حزب عدالت و توسعه با به دست آوردن اقتدار از سال ۲۰۰۲ به این سو، امتیازهای زیادی به دست آورده است، و اگر درانتخابات آتی شکست بخورد، چیزهای زیادی برای از دست دادن دارد، اول از همه مقام خود اردوغان.

خروج اردوغان از کاخ ریاست جمهوری احتمالاً آسان نخواهد بود، حتا اگر در مرحله‌ی شمارش آرا شکست بخورد. اما این همه‌ی ماجرا نیست. حزب عدالت و توسعه برای به دست آوردن آن همه نعمتِ به دست آورده هرچه توانسته تا کنون انجام داده و در این مسیر به هیچ قانون و قاعده‌ای پایـبند نبوده است. پرونده‌ی قضایی خلاف‌کاری‌های اردوغان و کارگزاران حزبش ضیحم است. از دست دادن قدرت می‌تواند منجر به پاسخگویی حقوقی‌شان شود.

حزب عدالت و توسعه در باره‌ی قانون جدید حجاب به گونه‌ای صحبت می‌کند که گویی اوضاع چنین است: موضوع اصلی تبلیغاتی شان این است که «بعد از ما، هر چه را به شما داده‌ایم، از شما پس خواهند گرفت.» و از یک سوی دیگر، هیزم به آتش سیاست می‌ریزد و تنش اجتماعی را افزایش می‌دهد. رییس جمهورِ حزبیِ ترکیه، قوانین را زیر پا می‌گذارد، و از به زبان آوردن الفاظ زشت ابایی ندارد، زیرا هدفش این است که گفت‌وگو در میدان سیاست را غیرممکن کند.

هدف اردوغان حالت قطبی شده‌ی موجود در جامعه را دامن زدن و رأی‌های از او گریخته را بازبرگرداندن است، زیرا با سخت تر شدن روزافزون شرایط اقتصادی، بسیاری از هوادارانش از او قهر کرده‌اند.

کمال قلیچداراوغلو، رهبر «حزب جمهوری خلق» (CHP)، به نظر می‌آید این بار دست اردوغان را خوانده باشد. قلیچداراوغلو، اختلافات بین حزب عدالت و توسعه و اپوزیسیون را مانند دیگران می‌بیند، اما او در ضمن در ورای کادرهای سیاسی، شکاف‌های موجود در جامعه را نیز می‌بیند و می‌کوشد تا این فضای خشم و نفرت متقابل را از بین ببرد. او اهمیتِ این را می‌داند که مردم در این کشور دوباره با یکدیگر صحبت کنند، و جواب سلام یکدیگر را بدهند.

طرح پیشنهادی قانونی که ماده‌ی اصلی اش مربوط به «روسری» است، به عنوان بخشی از این رویکرد آشتی عمومی ظاهر می‌شود. البته هدف اردوغان آشتی راه انداختن نیست؛ برعکس آنچه در خیال می‌پروراند، این حالت قطبی شده‌ی موجود در جامعه را دامن زدن و رأی‌های از او گریخته را بازبرگرداندن است، زیرا با سخت تر شدن روزافزون شرایط اقتصادی، بسیاری از هوادارانش از او قهر کرده‌اند.

و از سوی دیگر، قانون پوشش آزاد برای زنان، بسیاری از مشکلاتی را که جمهوری میلیتاریستی پیش از اقتدار اردوغان در جامعه ایجاد کرده بود، از میان برمی دارد.

هرچند بسیاری این طور فکر نمی‌کنند و می‌گویند: کینه‌های ناشی از دشمنی با روسری مدت هاست که از بین رفته و فراموش شده است و دستکاری مجدد در آنها رویکردی بی‌دلیل و حتا مضّر است. اما چگونه می‌توان گفت فراموش شده است وقتی تا اسمش به زبان می‌آید، بحث و جدل‌ها و بد و بیراه گویی‌های متقابل بر یکدیگر کوه می‌شوند؟

