در ششم مهر ، در دانشگاه‌های شیراز، اصفهان، سبزوار و ارومیه تجمع و تظاهرات برگزار شد. در شامگاه شش مهر، مردم سنندج و کرج به‌مانند شب‌های پیش به خیابان آمدند. در نجف‌آباد و چابهار نیروهای سرکوب به سمت معترضان حمله کردند.

نیروهای سرکوب در تهران، در خیابان‌های اصلی ستارخان، صادقیه، و نارمک بودند و ایستگاه ایست بازرسی برقرار کردند. از این رو معترضان به پشت پنجره خانه‌های خود رفتند و شعار دادند و یا اعتراضات کوچک با برداشتن روسری و بوق ممتد برگزار کردند.

خشم در رابطه با قتل حکومتی مهسا (ژینا) امینی در بازداشت گشت ارشاد هنوز فروکش نکرده است. گروه هکری «عدالت علی» سندی در مورد تحقیقات داخلی در رابطه با قتل مهسا منتشر کرد. در این سند آمده که سر مهسا در حین بازداشت به جدول برخورد کرده است.

اعتصابات سراسری در بیش از ۱۰۰ دانشگاه ادامه دارد

اعتصابات سراسری که با فراخوان انجمن‌های صنفی‌ دانشجویی در اعتراض به بازداشت دانشجویان معترض به قتل مهسا امینی آغاز شد، اکنون در بیش از ۱۰۰ دانشگاه ایران ادامه دارد. از جمله در بیشتر دانشگاه‌های تهران، دانشگاه صنعت نفت آبادان، بیشتر دانشگاه‌های شیراز، دانشگاه‌های اصفهان، دانشگاه بوعلی‌ سینای همدان، دانشگاه تبریز، دانشگاه گیلان، دانشگاه فردوسی مشهد، دانشگاه بین‌المللی قزوین، دانشگاه نوشیروانی بابل، دانشگاه ارومیه، دانشگاه مارلیک نوشهر، و دانشگاه یزد.

Ad placeholder

در روز چهارشنبه ۶ مهر، تصاویر و ویدئوهایی از دانشگاه حکیم سبزواری، در شهر سبزوار منتشر شد که در آن دانشجویان تجمع چندصد نفره برگزار کرده بودند و شعار می‌دادند: «استاد با شرافت، حمایت، حمایت».

تجمع و اعتصاب دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز با حضور چشمگیر زنان و مردان دانشجو در حالی برگزار شد که این شهر و شهرهای دیگر استان فارس که در روزهای گذشته تظاهرات و تجمع برگزار کرده بودند، با مقابله نیروهای سرکوب مواجه شدند.

تظاهرات و تجمع دانشگاه علوم پزشکی شیراز:

در تجمع دانشگاه علوم پزشکی شیراز که در روز روشن برگزار شد، چندین زن دانشجو مقنعه‌های لباس فرم دانشگاه را از سر کندند و آنها در هوا چرخاندند. این دانشجویان شعار دادند:

می‌جنگیم، می‌میریم، ایرانو پس می‌گیریم
توپ، تانک، فشفشه، آخوند باید گم بشه
فغان و داد و بیداد، مرگ بر این استبداد

نیروهای امنیتی به معترضان حمله کردند. تعدادی از دانشجویان را بازداشت کردند اما هنوز اسامی و تعداد بازداشتی‌ها مشخص نشده است. در حین حمله نیروهای سرکوب، دانشجویان ایستادند، آنها را هو کردند و سعی کردند در برابر آنها سپر انسانی درست کنند.

در دانشگاه شیراز شعار «مرد، میهن، آبادی» هم سرداده شد. این شعار در شبکه‌های اجتماعی مورد انتقاد قرار گرفت. منتقدان آن را مکمل شعار محوری «زن، زندگی، آزادی» نمی‌دانند و معتقدند جهت آن مردسالارانه و در خدمت گفتمان همیشگی سیاست توسعه‌ای است که به اسم میهن پیش برده می‌شود، اما در خدمت یک اقلیت بهره‌کش و دولت حامی آنهاست.

دانشجویان دانشکده دامپزشکی دانشگاه شیراز با مطالبه پایان دادن به سرکوب سیستمی و آزادی تمام دانشجویان بازداشت شده، اعتصاب و تحصن جمعی برگزار کردند.

فریاد دانشجویان اصفهان: «دانشجوها رو کشتید، به ما می‌گید ساکت شید»

دانشجویان موسسه آموزش عالی سپهر دانشگاه اصفهان هم سه سه شنبه دانشگاه تجمع کردند و سپس در محوطه تظاهرات برگزار کردند. آنها شعار دادند:
دانشجوها رو کشتید، به ما می‌گید ساکت شید
دانشجو می‌میرد، ذلت نمی‌پذیرد
دانشجوی زندانی آزاد باید گردد
زن، زندگی، آزادی

در دانشگاه ارومیه، دانشجویان تجمع برگزار کردند و شعار دادند: «دانشجو می‌میرد ذلت نمی‌پذیرد».

