این روزها بر اساس آخرین آمار ارائه شده توسط نهادهای حقوق بشری، دست‌کم  ۱۷ هزار و ۴۷۳ نفر در جریان اعتراضات سراسری که بعد از قتل حکومتی ژینا (مهسا) امینی در ایران شکل گرفت، بازداشت شده‌اند. آماری که خبر از یک سرکوب تمام عیار به منظور پایان دادن به اعتراض‌ها توسط حکومت جمهوری اسلامی می‌دهد.

جدا از اینکه حجم بالای شهروندان بازداشت، نگرانی‌ها در مورد وضعیت نگهداری آنها در شرایط مناسب را افزایش می‌ده، بسیاری از این زندانیان به ابتدایی‌ترین حقوق اولیه خود دسترسی ندارند، به همین دلیل طی دو ماه گذشته بنا بر گزارش‌های منتشر شده، زندانیان ناچار شده‌اند برای دست‌یابی به ابتدایی‌ترین خواسته‌های خود مانند حق تماس تا بیرون آمدن از شرایط بلاتکلیفی، دست به اعتصاب غذا بزنند، اعتراضی با استفاده از سپر بلا کردن بدن!

بی‌گمان امتناع از خوردن و آشامیدن یا همان اعتصاب غذا، آخرین سلاحی است که زندانی با هدف قرار دادن بدن خود برای احقاق حق به کار می‌برد. زندانیان با علم به این‌که عوارض ناشی از عدم خوردن و نوشیدن در دراز مدت بر سلامت آنها آثار منفی و خطرناکی بر جای می‌گذارد، از روی ناچاری به این روش اعتراضی روی می‌آورند. زمانه در همین رابطه با حسن نایب هاشم، پزشک و فعال حقوق بشر گفت‌وگویی داشته است.  

زمانی‌که فردی دست به اعتصاب غذا می‌زند بدن‌اش با کمبود انرژی برای سوخت و ساز مورد نیاز روبه‌رو می‌شود. از این‌رو بدن به صورت خودکار سراغ منابع ذخیره خود از جمله چربی و پروتئین می‌رود. اما ضمن یادآوری این‌که اعتصاب غذا به دو روش تَر و خُشک صورت می‌گیرد، عوارض و پیامدهای منفی هر کدام از آنها هم تا حدودی متفاوت است.

باید بدانیم که در همان چند ساعت ابتدای اعتصاب غذا بدن از ذخیره قند کبد (گلیکوژن) استفاده می‌کند و اگر این ذخیره به پایان برسد، قند و چربی پلاسمای خون را مصرف می‌کند. به همین جهت امکان دارد با سپری شدن زمان، قند خون به تدریج اُفت کند و به فرد احساس سرگیجه و ضعف دست بدهد. هر چه اعتصاب غذا طولانی‌رت باشد، وزن فرد رفته‌رفته کاهش پیدا می‌کند و با پایان رفتن ذخیره چربی که بستگی زیادی هم به بدن فرد دارد، لاجرم بدن شروع به پرهیز می‌کند. البته در کنار دست کشیدن از غذا خوردن توسط زندانی، باید به مسائل روانی که ناشی از انواع فشارهای متداول از سوی زندانبان و نیز حاکمیت در طول اعتصاب غذا صورت می‌گیرد را هم به آن اضافه کرد. 

حسن نایب هاشم، پزشک و فعال حقوق بشر، عوارض و خطرات و آسیب‌های ناشی از اعتصاب غذا را بسته به نوع آن (تَر یا خُشک) متفاوت می‌داند. به گفته این پزشک اعتصاب غذایی که خُشک تلقی می‌شود، بیشترین آسیب را بر بدن فرد اعتصاب کننده می‌زند. نایب هاشم در گفت‌وگو با زمانه توضیح داد که آب مهم‌ترین ماده حیاتی بدن است، و زمانی که کسی دست از نوشیدن آب بکشد و مایعات حاوی آب را دریافت نکند، بدن‌اش رفته‌رفته رو به خُشکی می‌رود و در وهله اول کلیه‌اش از کار می‌افتد. زیرا کلیه همواره برای تولید ادرار نیازمند به آب است. در نهایت اعتصاب غذای خُشک فرد را بین هفت تا چهارده روز از پا درمی‌آورد. 

