جمعی از فعالان اجتماعی در ایران شنبه دوم مهر با انتشار سه ویدئو و یک بیانیه مردم را به اعتصاب فراخواندند. این گروه در اطلاعیه خود نوشته بودند:

از دوشنبه چهارم مهر در کنار اعتراضات خیابانی اعتصاب می‌کنیم تا همراه با هم چرخ‌های اقتصادی نظام سرکوبگر را فلج کنیم و قدرت ستمدیدگان را به رخ قدرتمندان فاسد و ظالم و زن‌ستیز و دیگری‌ستیز بکشیم.

پس از آن، شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی معلمان یکشنبه سوم مهر با صدور بیانیه‌ای در واکنش به قتل حکومتی مهسا امینی و سرکوب معترضان، از معلمان خواست در روزهای چهارم و ششم مهر از رفتن به کلاس درس خودداری کنند.

«زمانه» برای بررسی فراخوان اعتصاب سراسری با فعالان اجتماعی که نخستین بیانیه اعتصاب سراسری را صادر کردند، دو پرسش مطرح کرد. این گفت‌و‌گو را در ادامه بخوانید.

▪️با توجه به روندفعلی تحولات در ایران و تداوم خیزش در اقصی نقاط ایران، به نظر شما چطور اعتصاب عمومی می تواند به پیشبرد اهداف این جنبش کمک کند؟

در سال‌های اخیر جریان اعتصابات در کار‌خانه‌ها و صنایع و مشاغل بی‌شمار بوده است. از اعتصاب گسترده‌ی صنایع چند ماه بیشتر نمی‌گذرد. اما آن‌چه توجه را به خود جلب می‌کند این است که تقریبا هیچ گاه این اعتصابات با اعتراضات وسیع خیابانی همراه نشده‌اند.

«زمانه» به دنبال انتشار سلسله‌یادداشت‌هایی از فعالان و پژوهشگران درباره وضعیت کنونی، دورنمای آن و مسأله «چه باید کرد؟» است و از فعالان و پژوهشگران دیگر به ویژه در ایران دعوت می‌کند تا تحلیل‌های خود را برای ما بفرستند.
فرم تماس امن در اینجا ؛ برای اطلاعات بیشتر درباره نحوه تماس، به صفحه تماس با ما مراجعه کنید.

به نظر می‌‌آید به هم پیوستن این دو در پیروزی هر یک از این جریان‌ها نقش موثری داشته باشد؛ چنانچه تجربه‌ی تاریخی ۵۷ به ما آموخته است. هدف جنبش تنها تغییر حاکمان نیست. در اصل همه‌ی ما برای زندگی بهتر در همه‌ی ابعاد آن مبارزه می‌کنیم. در نتیجه همان طور که مسئله‌ی زنان در این جنبش برجسته شده، مهم است دیگر گروه‌ها از جمله کارگران، معلمان، محصلان و… نیز مسائل خود را برجسته کنند، همانطور که پیش از این نیز کرده‌اند.

شعار «زن، زندگی، آزادی» که به شعار جنبش بدل شده است، خود دربرگیرندگی بالایی در این زمینه دارد. واژه‌ی زن در این شعار رهایی جنسیتی را نمایندگی می‌کند. کلمه‌ی زندگی به این نکته اشاره می‌کند که زندگی انسان‌ها و طبیعت اطراف ماست که اهمیت دارد نه کسب سود ثروتمندان و قدرتمندان؛ از این جهت هم رفاه و معیشت و هم محیط زیست را برجسته می‌کند. واژه‌ی آزادی نیز علاوه بر این که رهایی از هر شکل استبداد و هر نوع ستم جنسیتی، طبقاتی، قومی/ملی، مذهبی و… را  نمایندگی می کند، به آزادی ما برای تصمیم‌گیری درباره‌ی زندگی‌مان در سطح خانه، محل کار، تحصیل، محله و منطقه و کشور اشاره دارد. باید سعی کنیم پتانسیل‌های بالقوه‌ی این شعار را بالفعل کنیم و عرصه‌های گوناگون و چندجانبه‌ی زندگی‌هایمان را به هم بپیوندیم.

این جنبش/جنبش‌های اخیر جنبش‌هایی بی‌سر هستند، کسی جلودار دیگری نیست، نیازی به قیم نیست، ما همه پژواک صدای یک‌دیگر هستیم و خواهان بازپس‌گیری حق زندگی و آزادی هستیم. این به معنای فقدان سازمان‌دهی نیست. در واقع ابتکار عمل به دست مردم است.

حال بیش از هر وقت اهمیت دارد که از مطالبات خود عقب‌نشینی نکنیم، زیرا خون‌های زیادی ریخته شده است و اگر ناامید شویم خون‌های دیگری ریخته خواهد شد. باید نیروهای سرکوب را فرسوده کنیم و ماشین سرکوب را مختل کنیم. تعطیلی گسترده مشاغل و صنایع امکان حضور در خیابان را میسر و ادامه‌ی سرکوب را دشوار می‌کند.

▪️در سال‌های گذشته شاهد اعتراض و اعتصاب‌های گسترده کارگران، برای نمونه در بخش حمل و نقل، کارگران صنعتی و به ویژه بخش نفت و گاز بوده‌ایم، آیا پیش‌بینی می‌کنید این کارگران در همراهی باجنبش به صفوف اعتصاب بپیوندند؟

پاسخ قاطع دادن به این سوال غیرممکن است. در چند روز اخیر بسیار شنیده‌ایم که عده‌ای به شیوه‌های گوناگون خواهان اعتصاب‌اند. در کردستان بازاریان اعتصاب کردند، دانش‌آموزان اعلام کرده‌اند که بدون حجاب سر کلاس حاضر خواهند شد، کارمندان اداره‌ای از پوشیدن مقنعه خودداری کرده‌اند، کانون صنفی معلمان خود اعلام اعتصاب کرده است، بسیاری از کسب و کارهای اینترنتی فعالیت خود را متوقف کرده‌اند. این یعنی اعتصاب پیش از این آغاز شده است و آگاهی جمعی حالا باید آن را به رسمیت بشناسد و وسعت بدهد.

از سویی در سال‌های اخیر بدنه‌های کارگری و مشاغل خدماتی از جمله معلم‌ها، رانندگان شرکت واحد، کارگران هفت‌تپه، کارگران صنایع مرتبط با نفت،کارگران فولاد اهواز و حتی کارگران بی‌ثباتکار اسنپ و … اعتصاب کرده‌اند و تجربه‌ها و درس‌آموخته‌هایی اندوخته‌اند که در چنین بزنگاه تاریخی می‌تواند با پیوستن به موج اعتراضات قدرت عظیم خود را نمایان گر کند و نتیجه سال‌ها اعتصاب را سرانجام به ثمر بنشاند.

بسیار مهم است که همواره به خود و دیگران یادآور شویم که این جنبش/جنبش‌های اخیر جنبش‌هایی بی‌سر هستند، کسی جلودار دیگری نیست، نیازی به قیم نیست، ما همه پژواک صدای یک‌دیگر هستیم و خواهان بازپس‌گیری حق زندگی و آزادی هستیم. این به معنای فقدان سازمان‌دهی نیست. در واقع ابتکار عمل به دست مردم است. چه از نظر مطالبات، چه تصمیم‌گیری‌هایی همچون شکل اعتصاب یا شکل‌های ایجاد اختلال در کار، کندکاری و… همه‌ی گروه‌ها و اصناف باید به صورت خودمختار عمل کنند.