پس از چند ماه اِما در تصادفی جان باخت و همسر او مسئولیت ژال را نپذیرفت و ژال در زاغه نشین‌های کیله‌لِشوا به زندگی خود ادامه داد و با تمام سختی‌های موجود تحصیل خود را ادامه داد.

او در دوران تحصیل در کنیا به موسیقی برای تسکین درد خود روی آورد.‌.

آتش بس – نماد آینده‌ی محتمل سودان

بعد از آهنگ «گوآ»، آلبوم کامل «آتش‌بس» منتشر شد که از نظر منطقی ادامه‌ای بر آهنگ بسیار موفق گوآ نبود.

«آتش‌بس» حاصل همکاری امانوئل ژال با عبدالقادر سلیم ستاره‌ی جا افتاده و بین‌المللی رقص شمال سودان و موسیقی کافه‌ها بود. این آلبوم فراتر از یک سی دی معمولی و  به یک معنا یک بیانیه‌ی سیاسی بود. ژال گفته بود: ما می‌خواستیم نشان دهیم همکاری بین دو موسیقی دان مسلمان و مسیحی امکان‌پذیر است. از  این جهت می‌توان گفت «آتش‌بس» نمادی از چشم انداز آینده‌ی سودان است

ژال در آلبوم نقش پررنگ‌تری ایفا می‌کند. بیش‌تر آهنگ‌ها برای اوست و حضور او در آهنگ‌های سلیم نیز بیش از حضور سلیم در آهنگ‌های ژال حس می‌شود. ژال سطح موسیقی عربی سلیم را مبنای انتقال اشعار خود قرار داده و به خوبی با ضرباهنگ‌ها خو گرفته است. در مقابل در آهنگ‌های ژال، سلیم معمولا کمی بیش از چند صدای ضد ضرب با ساکسیفون و عود اضافه کرده است.

قدرت موسیقی

هر مکالمه‌ای با امانوئل ژال سریعا تبدیل به بحثی سیاسی می‌شود.

ژال اعتقاد دارد: «موسیقی با روح انسان صحبت می‌کند و قدرت بسیاری دارد. موسیقی می‌تواند مردم را به دعوا وادارد یا باعث دوستی بین آنان شود و موسیقی دلیل ارتباط میان مردم است. موسیقی می‌تواند کارهایی کند که رسانه‌های دیگر قادر به انجام آن‌ها نیستند. اگر چیزی را نتوان بر روی کاغذ چاپ کرد یا در رادیو گفت با موسیقی می‌توان آن را گسترش داد.»

ژال در ادامه گفته است:موسیقی می‌تواند مردم را با یکدیگر همراه کند.

بی‌اهمیت شمردن جمله‌ی آخر ژال بی‌توجهی به معنای آن در یک کشور ویران شده مانند سودان است.  

امانوئل ژال چندی بعد از انتشار آلبوم «آتش‌بس»با آلبوم متفاوتی در کنیا ظاهر شده است. آلبومی که مانند تک‌آهنگ او «گوآ» نام دارد و بازار محلی رپ را تکان داده است‌. این حد از موفقیت برای او قابل تصور نبود.

کودک-سرباز بودن ژال برای تبدیل شدن او به یک ستاره‌ی موسیقی عامه چه در اروپا چه در آفریقا کافی نیست اما وقتی به آن آهنگی مثل «گوآ» اضافه می‌شود یا پروژه‌ای احساسی-سیاسی مثل «آتش بس»، همه چیز شروع به تغییر می‌کند.

اکنون که سودان مجدداً درگیر یک کودتای نظامی است و با این‌حال مبارزات جامعه مدنی بی‌‌وقفه ادامه دارد، می‌توانیم بگوییم خوش‌بینی ژال نسبت به تغییر  شاید نشات گرفته از زندگی پر فراز و نشیب خود اوست، در هرصورت مفاهیمی که ژال به آن‌ها اشاره می‌کند برای حکومت‌ها در سودان بسیار چالش‌برانگیز بوده است.