حسن نایب هاشم در ادامه عوارض اعتصاب غذا را چنین توضیح می‌دهد:

«در اعتصاب غذای تَر فرد زندانی صرفاً فقط آب می‌نوشد. البته بنا به توانایی بدنی افراد مختلف فرق دارد و برای اینکه گوشت و چربی درست‌تر بسوزد تا فرد مسموم نگردد و اِسِتون در بدن‌اش تولید نشود، حداقل باید حدود سیصد کالری هیدروکربن نیز استفاده کند. به‌طور طبیعی املاح سُدیم و نمک هم بسیار مهم هستند. در واقع اگر کسی نمک نخورد بعد از مدتی نسبتاً کوتاه دچار اُفت فشار خون می‌شود. به همین دلیل بسیاری از کسانی که در اعتصاب غذا به سر می‌برند همواره دچار کاهش فشار خون هستند و اگر این روند ادامه پیدا کند پس از سه هفته بدن فرد دچار یک آغاز می‌شود، بدین معنی که مغز ورم می‌کند و لطمات زیادی به بدن می‌زند.»

نکته‌ای که در مورد اعتصاب غذای تَر باید دانست، این است که با سپری شدن تقریباً دو هفته و گاه کمتر، فرد توانایی ایستادن بر پاهای خود را ندارد. در این ارتباط اگر فرد نوشیدن آب را کم‌تر کند لطم‌های جبران‌ناپذیر به کلیه‌ها می‌زند و امکان دارد خیلی سریع به مرگ منجر شود.

ویتامین B1 که یکی از مهم‌ترین ویتامین‌های تیامینگ است، در زمان اعتصاب غذا افراد معمولاً دریافت نمی‌کنند و این می‌تواند پس از مدتی عوارض عصبی به دنبال داشته باشد که در امتداد آن به‌طور مداوم بدن نیز تحلیل می‌رود. علاوه بر آن پروتئین‌ها برای بدن بسیار لازم‌اند که در اعتصاب غذا مصرف نمی‌شود و عدم مصرف آن باعث کاهش ذخیره پروتئین بدن می‌شود و به مرور به همه عضلات بدن، به ویژه عضله قلب، لطمه می‌زند.

در امتداد اعتصاب غذا دستگاه گوارش نیز دچار آسیب خواهد شد. چون در دستگاه گوارش غذا وجود ندارد و ماده‌ای عبور نمی‌کند، آسیبی جدی به آن وارد می‌شود. زیرا در بسیاری مواقع حتی اگر فرد اعتصاب‌کننده آب به اندازه کافی نوشیده باشد، استرس و نگرانی باعث ورم یا زخم معده می‌شود. باز باید خاطر نشان کرد که حتی اگر ورم و زخم معده وجود نداشته باشد، چسبندگی معده به‌طور جدی مطرح است. این‌ موارد آسیب‌ها و عوارض مهمی هستند که در اعتصاب غذا به‌وجود می‌آید.

چگونه می‌توان عوارض اعتصاب غذا را برای زندانی به حداقل رساند؟

حسن نایب هاشم تاکید می‌کند در رابطه با کاهش عوارض ناشی از اعتصاب غذا اگر عمده‌ترین نیازها برطرف شود، بی‌شک آسیب‌های آن به حداقل می‌رسد. اما باید پذیرفت که طبعاً اعتصاب غذا لطمات جدی به بدن فرد وارد می‌کند. 

این پزشک و فعال حقوق بشر در رابطه با تجربه شخصی خودشان که سابقه اعتصاب غذای طولانی داشته‌اند، می‌گوید برای کاهش عوارض اعتصاب غذا روزانه بیست حبه قند که معادل ۳۰۰ کالری است، مصرف میکردند. علاوه بر آن نمک به اندازه نصف قاشق غذاخوری و یا مرباخوری، روزانه به مصرف رسانده‌اند. این میزان البته نسبت به بدن افراد متفاوت است. فرد اعتصاب کننده باید بداند که چگونه و به چه میزان می‌تواند نمک یا قند مورد نیاز را به مصرف برساند.

حسن نایب هاشم بنا به تجربه و اشراف بر بدن خود قرص مولتی ویتامین حاوی B1 بدن بوده را نیز مصرف می‌کرد.

این موارد توصیه‌های این پزشک برای کاهش عوارض اعتصاب غذا به زندانیان سیاسی است که اکنون در اعتصاب غذا به سر می‌برند. نایب هاشم تأکید می‌کند که حداقل دو لیتر آب و املاح کافی به علاوه حداقل ۳۰۰ کالری مورد نیاز برای سوخت مناسب گوشت و چربی لازم است.