رجب طیب اردوغان و شریکِ راست افراطی‌اش، دولت باغچه لی، ازسر اجبار، به استراتژی قلیچداراوغلو با لحن معمولی خود پاسخ می‌دهند و توهین‌های مختلف حواله می‌کنند، و در تلاش‌اند خود را نگران این موضوع نشان ندهند و با گفتنِ«آقای کمال»، قلیچداراوغلو را به سخره بگیرند. با این همه، برخی در داخل جبهه‌ی اپوزیسیون، نه حتا فقط در«جبهه»، بلکه در درون حزب جمهوری خلق، نارضایتی خود را از این استراتژیِ رییس حزب خلق پنهان نمی‌کنند. نتیجه‌ی مخالفت آنها ممکن است از برخی جهات جدی تر از مخالفت طیب اردوغان باشد. قلیچداراوغلو، وقتی از اعضای حزب خلق پرسید: «آیا شما پشت سرِمن هستید؟ »، عده‌ای بودند که چنین سؤالی را عجیب قلمداد کردند. در این فضای جدید حرف‌ها و نگرش‌هایی دیده و شنیده شده که نشان می‌دهد آن سوال بیهوده پرسیده نشده است. و این نمایش باز هم ادامه خواهد یافت.

سخت‌ترین کار برای سیاستمداران تغییر دیدگاه هایشان است. از خطاهای گذشته‌ی خود هم درس نمی‌گیرند. دقیقا با همین لجبازی‌ها و با رو در رو ایستادن در برابرِ باورهای مردم فلات آناتولی بیش از چهل سال است که CHP در هر انتخابات دست را به احزاب راست میانه و یا راست افراطی باخته است. اردوغان هم همیشه سر بزنگاه با چوب فروکردن در لانه‌ی زنبور، چنان ولوله‌ای در میان یقه سفیدهای اپوزیسیون انداخته که همیشه میوه اش را با لبخندی موذیانه برای خود جمع کرده است.

در حالی که تا کنون دعواهای گوناگون در بین جبهه‌های سیاسی در جریان بود، «روسری» به عنوان نماد اصلی در وسط باقی ماند. با وجود این، کسانی هم که منطق نمایش داده شده توسط این توالی رویدادهای شناخته شده را می‌بینند، همچنان از سر جایشان تکان نمی‌خورند. قلیچداراوغلو از آنها می‌پرسد: پشت من سرهستید؟ می‌پرسد، اما چون نمی‌تواند کادرهای اصلی حزبش را در خصوص قانون جدید حجاب متقاعد کند، پاسخی هم نمی‌شنود.

 این جبهه یعنی بخش «کمالیست‌ها»، نفوذ چشمپوشی‌ناپذیری در CHP دارند. با این همه، گروه دیگری از CHP هم وجود دارد که از قلیچداراوغلو در این مناظره حمایت، و رفتار او را در این نزاع تایید می‌کند، و نگرش اساسی آنان با رویکردی که می‌توان به آن «سیاست واقعی» گفت، همخوانی دارد. آنان درست می‌گویند و حق دارند که دل کسانی را که تاکنون به گزینه‌های مختلف جناح راست رای داده اند، به دست آورند. اما هنوز در فازمحاسبات انتخاباتی هستند. می‌خواهند این بار«برنده» شوند. برایشان مهم نیست که مردم چگونه دهه‌ها چوب قانون کشف حجاب را خورده‌اند. هدف‌شان را بی پرده هم به زبان می‌آورند. با وجود این، قلیچداراوغلو در حین تلاش برای پایان دادن به این خصومت‌ها و آشتی دادن جامعه، نشان می‌دهد که نه تنها به محاسابات انتخاباتی، بلکه به جامعه شناسی، روانشناسی و در درجه اول به اخلاق نیز توجه دارد. این واقعیت که طیب اردوغان هم می‌گوید: «این مشکل عملا حل شده است» و هم پیشنهاد می‌کند که آن را با «قانون اساسی» تضمین کند، ونه «قانون مدنی»؛ آن‌طور که برخی تشخیص داده‌اند، به معنای جلو افتادن از حریف نیست. هرچند تصویب قانونی در مورد پوشش بدن به اندازه کافی مسخره می‌نماید، و تلاش برای گنجاندن آن در قانون اساسی از عقل سلیم بعید است، اما جالب اینجاست که در ترکیه هنوز این کار قابل درک است، زیرا همان طور که بسیاری گفته اند، هدف طیب اردوغان حلّ مشکل نیست، بلکه هدفش این است که آن را به عنوان مهمّات برای وقت مناسب در جیب داشته باشد.