برخی از کارمندان و کارگران شرکت‌های تکنولوژی و خرید آنلاین هم اعلام کردند که از اعتصابات سراسری حمایت می‌کنند. تاکنون تشکل خاصی، اعلام اعتصاب نکرده اما کارمندان دیجی‌کالا و اسنپ در پلتفرم لینکدین به‌صورت هماهنگ بیانیه‌هایی منتشر کردند و گفتند که اعتصاب خواهند کرد. در بیانیه‌های شخصی کارمندان اسنپ آمده:

«خواهران و برادران ایرانی‌ام سلام. با توجه به اعتراضات اخیر ما مردم ایران و دریافت نکردن پاسخی جز در جهت خشونت و سرکوب، ضمن ابراز همدردی با خانواده‌های سوگوار و آسیب‌دیده، من نیز هم‌دل و هم‌صدا با مردم ایران به اعتصابات سراسری می‌پیوندم.»

چابهار شعار داد: «تجاوز، جنایت، لعنت به این ولایت»

برخی از شهرها از جمله کرج و سنندج از اولین روز اعتراضات هر شب تجمع و یا تظاهرات برگزار کردند و با وجود سرکوب شدید مقاومت کردند. در سنندج مردم همچنان شعار می‌دهند: «زن، زندگی، آزادی – مرگ بر دیکتاتور – مرگ بر خامنه‌ای». با این حال حضور سنگین نیروهای گارد ویژه برای سرکوب معترضان در شهر سنندج هم مشهود است:

در گوهردشت گرج، ترافیک ماشین‌ها سپر معترضان است که معمولاً چند ده نفره جمع می‌شوند، شعار می‌دهند روسری در می‌آورند و ماشین‌ها هم بوق می‌زنند. شعار گوهردشتی‌ها «نترسید نترسید ما همه باهم هستیم» است.

درشهرهای دیگر اعتراضات چرخشی شده است. شهرهایی که به خیابان می‌آیند، بعد از سرکوب معمولاً استراحت می‌کنند تا دوباره بیایند. در ششم تیر، شهر نجف‌آباد در استان اصفهان و شهر چابهار در سیستان و بلوچستان شاهد تجمع‌های خیابانی بودند.

در نجف‌آباد، معترضان با نیروهای امنیتی درگیر شدند. برخی از معترضان در این درگیری‌ها زخمی شدند اما اطلاعات زیادی در مورد کشته‌های احتمالی و زخمی‌ها هنوز مستند نشده است.

در یکی از ویدئوهای نجف‌آباد، نیروهای سرکوب به سراغ شهروندی می‌آیند و صدای فریاد زنی هست که می‌گوید: «ولش کن چه‌کارش داری؟»

درگیری معترضان با مانوران حکومتی در چابهار که از شب پنجم مهر آغاز شده بود، در روز شش مهر ادامه داشت. در ویدئوهای چابهار همچنان صدای تیراندازی مأموران به معترضان می‌آمد.

چابهار هم در اعتراض به قتل حکومتی مهسا امینی و هم در اعتراض تجاوز فرمانده نیروی انتظامی چابهار به دختر نوجوان پانزده ساله‌ای که در بازداشت نیروی انتظامی بود به خیابان آمد.

در چابهار معترضان شعار دادند: «تجاوز، جنایت، لعنت به این ولایت».

یک مقام مذهبی در بلوچستان اعلام کرد که ابراهیم کوچکزایی، فرمانده نیروی انتظامی چابهار، روز ۱۰ شهریورماه ۱۴۰۱ به یک دختر ۱۵ ساله که در بازداشت او بوده، تجاوز کرده است.

سوم مهر ماه مولوی عبدالغفار نقشبندی امام جمعه اهل سنت راسک موضوع تجاوز یک مقام نیروی انتظامی به دختر ۱۵ ساله را در بیانیه‌ای تایید کرد. روز شش مهر هرانا نوشت عبدالغفار نقشبندی، با تماس تلفنی به اداره اطلاعات سپاه چابهار احضار شده است.

تهران همچنان شعار می‌دهد: «مرگ بر دیکتاتور»

سرکوب در تهران بیشتر شده است. حضور مأموران یگان ویژه و ماشین‌های زرهی سیاه‌رنگ آنها در بیشتر مناطقی معترضان تجمع برگزار می‌کردند، مانند محله نارمک، صادقیه، و ستارخان مشهود است. در خیابان‌های فرعی هم موتورسوار لباس شخصی و نیروهای لباس فرم گماشته‌اند.

کاربران ویدئوهایی در شبکه‌های اجتماعی منتشر کردند که صف‌های نیروهای سرکوب و صف‌های ماشین‌های زرهی آنها را در محله صادقیه نشان می‌دهد.

محسن منصوری، استاندار تهران روز هفتم مهر اعلام کرد که تهران چند شب است که در امنیت است گفت از اعتراضات خبری نیست.

در بامداد هفت مهر در شبکه‌ها ویدئویی منتشر شد که زمانه نتواست آن را مستقلاً تایید کند اما در ویدئو می‌گفتند که پایگاه بسیج زیر پل حافظ را شامگاه شش مهر آتش زدند:

با وجود ادعاهای رسمی و حکومتی مبنی بر پایان یافتن اعتراضات، شهر تهران همچنان ملتهب و خشمگین است. با شدت گرفتن سرکوب مردم از پنجره آپارتمان‌هایشان شعار می‌دهند.