حسن نایب هاشم در تجربه اعتصاب غذای یکساله خود که ممتد نبود و هر بار گاه چند ده روز به درازا می‌کشید، به جز یک‌بار هیچ‌گاه احساس خطر نکرده‌اند. در آن یک‌بار چون متابولیسم بدن پایین می‌آید و بدن رو به سردی می‌گراید، او با نوشیدن آب سرد حالت ضعف شدیدی می‌کند.

به هر حال در اعتصاب غذا اگر این نکات را با ملاحظه رعایت کرد، مدت زمان اعتصاب را می‌توان به درازا کشاند و هم‌مزمان تا حدی سلامت جسمی را حفظ کرد. مثلاً در زندان‌های ترکیه اعتصاب‌ غذاهای چند صد روزه هم وجود دارند. برخی مواقع مدت زمان آن به دویست و سیصد روز هم می‌کشد. زیرا نکاتی که گفته شد، رعایت می‌شود. اما در ایران چون چون هم مسئولان زندان هیچ امکاناتی در اختیار زندانیان نمی‌گذارند، هم نسبت به شرایط جسمانی و سلامتی آنها در صورت بروز مشکل بی‌توجه هستند، و زندانیان نیز اغلب دست به سخت‌ترین نوع اعتصاب غذا می‌زنند، خطرات زیادی را به همراه داشت و تاکنون چندین نفر در زندان‌های ایران به دلیل اعتصاب غذا و عدم رسیدگی پزشکی به موقع از جانت مسئولان زندان، جان خود را از دست داده‌اند.  

چرا مسئوولان زندان‌ها و حکومت نسبت به شرایط و جان زندانیانی که دست به اعتصاب غذا می‌زنند، بی‌توجه است؟

در جنبش اعتراضی زن، زندگی، آزادی برخی از زندانیان سیاسی و بازداشت شدگان دست به اعتصاب غذا زده‌اند. در بین آنها می‌توان به خسرو کُردپور، روزنامه‌نگار، لیلا حسین‌زاده، دانشجوی زندانی، فرهاد میثمی، پزشک و فعال مدنی، حسین رونقی، فعال مدنی، سامان یاسین، خواننده رَپر، آرش صادقی، زندانی سیاسی و فعال مدنی و بسیاری دیگر که در پشت دیوارهای بلند زندان صدای‌شان به کسی نمی‌رسد، اشاره کرد. باید افزود از این زندانیان در حال حاضر به اعتصاب غذای خود پایان دادند. اما چرا نه زندان‌بان‌ها و نه حکومت به اعتصاب کننده‌ها اهمیتی به وضعیت آنها نمی‌دهند؟

در طول عمر حکومت جمهوری اسلامی، همواره زندانیان سیاسی در رنجی مضاعف بسر برده‌اند. چه زندان‌بان‌ها و چه حکومت هیچ‌گاه گردن به خواسته‌های مشروع و قانونی این دسته از زندانیان نداده‌اند. از این رو زندانی سیاسی پناه به آخرین سلاح که همان اعتصاب غذا است، می‌برد. در موارد متعددی چنین به نظر می‌رسد که زندان‌بان‌ها از عدم رسیدگی به وضعیت یک زندانی که در اعتصاب غذا به سر می‌برد، به عنوان شکنجه استفاده می‌کنند.

حسن آقای نایب هاشم در این خصوص بارو دارد که اصولاً حکومت جمهوری اسلامی و مسئولان‌اش آموزش حقوق بشری را فرا نگرفته‌اند. یا اینکه جمهوری اسلامی، به طور مشخص، با قواعد نلسون ماندلا آشنا نیست تا تعهد بدهد که در اجرای این قوانین زندانی باید از همان شرایط غذایی و بهداشتی برخوردار باشد که در خارج از زندان استاندارد لازم به شمار می‌آید.

لاجرم زندان‌بان‌ها و حکومت به چنین مسئله‌ای توجه لازم را ندارند. اگر مثلا یک زندانی محکوم به اعدام شده باشد، بنابراین از نظر آنها فرقی نمی‌کند که از این طریق بمیرد یا اعدان. در موارد دیگر هم سعی می‌کنند که زندانی سیاسی در اعتصاب غذا آسیب ببیند. بدین معنی که همواره در آخرین مراحل زندانی را به بیمارستان منتقل می‌کنند یا خدمات درمانی به او ارائه می‌دهند. از این‌رو جان زندانی به هیچ وجه برای آنها ارزش ندارد.