بیشتر خانه‌هایی که در شب شش تیر در محله‌های تهران از جمله زعفرانیه، سعادت‌آباد، نارمک، صادقیه، ستارخان، پرند، چیتگر و جنت‌آباد شعار دادند، شعار موردعلاقه‌شان «مرگ بر خامنه‌ای» و «مرگ بر دیکتاتور» بود. چند جا شعار «مرگ بر بسیجی» هم دادند.

مأموران یگان ویژه با تفنگ‌های پینت بال به سمت خانه‌هایی که شعار می‌دهند شلیک می‌کنند. این روشی برای شناسایی آپارتمان‌های شعاردهندگان است.

اما معترضان هم راهش را آموخته‌اند. یک خانواده معترض که در اکباتان شیشه خانه‌شان با پینت بال مورد اصابت قرار گرفت بود گفت: «تا گورشان را از محوطه گم کردند، با بدبختی رنگ را پاک کردیم. اما بخشی از آن به سیمان نما گرفته است و خوب پاک نشده.»

Ad placeholder

شلیک پینت بال، اکنون روش شناسایی همه آنهایی است که با افزایش سرکوب، روش‌های دیگری برای بیان انتخاب کرده‌اند: زنانی که روسری بر می‌دارند و می‌چرخانند، کسانی که در خیابان آنها را تشویق می‌کنند و ماشین‌هایی که در تشویق این زنان بوق ممتد می‌زنند.

شهروند ساکن اکباتان به زمانه گفت: «فرض کنید، امنیتشان با بوق مختل شده است.»

گزارش‌هایی هم در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده که برخی می‌گویند مأموران سرکوب به داخل خانه‌های مردم، گاز اشک‌آور پرتاب کرده‌اند.

یک گزارش هم به زمانه از نارمک رسیده که در خیابان‌هایی که معترضان پناه گرفته‌اند، معترضانی که درنتیجه گاز اشک‌آور و حالت تهوع ناشی از آن بالا می‌آورند را بازداشت کرده‌اند.

صادقیه، ستارخان، و نارمک همچنان شلوغ است. حضور گسترده مأموران موجب شده که تجمع‌های چندصد نفری شکل نگیرد. اما بوق صدایی است که مانده است. مردم در اعتراض بوق می‌زنند.

اعتراض‌های یک نفره و دو نفره بیشتر شده است. زنانی که در روز روشن و شب، حجاب بر سر نمی‌کنند به‌وضوح در سطح شهر هستند؛ کم هستند اما هستند.

اعتراض‌های یک نفره بین هنرمندان هم افزایش یافته است. فاطمه معتمد آریا، بازیگر ایرانی در مراسم خاکسپاری امین تارخ بدون روسری حاضر شد.

شعارنویسی بر دیوار هم زیاد شده است: «زن، زندگی، آزادی» را بر دیوارهای تهران می‌توان دید.

Ad placeholder

پیگیری پرونده قتل مهسا (ژینا) امینی

صالح نیکبخت، وکیل خانواده امینی روز شش مهر خبر داد که خانواده او (اولیای دم) از عاملان بازداشت مهسا امینی در پلیس امنیت اخلاق شکایت کردند.

گروه هکری «عدالت علی» هم که پیش‌تر ویدئوهایی از فضای داخل زندان اوین منتشر کرده بود، تصویر یک نامه اداری را منتشر کرد که مربوط به تحقیقات در رابطه با رخدادهای پس از بازداشت مهسا امینی و پیش از بستری شدن او در بیمارستان کسری است. این نامه در مورد تحقیقات داخلی پلیس امنیت اخلاق و قوه قضایه تا روز ۲۳ شهریور است.

در این سند اداری، علی امرایی دادیار شعبه ۵ دادسرای ناحیه ۳۸ تهران خطاب به سرپرست دادسرا می‌نویسد که مهسا امینی در حین بازداشت مقاومت کرده و سرش به جدول برخورد کرده است. در این نامه در مورد برخورد با مهسا امینی آمده:

«در خصوص شخص فوق‌الذکر برخی اظهار داشتند که… مشاهده کرده‌اند که دختر خانمی حین انتقال به خودرو وانا مقاومت نموده که در اثر کشمکش ایجاد شده سرش به جدول برخورد نموده است»

در همین نامه آمده که مهسا به فرد دیگری در ون گشت ارشاد در مورد ضربه به سرش و خونریزی گفته است.

مهسا (ژینا) امینی، اهل سقز، روز ۲۲ شهریور با خانواده خود مشغول تهران‌گردی بود که توسط ماموران گشت ارشاد بازداشت شد و سه روز پس از آن به‌دلیل مرگ مغزی و سکته قلبی در بیمارستان کسری جان باخت. در زمان مرگ او ۲۲ سال داشت. نامه دادیار که تاریخ آن پیش از اعلام مرگ مهساست، او را متوفی خطاب می‌کند.